تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):حد توکل چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه با وجود خدا از هیچ کس نترسی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819168764




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطرات زندگی مارادونا ( 28 )


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مثل موتور یك ماشین شروع كردیم

منوتی به ماها قول داده بود كه همیشه با تیم باشه. همین كار رو هم كرد. در مسابقات آمریكای جنوبی كه در مونته ویدئو در اروگوئه انجام شد و بسیار مشكل بود ما را همراهی كرد. همانجا بود كه ما را برای مسابقات ژاپن انتخاب كردند برای من مایه افتخار بود كه ما را برای مسابقات ژاپن انتخاب كردند برای من مایه افتخار بود كه در تیمی بازی كنم كه منوتی رهبری آن را به عهده داشت و همچنین احساس غرور می كردم چون اعتقاد داشتم منوتی هنرمندی بود كه به همه فهماند قهرمانی كاپ اخلاق دیگه به هیچ دردی نمی خوره.من همیشه گفته ام و تكرار می كنم : موقعی كه من در سن 12 سالگی بطور رسمی فوتبال را در آرژانتین شروع كردم هیچ كاپی در ویترین های افتخار نبود و همه ویترین ها خالی بودند. اما در حال حاضر به لطف خدا چندتایی كاپ اونجا هست و من منوتی در انجام این كار دخالت كردیم ، پرو را  بردیم با اروگوئه مساوی كردیم با برزیل ، برزیلی ها شروع كردند به حمله و فشار آوردن در بین نیمه منوتی با ما صحبت كرد و گفت كه ما هم همان كاری را انجام می دیم كه آنها تا حالا انجام دادند و بازی جالبی از كار درآمد چون سیاه های برزیلی محكم بازی می كردند و هر توپی را كه نزدیك تیر دروازه ما می آمد شلیك میكردند . ما هم نزدیك دروازه شان كار می كردیم. بازی با نتیجه صفر بر صفر تمام شد اما آنها را بیرون گذاشتیم. باید چرخ زندگی رو می چرخوندم

ما به همراه اروگوئه و پاراگوئه انتخاب شدیم . در پایان این مسابقات علاوه بر نتیجه ، یكی از آرزوهایم را عملی كردم ، شاید مهمترین آنها زمانی بود كه تمام خانواده ام را به كنار دریا در سواحل آتلانتیدای اروگوئه بردم و همانجا در حالیكه مشغول كارهایی بودیم كه سالها آرزویش را داشتیم از پدرم درخواست بخصوصی كردم ، اینكه دیگه لازم نیست كار بكنه . چرا كه حالا 50 سال داشت و به اندازه كافی برای ما فعالیت كرده بود . حالا نوبت من بود تا چرخ زندگی رو بچرخونم . بعد از مسابقات بلافاصله منوتی یك سری از اعضای تیم جوانان رو به تیم ملی بزرگسالان دعوت كرد. ما را آماده می كرد تا به همراه بقیه برای مسابقات جام جهانی آماده بشیم . من و باربادوس را در بازی مقابل بلغارستان قرار داد. در زمین ریورپلات در اولین بازی بعد از قهرمانی جهان ، بازی را با نتیجه دو بر یك بردیم و بلافاصله برای بازی در مقابل هلند ما را به برنا برد كه به مناسبت یكی از مراسم فیفا یا مسابقاتی از این دست برگزار می شد . اما با یان شرط كه اگه كمپوس سرو كله اش پیدا شد من بازی نكنم . هیچ موقع هم از منوتی نپرسیدم : چرا؟ و برایم جای سؤال بود كه در مورد ماریو به آن مسابقات نیومد و من به داخل زمین رفتم بازیكنانی مثل نسكس ، كرل و بقیه در تیم حریف حضور داشتند. بازی در وقت قانونی صفر بر صفر مساوی تمام شد و در ضربات پنالتی ما بردیم. كه یكی از پنالتی ها رو من و اون یكی رو باربیتاس گل كرد. ما با این كه هنوز پسربچه بودیم اما جایگاه خودمان را در تیم مهم می دانستیم.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 607]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن