واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: نقش قدرت هاي استعماري در ايجاد احزاب
اشاره:امروز در حالي به نوزدهمين سالگرد رحلت بنيانگذار كبير جمهوري اسلامي ايران نزديك مي شويم كه متأسفانه، برخي احزاب و جريان هاي مدعي حمايت از امام خميني(ره)، با هدف دستيابي به منافع گروهي خود، قدم در راه تحريف عقايد و انديشه هاي آن بزرگوار گذاشته اند.امام خميني(ره) در سراسر عمر پربركت خويش به عنوان شاهدي هوشيار و آگاه ناظر سير تحولات احزاب و گروه هاي سياسي بودند، و در تمام دوران رهبري نهضت، بر اصلاح انحرافات اين عرصه تاكيد داشتند. اكنون كه سال ها از موضع گيري هاي امام(ره) در برخورد با احزاب و گروه هاي سياسي مي گذرد، اين حقيقت به خوبي آشكار شده كه در صورتي كه ايشان با قاطعيت بي نظير خود جلوي فعاليت هاي انحرافي و تفرقه انگيز برخي از احزاب و گروه ها را نمي گرفتند، هيچ گاه پايه هاي نظام جمهوري اسلامي استوار نمي شد.اما امروز، عده اي كه ماسك حمايت از عقايد امام راحلمان را به صورت دارند، با تحريف مواضع قاطع ايشان، قصد تضعيف و تخريب اين پايه هاي استوار را دارند.دفتر پژوهش هاي كيهان لازم مي داند كه به بازخواني مواضع و نظرات امام عزيزمان در رابطه با احزاب و گروه ها بپردازد تا علاوه بر آگاهي بخشي به نسل جديد انقلاب از سيره امام(ره)، تذكري باشد به مدعيان دروغين حمايت از امام(ره) و تحريف كنندگان عقايد آن بزرگوار.آنچه كه در اين بخش به چاپ مي رسد، دفتر سي و دوم از آثار موضوعي امام خميني(ره) با عنوان «احزاب و گروه هاي سياسي از ديدگاه امام خميني(ره)» است كه از سوي موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني به چاپ رسيده است.تشكيل اولين احزاب فرمايشي در ايرانو اما راجع به مملكت خودمان، اينكه با يك روز و دو روز نمي توانيم ما صحبتش را بكنيم، بدبختي هايي كه ما در مملكت خودمان داريم. دولتها مي آيند و مي روند؛ هر دولتي هم مي آيد يك حزبي درست مي كند- هر دولتي. شما از آن وقت تا حالا هر چه ديديد، يكي «حزب مردم» درست مي كند، يكي حزب چي درست مي كند، يكي «حزب ايران نوين» درست مي كند، يكي حزب چه، هي حزب درست مي كنند. اصلاً در ايران حزب معنا ندارد؛ در هيچ جاي دنيا؛ مگر آنهايي كه مثل ايران هستند. مملكت يك حزبي اصلاً معنا ندارد، حزب زوري معنا ندارد. سجلهاي مردم را از دهات مي گيرند؛ رجوع كنيد به اين دهات ببينيد سجلهايشان را مي گيرند نامنويسي مي كنند در حزب. اين بيچاره نمي داند «ايران نوين» اصلاً يعني چه! اطلاع از اين ندارد، فضلاً.1 حزب مردم به عنوان حزب اقليت در سال 1336 ش. به رياست اسدالله علم به همراه حزب مليون به عنوان حزب اكثريت به دست اقبال، اعلام موجوديت كرد. و در سال 1353 ش. با تشكيل حزب رستاخيز توسط شاه اين دو حزب منحل گرديد..2 حزب ايران نوين توسط حسنعلي منصور و گروهي از تحصيل كردگان ايراني در آمريكا و اروپا با كارگرداني از اينكه آن اساسنامه را بفهمد؛ اصلا نمي فهمد اين بيچاره «اساسنامه» چيست. اين بيچاره ها را، اين بي دين ها مي خواهند .جمع كنند در يك محيطي زنده باد بگويند؛ فقط همين. از اين جمعيت بدبخت بيچاره اين معنا را مي خواهند كه اجتماع كنند، يك اجتماع انبوهي از جمعيت ها بشوند، بعد دنبال اينها بيفتند و برايشان هورا بكشند و زنده باد بگويند. از اينها- بيچاره- همين قدر مي خواهند.آنجاهايي كه حزب هست، دولتها از حزب وجود پيدا مي كنند، نه اينكه اول دولت تشكيل بشود بعد حزب درست كند! بعد اتكا به آن پيدا كند! اينجا، خوب، شما مي بينيد اول دولت درست مي شود. دولت هم به مجلس و به من و شما هيچ ربطي ندارد. اول دولت درست مي شود. خودشان مي گويند، من نمي گويم، خودشان مي گويند ما به امر آمديم و به امر مي رويم؛ غلط هم هيچ كس نبايد بكند؛ هيچ وكيلي هم غلط نكند. نمي كند هم! اول دولت تشكيل مي شود؛ بعد كه دولت تشكيل شد و سرنيزه دستش آمد، شروع مي كند حزب درست مي كند. آن وقت هم يك حزبي است كه دولت از حزب پيدا شده! دولت ما حزبي است! دولت آقايان حزبي است! آقا! اين را براي كي مي گويي؟! من آخوند مي فهمم، دول عالم نمي فهمند اينها را؟! آنها مي خواهند تو اينطور باشي؛ مي خواهند عقب افتاده باشي. دست برداريد آقا از اين عقب افتادگي؛ مجد خودتان را حفظ كنيد. اگر حزب مي خواهيد درست كنيد، خوب، يك حزبي قبل از اينكه دولت شما پيش بيايد، يك حزبي درست كنيد؛ و بعد هم حزب در مجلس، به طور]ي[ كه بايد بشود، به طوري كه قوانين اساسي و قانون اساسي و ساير قوانين اقتضا مي كند، نماينده درست كنند؛ و بعد هم آقاي وزير، نخست وزير متكي به نمايندگاني كه از حزب پيدا شد و از جمعيت و از خواسته مردم و اينها پيدا شد؛ بعد مي شود يك دولت متكي به حزب؛ متكي به ملت. اما شما اول دولتش را درست مي كنيد، اول نخست وزيرش درست مي شود، بعد حزب درست مي شود! اين هم باز دولت حزبي است! اينها را كه روزنامه ها نمي توانند بنويسند؛ شايد بخواهند بنويسند اما غلط مي كنند بنويسند! اينها نمي توانند كه بنويسند. حالا ما طلبه اي هستيم كاري به اينها نداريم، آنها كار دارند؛ بسم الله، دوباره حاضريم.يك بساط درست مي كنند، بساط حزبي- اين بساطي است كه داريد مي بينيد. 1343.6.18¤ ¤ ¤نقشه دشمن براي اختلاف احزاب و غارت منابعمسلكهاي مختلف؛ اين احزابي كه مي بينيد كه در ايران- حالا ما صحبتمان سر ايران است- اين احزابي كه از اول مثلا شايد از مشروطه به اين طرف، اين احزاب پيدا شده باشد، اين احزاب مختلفه خيال نكنيد كه من باب اتفاق يك دسته اي با هم جمع شدند و حزبي تشكيل دادند، اين با يك نقشه شيطاني ]بوده[؛ قدرتهاي بزرگ براي اينكه ايران را نگذارند با هم ]متحد[ بشوند، يك حزب درست كرده اسمش را اين گذاشته، يك حزب درست كرده اسمش را آن گذاشته؛ اين حزب با آن دشمن است، آن حزب«راكول» كاردار سفارت آمريكا در ايران، به منظور اجراي سياست كندي در ايران تشكيل گرديد، نقش اين حزب نگهباني از انقلاب شاه و مردم و اجرا نهادن اصول آن بود. «ايران نوين» در هيئت دولت و مجلس صاحب اكثريت عضو بود و مشاغل برجسته دولتي را در اختيار داشت و پس از تشكيل حزب «رستاخيز» و ايجاد سيستم تك حزبي در كشور، حزب «ايران نوين» منحل گرديد.با اين دشمن است. احزاب در بطن اين جامعه درست كرده اند، جبهه هاي مختلف درست كرده اند، و اين احزاب و جبهه هاي مختلف هم، اينطور نيست كه آن كار خودش را بكند و راه خودش را برود به آن كار نداشته باشد؛ آن هم كار خودش را بكند به اين كار ]نداشته باشد[؛ نخير، با هم مختلفند، با هم مخالفند. يك راه استفاده غرب از ما و استفاده آمريكا و شوروي از مخازن و ممالك ماها همين معناست كه در بطن خود يك جامعه كه بايد براي خودش يك حسابي داشته باشد و يك پيشرفتي بكند، در همان بطن جامعه از طريقهاي مختلف، اختلافات درست مي كنند. اختلاف مسلكهاي مختلف عرض مي كنم كه جنگ ترك و فارس، جنگ كرد و مثلاً غير كرد، جنگ مثلاً فرض بفرماييد بلوچ و غير بلوچ، از اين مسائل درست مي كنند، مي تراشند. يك مملكتي كه بايد همه آن با هم مجتمع بشود هر كدام را به يك راهي مي برند؛ يعني نقشه ها مي برد اينها را به اين راههاي مختلف، و به واسطه همين اختلافاتي كه در بطن خود جامعه است نمي گذارند اين جامعه رو به ترقي خودش برود. آنها استفاده خودشان را مي كنند، اينها مي زنند توي سر هم؛ و آنها مي آيند نفتهايشان را مي برند و گازهايشان را مي برند، هر چه دارند اينها غارت مي كنند و كسي هم نيست كه حرف بزند؛ براي اينكه يك فكر واحد نيست؛ افكار متشتت و مختلف است. بنابراين، اين يك سنخ اختلافاتي است كه توي جامعه و بطن جامعه ما مي اندازند، و من باب اتفاق نيست و نقشه است كه اين اختلافات را درست مي كنند3157.8.9
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]