پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851401280
متن كامل سخنان مهم آيتالله جوادی آملی / آقای موسوی مدركی داريد؟
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آيتالله جوادي آملي از اساتيد برجسته حوزه علميه قم در سخنان مهمي با محكوم كردن آشوبها و اغتشاشگريهاي اخير گفت: اگر تخلفي شده و مدركي هست، بايد ارائه شود، اما بايد از مجاري قانوني عمل شود. در اين زمينه نشستهاي نمايندگان كانديداها با شوراي نگهبان نيز انجام شده است و راه درست هم همين است. به گزارش راسخون، متن سخنان مهمآيتالله جوادي آملي در ادامه ميآيد: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسمالله الرحمن الرحيم بنده هم متقابلاً مقدم شما خواهران گرامي و برادران ارجمند را گرامي ميدارم و گزارش جامعي كه ارائه فرموديد در اطلاعرساني سهم بسزايي داشت. اميدواريم خداي سبحان، دلهاي همه ما را هم به معرفت صاحب و عمل صالح هدايت كند. من چند نكتهاي را در اين محفل به عرضتان برسانم، تا در حدودي روشن بشود كه وظيفه ما چيست. اختلاف، سه قسم است. يك اختلاف قبل از علم است كه نظريهپردازها، انظار علمي و آراي علمي خودشان را طرح ميكنند تا آن كه حق است روشن بشود. اين اختلاف محمود و ممدوحي است. مثل اختلاف دو كفه ترازو در برابر شاهين، براي حفظ عدالت. اگر در يك كفهاي وزن بگذارند، در كفه ديگر موزون بگذارند، يعني يك طرف سنگ بگذارند، يك طرف نان،اينها هماهنگ نباشند، هميشه اين دو كفه با هم اختلاف دارند و اين اختلاف مقدسي هم هست. براي اينكه اگر وزن سنگينتر باشد، ميگويد من به همراه تو نميآيم و اگر موزون سنگينتر باشد، به وزن ميگويد من همراه تو نميآيم. اگر هماهنگ بوديم، همسان و همتا بوديم، بالا ميرويم با هم، پائين ميآييم با هم. اين اختلاف دو كفه ترازو يك اختلاف مقدسي است براي برقراري عدل. مثل اختلاف يك نظريهپرداز با ناقد آن نظريه كه هر دو درصدد رسيدن به يك نظريه علمي هستند. اين قسم اول اختلاف.قسم دوم اختلاف در اثر اطلاعرسانيهاي ناصواب هست، يا برداشتهاي ناصواب هست، يا مقدمات و مؤخرات و نتايج ناصواب هست كه با گفتوگو و گفتمان و نزديك شدن و جلسه تشكيل دادن و تفاهم، كاملاً قابل حل است، اما قسم سوم، اختلاف به عنوان عذاب الهي است. آن ديگر با تفاهم حل نميشود.ذات اقدس اله، در سوره مباركه مائده، دو بار دو تا مطلب را بيان كرد و در سوره مباركه انعام، يك مطلب جامعي را. در سوره مباركه مائده، فرمود يهوديها در اثر بدرفتاري، من بينشان عذاب اختلاف را ايجاد كردم «و القينا بينهم العداوه و البغضاء الي يوم القيامه» اين يكي و مسيحيهايي كه طرفدار مسيحيت ناب عيسوي نبودند، من بين اينها عذاب اختلاف ايجاد كردم «فاغرينا بينهم العداوه و البغضاء الي يوم القيامه» درباره يك عده «اغرينا» است،درباره عده ديگر «القينا» است. هر دو در سوره مباركه مائده است. فرمود اين ملتي كه حق را نپذيرفت، من اينها را به جان هم انداختم. در سوره مباركه انعام، بهعنوان يك اصل جامع بيان كرد كه اختصاص به يهودي و مسيحي و زرتشتي و اينها ندارند. فرمود «هوالقاهر فوق عباده» «هوالقادر علي ان يبعث عليكم عذاب من فوقكم او من تحت ارجلكم او يلبسكم شيعا و يذيق بعضكم فوق بعض» او قادر است در اثر بدرفتاري شما، عذابي از بالا بهعنوان صاعقه، از پائين بهعنوان زمينلرزه يا عذاب اختلاف بين شما القا كند كه به جان هم بيفتيد.