شون كانري؛ بازيگري كه كليشه نشد

واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، شون كانري در 25 اگوست 1930 ميلادي در ادينبورگ اسكاتلند به دنيا آمد و برخلاف برخي همنسلان خود، خانواده هنرمندي نداشت. وي به علت مشكلات اقتصادي خانواده در 14 سالگي ترك تحصيل كرد و به كار مشغول شد. دو سال بعد به نيروي دريايي بريتانيا پيوست و سالها بعد علت اين كار را علاقه وافر به ديدن كشورهاي مختلف جهان اعلام كرد. اما اين رويا تنها سه سال دوام داشت و كانري جوان پس از طي اين مدت به زخم معده دچار و از كار در نيروي دريايي منع شد. در اين دوران نسبتا كوتاه، وي به شغل هاي مختلفي براي امرار معاش روي آورد و در كنار آن نيز به ورزش پرورش اندام پرداخت كه سرانجام به قهرماني او در اسكاتلند به سال 1950 ميلادي ختم شد. در اواسط اين دهه، كانري به نمايش و دنياي بازيگري علاقه مند شد و نقش هايي كوتاه را در كارهاي تلويزيوني به دست آورد تا اينكه سرانجام در سال 1957 ميلادي با فيلم جاده بدون بازگشت پا به عالم سينما گذاشت. با اين حال كانري بار ديگر به تلويزيون بازگشت و نقش هاي مهمي را در فيلم هاي تلويزيوني مكبث و آنا كارنينا ايفا كرد كه نام خود را بيش از پيش بر سر زبان ها انداخت. وي در آنا كارنينا كه براساس رماني از لئو تولستوي ساخته شد، در نقش كنت آلكسيس ورونسكي، فوق العاده ظاهر شد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. يك سال بعد در فيلم جنگي طولاني ترين روز در كنار بازيگراني همچون ريچارد برتون قرار گرفت و براي ايفاي يكي از مهمترين نقش هاي عمر بازيگري خود يعني جيمز باند آماده شد. دكتر نو ساخته ترنس يانگ نخستين فيلم از سري فيلم هاي پرطرفدار جيمز باند است كه همچنان در جهان هواداران خود را داشته و پس از گذشت نزديك به نيم قرن براي تماشاگران عام سينما جذاب و ديدني است. وي در نقش جيمز باند مامور مخفي انگليسي كه هربار درگير ماجراهاي پيچيده اي مي شود، حضوري درخشان داشت و يكي از به يادماندني ترين جيمز باندهاي تاريخ را خلق كرد كه همچنان چند پله از ديگر بازيگران اين نقش بالاتر به نظر مي رسد. دكتر نو شروعي توفاني براي كانري در سينما بود كه فروش بي سابقه آن نيز جاي پاي او را در هاليوود محكم تر كرد. پس از اين فيلم وي شش بار ديگر لباس جيمز باند را به تن كرد و در اين نقش ظاهر شد كه آخرين آن به سال 1983 ميلادي و فيلم هرگز نگو هرگز به كارگرداني ايروين كرشنر باز مي گردد. در همين سال ها، كانري فرصت همكاري با يكي از بهترين فيلمسازان جهان يعني آلفرد هيچكاك را يافت و در فيلم ستايش شده مارني در كنار تيپي هدرن قرار گرفت. وي به خوبي توانست شخصيت مارك روتلند را به تصوير كشيده و در داستان پيچيده جذاب هيچكاك به خوبي به چشم بيايد. در دهه 60 ميلادي كانري همچنان به بازي در نقش جيمز باند پرداخت و كمتر فرصتي براي ايفاي نقش هاي متفاوت داشت. البته در اين بين نبايد از وسترن سرگرم كننده شالاكو ساخته ادوارد ديميتريك گذشت كه نخستين تجربه بازيگري او در اين گونه سينمايي به حساب مي آمد. او اين روند را در دهه هفتاد نيز ادامه داد و بيشتر در فيلم هاي متعلق به سينماي تجاري حضور داشت. در