واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: دايره المعارف آموزش عالي
ارزيابي استادان (قسمت دوم )البته هنوز كيفيت تدريس غالبا به وسيله دانشجويان مورد ارزشيابي قرار مي گيرد .در بررسي نوزده تحقيق ،نتيجه گرفته شده كه در درجه عملكرد وموفقت فراگيران به قدرت وتوانايي كلاس داري وتجارب استاد بستگي زيادي دارد .در اين راستا گلاسمن دانشجويان را به عنوان منبعي براي گرد آوري اطلاعات ارزشيابي مطرح مي كند ، چرا كه مهم ترين مراجع در ارزشيابي هستند ومخاطبان خاص قلمداد مي شوند .وي همچنين معتقد است در هر فعاليت ارزشيابي ،مخاطبان خاص بايد در اولين مراحل ارزشيابي دقيقا تعيين شوند .اين عمل مزاياي زيادي براي فرايند ارزشيابي دارد : اولا، منبع خوبي براي كسب اطلاعات محسوب مي شوند ثانيا: نگرش دانشجويان اساس مشاهدات روزانه است ، پس قابل اطمينان م ي باشد واطلاعات منحصر به فردي را ارائه مي كند .در ايران بجزدانشگاههاي علوم پزشكي ،تحقيقات بسيار وسيعي در اين زمينه انجام نشده تا مشخص شود آيا استادان ودانشجويان درباره اين ارزشيابيها ديد مثبت دارند ،ايا انجام اين ارزشيابيها را باعث تشخص واعتبار خود مي دانند واينكه آيا اين ارزشيابيها در مجموع اتلاف وقت نيست .البته تناقضهايي در يافته هاي تحقيقات وجود دارد .در برخي از اين تحقيقات نتايج نشان داده شده كه اطلاعات ناشي از ارزشيابي دانشجويان بايد در ارتقا ، رسمي شدن وافزايش حقوق استادان كاربرد داشته باشد ونتايج اين ارزشيابيها بايدعلاوه بر اينكه در اختيار مسئولان دانشكده ها ودانشگاهها قرار مي گيرد ،در اختيار دانشجويان نيز گذاشته شود .اين تحقيقات به صراحت نشان داده كه ارزشيابي استاد اتلاف وقت نيست .در طرح مقدماتي پژوهشي كه به منظورارزشيابي اعضاي هيئت علمي مقاطع تحصيلي تكميلي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان صورت گرفته است ،بالغ بر %70 از اعضاي هيئت علمي معتقد بودند كه دانشجويان شرايط لازم وكافي را براي قضاوت وارزشيابي در مورد همه جنبه هاي استاد خود ندارند وتصميمات مسئولان نبايد بر اساس اين يافته ها باشد .در هر حال بهترين منبع مستقيم و دست اول دانشجويان اند كه قوي ترين موقعيت را در ارزشيابي كليه جنبه هاي تدريس كلاسي دارند .قضاوت آنان را نبايد غير ضروري دانستهر چند تكنيكهاي تكويني وتشخيصي رسمي وغير رسمي زيادي در اين زمينه وجود دارد .متغيرهاي ديگري چون سن ،جنسيت ، معدل وشخصيت دانشجويان ،اندازه كلاس ومدت زمان دوره ،نتايج ارزشيابي را تحت تاثير قرار مي دهند .به اين نوع ارزشيابيها انتقادهايي وارد است .براي كاهش ذهنيت گرايي در اين ابزارها وعادلانه انجام شدن فرايند مربوط وكارابودن نتايج ،به متوليان موسسات آموزشي پيشنهاد مي شود به طور دقيق نتايج را با ارزشيابيهاي ديگري چون ارزشيابي توسط همكار وخود ارزشيابي انطباق دهند .اگر چه بعضي ارزشيابي همكار از همكار را در تفكراتشان تنها در قالب كلاس ومشاهده آن پرورش داده اند ،اما به هر حال ارزشيابي وقضاوت را با اهميت تلقي مي كنند وارزشيابي همكار از تدريس را ارزشيابي مهمي مي دانند ..متاسفانه منابع علمي اندكي در اين زمينه وجود دارد كه علت آن تعيين معيارهاي معين از طرف هر گروه اموزشي است .بنابراين در ابتدا وقبل از ارزشيابي بايد مرحله تعيين ملاكها مشخص گردد .هر چند كه اين سبك ارزشيابي به حرفه اي شدن استادان كمك مي كند ،اما به علت ماهيت اضطراب زاي ارزشيابي، ممكن است بين همكاران مشكل ايجاد كند .براي كاهش اين اضطرابها بايد ملاقاتهاي دو جانبه غير رسمي بين استادان افزايش يابد .ارزشيابي استاد نبايد به مشاهدات همكار محدود باشد .استفاده از فنون ديگر ،مثل گفتگو وتقسيم كردن مواد تدريس نيز بايد الزاما در دستور العمل قرار گيرد .باز خورد توسط استاداني كه مورد ارزيابي قرار مي گيرند وخود شخص ارزياب فايده ارزيابي را افزايش مي دهد .تحقيقات پنج ساله در دانشگاه فلوريدا بيانگر اين مسئله است كه ارزيابي كاركنان روند تدريس را بهبود مي بخشد .با اينكه تا كنون چيرگي در تدريس به ندرت مورد قدر داني قرار گرفته است ،اما اخيرا دانشگاهها به اهميت نقش تدريس پي برده اند .كادرهاي آموزشي وارزشيابي اين فعاليت را در سه مرحله تعامل قبل از ارزشيابي ،تعامل در جريان ارزشيابي وتعامل بعد با همكاران پس از ارزشيابي انجام مي دهند كه براي اصلاح روند تدريس مهم است .همكاراني كه ارزشيابي را انجام مي دهند بايد داراي ويژگيهايي چون تسلط بر محتواي تدريس ،اهداف رفتاري،مواد آموزشي ،روشها وفنون تدريس جديد در وآزمونها ونظريه هاي يادگيري باشند .اين روند مي تواند از طريق نظارت مديران آموزش عالي بهبود يابد .مديران همچنين واجد نقشي كليدي در خلق وا يجاد فرهنگ ياددهي ويادگيري هستند .عملكرد مديران به صورت تعهد در حمايت ،برنامه ريزي وتسهيل اجراي ارزشيابي وپيشنهاد اثربخشي مي تواند به شكل مثبتي ارزيابي را تقويت كند .مدير گروه بايد مطمئن باشد كه ارزيابي هيئت علمي در عين بي طرفي ومنصفانه اجرا مي شود ، به خاطر اينكه مدير گروه يكي از مشاهده گران عملكرد استادان است ومنابع دست اول را به طور مستقيم دراختيار دارد .گرچه اعتبار داده هاي حاصل شده ديدگاه بيروني دارد ،اما مي تواند توسط خود استاد و به شكل دروني نيز انجام پذيرد . خود سنجي آموزش بر اساس ارزشيابي ذهني عملكرد دركلاس درس بوسيله تك تك استادان انجام مي گيرد .استادان دانشگاهها و دانشگاهها در مرتبه اول به وسيله يادداشتهاي دروني كار برانگيخته مي شوند .اين ادراك دروني ،ا حساس شايستگي را درصورت بازخوردهاي مثبت از سوي خود ،تقويت مي كند . اما اثربخشي اين نوع ارزيابي به خود سنجي عميق و انعكاس تجربيات قبلي نيازمند است .آنچه بطور مسلم در نظر گرفته مي شود اين است كه ارزشيابي امري قطعي در اموزش است . وبراي تعيين تحقق اهداف اجراي آن حتمي است . به هر حال ديدگاههاي مختلفي ارائه شده كه هيچ يك به تنهايي پذيرفته نيست .اوليور وتاكمن نشان مي دهند كه منبع باز خورد اثرهاي متفاوتي بر استادان دارد . يعني باز خورد دانشجويان رفتار استادان را بهبود مي بخشد .اما باز خورد از طرف ناظر گاهي تاثيري منفي دارد .همين طور در نظر سنجي يارمحمديان و پاكاريان از استادان دانشگاه علوم پزشكي اصفهان ، %70 آنان خواهان ارزشيابي از طرف دانشجو بودند .در صورتيكه ارزشيابي توسط ناظر (هيئت مديره،مدير گروه وهمكاران)داراي كمترين ميزان موفقيت بوده است .(ادامه دارد ...)
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 270]