واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: بررسي «جهانشناسي و جانشناسي» ويليام چيتيك مجدالدين كيواني: چيتيك بدون عينك غربي به معارف ايران و اسلام ميپردازد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - حكمت و فلسفه
نشست بررسي كتاب «جهانشناسي و جانشناسي» ويليام چيتيك روز گذشته (سهشنبه، 21 خرداد) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مجدالدين كيواني - مترجم - در اين نشست ابتدا ويژگيهاي ويليام چيتيك - عرفانپژوه آمريكايي - را برشمرد و گفت: چيتيك به رغم اينكه با حوزهي اعتقادي سر و كار داشته و كار در اين حوزه ما را دچار يكسويهنگري ميكند؛ اما دچار اين موضع نشده و انصاف را رعايت كرده است. او موضعگيري غيرعلمي نداشته و فريفتهي نامها و عنوانها نشده است. روح تسامح و گزينشي فكر كردن در چهرهي او تصوير ميشود.
وي همچنين چيتيك را جستوجوگري راستين دانست و يادآور شد: او از خاور دور تا نزديك و سراسر اروپا و آفريقا ياراني دارد. او پيرو فلسفهي آفاقي و انفسي است. وجه ديگر شخصيت چيتيك، مباني استوار علمي و وسعت و عمق دانش اوست كه در عرفانشناسي جايگاه خاصي به او داده و انبوه مقالات و كتابهاي چيتيك، گواهي بر اين مسأله است.
كيواني همچنين چيتيك را در زمرهي واصلان فلسفهي اسلامي دانست و ادامه داد: نويسنده بايد سالها بنويسد و مستند بسازد كه نوشتهاش مورد استناد قرار گيرد. نوشتههاي چيتيك به اين مرحله رسيده است و به مطالب او استناد ميشود. پيراسته نوشتن چيتيك، خالي از تكلف و به رخ كشيدنهاي بيجهت، از ديگر ويژگيهايي است كه ميتوان از آن نام برد.
اين مترجم متذكر شد: بحثهاي منسجم، متعادل، روان و حتيالمقدور بيدستانداز، از ويژگيهاي كارهاي چيتيك است. او تا آن اندازه كه ميتوانسته آنچه را ساده بنويسد، ساده مينويسد و پيچيده را پيچيده نمينويسد.
كيواني آخرين وجه شخصيت اين خاورشناس را آشنايي نزديك و صميمانهي او با تاريخ و معارف ايراني و اسلامي دانست و ادامه داد: آغاز انس و الفت او با زبان فارسي و فارسيزبانان به چهار دهه قبل بازميگردد. او با بسياري از ارباب فضل ايراني، ارتباط داشت و از نظر استادان دههي 50 بهره گرفت. تحقيق در زبان فارسي و مطالعه در معارف اسلامي به زبانهاي عربي و فارسي، آنهم در زبان فارسي، بسيار متفاوت با تحقيقي است كه به دور از فكر و فضاي ايراني صورت ميگيرد؛ البته نميگويم ايرانشناسان، فارسي و عربي نميدانند؛ بلكه آشنايي چيتيك با عمق انديشهي ايراني و اسلامي بسيار مهم است.
او متذكر شد: چيتيك در معارف ايراني و اسلامي توانسته عينك غربي را از چشم بردارد و به اين فرهنگ بنگرد، او سعي كرده واقعيات را ببيند.
وي همچنين معتقد است: چيتيك به حد كافي سالهايي را صرف باخبر كردن كرد، تا در معرفت از مقام پسري به مقام پدري برسد و راه حقيقت را در پيش گرفت تا صاحبنظر شد. وجود او در تحقيقات ايراني و اسلامي بسيار اهميت دارد.
اين مترجم ادامه داد: فصل اول كتاب به نوعي دردنامه است كه مؤلف بر كساد سنت عقلي دريغ ميكند كه در سنت اخير از نفس افتاده و جاي خود را به تفكر علمي داده است. او سالها در محضر ابن سينا، شمس تبريزي، ملاصدرا، ابن عربي و مولوي درس آموخته و گذاشته آنها حرفهاي خود را بزنند و در سالهاي اخير به اين نتيجه رسيده است كه تفكر آنها را در جهان امروزي به كار ببندد. به اعتقاد او، علت عمدهي افت فكري جوامع اسلامي، بريدن فكري از سنت انديشمندان گذشته است.
وي افزود: چيتيك كتاب «جهانشناسي و جانشناسي» را كاملا در باب توحيدي نوشته و به شيوههاي تفكر علمي و تجددگرايي اشاره كرده است. او از معدود افرادي است كه موافق سنت فكري عقلي گذشته است و در فصلي، آراي توحيدگرايانهي سيدحسين نصر را بررسي كرده است.
كيواني گفت: چيتيك دربارهي تقليد و تحقيق نيز در اين اثر سخن ميگويد و اشاره دارد كه ما كمتر به معني لغوي تحقيق عنايت داريم. تحقيق يعني رسيدن به حق، از طرفي ميدانيم حق يكي از اسامي پروردگارهم است. با عنايت به اين امر، ديدگاه توحيدگرايانه، بهتر درك ميشود؛ پس تحقيق واقعي، به حق يا حقيقت كه يكي است، ختم ميشود.
