محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828676412
آمریکا با ادبیات چاقوکش ها حرف می زند
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
او كه در دفتر كارش – در مركز تحقيقات فيزيك نظري و رياضيات- با ميهمانانش از همشهري سخن ميگفت، لبخندي زد و نيمكتنشينياش در حاشيه ميدان سياست عملي را اين طور توضيح داد: «من از آن سياستمدارهاي نازنازي نيستم اگر نباشم به من بر بخورد.» لحن و لهجه سياسي رئيس پژوهشگاه دانشهاي بنيادين، مشاور امور بینالملل رئیس قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر ایران، در سالهاي اخير نشان داده كه حالا او «پشت صحنه» را از «اجرا»ي ديپلماتيك كشور دوستتر ميدارد، اگر چه خود ميگويد: «الان در حال ساخت رصدخانه ملي هستم كه خيلي وقتم را گرفته.»گپ و گفتمان با او دو ساعتي طول كشيد. بهار 85 بود كه محمدجواد لاريجاني با حسن روحاني به قطر رفت و پيشنهادهايي از طرف رهبر انقلاب اسلامي براي اجلاسي عربي برد، براي نخستين بار دو ايده ايشان در آن اجلاس به زبان فارسي خوانده شد. پيمان دفاعي مشترك بين كشورهاي منطقه و تشكيل يك كنسرسيوم هستهاي. جزئيات سفر و پيشنهادها را ياد داريد؟اجلاسي كه اشاره ميكنيد در مورد مسائل خاورميانه بود و طرح آن ايدهها زمينههايي به وجود آورد براي ايجاد راهحل. راهحل براي چه؟اگر مشكل كسي سوءظن است اين طرحها ميتواند رفع كند. ايران يك كشور توانمند هستهاي است و اين توانمندي را بهعنوان اسلحه بهكار نگرفته، ولي توانمند است و اين توانمندي در منطقه بينظير است و اين حق جمهوري اسلامي است. كسي كه به ما نميتواند بگويد كوتوله باش. ايران مثل كوه دماوند بلند است. كشورهايي هستند كه ادعا ميكنند ايران در حال ساخت سلاح است، جواب ما به اين ادعا چيست؟كشورهاي كمي هستند كه به ما مشكوكاند كه آيا ما داريم سلاح درست ميكنيم يا نه. من ميگويم به هر كشور توانمندي ميشود شك داشت. مثلا ژاپنيها معروف است كه ظرف 14 روز – بعضي هم ميگويند سه ماه - ميتوانند بمب اتمي توليد كنند. به هر حال اين شك وجود دارد؛ ما چه كار ميتوانيم بكنيم؟ راه برطرف شدن شك هم مشخص شده، سيستم مراقبتي جهاني وجود دارد. اين شك ناشي از چيست؟ بخشي از طرح ايرانهراسي نيست؟ببينيد، گروههايي ميگويند از ايران ميترسيم؛ كه اين گروهها را تقسيمبندي ميكنيم: اگر كشورهايي مثل اسرائيل و غرب و آمريكا هستند، اينها از آزار ايران بايد بترسند، نه اينكه از ايران بترسند؛ يعني اينكه بايد بترسند كه بخواهند عليه ايران توطئه كنند. اگر كسي ما را اذيت كند نبايد احساس امنيت كند. از طرفي ناامني دوطرفه است. ما هم از رفتار آمريكا احساس ناامني ميكنيم. آمريكا هر موقعي كه توانسته عليه ما توطئه كرده و آنهايي را كه نكرده، نتوانسته. اين در مورد كشورهايي است كه در مورد ما فعالند. اگر احساس ناامني ميكنند، درست است، نبايد عليه ما فعال باشند، ولي راهش اين است كه ما با هم بنشينيم و تعهدات متقابل داشته باشيم. اما كشورهايي در منطقه شنيده ميشود كه احساس نگراني دارند.اين نگراني كاملا بياساس است. ايران پشتيبان بزرگ منطقه است. برادران عرب ما، ملتهاي خليج فارس و خاورميانه هيچ حامي و پشتيباني بهتر از ايران پيدا نخواهند كرد و آنها نهتنها نبايد از ما بترسند، بلكه ما آماده هستيم فناوريهاي پيشرفتهاي كه در زمينه دفاعي، در زمينه هستهاي و در ساير زمينهها داريم، در اختيار مسلمانان قرار دهيم. كشورهاي منطقه توسط دولتهاي غربي با برنامهاي وسيع ثروتشان غارت ميشود، به آنها ميگويند كه به شما امكانات دفاعي ميدهيم، قراردادهاي ميلياردي ميبندند، اما امكانات دفاعي نخواهند داد. قراردادهاي صوري بلندمدتي كه هيچكدامشان معنادار نيست. ما ميتوانيم بهترين امكانات دفاعي را به دوستانمان بدهيم. با قيمت خيلي نازل. با بسمالله هم آنها را تعليم بدهيم كه اينها توانمند باقي بمانند. يك چنين پشتيباني اينها در كجا پيدا ميكنند. شرط ميگذارند كه مثلا فلان كشور منطقه نفت بيشتري را استخراج نكند، تمام قراردادهاي تسليحاتي را با آنها لغو ميكنند. اين چه منبع امنيتي است، اما ما هيچ شرطي براي كمك به برادرانمان در توانمندي دفاعي نداريم. ما با هم يك منفعت در منطقه خليج فارس داريم. لذا ترس برادرانمان در منطقه يك توهم بياساس است. البته من فكر كنم اغلب آنها هم از ته دل از ما چنين آرامشي را هم داشته باشند. طرح ايده كنسرسيوم هستهاي و پيمان دفاعي مشترك براي رفع همين دو توهم بود؟دقيقا براي همين دوتاست. حالا با اين نسخه رفع شد؟ببينيد، در منطقه بهترين وضعيت براي امنيت اين است كه با همديگر اينجا را امن كنيم. چون نيروهاي خارجي نشان دادند كه خودشان مسئله هستند تا راهحل. لذا ما ميتوانيم با هم بنشينيم، تمام كشورهاي منطقه خليج فارس حتي درياي عمان، ميتوانيم كنار هم بنشينيم و صحبت كنيم درباره طرحهايي كه منطقه را امن ميكند، چون به نفع همه كشورهاي خليج فارس است كه منطقه امن باشد. كنسرسيوم هستهاي هم به اين خاطر هست كه كشورهاي منطقه به انرژي هستهاي نياز دارند. به بركت پيشرفت و شجاعت ايران الان كل منطقه احساس حق پيدا كرده است كه بگويد انرژي هستهاي ميخواهم. اگر ايران نبود و مقاومتهاي ملت ايران نبود؛ شما تصور ميكرديد كشورهاي منطقه اصلا بتوانند اسم دانش صلحآميز اتمي را بياورند؟ تركيه كه اين همه به غرب نزديك است تا به حال همچنين چيزي ندارد پس اين اولين دستاورد سياستهاي استقلالطلبانه ايران است. يك قدم جلوتر ميرويم. غرب به كشورهاي نزديك ما قول فناوري هستهاي داده. ساركوزي هم مدام براي بازاريابي هستهاي براي كشورهاي منطقهاي چراغ ميزند. از نسخه هستهاي ايران در منطقه استقبال هم شده؟ اين كشورها هيچكدام به دوستان عرب ما در منطقه فناوري هستهاي نخواهند داد. با چه اطميناني ميگوييد؟من اين را قاطعانه به شما ميگويم. برايتان اول تجربه ايران را ميگويم. ما پيش از انقلاب نيروگاه بوشهر را ابتدا با وستينگ هاوز آمريكا قرارداد بستيم. شروع كرديم و آنها پولش را گرفتند و رفتند. بعد با زيمنس شروع كرديم، دو ميليارد به آنها پول داديم، بعد دو شركت ديگر آمدند و قرار بود به ما سوخت بدهند و بعد هم كمپاني كراپ كه اصلا ما 15 درصد سهام آن را داريم. كراپ ميگويد اصلا نزديك دفتر ما نشويد. اينها هم پولها را نيمه راه گرفتند و رفتند. حالا خدا را شكر كه اين ميافتاد و چراغ خانهها روشن ميشد، بعد آنها خاموش ميشد هيچكدام منبع قابل اطميناني نيستند. اين راجع به ايران و انقلاب ايران است. اينها در جريان انفجارهاي نيويورك خشمي از دولتهاي عربي دارند كه بيپايان است و فراموش نخواهند كرد در گوانتانامو چه كساني هستند يا از عربستان هستند يا امارت، يا كويت و يا از افغانستان. اينها هرگز به برادران عرب ما فناوري هستهاي نميدهند. اما ايران همه دوستان ما را ميتواند توانمند كند و ما لازم نيست تكتك كشورها را چون فناوري پيچيدهاي است. ما ميتوانيم كنسرسيومي مشترك برپا كنيم، ما سوخت درست ميكنيم و اين سوخت مشتري هم دارد، يعني كل اين كنسرسيوم درآمد خواهد داشت. دوستان ما ميتوانند مشاركت كنند، حتي كشورهاي ديگر هم ميتوانند مشاركت كنند. اين يك ايده بسيار داهيانه است و من فكر ميكنم در آينده ارزش اين ايده بيشتر از اينها مشخص خواهد شد. برداشت ما اين است كه كشورهاي برادر و همسايه ما بينهايت خوشحالند از اين امكان. منتهي اينكه راجع به آن وارد يك اقدام عملي بشوند مثلا تابع شرايط بينالمللي خودشان هستند. بعد از سفر شما به قطر، كمتر از يك سال بعد، دو نماينده ديگر رهبر انقلاب اسلامي به مصر رفتند - علي لاريجاني و اكبر ناطقنوري- و با وجود سوءتفاهمهاي كهنه حتي با حسني مبارك هم ديدار كردند. بهنظر ميرسد كه يك ديپلماسي غيراز ديپلماسي رسمي دولتي در سياست خارجي كشور در حال پيگيري است. اين ديپلماسي بهنظر شما موازي، مكمل يا متناقض با سياستهاي دولت است؟سفر آقاي ناطق هم در قالب ديپلماسي بود. از آنجايي كه در زمان رياستشان در مجلس پنجم و به ابتكار و ميزباني ايشان اتحاديه بينالمجالس اسلاميتاسيس شد، آنها به خاطر قدرداني در هر دوره برگزاري ايشان را بهعنوان ميهمان افتخاري دعوت ميكنند. سفر آقاي لاريجاني به مصر هم در چارچوب ديپلماسي ما بود. اما سفري شخصي و خانوادگي اعلام شده بود.امكانات ديپلماسي در هيچ كشوري منحصر به وزارت خارجه نيست. مهم هماهنگي است، درست است كه وزارت خارجه متصدي اين هماهنگي و طراحي است، اما ممكن است در يك آدم معمولي، يك سياستمدار ساده، يا يك وزير يا فردي خارج از وزارت خارجه امكانات ديپلماتيك منحصر به فردي وجود داشته باشد. همه اين نيروها در كشور امكانات انجام ديپلماسي هستند. بنابراين بهنظر من ديپلماسي ما در حد قابلقبولي داراي همريختي و هماهنگي است. استعفاي علي لاريجاني ناشي از ناهماهنگي نبود؟هماهنگي در عمل است، نه در نظر. اگر هم مهرهها مختلف فكر كنند، در عمل با هم هماهنگند. اين جور نيست كه يكي حرفي را بزند و جاي ديگر يك حرف ديگر را بزند. استعفاي آقاي لاريجاني مبتني بر اختلاف نظر بود. يعني ايشان در روش و در نحوه اجراي كاري اختلاف نظر دارد و طبيعي است وقتي احساس ميكند اين نظر را نميتواند خوب پيش ببرد، مايل است نظر ديگري پيش برود. ولي او هميشه از عزيزان (دولت) حمايت ميكند و در مسائل هستهاي و غيرهستهاي كمك ميدهد به دولت. نماينده مقام معظم رهبري در شورايعالي امنيت ملي هستند و اميدواريم به نحو خوبي اين نظام از ايشان استفاده كند. از اين موضوع بگذريم. مذاكرات سهجانبه بغداد قطع شده. با توجه به ادبياتي كه الان بين ايران و آمريكا وجود دارد ميخواهم ببينم شما موانع مذاكرات ايران و آمريكا را در چه ميبينيد. اين ادبيات جديد را مقدمه چه آيندهاي در روابط ايران و آمريكا ميبينيد؟آقاي بوش و تشكيلات سياست خارجه آمريكا بسيار ناتواناند از استفاده از فرصت و اين ناتواني ناشي از دو چيز است: يكي اينكه مقدار زيادي به توان نظامي متكي هستند و اين اتكاي تام درست نقطه شكست واشنگتن در همه جاست. ضعف دومشان بهخاطر سيطره عظيم شبكه صهيونيستي است. شما ميبينيد كه هر رئيسجمهوري در آمريكا ميخواهد رئيسجمهور شود، بايد يك تعظيم تمامقدي تو جويشلابي كنند. اين چيز خيلي عجيب و غريبي است. اين كه يك روز در ميان اينها بگويند ما گزينه نظامي را روي ميز داريم، مثل اين است كه يك آدم چاقوكشي ميخواهد با يك آدم ديگري صحبت كند. خوب گزينه نظامي ميتوانستيد كه به كار ميبرديد. ما هيچكس را دعوت نميكنيم به گزينه نظامي، همه را به خويشتنداري باز ميداريم، ولي ايران يك كشوري نيست كه از گزينه نظامي بترسد. اين چهجور منطقي است؛ اين همان منطق اتكا به زور است، يعني آمريكاييها ميگويند اگر ميخواهيد با ما مذاكره كنيد قبول كنيد كه اگر نكنيد ما چاقو ميزنيم. اينها يك چيزهاي بدي است كه در ذهن سياستمداران آمريكايي است و سياست بينالمللي آمريكا را چنين بد كرده، ناموفق كرده، كريه كرده بهنظر من زمان دارد ميرسد براي اينكه سياستمداران آمريكايي، حالا چه جمهوريخواه، چه دمكرات، بنشينند فكر كنند كه چرا اينقدر خيط ميكنند، چرا اينقدر سياستهايشان ناموفق است. البته اين ميليتاريسم نتيجه هم داده، خيلي جاها؛ عراق را به جز جنگطلبي چشمبسته چه چيز ديگري ميتوانست فتح كند. هزينهاش بيشتر از نتيجهاش بوده. طرح صهيوني كه اين همه منطقه را خسارت زده ناامني آورده، حتي دودش به چشم آمريكاييها هم رفته، خوب چرا اينها نميتوانند بازنگري كنند. آدم عاقل بايد بتواند طرحي را كه دستش است بازنگري كند. اگر حكومتي توان بازنگري در شكستهاي خود را نداشته باشد اين حكومت متلاشي ميشود. چرا اتحاد جماهير شوروي متلاشي شد، چون حاضر نبودند ببينند كجاي كار اشتباه بود. آينده دولت آمريكا هم بهتر از اين نميتواند باشد. شوروي در افغانستان شكست خورد، در حالي كه 160 هزار نيروي نظامي داشت و نظاميان روس در افغانستان هم تسليحات بهتري داشتند. سربازان روسي ميتوانستند با يك قوطي كنسرو 48 ساعت باشند. سربازان آمريكايي هم راكاند پاپ ميخواهند، هم گيلاس ميخواهند، ضمنا آخر هفته رقاصه ميخواهند، خيلي سخت است. روزي رسيد كه مقامات شوروي سابق از ايران خواستند كه كمك كنند كه به شكل آبرومندانه بروند بيرون و ما اين كمك را كرديم، بهخاطر اينكه ميخواستيم افغانستان درگير درگيريهاي بيشتر نشود. چه كمكي كرديد؟با مجاهدين افغاني صحبت كرديم و به توافق رسيديم و كمكهاي لازم را به آنها كرديم، چون ما پشتيبان قاطع و بدون قرض مجاهدين افغاني بوديم. و حتي سفارت روس در كابل كه وقتي ميخواست تخليه شود و از آنجا برود اينها ميترسيدند از اينكه تخليه شوند و ما براي آنها پوشش لازم را با كمك دوستان مجاهد افغاني انجام داديم. من فكر ميكنم آينده آمريكا در عراق هم همينجور است؛ يعني شما فكر نكنيد آنها آيندهاي بهتر از افغانستان دارند. فردا اين ايران است كه بايد كمكشان كند كه آنها بتوانند از عراق بيرون بروند. ما نميتوانيم نسبت به مسائل منطقه بيتوجه باشيم. آنها فهميدند كه مسائل منطقه بدون نقش ايران هم نميتواند روي يك راهحل ساده برود. نقش ايران به نفع منطقه است. ما چطور ميتوانيم روابط منطقهايمان را از شيطنت قدرتهاي فرامنطقهاي مصون كنيم، از منافعي كه آمريكا در دشمني ما دارد؟ اين زمان ميخواهد. سياست داهيانه و با گذشتي ميخواهد. گذشت از جانب ما؟ از جانب ما و از جانب برادران مسلمان ما. به هر صورت آمريكاييها دو روز هستند و روزي ميروند. ايران است كه همسايه دائمي آنها است. با اين طول ساحل در خليج فارس و درياي عمان. ما ميمانيم و ما و چشمهايمان در چشم هم ميافتد. آمريكاييها امروز هستند و فردا ميروند. اين جور نيست كه دائم اينجا باشند و دوران تسلط و نفوذ و خواستههاي آمريكا همزمان دارد، ولي ايران هست. يك امكان جديد كه جمهوري اسلاميدر منطقه ايجاد كرده، ايجاد روابط قضائي بين كشورهاي اسلامي است. اين امكان چه شيبي را طي ميكند؟ صعودي يا نزولي؟اين از ايدههاي خوب آقاي شاهرودي بوده كه ما بياييم و تشكيلات قضائي دنياي اسلام را به هم نزديك كنيم و اين موضوع تقريبا 5-4 سال است كه شروع شده. نقطه اوجش هم اجلاس تهران بود كه روساي قضائي كشورهاي اسلامي سند تهران را امضا كردند كه يك بندش تاسيس يك اتحاديه و تشكيلات قضائي دنياي اسلام است. اين نياز از كجا احساس شد؟در واقع چند عنصر اين علاقه را در كل جهان اسلام و در منطقه دامن زد. نكته اول اينكه سيستمهاي قضائي در حكومتهاي منطقه بينهايت متاثر از فرهنگ اسلام است. اين عنصر خيلي مهم است و باعث نزديكي سيستمهاي قانوني قضائي ميشود. نكته دوم اينكه دنياي غرب وارد يك دشمني بسيار گستاخانهاي با اسلام شده. تا ديروز اينها راجع به ما، ميگفتند اينها اسلام عقب افتاده دارند، اما ديدند كه ما بهترين اسلام را داريم، اسلامي مدرن. آنها انتظار داشتند كه اسلام ما اسلامي طالباني باشد كه بعد به دنيا بگويند در ايران مسلمانان آمدند سر كار كشوري عقبمانده و فقير درست كردند. بعد از 30 سال چشم باز كردند ديدند كه ايران از لحاظ فناوري و دانش و امكانات قويترين كشور منطقه است. اسلامي كه آنها حمايت ميكردند و پولش را ميدادند اسلامي بود كه القاعده يا طالبان درست كردند. حالا جالب است كه آمدند يك راست سراغ اسلام و دشمني و گستاخي نسبت به اسلام خيلي صريح شد. شما در ادبيات بوش ميبينيد جنگ صليبي داريم. گويي اين يك جنگ قرون وسطايي است و بسيار هم عفن و بدبو و كريه است. اصلا انسان نميتواند تصور كند كه فرهنگ غربي با دمكراسياش با سقوط آزاد افتاده پايين و نه اينكه آرامآرام منحل شده باشد. در منطق غرب شما ميتوانيد مرتد باشيد تازه جايزه هم بگيريد، اما نميتوانيد در هولوكاست ترديد داشته باشيد. محور سوم كه اين تجمع را خيلي معنادار ميكند مسئله حقوق بشر است. حقوق بشر آمريكايي و غربي چيست؟ شعارش اين است كه همجنسبازي را آزاد كنيد زنها بيحجاب باشند. الان بهترين زمان است كه در مورد حقوق بشر مبتني بر اسلام صحبت كنيم. اين پتانسيل وجود دارد؟البته كه اين پتانسيل وجود دارد، اما يك بستري ميخواهد براي اينكه ظهور پيدا كند. ما در دنيا بايد در مورد حقوق بشر جاي خود را داشته باشيم. سرفصلهاي حقوق بشر را غربيها نوشتند و آن موقع كه در دنيا همه خواب بودند؛ يك مشت آدمهاي ليبرال براساس منطق سكولار يك چيزهايي را نوشتند كه خودشان در آن ماندند و اجرا نميكنند. اين شكل محصول حقوق بشري است كه با منطق سكولار نوشته شده، در حالي كه ما در اسلام منطقمان سكولار نيست، ولي حرفهايمان خيلي بهتر از اينهاست. پس شما به اتحاديه قضائي كشورهاي اسلاميخوشبين هستيد؟بله، ببينيد ما با همديگر همكاري بسيار خوبي داريم، ثانيا در باره اين تعرضاتي كه به كشورهاي اسلامي ميشود بخش عمدهاش تعرض به دين ماست كه ميتوانيم دفاع كنيم. ثالثا ميتوانيم راجع به حقوق بشر اسلامي در سطح جهان صحبت كنيم. اينها همه عناصر همگرايي است. اين حقوق بشر اسلامي را غيرمسلمين نخواهند پذيرفت؟البته اين اتحاديه مربوط به دنياي اسلام است، ولي بهطور كلي براي مشاركت ساير ملل هم حتما فرمهاي مناسبي ارائه خواهد داد. روزنامه همشهري يك ايده منطقهاي را مطرح كرده و با رئيس مجلس، نمايندهها، با معاونتهاي وزارت امور خارجه در ميان گذاشته و اكنون مدتي است آن را پيگيري ميكند. ايده تشكيل پارلمان منطقهاي. ما فكر ميكنيم ميتواند خلأهاي قانوني را در مراودات منطقهاي رفع كند. نظر شما در باره اين ايده چيست؟خيلي خوب است، اگر اروپاييها توانستند با هم تشكيل اينچنين اتحاديهاي بدهند با آن سابقه تاريخي تاريك كه در اروپا هر شش ماه يك بار جنگ ميشد، جنگ پروس سابق با آلمان و آلمان با انگليس و جنگهاي جهاني؛ حالا اينها توانستهاند كنار هم بيايند و يك اتحاديهاي را تشكيل بدهند. ما كه در منطقه اينچنين سابقهاي نداريم، بايد حتما بتوانيم در كنار هم باشيم. البته ممكن است پارلمان يك خرده زود باشد، بهتر است اول يك اتحاديه تشكيل بشود و بعد تبديل بشود به پارلمان منطقهاي. يعني اتحاديه پارلمانها باشد؟بله، بايد يك اتحاديه كاملا منطقهاي داشته باشيم. كشورهاي منطقه پارلمانهايشان ميتوانند اتحاديه لوكال رجينال داشته باشند، مثل اتحاديه كشورهاي عربي و آسيايي. عراق باشد، اردن و... باشد و همه باهم بنشينيم و درست مثل شوراي اروپا راجع به تجارتمان، راجع به مرزهايمان صحبت كنيم. من فكر ميكنم دنياي جديدي باز ميشود. اميدواريم اين روز برسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]
-
گوناگون
پربازدیدترینها