واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: انتظار فرج از نیمه خرداد كشمقیام 15 خرداد نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران به شمار می آید، كه امام (ره) آفریننده و شكل دهنده آن قیام الهی است. روحانیان انقلابی در تداوم آن حركت عظیم و پرخروش امت مسلمان ایران، طی یك دوره پانزده ساله نقش اساسی داشتند و در این مدت سالروز 15 خرداد هیچگاه در سكوت و خاموشی سپری نشده است؛ زیرا كه 15 خرداد برای امت قهرمان و شهید پرور ایران، از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و همواره خواهد بود.15 خرداد روز قیام خونین مردم جان بر كفی است كه به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستم شاهی شوریدند . 15 خرداد، روز آغاز نهضت مقدس اسلامی، روز عصیان علیه طاغوت و طاغوتیان و روزی است كه ملت ایران زیر بیرق اسلام آمد و برای مقابله با دشمنان اسلام و قرآن وارد صحنه شد و پشت رژیم شاهنشاهی را به لرزه انداخت.در سحرگاه 15 خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم شاهنشاهی به خانه ساده و بی آلایش امام در قم یورش بردند و امام (ره) را كه سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه، طی سخنانی كوبنده ، پرده از جنایات شاه و اربابان آمریكایی و اسرائیلی اش برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل كردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود كه خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی كه به قصد اعتراض از خانه هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در همان روز در تهران و چند شهر دیگر نیز تكرار شد و به همین جرم ، گلوله های خشم و كینه حكومت ننگین شاه، كه به دستور اربابانش شلیك می شد، قلب 15 هزار مسلمان انقلابی بپاخاسته را در 15 خرداد 1342 نشانه رفت و آنان را به خاك و خون كشید. بدین ترتیب، تاریخ مبارزات امت اسلامی در روز 15 خرداد 1342ورق خورد و فصل جدیدی در كارنامه رویارویی مستضعفان با مستكبران گشوده شد.محرم 1383 ه. ق و مقدمات قیام خونین 15 خرداد 1342ماه محرم هر سال ، ادآور قیام امام حسین بن علی (ع) است. امام حسین همواره مشعل فروزانی برای نهضتهای اسلامی است و جامعه تشیع طی قرنها به یاد امام حسین (ع) می گرید و خون او را حیاتبخش نهال آزادی وحق و عدالت می داند. اعلامیه شهربانی كل كشور در محرم 1383، عباراتی داشت كه نگرانی دولت را می رساند و از مردم مسلمان ، سوگواری مشروع می خواست؛ یعنی سوگواری كه توأم با دعا به تاج و تخت شاه باشد و زیانی به منافع امپریالیسم آمریكا و انگلیس نرساند. اما رهبری بیدار نهضت، تمام قوا را مجهز كرد تا محرم صورت واقعی خود را بازیابد و به همین لحاظ امام خمینی (ره ) پیامی به وعاظ و گویندگان دینی و هیأتهای مذهبی داد.تظاهرات دهم محرم 1383مقدمات ، حاكی از تظاهرات گسترده روز عاشورا بود. خطبا و وعاظ طی دهه محرم گفتنیها را بیان كرده بودند و روزنامه های دولتی هم به همراه رادیو سعی كرده بودند آرامش حفظ شود.تمام تبلیغات در اطراف نتایج رفراندوم و انقلاب سفید شاه دور می زد و ثمرات آینده آن ، یكی بعد از دیگری شمرده می شد و به دهقان و كارگر و دیگر طبقات، نوید زندگی مرفهی را می داد و اگر اشاره ای به دین و مذهب و روحانیت می شد، من باب توجه به مسأله ارتجاع و خطر ارتجاع و موانعی بود كه مدعی بودند انقلاب سفید را تهدید می كند. روز عاشورا ده ها هزار نفر توده های مردم كه در جریان دقیق مبارزه امام بودند، با در دست داشتن عكس آیة الله العظمی خمینی و با شعار" خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو" به خیابانهای تهران ریختند. از قبل، محل اجتماع، مدرسه حاج ابوالفتح در نظر گرفته شده بود، اما این مدرسه از صبح زود در محاصره پلیس قرار گرفت و هنگامی كه ازدحام جمعیت برای مراسم عزاداری و فریاد شعارهای ضد رژیم بالا گرفت ، كنترل از دست پلیس خارج و مسجد واطراف آن در اختیار مردم قرار گرفت و راهپیمایی ، باشعار آغاز شد.تظاهر كنندگان پس ازعبور از سه راه امین حضور و سرچشمه به میدان بهارستان رسیدند و عكس امام را در این میدان نصب كردند و سپس به خیابان فردوسی رفتند و با نطق و خطابه، انقلاب سفید شاه را محكوم ساختند و آن گاه به سوی دانشگاه تهران رفتند و فریاد "خمینی بت شكن خدانگهدار تو" اوج یافت.