سخنان مهندس جعفري جلوه معاون امور سينمايي در همايش ملي انيميشن ايران

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سخنان مهندس جعفري جلوه معاون امور سينمايي در همايش ملي انيميشن ايران

هو الحي القيوم و هو مُحيي و مُميتهمايش ملي انيميشن ايران، همايشي است براي انيميشن ملي.براستي انيميشن ملي چيست؟هنري داراي چرخه اقتصادي در سطح ملي و بين المللي يعني يک صنعت و تجارت واقعي و فراگير در توليد و عرضه برخوردار از نهادها و مؤسسات مکمل و هماهنگ در کليت کشور و پاسخگو به نيازهاي ملي ، منطقه اي و جهاني يا هنر – صنعت رسانه اي عميقاً هويت گرا، اصيل و ترجمان آداب ، عادات و آمال يک ملت ، مبتني بر آن، پاسخگو به نيازها و انتظارات نو شونده و گسترده جامعه بشري و يا همه اين وجوهي که گفته آمد با هم، در کنار هم و مکمل يکديگر .و جان کلام اينکه همه اين مؤلفه ها، مجموع و بر هم افزوده ، تصويري جامع و مانع از انيميشن ملي است و البته هويت گرائي در صدر اين مؤلفه ها قرار دارد که در مختصاتي از اين دست جاري و نمايان است.1- خيال انگيزي :از حضيض وهم تا اوج خيال خيال متصل ، خيال سوق يافته به عقل و حق ، منتهي به کشف و خلق هنر پالايشگر ، آرامش بخش و فرح انگيز مي شود.خيال منفصل يا ظن و گمان و وهم، منظر و مرآي عموم حريفان، منتهي به توليد و جعل هنر سايه وش و مجازي مي گردد، هنري در نهايت اضطراب افزا و دهشت انگيز و القاگر غربت و بي کسي انسان در جهان.حرکت اين پايه و مايه هر هنر نمايشي بويژه انيميشن ، در خيال جوهر حرکت يا حقيقت حرکت است و بس و در وهم توهم حرکت است و مجازمرغ در بالا پران و سايه وش مي دود بر خاک و پران مرغ وشابلهي صياد آن سايه شود مي دود چندان که بي مايه شودبي خبر کان عکس آن مرغ هواست بي خبر که اصل آن سايه کجاست؟2- حقيقت گرائي و حقيقت بيني:خيال انگيزي منجر به حقيقت يابي است .اگر چه انيميشن توهم حرکت است ، اما مي تواند حرکت از عالم موجود به سوي دو عالمي باشد که نيست. رفتن به يک عامل بي بازگشت و رفتن به عالمي بازگشت پذير يعني عالم وهم و عالم خيال.عالم وهم، مبنا، عرصه و محيط و مقصد رقيبان، عالمي است که نيست و نمي تواند باشد اما عالم خيال عالمي است که اگر چه ظاهراً نيست و خوب است که باشد، اما هست، يعني مي تواند باشد. نيست وش باشد خيال اندر جهان تو جهاني بر خيالي بين روان درعالم وهم قواعد و قوانين عالم واقع به سهولت شکسته مي شود و کاميابي ها و لذت هاي زودگذري را پديدار مي سازد اما ادامه آن سرگرداني است چرا که ما را به عالم واقع باز نمي گرداند تا به قاعده ادامه دهيم اما در عالم خيال اگر چه قواعد و قوانين عالم واقع شکسته مي شود اما اين شکستگي موجب گسستگي نيست بلکه اتصال مضاعف است.رها شدگي نيست پيوستگي است. از عالم خيال به عالم واقع انسان تواناتر و برنا تر براي ادامه راه باز مي گردد و صاحب نگاهي مي شود که توان درک حقيقت و حرکت شور انگيز نهفته در بطن واقعيت را ميسر مي سازد. در اينجا حرکت يک توهم نيست بلکه عين حقيقت است.( وَ تَرَيَ الجِبَالُ تَحسَبُهاَ جَامِدَهً و هِيَ تَمُرُّ مَرََّ الَّسحَابِ)- سوره نمل آيه 88.و تو کوهها را مي بيني و گمان مي کني که ساکن و ايستاده اند در صورتي که مانند ابر در هم شونده و در گذرند. عالم چون آب جوست بسته نمايد و ليک ميرود و ميرسد نو نو اين از کجاست؟ نو ز کجا مي رسد؟ کهنه کجا مي رود؟ گر نه وراي نظر، عالم بي منتهاست؟ (وَ يَسئَلُهُ مَن فِي السَّمواتِ وَ الاَرض؟ کُلَّ يَومٍ هُوَ في شَأنٍ) الرحمن آيه 29 مي پرسند از او که چه کسي در کار آسمان و زمين است؟ او هر لحظه درتجلي ديگري است. جمله اجزا در تحرک ، در سکون ناطقان کانّا اليه راجعون ذکر تسبيحات و اجزاي نهان غلغلي افکنده اند در آسمان پس زمين و چرخ را دان هوشمند چونکه کار هوشمندان مي کنند چون شما سوي جمادي مي رويد محرم جان جمادان چون شويد؟ از جمادي در جهانِ جان رويد غلغل اجزاء عالم بشنويد نبي اکرم محمد مصطفي (ص) مي فرمايد: (اللهم اَرِناِ الاَ شياءَ کَما هي) اي خدا بنماي تو هر چيز را آنچنانکه هست، در خدعه سرا خداوندا حقيقت نهفته دردل هر واقعيتي را به من بنما . و انيميشن ملي با خيال انگيزي، برملا کننده باطن عالم و نمايشگر اين حقيقت پنهان و اي بسا گمشده است. 3- اميد آفريني ، طرب ناکي و فرح زائي: خيال انگيزي منجر به اميد و طرب و فرح است. گفتيم که خيال سوق يافته به عقل و حق منتهي به کشف و خلق هنر پالايشگر ، آرامش بخش و فرح انگيز مي شود. خيال انگيزي، دهشت آفريني نيست که بهجت آفريني است. اصلاً هر آفرينشي ناشي از ابتهاج است و آفرينش هستي نيز، که خود ناشي از ابتهاج خداوندي است ، مملو از اميد ، شادي، عشق ، حرکت و غايت. انيميشن ملي ترجمان چنين اميد آفريني ، طرب انگيزي و فرح ناکي است. چه در سوگ و چه در سور چه در حزن و چه شادي! 4- اخلاق گرائي : شرم ، حيا، عفاف و نجابت يا به ديگر سخن پرده نگهداشتن از اصلي ترين مؤلفه هاي فرهنگ، ادبيات و هنر شرقي ، ديني و ايراني است و طبيعتاً از بارزترين وجوه انيميشن ملي اين ديار نيز . افزون بر اين ، هم? ديگر فضائل اخلاقي همچون صدق ، وفا، سخاوت ، رازپوشي و هر فضيلت و پاکي و پاک سرشتي ديگر هم از جلوه هاي اين هنر ناب ايراني است . 5- قصه گوئي : انيميشن ملي عليرغم رقيبان، عميقاً قصه گوست. قصه هاي جاري درافسانه ها ، اسطوره ها ، مثل ها، حکمت ها و حکايت ها. قصه هاي سرشار از منش و کنش پهلوانان، قصه هاي روايت گر عشق و حماسه و راوي صديق فرهنگ و هويت پهلواني. قصه هائي در هر دو ساحت جد و طنز. آنچه گفتيم بيانگر مکتب چهارمي است در انيميشن جهان که سه مکتب پيشين ديزني آمريکا، زاگرب اروپا و مانگاي شرق دور را مي شناسد. مکتبي نو، نه برخاسته از داعيه هاي امروزين ما بلکه مستظهر به پيش تاريخي به درازناي پنج هزاره ، شاهد مثالش جام سفالين بز جهنده که از محوطه باستاني شهر سوخته در جنوب شرقي ايران در منطقه سيستان بدست آمده و رواي قصه منظوم باستاني و کهن مان درخت آسوريک است. منظومه اي مفاخره آميز ميان بز و نخل. نقوش محيطي اين سفال در پنج نماي متفاوت، جهيدن بزي را به سمت يک درختچه در حرکتي تداومي به نمايش مي گذارد که در نوع خود منحصر به فرد است. اين سند، اولين گام متعالي بشر براي ايجاد تصوَر حرکت از نماهاي ثابت به شپمار مي رود. گواه نبوغ و هوشمندي ايرانيان در طول تاريخ و سهم برجسته اين قوم نجيب هماره تمدن ساز که خيال انديشانه و شوق افکنانه از عمق قرون فرا آمده اند تا اکنون و تا فردا. « والعاقبه للمتقين»

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]