واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: "عواقب تعصبات ناحق"
هشتمین حدیث از چهل حدیث امام خمینی ( ره) درباره" عصبیت" ، مفاسد و پیامدهای این ویژگی و ضرورت درمان آن است .باب سخن در این زمینه با روایتی از امام صادق علیه السلام به نقل از رسول الله صلی الله علیه و آله گشوده می شود :" هر کس به اندازه دانه خردلی( اسپندان) عصبیت در دلش وجود داشته باشد، خداوند روز قیامت او را با عربهای زمان جاهلیت بر می انگیزاند.""معنای عصبیت"عصبیت یکی از صفات درونی و به معنی آن است که کسی بستگان خود را در ستمگری یاری رساند؛ و این حمایت و دفاع ، انگیزه دینی و اظهار حق نداشته باشد، بلکه صرفاً با انگیزه پیروزی بستگان صورت بگیرد. و این حمایت به دلیل وابستگی سببی و نسبی است ؛ گاه وابستگی دینی و مسلکی، گاه وابستگی آب و خاک و یا ...چون معیار تمایز و تشخیص اعمال نیکو از اعمال شیطانی، انگیزه درونی است ، لذا هر گاه انگیزه حمایت و دفاع، اظهار حق و حقیقت و از بین بردن باطل باشد ، این حمایت پسندیده ، چیزی نیست جز کمالات درونی و این ویژگی از اخلاق پیامبران است .در این صورت حمایت کننده به دنبال برتری بستگان خود نیست؛ بلکه هر جا احقاق حق و رسیدن به حقیقت نیاز به حمایت او داشته باشد ، اقدام خواهد کرد. اما اگر انگیزه حمایت و دفاع ، ریشه در قوم و خویش داشته و محرک اصلی او صرفاً وابستگی باشد، نه پیروزی حق ، چنین ویژگی " عصبیت ناپسند " و دارنده آن در زمره اعراب زمان جاهلیت محسوب می گردد؛ زیرا این صفت در نزد اعراب زمان جاهلیت وجود داشته است ؛ زیرا این صفت در نزد اعراب زمان جاهیلت بیش از سایر طوایف مشهود بوده است ؛ چنان که حضرت امیر علیه السلام فرمود: خداوند متعال شش طایفه را به دلیل شش صفت عذاب می کند:« عرب را به عصبیت ، کدخدایان را به تکبر، پادشاهان را به ستمگری، فقیهان را به حسادت، تاجران را به خیانت و اهل روستا را ( به دلیل اینکه عموماً برای کسب معارف دینی تلاش نمی کنند) به خاطر نادانی»"مفاسد عصبیت"عصبیت از صفاتی است که دارنده اش رابه هلاکت می رساند و موجب خروج او از دایره اهل ایمان می گردد .امام صادق علیه السلام فرمود:« کسی که عصبیت ورزد یا برای او عصبیت به خرج دهند، ریسمان ایمان از گردنش گشاده شود.»این که هر دو اینها( دارنده عصبیت و کسی که به نفع او عصبیت شده است ) مثل یکدیگر قلمداد شده اند به دلیل رضایتی است که فرد دوم از فرد اول دارد . چنان که در روایت آمده :" هر کس از کار قومی راضی باشد از آنها به شمار می آید."اما اگر کسی که به نفع او عصبیت اعمال شده ، از عمل صاحب عصبیت راضی نباشد ، مشمول حدیث بالا نخواهد بود .بر این اساس هر گاه عصبیت و حمیت( غیرت) کسی به منظور حمایت از حق باشد ، دارنده آن مورد ستایش است ، چنان که حمیت ، عصبیت و غیرت حضرت حمزه در روایتی از امام سجاد علیه السلام مورد ستایش و تایید قرار گرفته ؛ زیرا در حمایت از رسول خدا صلی الله علیه و اله بوده ، حمایتی که او را به اسلام و بهشت رهنمون ساخت .در حقیقت عصبیت ها و ارتباط های عرفی و ظاهری در قیامت منتفی می گردد و آنچه به جای می ماند ، ارتباط حقیقی را در قیامت رقم می زند، ارتباطی است که از سوی دین الهی نظام مند و ضابطه مند شده باشد .رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: " تمام حسب ها و نسب ها ( ارتباط های قوم و خویشی) در قیامت پایان یابد ، مگر حسب و نسب من ."حسب و نسب رسول خدا روحانی و از عصبیت های جاهلی به دور است . در این دایره ، اطاعت از پرودگار نهفته است و حمایتی که از رسول خدا و عترت آن بزرگوار به عمل می آید در راستای احقاق حق و اطاعت فرمان پروردگار خواهد بود، نه حمایتی کورکورانه ؛ بر همین اساس است که این ارتباط و حمایت باقی مانده و مؤثر خواهد بود ."جلوه عصبیت در قیامت"بر اساس روایات وارده ، قیامت میدان بروز و جلوه درونی انسانهاست . انسانی که عصبیت ناپسند در وجودش ریشه کند، زمانی که از این عالم رخت بربست، خود را یکی از اعراب جاهلی خواهد دید که نه ایمان به خدا دارد و نه اعتقاد به رسالت و نبوت ، و چه بسا به صورتی محشور گردد که اعراب جاهلی به آن صورت برانگیخته می گردند، در حالی که نمی داند در دنیا از امت رسول الله صلی الله علیه و اله بوده است ، چنانچه در حدیثی آمده است: " اهل جهنم ، اسم رسول الله را فراموش کرده و نمی توانند خود را معرفی کنند، مگر بعد از آنکه اراده خداوند به رهایی آنها تعلق بگیرد."ای عزیز! بدان که این صفت، از ویژگیهای شیطان است . انسان به واسطه این صفت، تمام بدیها را نیکو پندارد و بدیهی است ، کسی که واقعیت ها را غیر واقعی ببیند، به چه سرنوشتی مبتلا خواهد شد . لازم است دارنده این ویژگی در صدد اصلاح نفس خود برآید و قبل از انتقال به عالم دیگر، پاک شده و با دلی صاف رخت از عالم خاک برچیند .ای دوست ! اصلاح خودرا به تأخیر نینداز، چه بسیار انسانهای سالمی که با مرگ ناگهانی از دنیا رفته اند. فرصت را از دست نده که سفر خطرناک است و وقتی دست تو از عالم کوتاه شود و خود را اصلاح نکرده باشی جز حسرت ، حیرت و عذاب نتیجه ای نخواهی برد.ما را چه شده که این همه غافلیم و اصلاح نفس خود را به فردا و فرداها موکول می کنیم؟! ...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]