سال 1976 ميلادي كانري در فيلم رابين و ماريان(يكي از دهها توليدات سينمايي براساس قصه جذاب و ماندگار رابين هود) در نقش رابين هود ظاهر شد. اين ساخته درخشان مارك لستر كه به جرات بهترين نمونه سينمايي براساس اين داستان است، عرصه مناسبي را براي تبلور استعدادهاي كمتر ديده شده بازيگري وي فراهم كرد كه در اين بين آدري هپبورن نيز با بازي فوق العاده خود - ماريان -، نقش آفريني خوب او را كامل كرد. در ادامه كانري در فيلم پرستاره پلي در دوردست به كارگرداني ريچارد آتنبورو در كنار رايان اونيل، مايكل كين و درك بوگارد قرار گرفت و فيلم جنگي ديگري را به كارنامه خود افزود. فيلمي طولاني و سرشار از حادثه با شخصيت هاي بسيار كه در نهايت نتوانست نظر مثبت تماشاگران و منتقدان را به خود جلب كند. در دهه 80 ميلادي افت محسوسي در كارنامه كانري صورت گرفت كه فيلمي همچون جدا افتاده ساخته پيتر هايمز از اين قاعده مستثني بود و تجربه تازه اي براي كانري پا به سن گذاشته محسوب مي شود. اين روند تا سال 1987 ميلادي ادامه داشت كه با فيلم تسخيرناپذيرها به كارگرداني برايان دي پالما به ‌پايان رسيد و دوره جديدي از فعاليت هنري كانري را رقم زد. در اين فيلم كه به شخصيت آل كاپون تبهكار و گنگستر معروف آمريكايي پرداخته شده، كانري در نقش جيم مالونه ظاهر شد و در كنار بازيگراني از جمله رابرت دنيرو، كوين كاستنر و اندي گارسيا ‌خوش درخشيد. موفقيت توامان تجاري و هنري اين فيلم، بسيار به احياي مجدد كانري كمك كرد و نقش هاي خوبي را براي او به ارمغان آورد. كانري از چهره پير شده خود استفاده درخشاني را براي ايفاي نقش هاي جديدتر برد كه مورد استقبال عموم نيز قرار گرفت. براي مثال مي توان به فيلم اينديانا جونز و آخرين جنگ صليبي ساخته استيون اسپيلبرگ اشاره كرد كه در نقش پدر دكتر جونز با بازي هريسون فورد حضور متقاعدكننده و بامزه اي داشت و بار كمدي اين فيلم پرهيجان را بالا برده بود. نخستين شواليه كه با نگاهي به جنگ هاي صليبي ساخته شده و نقش شاه آرتور كاملا مناسب كانري بود، با استقبال خوب سينماروها روبرو شد. صخره ساخته مايكل بي يكي از بهترين فيلم هاي حادثه اي دو دهه اخير، كانري را در كنار نيكلاس كيج قرار داد و به داستان پرهيجان و جذاب اين اثر، جلوه ديگري بخشيد. در اين ميان گريم عالي نيز نقش مهمي در محبوبيت شخصيت كانري در اين فيلم داشت به گونه اي كه وي را در فهرست خوش تيپ ترين پيرمردهاي سال قرار داد. در فيلم دام افكني نيز اين اتفاق رخ داد و شان كانري در آستانه 70 سالگي يكي از بهترين نقش هاي سال هاي اخير خود را ايفا كرد و در نقش يك سارق كهنه كار بازي درخشاني را از خود برجا گذاشت. كانري علاقه بسياري به ورزش گلف دارد در يك دهه اخير بيشتر وقت خود را صرف آن كرده و از سال 2003 ميلادي و پس از ايفاي نقش در فيلم ليگ آقايان فوق العاده ساخته استفن نورينگتن ديگر در فيلمي ظاهر نشد و رسما اعلام بازنشستگي كرد كه در عالم بازيگري كاري بي سابقه به حساب مي آيد. فراهنگ ** م.ج ** 1071

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]

[مشاهده در: www.irna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]