«او يلبسكم شيعا و يذيق بعضكم بأس بعض» بنابراين ما سه تا اختلاف داريم، يك اختلاف محمود و ممدوح و مقدس كه اختلاف نظريهپردازها و ناقدان آن نظريه هستند. يك كسي كتابي نوشته يا كارگرداني كرده. يك عدهاي اين نظريه را ارائه كرده، يك عده نقد دارند. اين كار خوبي است تا روشن بشود. يك سلسله اختلافات هم اختلافات سياسي، اجتماعي است كه با گله شروع ميشود، با قهر ختم ميشود، اين با تفاهم و گفتوگو كاملاً حل است. يك سلسله اختلافها هم در اثر بدرفتاري و عذاب الهي است. آن اختلافهاي علمي را از مجراي علمي بايد حل كرد. آن اختلافهاي اجتماعي را از راه عاطفه بايد حل كرد. اين اختلاف تقدير را با ناله و ضجه و اصلاح بين خود و خدا كه كجا ما بدراهه رفتيم،بيراهه رفتيم،راه كسي را بستيم،راه خودمان را نرفتيم، يا بيراهه رفتيم، يا راه كسي را بستيم، خودمان را اصلاح كنيم. اين اصل اول كه سه مطلب را به همراه داشت. مطلب دوم،: اصل دوم آن است كه اين فرمايشات شما كه مربوط به رنج ديدن دانشجويان در خوابگاه است، ما شنيديم و كاملاً منتقل كرديم، كاملاً منتقل كرديم و آنها هم متوجه شدند، ولي ما بايد بدانيم كه وقتي كسي حرفي دارد، بيگانه در كار او دخالت نكند، اين فقط در بهشت است. در بهشت آدم يكسان و خالص است.اما اينجا همانهايي كه بيگانه بودند، هيچ مسلماني، هيچ نه طرفدار اين آقا، نه طرفدار آن آقا، هرگز حاضر نيست كه خانه كسي را آسيب برساند، كسي را بسوزاند، مال كسي را بسوزاند، ماشين كسي را بسوزاند. اين حتماً بيگانه است. ما بخواهيم يك جايي داشته باشيم، حرفي داشته باشيم كه اينها نباشند، اين كار بسيار خوب است، ولي اينها خواه و ناخواه خودشان را در اين جمع داخل ميكنند. يك وقت است كه انقلاب است، نظير رهبري امام، اينها را شستوشو ميكند. آن روزها ممكن بود چهار تا جوان حزباللهي سينما را آسيب برسانند، اما مال مردم را، ماشين مردم را هرگز سعي نميكردند كه...، سعي ميكردند كه هرگز آسيب نرسانند. آنكه «لا تبغ ولا تضر» بود به همه آسيب ميرساند، آن ديگر خط امام نبود، اما انقلاب امام همه را شستوشو كرد و مشخص شد كه آنها كي هستند، ملت كي هستند.خواه و ناخواه ما اين دشواري و مشكلي را در جامعه احساس ميكنيم، اين هم يك مطلب. نامهاي هم كه اين آقايان براي مسئول دستگاه قضايي نوشتند كه امروز من در بعضي از روزنامهها خواندم، آنها هم اقدام ميكنند. اين عزيزاني كه فعلاً در منزلهايشان نيستند، انشاءالله زودتر به منزلهايشان برگردند. براي اينكه اينها نامه نوشتند براي مسئول دستگاه قضايي، آنها هم انشاءالله اقدام ميكنند. و همينطوري كه امروز باز من در بعضي از روزنامهها ديدم كه جناب آقاي موسوي و همراهانشان از اغتشاشگرها تبري كردند، اينهم كه شده. مقام معظم رهبري هم سه چهار تا كار كردند، با واسطه يا بيواسطه. آن ديداري كه با اعضاي محترم ستادهاي اين چهار نامزد داشتند، اين يك ديدار دوستانه و تفاهمي بود، مهربانانه بود. فرمايشات آن آقايان را گوش دادند، خودشان هم فرمايشات فرمودند، ولي اين ميتواند آن اختلاف دوم را حل كند. اگر خدايي ناكرده ما گرفتار اختلاف سوم باشيم، اين با ديدار رهبري حل نميشود. اين فقط سجده ميخواهد و ناله ميخواهد و دستگاه خدا ميخواهد و توبه و انابه ميخواهد و اين بزرگوار كار خودش را كرده. يعني ايشان(رهبر معظم انقلاب)، كاملاً فرمايشات آن آقايان را شنيد، اعضاي ستاد محترم آقاي موسوي، آن آقايان بزرگواران ديگر، اين چهار نامزد محترم، فرمايشات آنها را شنيد، بعد سخنراني كردند. ديگر از اين دوستانهتر، مهربانهتر، چون شخص اول مملكت ميبينيد تمام فرمايشات آقايان را شنيد.اين ديگر برادري معنايش همين است ديگر. دستور أكيد هم به شوراي نگهبان داده كه شوراي نگهبان حرفهاي آنها را گوش بدهد، ولي يك پرانتزي ما اينجا بايد باز بكنيم و آن اين است كه نه ما علم غيب داريم، نه خيليها. با گلايه و شواهد، اگر خود شما هم به جاي شوراي نگهبان بوديد، چيكار ميكرديد؟ شما ميفرماييد كه مثلاً فلان آقايي در فلان صندوق اختلاف شده، بسيار خب شده، مدركي داريد؟ نه! آن كسي كه علم غيب دارد، اين را عزيزان من، خواهران من،مادران من، خوب گوش بدهيد. آني كه علم غيب دارد، برابر علم غيب عمل نميكند، آن پيغمبر است. دنيا دار آزادي است. هر كسي اگر دنيا برابر با علم غيب عمل ميشد، كسي به كمال نميرسيد، كمال در اين است كه اين شخص بتواند بيراهه برود و نرود. در دو آيه قرآن،به صراحه خدا به پيغمبر فرمود، مردم هر كاري كه ميكنند، هم من ميدانم هم تو را آگاه ميكنم. «قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله» ما معتقد هستيم پيغمبر، امام، همه اعمال ما را ميبيند،براي اينكه در قيامت بايد شهادت بدهيد ديگر.اما حضرت آمده صريحاً اعلام كرده، اين كلمه «انما» مفيد حصر است. فرمود مردم! زنها! خواهرها! برادرها! بدانيد من فقط برابر قانون عمل ميكنم. من ميدانم كه كي خلاف كرده برابر علم غيب، اما علم غيب منشأ فقه و حقوق نيست. «انما اقضي بينكم» اين انما، مفيد حصر است ديگر؟ «بالأيوان والبينات» يعني هر كي شاهد آورد، من حكم ميكنم، هر كي قسم خورد، من حكم ميكنم. اما بنا بر اين نيست كه من به علم غيب باور كنم، لكن مردم، خواهرها، برادرها، بدانيد اين را به صراحه فرمود؛ فرمود اگر كسي شاهد دروغ آورد، يا قسم دروغ ايراد كرد، آمد در محكمه، من حكم كردم كه اين مال، مال اوست. مبادا بگويد من رفتم محكمه پيغمبر، از دست خود پيغمبر گرفتم «ان قطعه من النار» يك آتشي در خانه ميبرد. اين را هم بدانيد. ما يك اخلاق داريم كه مكمل قانون است. يك اخلاق داريم، متمم قانون است. يك اخلاق داريم، ضامن اجراي قانون است. يك اخلاق داريم، پشتوانه قانون است. هر نقصي كه در قانون باشد اخلاق، ترميم ميكند. خب، بنابراين آن كه علم غيب دارد، برابر علم غيب عمل نميكند. ايشان هم دستور دادند به شوراي نگهبان، امروز هم سخنگوي شوراي نگهبان چند بار گفت، امروز هم گفت كه از خود نامزدهاي محترم دعوت كرديم، تشريف بياورند در جلسه رسمي شوراي نگهبان، نه آنهايي كه مأمور انتخابات هستند، چون شوراي نگهبان يك چند نفري را از اعضاي خودش، براي انتخابات و رعايت انتخابات، انتخاب ميكند. همه اين آقايان كه مسئوليتي ندارند، يك چند نفري انتخاب ميشوند براي كار، اما الآن در جلسه رسمي، اين نامزدهاي محترم را دعوت كردند كه تشريف بياورند، فرمايشاتشان را بگويند. كجاي مملكت مثلاً از اين شفافتر؟ ممكن است خلاف بشود، اما وقتي كه ندانند كجا تقلب شده، نه شوراي نگهبان دستش باز است، نه اينها هيچ مدرك قابل قبولي دارند.هر جايي كه مدرك هست، هر جايي كه قانون هست، ارائه كنند. مطلب بعدي كه خواهش من اين است. ما همانطوري كه خودمان، چه در نماز جمعه، چه در غير نماز جمعه، حرفهايمان را ميگوييم، اما ميگوييم برابر آنچه كه مال نظام است، مال قانون است، خواهش ما هم همين است كه همينجور عمل بشود وگرنه بيگانه به دنبال همين صحنه راه ميافتد. پس آن جلسهاي كه همه اين آقايان نامزدها جمع شدند، فرمودند اغتشاشها را ما محكوم ميكنيم، اين كار بسيار خوبي است.الآن ما در كمربند گلوله هستيم. كمربند گلوله يعني كمربند مرگ. اين شرق ما افغانستان است كه آن طالبان بدتر از القاعده، القاعده بدتر از طالبان، گلولههايش به طرف ايران است. غرب ما كه پشت سر هم وقتي حرم امام را بمبگذاري ميكنند، اينها به خود ما رحم ميكنند؟ همين عسكريين را؟ اينها هم گلولههايشان به طرف ماست. اينها زير گوش ما هستند، هم سربازان انگليسي هستند، هم سربازان امريكايي. شيوخ بيعقل خليجفارس هم كه حياط خلوت امريكا قرار دادند. شما نگاه بكنيد در كويت، در ابوظبي، در بحرين، در منامه، در مسقط، همه جا اينها پايگاه نظامي دارند، دستشان هم روي اين ماشه است. خب اينها با كي دارند ميجنگند؟ هيچ كسي در منطقه غير از ايران هست، در برابر امريكا و كشور ديگر اينها؟ براي يك وجب كويت، اينها پايگاه نظامي درست كردند آمدند. من چند سال قبل كه در مكه آن حادثه پيش آمده بود، يك برادر افغاني، اينها آن وقتي كه سياستمدار درميآيند، آدمهاي باهوشي هم هستند، منتهي متأسفانه در اثر فلاكتهاي سياسي الان به اين روز درآمدند. يك روز مستحضر هستيد، همين افاغنه آمدند ايران را گرفتند ديگر. اينها آن صورتهايشان را ميبينيد، اينها نژاد همان مغول و تاتار و اينها هستند. آن بزرگوار كه بعد هم آمد در ايران تشكر كرد از ما اين گفته كه من بايد افغانستان را معرفي بكنم، براي اينكه افغانستان نه نفت دارد، نه گاز دارد، نه امامزاده دارد، نه عتبات دارد، نه مكه كعبه دارد، هيچي ندارد. شما افغانستان را نميشناسيد. يك مدعي درباره افغانستان بحث كرد، بعد گفت كويت چه كاره است؟ كويت را يك جك سياسي زدند. اين ماشين وقتي كه چرخش آسيب ميبيند، يك جكي ميزنند كه بيايد بالا، گفت كويت قابل ذكر نبود، اين را جك سياسي زدند، بالا آوردند كه در برابر ايران بايستد و عليه ايران مثلاً پايگاه درست كنند آنجا. خب اين شيوخ بيعقل خليجفارس، قدم به قدم اينجا پايگاه دارند. يك دوست داشتيم به حسب ظاهر، آن هم تركيه بود. تركيه پايگاه اينجرليك خودش را كه آماده است براي پرواز، در اختيار اين دو دشمن خونآشام ما قرار داد؛ يعني امريكا و اسرائيل. اين با او پيمان نظامي بسته. اگر تركيه با آنها پيمان اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسته بود، ما مشكل نداشتيم. اما پيمان نظامي بسته به بهانه ناتو. در همين پايگاه اينجرليك تركيه، اين هواپيماي شكاري ميتواند پرواز كند و ما هستيم محصور به گلوله. در چنين فضايي، بهترين راه براي ما آرامش است. چهارده ميليون چهارده ميليون است، كم نيست. خب اگر يك وقتي آنها يك رأي بيشتري دادند، به رأي ما عمل كردند، يعني به رأي ما چهارده ميليوني عمل كردند، چرا؟ براي اينكه ما كه چهارده ميليون هستيم مثلاً به اين آقا رأي داديم، ما دو تا رأي داديم، يك رأي به قانون اساسي داديم، يك رأي به نماينده. آن رأي كه ما به قانون اساسي داديم رأي همه است، صد در صد است. اين را همه ما گفتيم. هر نامزدي كه رأي بيشتري آورد، او نماينده ماست. اين رأي ماست ديگر. يك رأي فرعي هم داديم، مثلاً ما كه ميخواهيم اين خانه را بسازيم، همه جمع شديم كه اين خانه چند تا اتاق داشته باشد. همه ما رأي داديم كه اين خانه مثلاً يك اتاق مطالعه داشته باشد، يك اتاق بزرگ باشد، يك اتاق پذيرايي باشد، شش تا اتاق باشد. همه ما رأي داديم كه اين جا بايد شش تا اتاق داشته باشد. بعد وقتي كه در جزييات اختلاف كرديم، بعضيها ميگويند آن اتاق مثلاً بزرگتر باشد، آن اتاق كشيدهتر باشد، بگوييم هر چي كه اكثري گفتند برابر آن عمل ميكنيم، خب، اگر اكثري گفتند كه آن اتاق بايد مثلاً شش در چهار باشد يا فلان باشد. ما چون قبلاً رأي داديم كه هرچي اكثريت گفت معتبر است، آن رأي ماست، آن رأي اصلي ماست، برابر اين. اگر ما طبق رأي خودمان عمل بكنيم، اگر خدايي ناكرده تخلفي شد، مدركي داشتيم ارائه ميكنيم. الان چند تا كار شده، يكي نشست خود نامزدهاي محترم با شوراي محترم نگهبان. يكي هم حتي مقام رهبري فرمودند اگر چنانچه احتياجي دارند به بازشماري بعضي از صندوقها، آن را هم بازشماري بكنند. اگر بخواهند به خيابان بكشند، آن ديگر كنترلش از دست شما خواهرها و برادرها، خارج خواهيم شد. بعد آن همه حادثه پيش ميآيد. نه معلوم است كي زد، نه معلوم است كه چرا زدند، نه معلوم است كه كه را زدند. بنابراين اگر چنانچه انشاءالله رحمان، ما در آن اصل اول كه اختلافات سهگانه است را بررسي كنيم و اين جوانب را هم در نظر بگيريم و همه اين آقايان هم كه اين شورش را محكوم كردند، امروز هم كه در روزنامهها نوشتند كه جناب آقاي موسوي و آقايان ديگر شورش و اغتشاش را محكوم كردند، همه آنها محكوم كردند، مسئولين هم كردند، يك كاري نكنيم كه اين حضور مردم، يا اين نظام، خدايي نكرده آسيب ببيند. اين دشمن اصلاً آماده است، يك قدمي است كه خدايي نكرده يك آشوبي بشود، او استفاده بكند. من ضمن تقدير از شما خواهران بزرگوار، جز دعوت به آرامش و نظم و سفارش، رعايت قانون و رعايت عرض كنم كه شكايتهاي رسيده و بررسي آنها، عرضي ندارم، اميدوارم خداوند همه شما را در سايه وليش از خير و سعادت و صلاح و فلاح دنيا و آخرت برخوردار بفرمايد. از اينكه وسيله پذيرايي هم نداشتيم عذرخواهي ميكنيم، من شرمندهام. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-