تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى رود، همچنان كه نم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803949466




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بركه ای كه دریا شد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: برکه ای که دریا شد
مسابقه غدیر و مباهله
مرا می شناسی ؟ من غدیر ، آن آشنای دور روزهای گذشته . آن روزها من برکه ای نا آشنا و گمنام، در انزوای دور دست بیابان بودم که با زنگ شتران رهگذار از خواب بر می خاستم ؛ تا بی هیچ هیاهویی ، کاروانیان تشنه را از دل خویش جرعه جرعه آب بنوشانم .ای مرد خدا ، تو آن روز از کجا آمده بودی که جای پایت روی شن های داغ بیابان ، بوی رویش و رشد می داد ؟ به من بگو تو روحت را در کدام باران شسته بودی که از دل من زلال تر بود ؟می گویند تصویر آسمان  تنها در آب می افتد ، پس  تو چقدر گریسته بودی ! که آسمان در چشم های تو  پناه گرفته بود ؟ امام من... هرگزنتوانستم به چشم هایت خیره شوم ؛ ترسم از این بود که شاید بخار شوم . به من گفته بودند که نباید به آفتاب خیره خیره نگاه کرد ،یادم هست ؛تو را که دیدم با انبوه آبی که در دل داشتم ، تشنه شدم ؛ مگر قبل از من ، در راه برکه ای بود که تو را این چنین سیراب می نمود ؟ دستان تو شاید ابرهای آبستن باران بود که چون به ابر دستان محمد صلوات الله علیه گره خورد . بارانی از مهربانی های پاک شد،که غبار سالها درد را از دلها شست .





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن