واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقتي که پاداش کودک را نابود مي کند آنچه شما را والديني متفاوت خواهد کرد يا... جشن تولد شبنم خواهرزاده 8 ساله شما است وهمه خانم هاي خانواده دعوت شده اند براي ناهار منزل خواهرتان الهه.يکي از دخترهاي شما، روژين درمهماني کنارتان نشسته است ومثل بقيه دخترها مشغول جشن و شادي و بازي و سرور نيست؛ بلکه کنار مامان ها بادقت و ادب نشسته و به حرف هاي بزرگ ترها گوش مي دهد،ظاهرا اتفاق خاصي نيفتاده است .الهه خواهرتان چندبار به بچه ها تذکر مي دهد که سروصدا نکنند يا صداي ضبط صوت را کمتر کنند و ... اينها اتفاقات معمولي هستند، شبيه هزاران دور هم نشيني خانوادگي؛ اما موقع خداحافظي خاله الهه خم مي شود و روي روژين را مي بوسد و به او مي گويد:«روژين عزيزم!امروز چقدر خانوم بودي،آدم به تو افتخار ميکنه اينقدر با ادب و آرام و باوقاري.»اينجا از لحاظ روانشناختي اتفاقي که افتاد معمولي نيست؛ زيرا روژين به خاطر رفتار متفاوت خود پاداشي اشتباه دريافت کرد. پاداش متناسب و نامتناسب Appropriate Inappropriate Award روژين در ميهماني جشن تولد دخترخاله اش لازم است رفتار متناسب با سن اش را از خود نشان دهد و آن حضور بين بچه ها و دست افشاني، بازي و ... است.اين موضوع به اينکه او درون گرا باشد يا برونگرا ربطي ندارد؛ البته روژين برونگرا پرشورتر از روژين درون گرا ديده خواهد شد؛ اما اين بدين معني نيست که درونگرايان وسط مهماني تولد بروند و کنار مادرشان کز کنند؛ قصد من اين است که بگويم رفتار اشتباه روژين بايد مورد توجه مادرش قرار بگيرد و بررسي شود .مثلاً آيا کسي او را آزرده است؟ آيا به کسي بين هم سن و سالانش حسودي مي کند؟ آيا دختر من قدرت انطباق با جمع را از دست داده است؟ آيا دختر من رفتار زننده اي دارد که بچه هاي ديگر او را طرد و بايکوت کرده اند؟ آيا کسي دختر من را تحقير کرده که او قادر به دفاع از خود نيست؟ آيا دختر من ترسي جديد را تجربه مي کند؟مثلا در مدرسه بناست تنبيهي شود يا خطايي کرده که پنهان کرده و به شدت از بروز آن مي ترسد؟ و از همه مهم تر اينکه بچه به شدت به اطرافش نگاه مي کند و با توجه به رفتار بقيه حرکاتش را تنظيم مي کند .انزوا از جمع بچه ها در يک جشن تولد خانوادگي مطمئنا رفتاري نيست که بچه خودش احساس بدي از آن نداشته باشد؛ولي وقتي همين رفتار بد مورد تحسين خاله الهه قرار گرفت، ديگر پروسه پاداش تخريبي آغاز مي شود. روژين دفعه بعد به خاطر اينکه پاداش «دختر خوب و باوقار» را دريافت کند، از همان ابتداي ميهماني خانوادگي سربه زير و سينه خيز وارد ميهماني مي شود.براساس همان قانون خنده دار، اگريک آسپرين خوب است پس 2 آسپرين 2 برابر خوب است. همه آدم ها به تاييد بقيه براي رفتارهاي خود احتياج دارند.حتي شما خواننده اين مقاله هم بدتان نمي آيد همسرتان از اينکه مجلاتي پربار مي خوانيد از شما تعريف يا به شما افتخار کند که کنار مسائل زندگي فرصت مطالعه نيز فراهم مي آوريد تا زندگي زناشويي بهتري داشته باشيد .