واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
محمد قوچاني سردبير هفته شهروند امروز در پاسخ به محسن آرمين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تصريح کرد: اسطوره خاتمي را به تراژدي تبديل نکنيد هفته نامه شهروند در شماره 69 قوچاني خطاب به آرمين آورده است: ما در شهروند امروز يک حزب يا انجمن سياسي نيستيم و من به عنوان دبير يا سخنگوي يک گروه منسجم سخن نمي گويم بلکه جمعي از روزنامهنگاراني هستيم که اتفاقا مدعي علاقه به خاتمي و نگراني درباره او هستيم و با اصولگرايان مخالف خاتمي هم مرزبندي روشني داريم و در نقد محمود احمدي نژاد و دولت کنوني هم ترديدي نداريم بلکه به صورت جدي مدافع گذر از اين دوره هستيم. وي تصريح کرده:در نقد صريح اصولگرايان حاکم راسخ بودهايم و با توقيف نشريات و بازداشت نويسندگان آن هزينه دادهايم اما امروز از ابزار تبليغ شدن خسته شده ايم و مايليم همان گونه که در نقد حاکميت صريح هستيم اصلاحات را از صدر خاتمي تا ذيل خودمان براي اصلاح، نه ارتجاع نقد کنيم. در ادامه آمده است:شهروند امروز نجواي نجيبانه گروهي – ولو اندک – از روزنامه نگاران و نويسندگاني است که روزي سيدمحمد خاتمي اسطوره قهرمان، ارمان و ايدهآل ناب آنان بوده است. اما در گذر زمان اين اسطوره بر جا نماند و از خود عبور کرد و ما چون خوابزدگان عاشقي که اين عبور معشوق از خويش را مي ديديم گمان مي کرديم که اين عصر با همه خوبي ها و بدي هايش تمام شده است. لطف محدوديت ادوار رياست جمهوري به همين دو دوره است که از تبديل شدن به تراژدي جلوگيري مي کند و ما نيز به خيال آن خاتمي اوليه روزگار را به غفلت مي گذرانديم و حتي در تجليل از اين خاطره در شماره 17 (اول مهر 1386) شهروند امروز ويژه نامه اي براي خاتمي منتشر کرديم. داماد عمادالدين باقي تاکيد کرده: ما خاتمي را چون نلسون ماندلا خيال مي کرديم که به هنگام از کرسي قدرت برخاست و آنقدر قدرت داشت که در جامعه مدني نقش تاريخي خود را ادامه دهد اما اگر خاتمي قصد آن کند که بار ديگر نامزد رياست جمهوري شود اين حق ماست که از خاتمي بپرسيم و اين وظيفه خاتمي است که به اين پرسش ها جواب دهد که به خدا اگر خاتمي پاسخي ولو به اشاره مي داد و بدهد آن را بر سر مي نشانيم و اگر قصد اقناع کند جز به مروت عذر تقصير به حضور او نمي آوريم. اما دريغ از پاسخگويي رييسجمهور و دريغ از گفتگوي بنيان گذار گفتگوي تمدنها. وي گفته که در همين جا و از همين ستون بار ديگر درخواست رسمي مصاحبه با جناب آقاي خاتمي را به هر نحوي که خود ايشان صلاح بدانند اعلام مي کنيم و حتي حاضريم تنها به صورت ميزبان پذيراي گفتگويي ميان ايشان و يکي از حاميانشان مانند آقايان مصطفي تاجزاده، هادي خانيکي يا محمدعلي ابطحي باشيم. سردبير شهروند تصريح کرده: پروژه ما «نيامدن خاتمي» نيست پروژه منتقدان (و نه مخالفان) خاتمي چگونه آمدن اوست نه آمدن او به هر قيمتي حتي قيمت از دست رفتن خودش. ما نمي توانيم اين وضعيت را بپذيريم که بي قيد و شرط از خاتمي حمايت کنيم و چون مقلدان سياسي از مراجع سياسي تقليد کنيم چنانکه خود خاتمي نيز براي ورود خود قائل به قيد و شرط است. شگفتا که برخي ياران خاتمي از جمله گروهي از اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي کاتوليکتر از پاپ و خاتميتر از خاتمي شدهاند و قصد دارند او را به هر قيمتي و تنها به اين مزيت که «راي تضمين شده دارد» وارد انتخابات کنند بدون آن که به بعد از انتخابات بينديشند. انديشهاي که ذهن خاتمي را به شدت مشغول خود کرده است و ترديد او نيز ناشي از همين انديشه است. طرحهايي مانند کنگره اصلاحطلبان در واقع مجالي براي طرح همين دغدغهها و پرسش ها و پاسخ خاتمي و ديگر نامزدهاي احتمالي به آن است اما طرح نظرسنجي که سازمان مجاهدين انقلاب آن را به عنوان تنها راه تعيين نامزد ميداند اقدامي پوپوليستي براي ترغيب خاتمي است و لاغير. در بخش ديگري از اين مطلب آمده است: چه کسي نمي داند که شناختهترين يا به قول شما محبوبترين اصلاحطلب همان مشهورترين آنها يعني رييسجمهور سابق است پس اصلا چه نيازي به نظرسنجي که حتي منتقدين خاتمي مي دانند که او مشهورترين اصلاحطلب است اما آيا تا کنون به اين انديشيدهايد که به فرض که خاتمي رييسجمهور شد، چه خواهد شد؟ آيا در اين باره با مردم صحبت کردهايم؟ شهروند امروز ميخواهند در اين باره با مردم و با اصلاحطلبان سخن بگويد. ما مدعي هستيم در احترام و علاقه به خاتمي از ديگران عقبتر نيستيم ولو آنکه معتقد به نامزدي ايشان نباشيم چه بسا کساني که مدافع نامزدي خاتمي هستند قصد دارند با تحقق و تکرار پروژه هاشميزاسيون (که همه ما از شرق تا سازمان مجاهدين انقلاب در سال 1384 در آن نقش داشتيم) خواسته يا ناخواسته به محمود احمدينژاد اين امکان را بدهند که پس از ادعاي پيروزي بر هاشمي رفسنجاني و مهدي کروبي در سال 1384 يکبار براي هميشه و با هر مکانيزمي ادعاي پيروزي بر سيدمحمد خاتمي را نيز به چنگ آورد و آن روز مشخص مي شود دوست واقعي خاتمي کيست؟ آن زمان که خاتمي بدون برنامه رييسجمهور شود البته مساله و شکايت عميقتر است. در پايان تاکيد شده است: داعيه فقدان رسانه براي احزاب اصلاحطلب درست است اما نه آن که تلاش همکاران در تحريريه روزنامههايي مانند کارگزاران و اعتماد در پوشش اخبار اصلاحطلبان را ناديده بگيريم که اگر صداي عام اصلاحطلبان باشد ما هم پژواک آن صداييم ضمن آن که سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و جبهه مشارکت به عنوان حاميان اصلي جناب آقاي خاتمي مي توانند از نشريه آيين (به صاحب امتيازي دکتر سيدمحمدرضا خاتمي) نيز در ايجاد اين صداي عام و زبان مشترک ميان اصلاحطلبان در کنار مجله شهروند امروز استفاده کنند و تجربه موففق عصر ما نيز تکرار شود. در فقدان اين صدا البته بد هم نيست که هر کس سازي بنوازد شايد صداي واحد همان صداي ساز او شود. گالری تصاویر مرتبط
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 257]