واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: ورزش - كراوات روي عرقگير!
ورزش - كراوات روي عرقگير!
«استقلال با 2-5-3 منسوخ قلعهنويي به فينال جام حذفي رسيد» جملهاي كه 24 ساعت پس از پايان يكي از دو مسابقه نيمهنهايي جام حذفي از قول منتقدان شنيديم سرشار از ابهام بود و پرسشهاي كليدي پرشماري را در دل خود جاي ميداد. اساسا تعريف كلمه منسوخ چيست و كدام ابعاد زماني و مكاني را شامل ميشود؟ چگونه يك تيم با استفاده از روشي كهنه و از مد افتاده به فينال جام حذفي ايران ميرسد و آيا اين واقعيت كه امروز در فوتبال آلمان و انگلستان هيچ تيمي با سه مدافع بازي نميكند را ميتوان به فوتبال ايران هم تعميم داد و بايد و نبايدهايي را بر اساس آن وضع كرد؟ استفاده از چهار مدافع كه عرض زمين را پوشش ميدهند تدريجا به روش مشترك بزرگان فوتبال جهان تبديل شد و بازي با دو مدافع جلوزن و يك سوئيپر را كنار زد. توازن پراكندگي بازيكنان در زمين مسابقه، پوشش منطقيتر فضاي مقابل دروازه خودي، افزايش امكان آغاز بازيسازي از خط دفاعي و تغيير ماهيت مدافعان از بازيكنان تنومندي كه دفع توپ را وظيفه اصلي خود ميدانستند به عناصري كه شرح وظايف مدون و مشخصي در برنامههاي تهاجمي دارند؛ بخشي از مزاياي اين روش به شمار ميرفت و در عين حال اولويت محافظت از دروازهها و برتري فوتبال محتاطانه به روشهاي تهاجمي را گوشزد ميكرد. چه آنكه در اواخر دهه 60 بسياري از تيمها با دو مدافع، چهار هافبك و چهار مهاجم بازي ميكردند و جاافتادن استفاده از سه مدافع زمان زيادي برد.
استقلال در ليگ پنجم روي سيستمهاي 2-5-3 و 3-4-3 تمركز كرد و قهرمان شد. آنها در 30 مسابقه فقط 17 گل خوردند و بخش عمدهاي از موفقيت خود را مديون نمايش ممتاز مثلث فكري، صادقي و قرباني در خط دفاعي بودند. وقتي مدافع ايراني براي بازي در سيستم 3 دفاعه آموزش ديده و اين روش كماكان به قهرماني در ليگ برتر منجر ميشود چگونه از آن به عنوان يك روش منسوخ نام ميبريم؟ سيستم تابعي است از قابليتهاي يك مجموعه. استقلال ابزار لازم براي اجراي صحيح 2-4-4 يا 1-3-2-4 را نداشت و چون ميخواست مدرن بازي كند سيزدهم شد.
همين تيم اما پيروز قرباني و اميرحسين صادقي را به عنوان دو مدافع ياركوب ممتاز در اختيار دارد كه دو دفاع خطي به بازيكناني به شدت معمولي و پراشتباه تبديل ميشوند. قلعهنويي بايد كدام راه را انتخاب ميكرد؟ تقليد از شيوه مدرن يا اهميت دادن به تواناييهاي بازيكنانش؟ در بازي با فولاد پس از مدتها حركتهاي طولي پيستونها را در استقلال ديديم و بازيكني مثل ميثم منيعي چون فضاي بيشتري براي حركت يافت به يكي از عناصر انگشتنماي مسابقه تبديل شد. از سويي خط دفاعي هم منسجمتر و كماشتباهتر از هميشه بود و روند گردش توپ در زمين نشاني از سردرگميهاي بازيهاي استقلال در ليگ نداشت. در اواخر دهه 70 پرسپوليس علي پروين را بابت اصرار به روش منسوخ سانتر از ميانههاي زمين پيش از دور زدن مدافعان كناري حريف زير سوال ميبردند اما در ليگ هفتم بخش مهمي از موفقيت پرسپوليس قطبي روي ارسالهاي مشابه پژمان نوري و شيث رضايي رقم خورد و همان روش به اصطلاح منسوخ نقش ويژهاي را در تعيين قهرمان مسابقات ايفا كرد.
در فوتبال حرفهاي، «مدرن» آن روشي است كه پيروز ميشود و «منسوخ» سبكي است كه اغلب ميبازد. اگر در بوندسليگا يك تيم با روش 2-5-3 بازي كند مربيان تيمهاي مقابل بلافاصله انگشت روي نقاطضعف اين سيستم ميگذارند و نتيجه ميگيرند اما در فوتبال ايران فولاد كه لابد مدرن بازي ميكند به استقلال منسوخ ميبازد و كماكان تعاريف ناقصي را از سبكهاي فوتبال در ذهن داريم. در آلمان هيچكس سوار پيكان نميشود اما در ايران استفاده از اين وسيله نقليه هنوز حرف اول را ميزند. ميتوانيم بگوييم پيكانسواري در كشورهاي مدرن دنيا منسوخ شده اما شرايط اقتصادي و ترافيكي ايران بازار خريد و فروش اين وسيله را داغ نگه ميدارد.
تيمي كه دو مدافع كناري دونده و آشنا به رفت و برگشتهاي روش چهار دفاعه ندارد اما ياركوبها و مدافعان پوشش قابل اعتنايي را در مجموعه خود ميبيند چرا بايد با چهار مدافع بازي كند؟ نشستن روي پله سيزدهم ليگ هفتم محصول همين كجانديشيها بود. استقلال كه پيراهن نداشت، كراوات ميزد تا معقولتر به نظر برسد!
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]