اما... تائيد طلبي دکتر وين داير در کتاب بسيار خواندني خود به نام «چگونه شخصيت سالم تر بيابيم»،ويژگي هاي تاييد طلبي سالم وناسلام را تبيين کرده است تا بفهميم از کجا به بعد دنبال تاييد از طرف ديگران بودن براي سلامت روان مان خطرناک است .دکتر وين داير جملاتي خواندني دارد دراين باره که: تاييد طلبي که ميل است نه ضرورت . اگر شما جوياي تاييد ديگران باشيد البته خوشحال مي شويد؛ ولي اگر اين تاييد را دريافت نکنيد از پا خواهيد افتاد. آدم هاي نيازمند تاييد ،انرژي بسيار زيادي صرف مي کنند تا همه را بر درستي عقيده وعمل خود متقاعد کنند و به همين دليل جاهايي که احساس مي کنند پافشاري بر موضع اصلي شان خطرناک است، عقب نشيني شرم آوري مي کنند. والدين ما به طور سنتي بچه را تاييد طلب و وابسته بار مي آورند:هرچي مامان ميگه بگو چشم!نه عزيزم راه راه و خال خالي با هم نمي آيند ... چنين فرزندي هماني مي شود که وقتي به سوپر مارکت رفت و صندوق دار به او گفت پسرم آب نبات مي خواهي، نگاهي به مامانش مي اندازد و مي پرسد :مامان آب نبات مي خواهم؟! مدارس ما دانش آموزان تاييد طلب را پاداش مي دهد و با اين پاداش مسموم، روحيه استقلال رواني را از بچه مي گيرند. معمولا معلمان به شما ياد نمي دهند خودتان فکر کنيد،بلکه يادتان مي دهند افکار معلم را در مغزتان ذخيره کنيد شرکت ها و کمپاني هاي تجاري نيز بدشان نمي آيد گاهي شهرونداني تاييد طلب داشته باشند؛ براي خود من جالب است که کمپاني ها برامون جا انداختن که ما بوي انسان نمي ديم؛ اگه عطر فلان را مصرف نکنيم يا شما خوش تيپ نيستيد ،اگه مارک کيفتون بهمان نيست! اينها را نشانه اي خطرزا بگيريد بدون نظر پدر و مادر هيچ کاري نمي کند، اين بچه سلامت روان ندارد،هرچند شايد هميشه شاگرد اول باشد. در لباس پوشيدن ، مهماني رفتن، معاشرت با دوستان و اتفاقات شخصي اش، به ما -پدر يا مادر-همه چيزش را مي گويد.هيچ نکته مخفي از من ندارد. من به اين رفتار بچه صداقت نمي گويم؛ زيرا اين يعني وابستگي رواني شديد به والدين که معمولا به سلب مسووليتي در دوران بلوغ مي انجامد. اين همان نوجواني مي شود که هر اشتباهي بکند بلافاصله مي گويد شما که مي دونستيد! بچه اي که بدون دوپينگ نوازش رواني و والدين هيچ دستاوردي ندارد، در خطر است. چه پاداش هايي بدهيم؟ پاداش بايد متناسب با رفتار باشد؛ کادوي شاگرد اولي شايد يک دستگاه بازي رايانه اي باشد؛ اما براي پاداش شناي قورباغه توسط پسر 10 ساله شما خوب است که با پدرش دو نفري و اختصاصي بروند استخري مجهز ،دقت کنيد وقتي مي گويم اختصاصي، به اين خاطر است که بچه ها نياز دارند خاص باشند و گاهي به تفاوت هاي شان نزد بقيه برادر و خواهرها احترام گذاشته شود. پاداش بايد هم زمان دار باشد(جشن تولد /اتمام مدرسه) هم غيرمنتظره.يعني بعضي اوقات بچه ها احتياج دارند بي دليل مورد احترام، تشويق والدين و ... قرار بگيرند پاداش نبايد اعتياد و وابستگي بياورد. مراقب باشيم پاداشي به يک فرزندمان ندهيم و ديگري را تنبيه کنيم(تو را که پسر خوبي بودي امروز با خودم مي برم خريد و داداشت امروز بهتره خونه بمونه، درس هاش رو مرور کنه). منبع:شهرزاد شماره 18-17
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 724]