در بازگشت، وقتی جمعیت به مقابل كاخ مرمر رسید بدون تصمیمی قبلی ناگاه جمعیت فریاد برآورد "مرگ بر دیكتاتور" .در واقع هدف از تظاهرات در همین جمله خلاصه شده بود و مردم سقوط شاه را طلب می كردند . راهپیمایی و تظاهرات آن روز در ساعت 3 پس از بازگشت به بازار پایان گرفت و تظاهرات فردای آن روز از مسجد شاه اعلام شد.شب یازدهم هم تظاهراتی از جانب دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از رهبری آیة الله خمینی باشعار "خمینی پیروز است " ، صورت گرفت . این تظاهرات از مسجد هدایت خیابان اسلامبول تا میدان شاه ادامه یافت . و جمعیت تظاهر كننده به مجلس عزاداری مدرسه حاج ابوالفتح پیوست.دستگیری امام (ره) و قیام خونین 15 خردادامام با ایراد این سخنرانی آتشین و كوبنده، در حقیقت رسماً و علناً رو به روی شاه قرار گرفت و پاسخ نطق كه در 4 بهمن 1341 درصحن مطهر قم ایراد كرده بود، به صورت دندان شكن و محكم داد. این سخنان بلافاصله توسط ساواك و شهربانی به تهران گزارش شد. به دستور شاه ، ساواك مأموریت یافت ایشان را توقیف كند.ساعت 3 بامداد روز 15 خرداد مأموران امنیتی به منزل امام هجوم بردند و ایشان را دستگیر كردند و فوراً به تهران حركت دادند.خبر دستگیری مرجع تقلید مردم، بسرعت در قم وسپس در تهران و سایر شهرها انتشار یافت. مردم قم به خیابانها ریختند و با تقبیح عمل دولت در دستگیری امام به راهپیمایی اعتراض آمیز پرداختند.پلیس برای متفرق ساختن مردم ابتدا به تیراندازی هوایی پرداخت، اما مردم خشمگین به پلیس حمله كردند و در همان دقایق نخست، معاون شهربانی را به قتل رساندند و یك كامیون ارتش را آتش زدند. تیراندازی به طرف مردم شروع شد و عده ای از مردم بی دفاع كشته شدند. گلوله باران مردم تاعصرادامه داشت و بالاخره با وارد شدن ارتش در قضیه و مستقر كردن تانكها در شهر و به پرواز درآوردن هواپیماها و شكست دیوار صوتی توسط آنها برای ارعاب مردم و تاریكی هوا به طور موقت قضیه فیصله یافت.سیل خروشان كشاورزان غیور و كفن پوش ورامین، دهقانان كَن، و مردم جماران به سوی تهران سرازیر شدند؛ و انبوه جمعیت اعم از بازاریان، بار فروشان، دانشگاهیان، و اقشار مختلف مردم باغریو رعد آسای " یا مرگ یا خمینی" و " مرگ بر شاه"، تهران را به لرزه درآورد. شاه كه در برابر قیام قهرآلود ملت، تاج و تخت خود و سلطه آمریكا را در حال زوال و سقوط می دید، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد و توسط نیروهای جهنمی و خون آشام خود، تظاهر كنندگان را با وضع فجیعی كه قلم از توصیف آن عاجز است، قتل عام كرد، و تهران را در 15 خرداد 1342، به كشتارگاه مخوف و حمام خون مبدل ساخت.همزمان با قتل عام مردم مبارز ، در تهران، كشتارهای فجیعی در قم، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و علی رغم سانسور شدید رژیم شاه، اخبار مربوط به دستگیری رهبر نهضت اسلامی ایران و قیام 15 خرداد و كشتارهای قم، تهران، مشهد و سایر شهرستانها در مدت كوتاهی در سراسر كشور پخش شد و موجی از خشم و نفرت علیه شاه به راه افتاد.اعتصاب سراسری تهران در 21 خرداد به مناسبت هفتم فاجعه خونین فیضیه ، ضربه ای بود كه رژیم را درمانده تر كرد. مهاجرت مراجع قم و مشهد و علمای سرشناس شهرستانها به تهران موجب شد كه رژیم تن به سیاست آرام سازی و تشنج زدایی بدهد و با ازاد نمودن رهبر نهضت اسلامی ایران خشمها را فرونشاند.11 مرداد 1342، رسانه های گروهی ، آزادی امام را به اطلاع مردم رسانیدند، اما این آزادی نمایشی در مدت كوتاهی تبدیل به حصر گردید. رژیم از ترس سیل خروشان جمعیت كه برای دیدار امام می شتافتند، نخست وی را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد. بدین ترتیب امام در یك منزل شخصی كه به طور افتخاری در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظرو مراقبت شدید مأموران قرار گرفتند و اقامت مراجع قم و مشهد و علمای شهرستانها در تهران تا مدتی ادامه یافت.سرانجام رژیم، هر كدام از آنان را به گونه ای مجبور به مراجعت كرد. علی رغم این شرایط ، فریبكاری رژیم نتوانست از تداوم نهضت و ضربا ناشی از آن جلوگیری كند .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]