تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى‏شود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مى‏آورد و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835071501




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شاخص های اصولگرايی در کلام رهبری


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

رهبر معظم انقلاب تعريفي جامع از «اصولگرايي» دارند و بارها در ديدار با مسئولان و کارگزاران نظام ضمن اشاره به رويکردهاي اصولگرايانه در کشور به تبيين شاخص هاي اصولگرايي پرداخته اند.در اين نوشتار سعي داريم به مهم ترين شاخص هاي «اصولگرايي» در کلام رهبر فرزانه انقلاب اسلامي بپردازيم:   تعريف اصولگرايي رهبر معظم انقلاب اسلامي «اصولگرايي» را اين گونه تعريف کرده اند؛ « اصولگرايي به حرف نيست؛ اصولگرايي در مقابل نحله‏هاي سياسي رايج کشور هم نيست. اين غلط است که ما کشور يا فعالان سياسي را به اصولگرا و اصلاح‏طلب تقسيم کنيم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرايي متعلق به همه‏ي کساني است که به مباني انقلاب معتقد و پايبندند و آنها را دوست مي‏دارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.»1چنان که از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي برمي آيد، اصولگرايي با حرف و شعار شناخته نمي شود، بلکه در عمل پديدار مي گردد؛ يعني زماني مي توانيم بگويم که اصولگرايي در جامعه حکم مي راند که مسئولين، کارگزاران و دولتمردان نظام مقدس جمهوري اسلامي در عمل به اصول اصولگرايي پايبند باشند و آن اصول را در جامعه پياده کنند. اما اصول اصولگرايي کدامند؟در ادامه به شاخص ترين اصولي که رهبر معظم انقلاب اسلامي براي اصولگرايي برشمرده اند، اشاره داريم.   اصل اول: ايمان و هويت اسلامي و انقلابي و پايبندي به آناصولگرا در درجه اول ايمان روشن بينانه به خداي خويش دارد، اصولگرا به مباني انقلاب اسلامي معتقد بوده و به اين مباني پايبند است و مي کوشد تا ديگران را نيز با اين مباني آشنا سازد، اما در اين راه هيچ گاه ، دين و ايمان ديگران را به طور کامل کنار نگذاشته و قصد آن ندارد که تعصبهاي فرقه اي را مشتعل سازد و همه را به جان هم بيندازد.چه نيکوست که اصل اول اصولگرايي را در آيينه رهنمودهاي مقام معظم رهبري به نظاره بنشينيم؛ ايشان اصل اول اصولگرايي را ايمان و هويت اسلامي و انقلابي و پايبندي به آن دانسته و مي فرمايند: «وظيفه‏ي مهم اين است که ما پايه‏هاي يک ايمان روشن‏بينانه و استوار را در ذهن نسلهاي جوان و رو به رشد خودمان تقويت کنيم؛ ايمانِ دور ازخرافه‏گري و سست‏انديشي، ايمانِ روشن بينانه، ايمانِ به دين، ايمانِ به نظام، ايمانِ به مردم، ايمانِ به آينده، ايمانِ به خود، ايمانِ به استقلال کشور و ايمانِ به وحدت ملي و ايماني که در هيچ بخشي برافروزنده‏ي آتشهاي تعصب فرقه‏اي نباشد. اين را من تکرار و تأکيد مي‏کنم و به همه مي‏گويم: اين غلط است که ما به نام ايمان اسلامي يا ايمان مذهبي حرفي بزنيم و کاري بکنيم که تعصبهاي فرقه‏اي را دائم مشتعل کنيم و همه را به جان هم بيندازيم؛ قضيه اصلاً اين‏طوري نيست. به ايمان خودتان پايبند باشيد؛ با هر کسي هم که از لحاظ ايمان مذهبي يا ديني با شما مخالف است، بحث بکنيد، مجادله بکنيد، استدلال بکنيد، منطق بکنيد و او را به فکر خودتان معتقد بکنيد؛ اما تعصب‏افروزي نکنيد؛ «و جادلهم بالّتي هي احسن». اين، قرآن است. چرا يک عده‏اي نمي‏فهمند؟! من نمي‏دانم.»2اصولگرا «نوآور» و «نوانديش» است؛ اصولگر مي کوشد تا نگاهي نو به دنيا داشته باشد؛ نگاهي نو به مردم و جامعه، نگاهي نو به دين، نگاهي نو به خدمت گذاري، نگاهي نو به عدالت گستري، نگاهي نو به اقتصاد، نگاهي نو به سياست، نگاهي نو به زندگي و…اصولگرا هيچ گاه خود را يکسره پايبند ريشه ها نکرده و هر روز نگاهي نو به آينده دارد و به اصلاح مداوم مي انديشد. اصولگرا در حالي که در «امروز» زندگي مي کند، به «فرداها» مي انديشد و فکرهاي نو و حرفهاي نو دارد.رهبر معظم انقلاب اسلامي به خوبي به اين نکته اشاره کرده و مي فرمايند: « بعضي ها خيال مي‏کنند که نوآوري در دين امکان ندارد! گنجينه‏ي منابع اسلامي و ديني ما بي‏پايان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از اين چشمه‏ي جوشان برداشته‏ايم؛ تلاش کنيم و فکرهاي نو و حرفهاي نو در زمينه‏هاي مختلف توليد کنيم. اين قرآن يک اقيانوس بي پايان است؛ خيلي حقايق هست؛ نه «خيلي»، بلکه بيشترِ حقايق عالم را که ما از قرآن مي‏توانيم بفهميم، هنوز نفهميده‏ايم. فکر کردن، استخراج کردن، نوآوري کردن و سخن نو را در مقابل افکار عمومي متفکران و انديشمندان مسلمان قرار دادن، يکي از کارهاي ماست.»3آري اصولگرا با ايمان به خداي بزرگ، هرگز هويت اسلامي خود را فراموش نمي کند، به مباني انقلاب اسلامي معتقد بوده و نيک مي داند که انقلاب اسلامي چه آرمان هاي مقدسي دارد، بنابراين براي تحقق آرمان هاي مقدس انقلاب اسلامي حاضر به بالاترين درجه ايثار و خودگذشتگي؛ شهادت در راه اسلام است.اصولگرا به وحدت امت اسلامي مي انديشد و براي تحقق اين هدف والا و مقدس تلاش مي کند، او فضيلت هاي اخلاقي را در جامعه رشد مي دهد و به اسلام ناب محمدي (ص) فکر مي کند و اعتقاد دارد که بايد همواره پرچم جمهوري اسلامي ايران برافراشته باشد تا روزي پرچم انقلاب اسلامي را به دستان مبارک حضرت صاحب الزمان؛ مهدي موعود (عج) بسپارد و انقلاب خميني کبير (ره) را به انقلاب مهدي موعود (عج) پيوند دهد.کلام رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين خصوص، بسيار شيرين و آموزنده است؛ « ايشان مي فرمايند: پرچم برادري اسلامي را با همه‏ي ملتهاي اسلامي بلند کنيم و فضيلتهاي اخلاقي را در جامعه رشد بدهيم: همکاري، گذشت، کمک، صبر، حلم؛ اينها خلقيات اسلامي است؛ اينها را در جامعه رشد بدهيم. اين، همان ايمان و هويت اسلامي و انقلابي است که اصل اول است.»4   اصل دوم: عدالت اصولگرا همواره دغدغه اجراي عدالت در جامعه را دارد. او مي کوشد که حضرت علي (ع) را که مظهر عدل و عدالت بر روي زمين است‏‏، سرمشق و الگو قرار داده و حتي به نزديکان خود نيز کوچکترين امتيازي ندهد. اصولگرا نيک مي داند که تنها راه کشورداري اجراي واقعي عدالت است.اصولگرا معناي واقعي عدالت را خوب مي داند‎؛ او مي داند که عدالت به معناي « قرار دادن هر چيز در جاي خود و يا انجام دادن هر کاري به نحو شايسته» است. او مي داند که اگر روزي عدالت واقعي در جامعه اجرا گردد‏، هيچ فقيري وجود نخواهد داشت‏، بنابراين اصولگرا مي کوشد تا عدالت واقعي را در جامعه پياده کند هر چند که اين امر به مذاق برخي خوش نيايد. اصولگرا نيک مي داند که عدالت بهتر و شريف تر از بخشش است، چرا که به اين کلام حضرت علي (ع) ايمان دارد که حضرت مي فرمايند:«عدالت، هر چيزي را در جاي خود مي نهد، در حالي که بخشش آن را از جاي خود خارج مي سازد. عدالت تدبير عمومي مردم است در حالي که بخشش گروه خاصي راشامل است. پس عدالت شريف تر و برتر است».5اصولگرا به اين اصل ايمان دارد که عدالت است که مي تواند تعادل اجتماعي را حفظ کند، همه را راضي نگه دارد و به اجتماع سلامت و به روح جامعه آرامش بدهد. اصولگرا براي رشد اقتصادي جامعه و اجراي عدالت برنامه ريزي مي کند و هرگز در اجراي اين برنامه ها عدالت را فراموش نمي کند.کلام رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين خصوص شنيدني است‎؛ ايشان مي فرمايند:« فلسفه‏ي وجودي ما، عدالت است. اين که ما برنامه‏ي رشد اقتصادي درست کنيم و بگذاريم بعد از حاصل شدن دو، سه برنامه رشد اقتصادي، به فکر عدالت بيفتيم، منطقي نيست. رشد اقتصادي بايد همپاي عدالت پيش برود؛ برنامه‏ريزي کنند و راهش را پيدا کنند.»6حضرت آيت الله خامنه اي عدالت را اين گونه تعريف مي کنند: «… حالا عدالت چيست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادي، کساني يا گروههايي اختلاف نظر داشته باشند؛ اما يک قدر مسلّمهايي وجود دارد: کم کردن فاصله‏ها، دادن فرصتهاي برابر، تشويق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملي، عدالت را در بدنه‏ي حاکميتي رايج کردن - عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها - مناطق دوردست کشور و مناطق فقير را مثل مرکز کشور زير نظر آوردن، منابع مالي کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک اين منابع دانستن، از قدرِ مسلّمها و مورد اتفاقهاي عدالت است که بايد انجام بگيرد. بنابراين، عدالت يک اصل است و نيازمند قاطعيت.»7چنان که رهبر معظم انقلاب اسلامي اشاره فرموده اند‏، اصولگرا از عدالت تعريفي حقيقي دارد‎؛ او براي اجراي عدالت‏، فاصله طبقاتي را کم مي کند، به همه افراد جامعه فرصت هاي برابر مي دهد، دست متجاوزان به ثروت ملي را قطع کرده و اجازه نمي دهد که ذره اي از بيت المال به ناحق مصرف گردد، او اگر مسئولي را عزل يا نصب مي کند بر اساس ميزان لياقت و کارآمدي اوست. اصولگرا براي اجراي عدالت واقعي حاضر نيست کوچکترين ظلمي در حق کسي اعمال شود. سياست اقتصادي اصولگرا در مورد عدالت اقتصادي، سياستي قاطع است که به او اجازه نمي دهد براي اينکه مردم را به خود جذب کند، دست به حربه هاي سياسي زده و با توزيع ناعادلانه ثروت بين مردم ، آنان را مطيع و فرمانبردار خود کند، اصولگرا حتي با کوچکترين بي عدالتي به مبارزه بر مي خيزد.چنانکه گفتيم اصولگرا براي اجراي عدالت، حضرت علي (ع) را الگو قرار مي دهد و عدالت واقعي را در جامعه اجرا مي کند. در حکومت اصولگرا، شخصيت زدگي باعث بي عدالتي نمي گردد و اصولگرا هرگز حاضر نمي شود در اجراي عدالت، فضايل و کمالات اشخاص را در نظر گرفته و اجراي حکم کند. در رفتار و نگاه اصولگرا نيز عدالت جاري است؛ به گونه اي که او در نگاه کردن ها و ملاحظات خود، مساوات را رعايت مي کند.رهبر معظم انقلاب اسلامي در خصوص اجراي واقعي عدالت در جامعه‏، توصيه هايي حکيمانه دارند؛ ايشان مي فرمايند:« عدالت، با من بميرم، تو بميري درست نمي‏شود؛ عدالت، با تعارف درست نمي‏شود؛ اولاً قاطعيت مي‏خواهد، ثانياً ارتباط با مردم مي‏خواهد، ثالثاً ساده‏زيستي و مردمي بودن لازم دارد و بالاتر از همه، خودسازي و تهذيب مي‏خواهد؛ اين هم جزو پيش شرطها و پيش نيازهاي اجراي عدالت است. اول، بايد خودمان را درست کنيم و يک دستي به سر و صورت خودمان بکشيم، تا بتوانيم عدالت را اجرا کنيم؛ وظيفه‏ي من و شما اينهاست. واقعاً بايد با ويژه‏خواران و فساد مبارزه کنيم.»8آري اصولگرا به اصل مهم «عدالت»، اعتقاد و ايمان راسخ دارد و نيک مي داند که بايد ولايت فقيه پشتوانه عدالت اجتماعي باشد؛ اصولگرا مي داند که نظام جامعه اسلامي زماني مي تواند عدالت را به معناي واقعي کلمه در جامعه بگستراند که ولايت فقيه زمام امور را به دست بگيرد و نظارت عادلانه براي اجراي عدالت داشته باشد.   اصل سوم: حفظ استقلال سياسياصولگرا نان به نرخ روز نمي خورد. اصولگرا حرفش يکي است. سياست در منظر اصولگرا تعريفي ديگر دارد‏‎؛ سياست اصولگرا عين ديانتش و ديانت او عين سياستش است. در سياست اصولگرا‏، مکر و دروغ راه ندارد. در سياست اصولگرا هدف وسيله را توجيه نمي کند، بنابراين اصولگرا هرگز به خود اجازه نمي دهد تا براي آنکه راي مردم جامعه را بدست آورد، به فريب آنها دست زند. اصولگرا نيک مي داند که شعار اصلي انقلاب اسلامي «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» بوده و است، بنابراين همواره استقلال سياسي، اقتصادي و فرهنگي خود را حفظ مي کند و هرگز اين اجازه را به ديگران نمي دهد که براي او تصميم بگيرند، براي کشور او تصميم بگيرند، براي مردم او تصميم بگيرند و تعيين تکليف کنند و …سياست اصولگرا حرکت هاي رفورميست و فرماليسم (ظاهر پرستي و ظاهرسازي) که تنها به ظاهرسازي و رياکاري توجه دارند، را نفي مي کند. سياست اصولگرا در برخورد با مردم به گونه اي است که در آن نژادپرستي و قوميت گرايي راه ندارد و به خودبرتربيني توجهي نمي شود، بلکه سياست اصولگرا در برخورد با مردم، برابري و برادري امت مسلمان است.سياست اصولگرا در برخورد با خويشاوندان نيز، تامل برانگيز است؛ سياست اصولگرا در برخورد با خويشاوندان به گونه اي است که تفکر اگوستانتريسم (خودمداري و خودمحوري) را نفي مي کند يعني به خود اجازه نمي دهد که خويشاوندي را تنها به خاطر اينکه نسبت خويشاوندي با وي دارد، امتيازي دهد تا خود را در نظر آنان محبوب گرداند و خويشاوندان را از خود راضي نگه دارد.سياست اصولگرا در برخورد با دشمن نيز روشن و آشکار است؛ اصولگرا از صلح و پيشنهاد صلح استقبال مي کند و صلح را تاييد مي کند، اما اين به معناي آن نيست که اصولگرا جهاد مقدس را نفي کند، بلکه او در برخورد با دشمن، بسته به موقعيت و مصلحت نظام سياسي و جامعه اسلامي، سياست «صلح» و يا «جهاد مقدس» را انتخاب مي کند.اخلاق سياسي اصولگرا به گونه اي است که او به طور شفاف اصول سياست اجتماعي خود را براي مردم جامعه تشريح مي کند و در اين راه هرگز دست به انحراف افکار نمي زند و همه را به يک ديده مي نگرد. سياست اصولگرا ، تفکر دپراتيزه (انحراف افکار عمومي) را نفي مي کند و اخلاق سياسي او به گونه اي است که جز حق و حقيقت در سياست هاي حکومتي وي راه ندارد.اصولگرا استقلال سياسي خود را حفظ مي کند و اين گونه نيست که اگر روزي بي مهري در حق او صورت گيرد، زبان به شکوه گشايد، بلکه اصولگرا در برخورد با فتنه ها، بهترين راه حل يعني استقامت را برمي گزيند. اصولگرا در برخورد با موضع گيري هاي سياسي ناپسند، سياست «نکوهش» را در پيش مي گيرد.پست هاي سياسي در نظر اصولگرا کوچکترين ارزشي ندارد، بلکه اين پست هاي سياسي تنها ميدان آزمايش انسان ها است و او مي داند که در هر مقامي و در هر پستي بايد خدمت گذار مردم جامعه باشد و براي رضاي خدا کار کند نه براي خشنوي و رضايت افراد خاص.رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيانات خود ضمن اشاره به اصل چهارم اصولگرايي‏، نکته مهمي را در اين خصوص متذکر مي گردند: « اين، خيلي مهم است؛ اين، جزوِ مباني اصولي نظام است. اين استقلال، استقلال سياسي، اقتصادي و فرهنگي است. ما بايد اين بندهاي اختاپوس فرهنگيِ تحميل شده‏ي به وسيله‏ي غرب را از دست و پاي خودمان باز کنيم؛ اين هم يکي از اصول ماست. آن حرکتي، آن جرياني، آن شعاري و آن برنامه‏ريزي‏اي که در آن استقلال کشور و ملت ديده نشود، اصولگرايانه نيست.»9آري اصولگرا تا عمل نکند، رعد و برقي ندارد و تا نبارد سيل جاري نمي سازد.   اصل چهارم: تقويت خودباوري و اعتماد به نفس ملياصولگرا به اين اصل اعتقاد و ايمان دارد که «ايراني مي تواند»، بنابراين او سعي دارد خودباوري و اعتماد به نفس ملي را در مردم جامعه خود تقويت کند تا روزي ايران اسلامي بتواند با تکيه بر نيروي فکري جوان ايراني، به پيشرفت هاي نوين در همه عرصه ها نايل آيد. اصولگرا حس خودباوري و اعتماد به نفس ملي را از بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي به ارث برده است‎؛ او به ياد دارد که خميني کبير (ره) چگونه به مردم ايران اسلامي فهماند که ايراني مي تواند.اصولگرا نيک مي داند که خودباوري و اعتماد به نفس ملي بود که نهضت ملي شدن صنعت نفت را رقم زد، خودباوري و اعتماد به نفس ملي بود که موفقيت هاي ايران اسلامي را در عرصه فناوري صلح آميز هسته اي به گوش جهانيان رساند. پس اصولگرا به اين اصل ايمان دارد و سعي دارد با تکيه بر اين اصل به موفقيت هاي روز افزون در تمام عرصه ها نايل گردد.رهبر معظم انقلاب اسلامي در خصوص اصل چهارم اصولگرايي، توصيه هايي حکيمانه دارند‎؛ ايشان مي فرمايند: « … استقلالِ اعتماد به نفس ملي و خودباوري، فقط به اين چيزها منحصر نمي‏شود که ما مي‏توانيم سد درست کنيم؛ مي‏توانيم نيروگاه درست کنيم و مي‏توانيم بدون کمک خارجي کارهاي بزرگ و پروژه‏هاي عظيم را راه‏اندازي کنيم، بلکه بايد در سياست، فلسفه، ابتکارهاي مردمي و ارزشهاي اخلاقي هم خودباوري داشته باشيم.»10   اصل پنجم: جهاد علميرهبر معظم انقلاب اسلامي، اصل پنجم اصولگرايي را جهاد علمي برشمرده اند و جهاد علمي را جزو مباني اصولگرايي دانسته اند. حال بايد بدانيم که اصولگرا براي نهضت توليد علم در کشور، چه رسالتي بر عهده دارد.رهبر فرزانه انقلاب اسلامي به خوبي، به رسالت اصولگرا در اين امر مهم اشاره کرده و مي فرمايند: « ما بايد بر ثروت علمي بشر بيفزاييم. نگويند نمي‏شود؛ مي‏شود. يک روزي بشريت فناوري ريزترينها - نانوتکنولوژي - را نمي‏شناخت، بعد شناخت. امروز صد تا ميدان ديگر ممکن است وجود داشته باشد که بشر نمي‏شناسد؛ اما مي‏توان آنها را شناخت و مي‏توان جلو رفت. البته مقدمات دارد؛ اما آن مقدمات را هم مي‏شود با همت فراهم کرد. من يک روز در مجموعه‏ي جوانها و اهل دانشگاه گفتم من توقعم زياد نيست؛ من اين را از شما جامعه‏ي علمي کشور توقع مي‏کنم که شما پنجاه سال ديگر - پنجاه سال، نيم قرن است - در رتبه‏ي بالاي علمي دنيا قرار داشته باشيد؛ اين توقع زيادي است از يک ملت با استعداد؟ اما اگر بخواهيم اين اتفاق بيفتد، از الان بايد سخت کار کنيم. شرطش تنبلي نکردن است؛ غفلت نکردن است؛ خست نورزيدن است؛ از ورود در اين راه وحشت نکردن است و ميدان دادن و پرورش نخبگان علمي است.»11مديريت علمي اصولگرا در جهت توليد علم و دانش در جامعه است. او به جوانان تشنه کار و فهميدن، ميدان مي دهد، امکانات را در اختيار آنان قرار مي دهد تا آنان در دامان ايران اسلامي پرورش يابند. اصولگرا ارزش واقعي علم را مي داند و به آن بها مي دهد، به جوان جوياي علم بها مي دهد. اصولگرا نيک مي داند که اگر او فرصت هاي علمي را براي جوان ايراني مهيا سازد، آينده از آن ايران اسلامي است و آن روز است که مي توانيم چشم اندازهاي 20 ساله و حتي بيشتر را ارايه دهيم و افق ديد خود را گسترش دهيم.   اصل ششم: تثبيت و تأمين آزادي و آزادانديشياصولگرا به کرامت و ارزش والاي انسان و آزادي و آزادانديشي توجه ويژه دارد. تعريف اصولگرا از آزادي و آزادانديشي همان تعريف قانون اساسي جمهوري اسلامي از آزادي است؛ « در جمهوري اسلامي ايران آزادي و استقلال و وحدت و تماميت ارضي کشور از يکديگر تفکيک ناپذيرند و حفظ آنها وظيفه دولت و آحاد ملت است. هيچ فرد يا گروه يا مقامي حق ندارد به نام استفاده از آزادي به استقلال سياسي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي و تماميت ارضي ايران کمترين خدشه وارد کند و هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور آزادي هاي مشروع را، هر چند با وضع قوانين و مقررات، سلب کند.»12اصولگرا خود آزاد است؛ آزادي که توام با مسئوليت در برابر خداوند متعال است. اصولگرا به آزادي و حق آزادانديشي افراد جامعه احترام مي گذارد اما هرگز اجازه نمي دهد افرادي به نام استفاده از آزادي، به استقلال سياسي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي و تماميت ارضي ايران اسلامي کمترين خدشه اي وارد کنند.اصولگرا مرزي براي آزادي افراد جامعه ترسيم کرده است؛ او تا حدي به افراد آزادي مي دهد که قسط و عدل، استقلال سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و همبستگي ملي تامين مي شود و هر گونه ستمگري و ستم کشي و سلطه گري و سلطه پذيري نفي مي شود.کلام رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين خصوص بسيار شيرين و آموزنده است؛ ايشان مي فرمايند: «آزادي را نبايد بد معنا کرد. آزادي يکي از بزرگترين نعمتهاي الهي است که يکي از شعبش آزادانديشي است. بدون آزادانديشي، اين رشد اجتماعي، علمي، فکري و فلسفي امکان ندارد. در حوزه‏هاي علميه، دانشگاه و محيطهاي فرهنگي و مطبوعاتي، هو کردن کسي که حرف تازه‏اي مي‏آورد، يکي از بزرگترين خطاهاست؛ بگذاريد آزادانه فکر کنند. البته من فهم غلط از آزادي را تأييد نمي‏کنم؛ من باز گذاشتن دست دشمن را در داخل براي اينکه مرتباً گاز سمّي توليد کند و در فضاي فرهنگي يا سياسي کشور بدمد، تأييد نمي‏کنم؛ من براندازي خاموش را - آن‏چناني که خود آمريکاييها گفتند و عواملشان چند سال قبل در اينجا سادگي و بي‏عقلي کردند و به زبان آوردند - برنمي‏تابم و رد مي‏کنم؛ اما توسعه‏ي آزادي و رها بودن ميدان براي پرورش فکر و انديشه و علم و فهم، ربطي به اينها ندارد. ظرافتي لازم است که آدم اين دو منطقه را از همديگر باز بشناسد و مرز اينها را معين بکند. آزادي و آزادانديشي، يکي از مباني اصلي اصولگرايي است.»13   اصل هفتم: اصلاح و تصحيح روشها (اصلاحات) اصولگرا، اصلاحگري وارسته است که اصلاحات را جزو مباني اصولگرايي مي داند و همواره در پي اصلاحات است. اما کدام اصلاحات؟! و بر اساس کدام معيارها؟!رهبر فرزانه انقلاب اسلامي اين گونه به اين پرسش پاسخ داده اند؛ ايشان مي فرمايند: « اصلاحات بايد ضابطه‏مند و مبتني بر ارزشها و معيارها و خط کشهاي اسلامي و ايراني باشد. معيار اصلاحات، قانون اساسي است؛ بر اين اساس، بايد ما اصلاحات کنيم؛ ما به اصلاحات احتياج داريم. اصلاحات، تصحيح روشهاي ماست؛ تصحيح هدفهاي مرحله‏اي ماست؛ تصحيح تصميم‏گيريهاي ماست؛ تعصب نورزيدن روي تصميم‏گيريها ناحق است. اين، غير از ساختارشکني و مبارزه‏ي با قانون اساسي، مبارزه‏ي با اسلام و مبارزه‏ي با استقلال يک کشور است.»14   اصل هشتم: شکوفايي اقتصاديرهبر معظم انقلاب اسلامي، اصل هشتم اصولگرايي را شکوفايي اقتصادي که همان رسيدگي به زندگي مردم و رسيدگي به اقتصاد کشور است، مي دانند.اصولگرا به اقتصاد به عنوان وسيله مي نگرد نه هدف. اصولگرا اقتصاد را وسيله اي براي رفع نيازهاي افراد جامعه در جريان رشد و تکامل آنها مي بيند، بنابراين هرگز به خود اجازه نمي دهد اقتصاد را هدف قرار داده و به تمرکز و تکاثر ثروت و سودجويي بيانديشد. اصولگرا به رشد اقتصادي فکر مي کند به اين فکر مي کند که چگونه مي تواند به زندگي مردم جامعه خود رسيدگي کند و اقتصاد کشور را شکوفا سازد؟رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در خصوص اصل هشتم اصولگرايي و شکوفايي اقتصاد کشور توصيه هاي دارند؛ ايشان مي فرمايند: « ما احتياج داريم که از سرمايه‏گذاري حمايت بشود؛ کارآفريني بشود؛ توليد داخلي ترويج بشود؛ با قاچاق و فساد مجدّانه مبارزه بشود؛ اشتغال به عنوان يک مبناي اصلي و يک هدف مهم دنبال بشود؛ ثبات و شفافيت و انسجام سياستها و مقررات اقتصادي انجام بشود - مقررات اقتصادي‏اي که امروز يک چيزي بگوييم، فردا عوضش بکنيم، فايده‏اي ندارد - مقررات اقتصادي و قوانين ما بايد هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روي آن برنامه‏ريزي کنند، هم بايد منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد. بازاريابي جهاني، يکي از مهمترين وظايف براي رونق اقتصادي کشور است - که جزوِ کارهايي است که ما نکرده‏ايم و جزوِ کم‏کاريهاي ماست - و اطلاع‏رساني کامل از فعاليتها و برنامه‏ها؛ ما بايستي اينها را در نظر داشته باشيم. البته برنامه‏هاي راهبردي اساسي کشور نبايد از نظر دور بماند؛ مسئله‏ي ذخاير ارزي مطمئن که کشور بتواند با شوکهاي اقتصادي و ارزي مقابله کند؛ تأمين منابع توليد و سرمايه‏گذاري؛ برنامه‏هاي راهبردي توليد و انتقال آب و انرژي در کشور، جزوِ مسايلي است که ما در چند سال آينده به شدت نيازمان به آنها محسوس خواهد شد؛ اينها بايستي با جديت دنبال بشود؛ اينها جزوِ همان مقوله‏ي رونق اقتصادي کشور است.»15   سخن پاياني: نويسنده بر اين اعتقاد است که: براي اينکه اصولگرا باشيم نيازي نيست که جايي، نام خود را ثبت کرده باشيم، نيازي نيست وابسته به حزب يا جناحي خاص باشيم، نيازي نيست شعار دهيم و نتوانيم آن شعارها را عملي سازيم. براي آنکه اصولگرا باشيم کافي است که به اصولي که رهبر معظم انقلاب اسلامي براي اصولگرايي برشمرده اند، ايمان داشته باشيم و به آن اصول عمل کنيم. آري همه ما ايرانيان مي توانيم اصولگرا باشيم.   پاورقي ها:1 تا 4- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مسؤلان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي (29/3/1385)5- نهج البلاغه6 تا 11- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مسؤلان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي ( 29/3/1385)12- اصل نهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران13 تا 15- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مسؤلان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي ( 29/3/1385)  /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن