تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه يكى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804909545




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دكتر فاطمه طباطبايي: امام (ره) كرامتش را با خودسازي به دست آورد


واضح آرشیو وب فارسی:قدس: دكتر فاطمه طباطبايي: امام (ره) كرامتش را با خودسازي به دست آورد
انسان در تعاليم آسماني اسلام و در مصحف شريف جايگاه ويژه اي برخوردار است و در نخستين آيات نازل شده بر پيامبر نيز از جايگاه او سخن به ميان آمده است، زيرا اساس دعوت انبيا بر هدايت و ترقي و تعالي انسان بنا نهاده شده است. قيام امام خميني(ره) در شرايطي كه انسان در جايگاه خود به فراموشي سپرده شده بود، حاكي از توجه ايشان به اين مهم است و لذا ايشان بر مبناي دستورات الهي و تعريف مكتب اسلام از انسان دست به قيام زدند. دكتر فاطمه طباطبايي، عروس امام، كه سالها از محضر آن پير فرزانه حكمت آموخته است، در آستانه سالگرد ايشان در گفتگوي پيش رو به بيان ديدگاه هاي امام(ره) درباره ارزش و جايگاه انسان پرداخته است كه در ادامه مي آيد. *** *اگر مايل باشيد بحث را با مفهوم كرامت و كرامت انساني آغاز كنيم. ** كرامت را در لغت به معناي پيراستگي و دوري از هر گونه آلودگي و تيرگي معنا كرده اند، اما در اصطلاح معناي گسترده و وسيعي دارد و شايد نشود تعريف جامع و مانعي براي آن واژه در نظر گرفت. اگر بخواهيم بدون پرداختن به مباحث حاشيه اي به تعريف كوتاهي بسنده كنيم، مي گوييم: كرامت، «مجموعه اي از كمالات و فضايل و نيكي هاست» و شايد اگر كريم را معنا كنيم، معناي كرامت بهتر درك شود. همه انسانها از كرامت برخوردارند، از نحوه خلقت و آفرينش انسان اين كرامت فهميده مي شود؛ زيرا خداوند به ملائكه خود اعلام مي كند كه مي خواهد جانشيني براي خود در زمين بيافريند. ظاهراً اين خبررساني در مورد ساير موجودات سابقه نداشته و فقط در مورد خلقت انسان اتفاق افتاده است. دليل ديگر بر ويژه بودن انسان اين است كه خداوند در مورد او مي فرمايد: او را به دو دست خود آفريدم و در آيه ديگري از آفرينش او بر خود مباهات مي كند و... از مجموعه اين سخنان خداوند در مورد انسان فهميده مي شود، كه انسان يك موجود استثنايي است و مورد تكريم ويژه نيز قرار گرفته است. اين ويژگي، انسان كنكاشگر را به تفحص درباره كرامت فرا مي خواند كه بپرسد اين كرامت چيست؟ چه چيزي در نهاد او قرار گرفته كه او را استثنايي ساخته، و آيا اين استثنائات كه بر شمرديم دليل بر اشرفيت و برتري و كرامت او بر ساير موجودات مي شود؟ از قرائن و شواهد، آيات و روايات چنين فهميده مي شود كه جواب مثبت است؛ يعني اين استثنائات موجب تكامل و برتري او است. حال سؤال ديگري ذهن جستجوگر را به خود مشغول مي سازد كه از خود بپرسد آيا همه انسانها بزرگوار و كريمند؟ امام خميني(ره) از كرامتهاي غير متناهي خداوند ياد مي كند و همچنين از كرامت دنيوي و اخروي سخن مي گويد و مي نويسد: خداوند براي محبوب خودش رفع حجب مي كند و همين رفع حجب غايت آمال اوليا و نهايت مقصد آنهاست؛ اما نكته قابل تأمل اين قسمت از سخن است كه مي افزايد: فقط خدا مي داند كه چه كرامتهايي در اين رفع حجب است. براي تأييد اين مطلب كه اين نوع از كرامت با تقوا مرتبط است به آيه شريفه (ان أكرمكم عند ا... اتقيكم(؛ بزرگوارترين شما با تقواترين شما است، استناد مي كنيم. اگر چه توفيق تقوا هبه اي الهي است، اما بهره مندي از توفيقات الهي، اكتسابي است. و لذا تقوا در حوزه عملكرد انسان مطرح است. براي روشن شدن مطلب به تقسيم محبت الهي اشاره مي كنم. محبت حقيقي درجات و مراتبي دارد. درجه اول محبت، محبت اوليه است، به اين بيان كه خداوند به همه موجودات و مخلوقات خودش محبت دارد؛ امام خميني(ره) مي نويسد: محبت با يكديگر در راه خدا سبب محبت خدا مي شود. ايشان سپس به نتيجه اين محبت اشاره مي كنند كه برطرف شدن حجب است. امام(ره) يكي از راههاي عملي رفع حجب و كسب بصيرت و كرامت را توضيح مي دهند، سپس متذكر مي شوند كه اولاً، اين محبوبيت داراي مراتب است و ثانياً، اين همان كرامت عظما يي است كه انسان پس از سلوك و تهذيب نفس، مشمول آن مي شود. * آيا در انديشه امام خميني(ره) براي انسان بما هو انسان كرامت شناسايي شده است؟ ** امام خميني(ره) براي همه موجودات از آن جهت كه آيه و نشانه و جلوه خداوند ند كرامت قائلند. در پاسخ سؤال شما مي گويم نه تنها امام براي انسان بما هو انسان كرامت قائلند، بلكه افزون بر آن راههاي رسيدن به اين كرامت را نيز ترسيم مي كنند و توضيح مي دهند، چگونه بزرگوارترين انسان؛ يعني پيامبر خاتم(ص) توانست قله هاي كرامت نهايي را در نوردد و به فتوحات ثلاثه نايل آيد و بيان مي كنند كه چگونه او توانست از فتح قريب بگذرد و به فتح مبين برسد و از آنجا نيز به «فتح مطلق» نايل آيد. و سپس متذكر مي شوند كه آن دو فتح براي عموم كساني كه طالب حقيقت و اهل سلوك اند امكان پذير است ولي فتح مطلق فقط مخصوص پيامبر خاتم(ص) است و اگر كسي به اين مرحله برسد، به تبع پيامبر(ص) و به شفاعت ايشان خواهد بود. پس اگر خداوند خود را به صفت كريم توصيف كرده و پيامبرش را نيز به اين صفت ستوده و قرآن را كه كتاب او است با صفت كريم معرفي كرده، مي بايد مخاطبان پيام و خوانندگان قرآن نيز انسانهاي كريم باشند تا مخاطبان حقيقي قرآن واقع شوند، انساني كه به كرامت نهايي رسيده، هم خدا را مي شناسد و هم مي تواند به خوبي بشناساند و هدف خداوند را از آفرينش بر آورد كه فرمود: «كنت كنزا مخفيا...». در انديشه امام چنين انسان به كرامت رسيده اي مي تواند پذيراي امانت الهي كه همان ولايت است بشود. امام خميني(ره) بر اين باورند كه چنين انساني به بهشت؛ يعني بهشتي كه دار كرامت حق و مهمان خانه الهي است وارد مي شود و ايشان سر واقعي عبادت را در همين بهره مندي از كرامت الهي بر مي شمرند و مي نويسند؛ بيشتر ناله محبان و مجذوبان و اوليا از درد فراق و جدايي از محبوب و كرامت اوست؛ يعني نگراني عاشقان و شيفتگان الهي به خاطر دور ماندن از كرامت الهي است، لذا آن كريم ره يافته به ميهمان خانه الهي مي فرمايد: «}لهي كفي بي عزا أن أكون لك عبداً». * چگونه مي توان از بيانيه هاي امام خميني، مانند فرمان هشت ماده اي، براي توجه مسؤولان به بحث كرامت انساني در جمهوري اسلامي سود جست؟ ** وقتي گفته شد كه امام نه تنها براي انسان بما هو انسان كرامت قائلند؛ بلكه براي همه موجودات اعم از جاندار و بي جان نيز كرامت قائل مي باشند و آنان را موجوداتي ذي شعور مي دانند كه به تسبيح خدايشان مشغول اند و نيز وقتي پذيرفتيم كه در نگاه ايشان انسان با فطرت عاشقانه از كرامت ويژه و استثنايي برخوردار است و اين كرامت درجات و مراتب دارد، ظهور اين اعتقاد را در بيانيه هشت ماده اي حضرت امام و ساير بيانيه هاي ايشان شاهد هستيم. در اكثر بند هاي اين بيانيه، همه مردم ايران مورد توجه قرار گرفته اند؛ نه انقلابيون و نه مسلمانان بلكه همه مردم. وقتي مي نويسند: مسؤولان امر بايد مراقب باشند كه «حقوق مردم ضايع نشود» يا اينكه «احدي حق ندارد با مردم رفتار غير اسلامي داشته باشد»، «كسي حق ندارد به مردم اهانت كند»، در برخورد با دشمنان انقلاب نيز نبايد از حدود شرعي خارج شد، معلوم مي شود حدود شرعي بيانگر همان كرامت اولي است كه خداوند براي انسان قائل است. نهي از منكر و امر به معروف نيز در راستاي همان كرامت انساني معنا مي شود. هر چه حركت تكاملي انسان به سوي كرامت را مخدوش سازد، بايد اصلاح شود. در اين بيانيه احساس آرامش و امنيت همه اقشار مردم دغدغه امام است. ايشان مي نويسند: بايد ملت از اين پس كه در حال استقرار و سازندگي است، احساس آرامش و امنيت نمايند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به كارهاي خويش ادامه دهند. در جاي ديگري مي نويسند: رفتار قواي نظامي، انتظامي، سپاه پاسداران، كميته ها بايد طوري باشد كه مردم (عموم مردم را در نظر دارند) آنها را موجب آسايش و امنيت خود بدانند و سپس متذكر مي شوند چنين كاري رضايت خداوند و سعادت دنيا و آخرت را در پي دارد. * آيا اصل حفظ نظام و تقدم مصالح حكومت در انديشه امام خميني(ره) با كرامت انساني سازگار است؟ ** ببينيد به نظر من اصل تأسيس حكومت اسلامي در انديشه امام خميني بسترسازي براي تحقق كرامت انساني ا ست؛ يعني يك وسيله است؛ همان طور كه علم عرفان و علم اخلاق وسيله اي براي حصول توحيد است. انسانهاي ره يافته و به كمال رسيده در پي آنند كه شرايط و محيطي را فراهم كنند تا همه انسانها به كرامت انساني برسند. پس با پذيرش اصل كرامت انساني است كه امام دشواريهايي را در راه آن تحمل مي كنند كه زندان و تبعيد آسانترين آنهاست. انگيزه امام از تشكيل حكومت و نظام اسلامي اين است كه انسانها بتوانند در سايه عدل اسلامي به كرامت نهايي خود برسند. طبيعي است اگر حكومت، اسلامي شد و همه شرايط حكومت اسلامي محقق شد، حفظ چنين نظامي كه زمينه ساز ظهور كرامت انساني است از واجبات محسوب مي شود. در چنين شرايطي اگر كسي نظم چنين جامعه اي را بر هم بزند در حقيقت در مسير حركت تكاملي انسان خدشه وارد كرده است. در چنين شرايطي ا ست كه عقل حكم مي كند با عنصري كه موجب تباهي اعضاي ديگر مي شود، با وجود كرامت اولي اش، برخورد شود. كه اگر عملش از روي جهالت و ناداني است، عالم شود. و اگر خداي ناكرده از ايادي شيطاني است كه كمر به نابودي انسان بسته و قسم ياد كرده (لَأغوينهم أجمعين) با او برخورد شود. روشن است كه برخورد با او براي حفظ كرامت انساني است. * ديدگاه امام نسبت به كرامت انساني در مقايسه با ساير ديدگاه ها در اين باره چه ويژگيهايي دارد؟ ** مقايسه با ساير ديدگاه ها تحقيق ويژه مي طلبد كه من تحقيق و تتبعي در اين زمينه ندارم، اما چنانچه گفته شد امام بر اين باورند كه انسان تنها موجودي است كه به صورت خدا آفريده شده است «ان ا... خلق آدم علي صورته». يكي از صفات خداوند، كريم است. انسان نيز كه نماينده خداست، كريم است. يكي ديگر از ويژگيهاي انسان با كرامت اين است كه مأمور به اقامه عدل مي شود. هم در ميان اسماء الهي «حكم عدل» است و هم در جامعه انساني. يعني خداوند در عالم شهادت و عالم ملك با ظلم و بي عدالتي مبارزه مي كند و خواهان بر پايي عدل در ميان انسانهاست. همان گونه كه خداوند (لَيس بِظلام للعبِيد) است او نيز با انسانها جز با رحمت و عطوفت رفتار نمي كند. در اين صورت است كه بيعت با چنين انساني بيعت با خداوند مي شود (}نما يبايِعون ا...). نكته جالب و دقيقي را امام مطرح مي كنند كه البته من فقط به آن اشاره مي كنم، ولي جاي بسط و توضيح دارد. ايشان در مورد نماز انسان مي نويسند: انسان در مسير سلوك بايد به مرحله اي برسد كه همه قواي او در خدمت او قرار گيرند و او عدالت را در ميان قواي خودش برقرار كند. همه قواي او به او اقتدا كنند و او امام جماعت آنها شود. و به نمايندگي از قواي تحريكي و ادراكي و اعضاء و جوارح خود (}ياك نعبد) مي گويد. چنين انساني مي تواند امام جماعت انسانهاي ديگر شود و به نيابت از آنها حمد و سوره بخواند. چنين انساني قادر خواهد بود به اقامه عدل در جامعه بپردازد و با بي عدالتي مبارزه كند و اين يكي از درجات و مراتب كرامت انساني ا ست. مي توانيم امام را نمونه چنين انسان كريمي در عصر و روزگار خود معرفي كنيم. ايشان نه تنها بر نفس خود مسلط بودند - ظهور اين سلطه و چيرگي براي كساني كه در كنار ايشان زندگي مي كردند به خوبي روشن بود- بلكه بر فكر خود نيز سلطه داشتند. در يك ماجرايي كه نقل آن طول مي كشد به من فرمودند: «من اگر بخواهم فكر نكنم، مي توانم». نكته اي كه در پايان عرض مي كنم اين است كه توجه داشته باشيم سخن از كرامت بزرگان گفتن و شنيدن و صرف گفتن اينكه انسان داراي كرامت است، سعادت و كرامتي نصيب او نمي كند همچنان كه با گفتن حلوا دهان شيرين نمي شود. پس بايد از رهگذر اين مباحث توشه اي براي سفري كه به تعبير امام سخت است، فراهم آوريم. * اگر ممكن است از جلوه هاي كرامت در رفتار امام بگوييد؟ ** تسلط بر قواي داخلي و خارجي، ادراكي و تحريكي، كه منظور من ظهور و بروز كرامتي است كه امام آن را با رياضت، تمرين و خودسازي بدست آوردند. تسلط بر فكر و انديشه خاطره اي است كه من به مناسبتي از ايشان شنيدم. ايشان در سخني قريب به اين مضمون گفتند «من اگر نخواهم فكر نمي كنم» يعني نينديشيدن و انديشيدن، و به چه انديشيدن در اختيار ايشان بود. آيا چنين تسلطي بر قوا، ظهور و بروز كرامت انساني نيست؟ اگر عقل را كرامت بدانيم -كه مي دانيم- اعمال عاقلانه داشتن، ظهور همان كرامت است، و دليل آنكه اعمال ايشان بر مبناي عقل و خرد انجام گرفته آنست كه ايشان معتقد بودند هرگز از كارها و تصميماتي كه گرفته اند پشيمان و نادم نيستند و اگر مجدداً در همان شرايط واقع شوند، همان تصميم را خواهند گرفت اين نظر بيانگر آنست كه تصميم بر اساس عقل گرفته شده است. شجاعت در گفتار و اعتقاد و رفتار، يكي ديگر از مظاهر و جلوه هاي كرامت در وجود ايشان بود. اخلاص در عمل و نظر، جلوه ديگري از كرامت انساني است و من ظهور اين اخلاص را هنگامي مشاهده كردم كه ايشان قسم جلاله ياد كردند كه وا... براي من زنده باد و مرده باد مردم، فرق ندارد. و آنچه مد نظر ايشان است انجام وظيفه است. رنگ خدايي داشتن اعمال و رفتار ايشان، جلوه ديگر كرامت است كه در اثر تهذيب نفس و اخلاص حاصل شده بود، بطوري كه من شاهد عفوها، بخششها و بزرگواريهايي بودم كه ايشان خوش نداشتند براي لحظه اي مطرح شود، حتي در مورد افرادي كه در ناسپاسي و ناسزاگويي از حريم عفت كلام خارج شده و حد و مرزي نمي شناختند، با بزرگواري فرمودند: من آنها را بخشيدم و برايشان دعا هم مي كنم. و هرگز حاضر نبودند به سخناني كه در مذمت اين گونه افراد گفته مي شد گوش دهند، و همواره ما را به زيبا بيني و مهرورزي و طلب خير براي افراد خاطي دعوت مي كردند. با بيان يك ويژگي كه آن را اساس همه جلوات مي دانم، يعني خدا باوري و خدا محوري سخن را به پايان مي برم كه بيان كرامات پير سفر كرده مثنوي هفتاد من مي شود.
 دوشنبه 13 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن