واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هفته قوه قضاییه فرصت مناسبی برای بررسی عملکرد این قوه در اجرای عدالت قضايي و تأمین عدالت اجتماعی است. درا ین میان فرمایشات رهبر انقلاب در دیدار رییس و سران دستگاه قضا به مناسبت هفته قوه قضاییه حائز نکات بسیار دقیقی است.بی شک یکی از مسائل اساسی در نقد و بررسی کارنامه قوه قضاییه، توجه به فلسفه وجودی این دستگاه است. ایشان در این خصوص و غایت مطلوب قوه قضاییه می فرمایند:آنچه مهم است اين است كه ما ببينيم دستگاه قضائى نظام اسلامى براى چيست و توقع از آن چيست؟ اين را هميشه مقايسه كنيم با آن جائى كه خود ما قرار داريم؛ پيشرفتهاى ما، كارهاى نوى كه انجام مي گيرد، اقدامات خوب و مؤثرى كه انجام مي گيرد و ما را يك قدم جلو مي برد، با آن ميزان نياز و توقعى كه از ما در اين قوه وجود دارد، سنجيده شود. اين دائم بايد در نظر ما باشد؛ من يك بار عرض كردم، غايت مطلوب براى قوهى قضائيه در عرصهى عملى اين است كه وضع قوهى قضائيه به آنجا برسد كه هر كسى در كشور، در جامعهى اسلامى احساس كرد كه كسى مي خواهد به او ظلم كند يا كسى به او ظلمى كرده است، تعدىاى كرده است، دلخوش باشد به اينكه به قوهى قضائيه مراجعه ميكنم و مشكل را برطرف ميكنم. اين احساس بايد در مردم به وجود بيايد. همه احساس كنند كه با مراجعهى به قوهى قضائيه به حق خودشان ميرسند. اين حالت بايد در جامعهى اسلامى به وجود بيايد.نکته بسیار مهمی که از این سخنان مستفاد می شود معیار سنجش و ارزیابی و میزان رضایت مردم از قوه قضاییه است.در این سخنان، معیار موفقیت قوه قضاییه نه در آمارهای رسمی و ارائه بیلانهای اداری بلکه زمانی میتوان این موفقیت را در حد اعلا دانست که مردم احساس کنند قوه قضاییه ملجاء و پناهی است برای رسیدن به مظالمشان و تا رسیدن به آن روز باید با جدیت تمام تلاش شبانه روزي كرد.مثلاً هشتاد درصد -ولو نه صد درصد- هم اينجور باشد كه با رسيدگى دقيق، قاطع و عادلانه كار انجام بگيرد، اين احساس تا حدود زيادى در مردم به وجود خواهد آمد كه احساس كنند، قوه قضائيه ملجأ آنهاست. اين احساس بايد به مردم دست دهد؛ يعنى مردم بفهمند كه قوهى قضائيه متكفل استقرار عدالت است، اين بايد حاصل شود. همهى اين مقدمات براى اين است كه اين حالت در جامعه به وجود بيايد. اگر ما تدابيرى انديشيديم، زحمتى كشيديم، ليكن ديديم اين حالت ملجأ و پناه بودن در ذهنيت عمومى جامعهى ما به وجود نيآمد، بايد بدانيم يك جاى كار عيب دارد، آن را بايد بگرديم پيداكنيم، مشكل را برطرف كنيم. اين آن چيزى است كه معيار و ملاك عمل بايد باشد و همه بايد تلاش كنند. اين البته به عناصر مؤمن و كارآمد و باسواد احتياج دارد كه بحمداللَّه در قوهى قضائيه، ما از اين قبيل عناصر بسيار داريم؛ انسانهاى دلسوز، مؤمن، عالم، علاقهمند به كار، وظيفهشناس در قوهى قضائيه بحمداللَّه در سطوح مختلف كم نيستند.ما دائم بايد رصد كنيم، ببينيم اين سياستها چقدر تحقق پيدا كرده است؛ اين معيار و شاخص حركت است. ببينيم از اين سياستهاى كلى كه اهداف مقطعىِ قوه قضائيه است، چه مقدار تحقق پيدا كرده است؟ ما كجا قرار داريم؟ اين ارزيابى و تقويم درستِ حركت به ما كمك ميكند. گاهى انسان خيال ميكند از اين راهى كه صد كيلومتر است، مثلاً شصت كيلومتر، هفتاد كيلومتر را طى كرده است، وقت هم كه هست، انسان ميگويد پس بنشينيم استراحت كنيم؛ چائىاى بخوريم. اگر كيلومترشمار درست كار كند، انسان نگاه ميكند، مىبيند نه، شصت كيلومتر نيامديم، مثلاً فرض كنيد بيست كيلومتر، پانزده كيلومتر آمدهايم. وقتى فهميديم كه اين مقدار راه را طى كرديم، بيشتر طى نكرديم، طبعاً سرعت را اضافه خواهيم كرد، از توقف در بين راه پرهيز ميكنيم. لذا اين كه ما در كجاى بزرگراهِ رسيدن به اهداف آن سياستها قرار داريم، اين خيلى مهم است؛ اين را ما به عنوان يكى از اولويتها از قوهى قضائيه خواستهايم؛ بخصوص مسئله اطاله دادرسى، بخصوص در پروندههاى مهم و از جمله پروندههاى مهم مفاسد اقتصادى.مسئله دیگری که میبایست در ارزیابی قوه قضاییه بدان اشاره کرد، استمرار و تداوم کارهای بزرگ و اساسی است چراکه زمانی می توان یک پروژه و کار بزرگ را تمام شده و ثمر بخش دانست که از ابتدای کار تا انتها با قوت و قدرت پیگیری شده و به نتیجه رسيده باشد. رهبر انقلاب در این زمینه نيز تأکيد کردند:يك نكته اين است كه اين كارها را بايد استمرار دهيم تا به نهايت برسد. يكى از عيوبى كه در طبيعت اغلب انسانها كما بيش وجود دارد، اين است كه با عطش، خود را به يك حركتى، به يك كارى ميرسانند، اندكى كه اين عطش فرو نشست، از استمرار و تداوم كار باز ميمانند. اين نبايد اتفاق بيفتد.ليكن اثربخشى آن وقتى است كه تا تاء تمّتِ اين برنامه طى شود. اگر پنجاه درصد، شصت درصد پيش برود و به آخر نرسد، مثل كارِ نشده است. بايد تا آخر برود. بسيارى از اينها شروع هم شده است، منتها بايستى تا آخر طى شود. آنچه مهم است، تداوم كار و پيوسته كردنِ كار است. به اين نكته بايد توجه كنند كه كارها نيمهكاره نبايد بماند؛ بايد تا رسيدن به نتائج اصلى دنبال شود.اما موضوع بسیار مهم و حیاتی که رهبر انقلاب سالهاست در مورد آن تأکید فراوان دارند، بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی است. ایشان در این سخنان خود در کنار تأثیرات مخرب مفاسد اقتصادی همچون نا سالم شدن فعالیت های اقتصادی و... به مسئله تأثیرات فرهنگی این مفاسد اشاره می کنند، نکته ای که شاید در تحلیل اثرات مخرب مفاسد اقتصادی کمتر مورد توجه قرار می گیرد. ایشان نگاه به مقوله مفاسد اقتصادی و اثرات مخرب آن را کلان ترسیم می نمایند و خطر دنبال نکردن مبارزه با مفاسد اقتصادی را برای کشور بسیار عظیم می دانند:بنده در پروندههاى مفاسد اقتصادى معتقد به جنجال و هياهو نيستم، ليكن معتقد به سرعت و قاطعيت در كار هستم. سرعت غير از عجله است؛ سرعت عمل با شتابزدگى و عجله تفاوت ميكند. اين پروندههائى كه مورد توجه مردم است -كه من حالا اشارهاى در اهميت اين مسئله عرض خواهم كرد- بالخصوص و در عموم پروندهها، مسئلهى اطالهى دادرسى بايستى مورد توجه قرار بگيرد. البته در گزارشهايى كه داده شده، خوشبختانه اين هم هست كه از طول مدت گردشكارِ پرونده مقدارى كم شده است، ليكن اين با آنچه كه «بايد» مقايسه شود، نه با آنچه كه «بوده»، تا ببينيم ما در كجا هستيم و چقدرِ ديگر بايد كار كنيم تا بتوانيم به آن نقطهى مطلوب برسيم.آن چيزى كه من بالخصوص بر روى آن امروز مناسب ميدانم در كنار مطالبى كه گفتم، تكيه كنم، مسئلهى تعقيب مفاسد اقتصادى است. مفاسد اقتصادى را صرفاً به عنوان يك كار خلاف نبايد در كشور در نظر گرفت. اين كار اگر چنانچه دنبال نشود، تعقيب نشود، ريشهيابى نشود، قواى مختلف كشور دست به دست هم ندهند، براى خشك كردن ريشهى اين كار، ضربه و خطرش براى كشور بسيار كلان و عظيم خواهد بود. مفاسد اقتصادى، مفاسد فرهنگى را هم با خود مىآورد، مفاسد اخلاقى را هم مىآورد.در ادامه این سخنان به بحث بسیار ظریف و دقیق نفوذیها در قوه قضاییه به منظور پیشبرد کارهای خودشان اشاره شده است که جا دارد از سوی مسئولان قوه قضاییه و سایر دستگاهها مورد توجه و تأکید جدی قرار گیرد، شاید بخشی از روند کند مبارزه با فساد ناشی از همین نفوذیها باشد.وجود و رواج مفاسد اقتصادى يكى از بزرگترين خطرهايش اين است كه عناصر خوب دستگاهها را متزلزل ميكند، زير پاى آنها را سست ميكند. بسيارى از اين موارد و قضاياى مفاسد اقتصادى كه به طور مشخص گزارش شده و براى ما گفته شده است، به اين ترتيب بوده است كه آن مفسد اقتصادى براى پيشبرد كار خود لازم دانسته در داخل فلان دستگاه نفوذ كند و تعدادى از عناصرى را كه در آنجا كار ميكنند، با خودش همراه كند. خوب، آن عناصرى كه آنجا كار ميكنند، مردمان مؤمنى هستند؛ اما شيطانِ هوس، زيادهطلبى و پول را به جان اينها مىاندازد، همه هم طاقت نمىآورند، مجذوب ميشوند، ميلغزند؛ اين يكى از بزرگترين خطرات مفاسد اقتصادى است.مفاسد اقتصادى در جامعه سرمايهگذارىهاى درست و سالم را معوق ميكند. بنده در آن نامهاى كه در سال 1380 - همين ارديبهشت كه گذشت، هفت سال از آن نامه ميگذرد - خطاب به رؤساى محترم سه قوه نوشتم، اين موارد را شرح دادم؛ مفاسد اقتصادى مانع فعاليت اقتصادى سالم است، نوميد كنندهى عناصر مؤمنى است كه ميخواهند فعاليت اقتصادىِ خوب داشته باشند، يك بلاست، يك بيمارى عظيم است؛ مثل وبايى كه در جامعه مىآيد، مثل بيمارىهاى واگيرى است كه تا مىآيد، همهى دستگاهها - قوهى مجريه، قوهى مقننه، قوهى قضائيه - به حركت مىافتند كه جلويش را بگيرند. البته نقش قوهى قضائيه در اين مورد نقش بارزى است؛ ما سفارشهاى متناسب با قوهى مجريه را مكرر در مكرر به آنها گفتيم، تذكر داديم، از آنها مطالبه كرديم؛ او به جاى خود محفوظ، اما شما برادران و خواهرانى كه اينجا تشريف داريد و مربوط به قوهى قضائيه هستيد، بدانيد سهم قوهى قضائيه در مقابلهى با مفاسد اقتصادى سهم بسيار سنگين و مهمى است.پيشگيرى از وقوع مفسده هم به عهدهى قوه قضائيه است. به قانون اساسى مراجعه كنيد، ملاحظه كنيد، يكى از وظائف قوهى قضائيه در قانون اساسى همين پيشگيرى است. خوب، پيشگيرى ابزارهاى لازم خودش را دارد، دستگاههاى متناسب خودش را دارد. پيشگيرى با استفادهى از ضابطين قضائى هم احياناً خواهد بود؛ از جمله دستگاههاى امنيتى، از جمله دستگاههاى اطلاعاتى. از همهى اينها بايد در پيشگيرى استفاده شود. در داخل كشور اسلامى يك سوءاستفادهچى، يك مفسد، يك طماع، يك آدم زرنگ و ناقلا بيايد از منابع عمومى كشور كه متعلق به همهى قشرهاست - با وجود اين همه آدم فقير و ضعيفى كه در كشور هست - سوءاستفاده كند و بىحساب و كتاب ببرد. بايد با اين مقابله شود. معلوم است كه اين حركت در قوهى قضائيه و قوهى مجريه و قوهى مقننه - هر كدام در حد خودشان- عكسالعمل ايجاد ميكند؛ آرام نمىنشينند، ساكت نمىنشينند. بعضىها موضوع را خلط ميكنند، خراب ميكنند؛ مثل همين قضايائى كه توى افواه اين اواخر به وجود آمد؛ اينها خراب كردنِ اصل قضيه است؛ اينها منحرف كردنِ اصل مطلوب است. يك جور اين است، يك جور هم فشار آوردن و رابطه برقرار كردن و تلفن كردن و واسطه شدن و اعمال قدرت كردن و توى رودربايستى افراد را گير انداختن و اينهاست. بايد با همهى اينها مقابله شود. اين يكى از كارهاى بزرگ است.دائمی بودن مبارزه با مفاسد اقتصادی و نوعی مبارزه همیشگی با مفاسد اقتصادی موضوع دیگری است که در این سخنان به آن اشاره شده است.تاریح مصرفدار دانستن فرمان مهم رهبري در سال 80 به سران سه قوه و ایجاد این تصور که این پیام متعلق به زمان خاصی بوده و شاید ضرورت آن زمان تغییر کرده، گويا موجب شد ایشان مجدداً یادآور این پیام به سران سه قوه باشند.اين نامهى ما، مطالبهى ما، مال سال 1380 است؛ تاريخش آن وقت است، اما هميشه تاريخِ روز دارد. امروز هم اگر واقعيت جامعه را بخواهيد، همان مطالبه، همان حرفها، امروز از طرف ما نسبت به مسئولين قواى سه گانه وجود دارد، كه بايد انجام دهند. اين را دست كم نبايد گرفت. و بدتر از هر چيز اين است كه در داخل دستگاههاى مسئول، خداى نخواسته اين عوامل مفسد بتوانند نفوذ كنند و آدمهائى را به رنگ خودشان در بياورند يا همكار با خودشان كنند، كه اين از آن چيزهاى بسيار مهم و فاجعهآميز است كه بايد با قاطعيت و قدرت با آن - از هر نوعش - رو به رو شد و با آن برخورد كرد.مسئله مهم دیگری که در سخنان رهبر انقلاب در نقد و بررسی عملکرد قوه قضاییه آمده این است که قوه قضاییه طی سالهای اخیر برنامهها و کارهای بزرگی انجام داده است امابا تمام این اقدامات، هنوز رضایت کامل رهبري جلب نشده است. به هر حال اگر چنانچه انشاءاللَّه اين كارهاى بزرگ انجام بگيرد، كه بايد بگيرد -كما اينكه خوشبختانه در اين چند سال، خوب كارهائى هم شده است، پيشرفت هم كردهايم؛ منتها به آنچه كه انجام گرفته است، قانع نيستيم. وقتى فاصلهى خودمان را با وضعى كه مطلوب است، انسان ملاحظه ميكند، مىبينيد كه هنوز بايد خيلى حركت كنيم؛ خيلى بايد بدويم - آن وقت آن مقصودى كه عرض كرديم، حاصل خواهد شد؛ يعنى دستگاه قضائى كشور به مأمن و پناهگاه طبقات مظلوم كه از همهى قشرها ممكن است باشند، تبديل خواهد شد، كه تا كسى به كسى ظلم كرد يا خواست ظلم بكند، آن كسى كه مورد تعدى قرار گرفته است، به خود دلخوشى ميدهد كه من ميروم سراغ قوهى قضائيه و رفع ظلم ميكنم. اين حالت بايد به وجود بيايد. شما نگاه كنيد ببينيد اين حالت امروز در جامعه هست يا نيست. اگر نيست، بدانيد كه بايد برويد سراغش و اين را تأمين كنيد. سجاد فياض
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]