مترجم «صهباي خرد» همچنين يادآور شد: در سنت فكري پيشين، تنها خدا مفروض بود؛ ولي تجدد و مدرنيتهي سدههاي اخير، خدايان جديد به ارمغان آورده است و هربار خدايان جديدي ظهور ميكنند، خداياني چون: آزادي، مليگرايي، دموكراسي، ماركسيسم و واژههاي خطرناكي چون: ارتباطات، مديريت، خدمات، نظام و رفاه. تجدد اين خدايان متكثر را به جاي خداي واحد گذاشته است تا بر انسانهاي مدرن حكومت كند. شوربختي انسان امروز، جدا كردن حساب خود از عالم است. بشر علممدار امروز، با عالم به عنوان شيء برخورد ميكند؛ اما چيتيك اشاره دارد نميتوان عالم طبيعت را بدون شناخت خود شناخت. حضور خدا در عالم طبيعت، كم از حضور او در انسان نيست.
به گزارش ايسنا، در ادامهي اين برنامه كه در شهر كتاب مركزي برگزار شد، مهدي محبتي - استاد دانشگاه - دربارهي «روششناسي چيتيك دربارهي مقايسهي مولوي و ابن عربي» سخن گفت و يادآور شد: اين مسألهي اختلافانگيز كه مولانا تحت تأثير ابن عربي بوده است يا نه، بحثي چهارصدساله است. مشكل اصلي خاورشناسان بزرگ و چيتيك اين است كه چگونه به جان برسيم و در كيهانشناسي و جانشناسي ارتباط برقرار كنيم. دغدغهي او و خاورشناسان ديگر اين است كه در اين دنيا كه به بيمعنايي رسيدهايم، چگونه رها شويم. چيتيك دغدغهي اين را دارد كه پلي ميان نهانترين مرحلهي وجود و عيانترين مرحلهي وجود بزند.
او در ادامه افزود: ابن عربي بهترين كسي است كه دربارهي اين جمله كه «حق خلقي است كه منبسط شده و خلق حقي است كه متكثر شده است»، بحث داشته و اين دغدغه باعث شده چيتيك برود عرفانهاي مختلف دنيا را بخواند و زير و رو كند تا اين را دريابد. او با كشف اين معادله كه بنياد شرقشناسي، شناخت عرفان است و قلب اين عرفان در ايران است، در اين زمينه تحقيق كرده است.
محبتي همچنين عنوان كرد: دربارهي ابن عربي دو نگاه وجود دارد؛ يك نگاه نگاهي است كه او را عارف سختانديش، خشك و غيرقابل انعطاف ميداند و آنچه بيشتر در مورد او معروف است، اين نگاه است و نگاه ديگر اين است كه او يكي از عارفان برجسته و دُر يگانهي آن است. دربارهي مولانا نيز دو نگاه وجود دارد، يكي اينكه او آدمي سطحينگر و عوامگراست و عدهاي ديگر او را دُر يتيم فرهنگ اسلامي و ايراني ميدانند. از اين جهت، هر دو اينها مخالفان و موافقان زيادي داشته و دارند؛ اما اينكه مولوي تحت تأثير ابن عربي بوده است يا نه، غالبا مولوي را مبرا از اين تأثير ميدانند. چيتيك با استادي اين مسأله را بيان كرده است و گفته چرا وقتي يك شخصيت مطرح ميشود، يك شخص ديگر در مقابلش مطرح ميشود. درواقع، تفكر دوقطبي از آغاز تا امروز امتداد يافته است و لزومي ندارد وقتي ميخواهيم در مورد فردي قضاوت كنيم، سراغ فرد ديگري برويم.
او ادامه داد: چيتيك اين موضوع را مطرح ميكند كه اگر وحدت وجود را زيربناي كار ابن عربي بگيريم، آيا ميتوان آن را در مثنوي مولوي نيز يافت؟ ميگويد، وحدت وجود ممكن است برخي از دستگاههاي فكري ابن عربي باشد؛ ولي همهي آن نيست. خود ابن عربي يكبار هم در آثارش به وحدت وجود اشاره نكرده است. چيتيك ميگويد، هم ابن عربي و هم مولانا هر دو يك حرف را ميزنند؛ يكي از منظر پيچيدگي و ديگري از منظر داستانهاي ساده.
اين پژوهشگر سپس افزود: زبان مولانا، زباني شهودي است و اگر عشق را از تفكر او برداريم، انديشهاش سقوط ميكند؛ اما افكار ابن عربي بر مبناي بصيرت است. چيتيك در آثار خود تلاش كرده تصوير روشني از ابن عربي ارائه دهد. مجموعهي آثار او، ما را به اين سمت ميبرد كه در اين دنياي بحرانزده از نظر معنوي، بشر در آن به همهچيز ميرسد؛ ولي حال استفاده از آن را ندارد، مستشرقان را به اين سمت ميكشاند كه عرفانهاي بزرگ ميتوانند بشر را نجات دهند.
محبتي مجموعهي حرفهاي چيتك را مستدل بر بهترين منابع تاريخ اسلام دانست و يادآور شد: از ويژگيهاي كار اين خاورشناس، اين است كه آثار او، ساده و روان و زودفهم است. چيتيك ميگويد بزرگترين خطر در مورد عرفان ابن عربي آن است كه به آن يك ايسم ببنديم و آن را خلاصه كنيم. اين ظلم بزرگي است، كساني كه آن را نميتوانند بفهمند، نفياش ميكنند. درواقع خطاب مولانا رو به عموم است و خطاب ابن عربي رو به خواص؛ ولي اين دليل نميشود او را نفي كنيم.
قرار بود ويليام چيتيك نيز در اين نشست حضور يابد؛ اما گفته شد، به دليل بيماري به ايران نرسيده است.
انتهاي پيام
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1260]