يك هميشه عاشق.../ و خداوند گل را آفريد

واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: يك هميشه عاشق.../ و خداوند گل را آفريد
گل هميشه عاشق است. ببين چه بي‌منت در باد مي‌رقصد و نقش مي‌دهد دست هنرمندان گل و بوته كار. نقش مي‌شود به دار قالي، دختر بچه قالي باف ذوق مي‌كند و تاب مي‌خورد لاي بته‌ها...و خداوند گل را آفريد... براي آدم. كه تنهايي خاكستري‌اش را زنده كند به رنگ گل. تا بفهماند خودش را به آدم. و قسم به آيه‌هاي سبز رنگ...خدا گل مي‌كند در نسترن‌ها/ خدا مي‌آيد از عطر چمن‌ها...

باشگاه جواني برنا/ مهران مصفا- همه احساس را جمع مي‌كني نوك انگشتانت. سعي مي‌كني رد شيارها را دنبال كني. نرم و ظريف است همان اول اين را به رخ شيارهاي اثر انگشتت مي‌كشد. اما ادامه مي‌دهي، هي گلبرگ‌ها را نوازش مي‌كني و هي پر مي‌شوي از رنگ.

عميق نگاه مي‌كني، يك‌بار سرخ مي شوي و يك بار صورتي. چشم كه مي‌گرداني حتي رگه‌هاي محو آبي روي گلبرگ سفيد مي‌تواند تا بي‌كران آسمان ببرد تو را. يك نفس عميق بكش؛ شناور مي‌شوي در عطر ياس، غرق مي شوي در رايحه محبوبه شب، مست مي‌شوي از بوي محمدي، جان مي‌گيري از تنفس مريم و... سر دماغ مي‌شوي از عطر تلخ ميخك!

گل هميشه عاشق است. ببين! چه بي‌منت مي‌رويد كنار جاده، همجوار خار، حتي در دل سخت صخره. بي منت عاشق است و عاشقي مي‌كند و ... اين را حتي پروانه هم مي‌داند. وقتي از صبح تا شب گيج و منگ از عطر گل‌ها به اين سو آن سو مي‌رود.

گل هميشه عاشق است. ببين چه بي‌منت در باد مي‌رقصد و نقش مي‌دهد دست هنرمندان گل و بوته كار. نقش مي‌شود به دار قالي، دختربچه قالي باف ذوق مي‌كند و تاب مي‌خورد لاي بته‌ها. از روي انحناي ساقه ترنج سُر مي‌خورد، مي‌افتد توي دل گل وسط قالي و عاشق گلبرگ و ترنج مي‌شود.

گل هميشه عاشق است. ببين چه بي‌منت عشوه مي‌فروشد به رهگذر، جاي مي گيرد در چشمان عابر، رايحه نهفته در جانش را نثار شاعر مي‌كند و شعر مي‌دهد دستش. استعاره مي‌شود و تشبيه‌اش...

تا غنچه خندانت دولت به كه خواهد داد
اي شاخ گل رعنا از بهر كه مي رويي

گل بوستان رويت چو شقايق است ليكن
چه كنم به سرخرويي كه دلي سياه دارد

به گرد سنبل تو جانها چو مور و ملخ
كه ناز خرمن لطفت برند جمله زكـــات

خورشيدي و نيلوفر نازنده منم
تن غرقه به اشك در شكر خنده منم
رخ زرد كبــــود تن سر افكنده منم
شب مرده ز غــم روز به تو زنده منم

گل هميشه عاشق است. شب‌ها كه روي در حجاب مي‌كشد، تو فكر مي‌كني خواب است اما صبح‌ها وقتي رخ نشان مي‌دهد صورت‌اش از اشك خيس است، شبنم‌ها يك به يك تاب نمي‌آورند و در تبخير شدن تاخير نمي‌كنند.

گل هميشه عاشق است. ببين چه بي‌منت دانه سياه بذر را مي‌شكافد، از دل خاك تيره رخ بر مي‌آورد و باغبان را شوق مي‌دهد و علاقه و عشق. باغبان هم با تمام عشق و علاقه‌اش، گل را مي‌فروشد تا بيشتر جلوه فروشي كند اما...

گل نعمتي است هديه فرستاده ازبهشت
مردم كريم ترشود اندرنعيم كل
اي گل فروش گل چه فروشي به جاي سيم؟
ازگل عزيزترچه ستاني به سيم گل؟

و خداوند گل را آفريد... براي آدم. كه تنهايي خاكستري‌اش را زنده كند به رنگ گل. تا بفهماند خودش را به آدم. و قسم به آيه‌هاي سبز رنگ...

خدا گل مي‌كند در نسترن‌ها

خدا مي‌آيد از عطر چمن‌ها

خدا در گل خدا در آب و رنگ است

خدا نقاش اين دشت قشنگ است
***

در باشگاه جواني برنا ثبت نام كنيد:[email protected]

پيامك ارتباط با برنا: 10000313
يکشنبه 26 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برنا نيوز]

[مشاهده در: www.bornanews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]