واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نگاهي به عملكرد يكساله ساركوزي در زمينه مهاجرت - ۱
سياسي
پاريس - مسئله مهاجرت به عنوان يك پديده چند بعدي محدود به فرانسه نيست و يكي از بحثهاي روز اروپا است كه هر از گاهي بر اثر جريانهاي داخلي و بينالمللي فعال شده و به ميدان تصميم گيريهاي جدي ميان سران اين كشورها وارد ميشود.
حساسيت بر سر اين مسئله تا اندازهاي است كه امروز با تلقي آن به عنوان يك موضوع بسيار حساس از سوي ساركوزي ، به تاسيس وزارتي به همين نام در فرانسه منجر شده و با تصويب قوانيني جنجالي در اين يك سال آن را به يكي از مهمترين پروندههاي كاري دوره رياست او بدل كرده است .
حوزه مطالعاتي مربوط به مهاجرت درعلوم انساني نيز سالهاست كه در ارتباط با حوزههاي ميان رشتهاي ديگر ، مسئله را از جوانب مختلف ميكاود و جنبههاي اقتصادي - سياسي و فرهنگي آن را چه در سطح داخلي و چه در سطح بينالمللي به بحث و بررسي ميگذارد.
در مطالعات جامعه شناختي شهري و جامعه شناسي مهاجرت نيز اين حساسيت ها به پديده شناسي گتو و مباحث ناشي از ان منتهي شده است .
گتو اصطلاحي است كه امروزه براي اماكن اقامتي اين نوع از مهاجران بكار گرفته ميشود و داراي باري منفي است ، در سالهاي گذشته بسياري از جامعه شناسان به مسئله گتو به عنوان مناطقي جرم خيز پرداخته اند.
اين مفهوم از اين جهت مورد نقد مخالفين واقع شده است كه دولت با ساخت گتوها در واقع تلاش كرده است كه طبقات مهاجر را دور هم جمع كرده و از ورود و انتشار آنان به متن جامعه فرانسوي جلوگيري كند. اين كار با اعمال سياستهايي ، هم بطور مستقيم وهم بطور غير مستقيم صورت گرفته است .
تاريخچه مهاجرت درفرانسه به بيش ازيك قرن بازمي گردد. اسناد نشان مي دهد كه واژه مهاجرت و مهاجر تا سال ۱۸۷۰در فرانسه براي عموم واژه اي شناخته شده نبود و بجاي ان از واژه خارجي استفاده ميشد.
شايد بطور قطعي جمهوري سوم فرانسه را بتوان زمان قطعي تدوين ساز و كار حقوقي براي واژه مهاجرت و مهاجر به حساب اورد كه از ۱۸۷۰تا ۱۹۴۰به طول انجاميده است .
سالهاي ميان دو جنگ جهاني اول و دوم در جمهوري سوم فرانسه ، سالهاي درگيريهاي فرانسه در آفريقا است و تجربههاي آغازين مهاجرت در فرانسه با افزايش صنعتي شدن كشورهاي غربي و ورود نيروي كار در زنجير ، به انها رقم ميخورد.
پس از جنگ جهاني دوم و با پايان اشغال الجزاير توسط فرانسه مهاجران عرب مغربي براي آباداني و نوسازي فرانسه بطور انبوه وارد اين كشور ميشوند.
تصويب قانون رفت و امد آزاد براي الجزايريها كه با نيت تسهيل بازگشت آنان به كشورشان صورت ميگيرد در عمل به اقامت دراز مدت آنان در فرانسه مي انجامد و تعداد بيشتري را با انگيزههاي اقتصادي به اين كشور صنعتي غرب ميكشاند.
اين روند به نوعي نابرابري جنسيتي ميان مهاجران دامن ميزند و سبب افزايش نيروي مردانه مهاجر در فرانسه شده كه باعث ميشود مردان سياست فرانسه در ميانه دهه هفتاد ميلادي تصميم بگيرند تا با تصويب قانون تجميع خانواده يا طرح رو گروپمان فاميليال به نوعي برابرسازي جنسيتي و يا زنانهسازي روند مهاجرت دست بزنند.
از آن سالها كه دولتهاي ژيسكاردستن ، ميتران و شيراك حكومت را در اين كشور تجربه كردهاند تا يك سال گذشته كه ساركوزي بر سر كار آمد مسئله مهاجرت آهنگي كمابيش يكنواخت و مشابهي را طي كرده است . جز آنكه گاه در زمان سوسياليستها امتيازات بيشتري براي مهاجرين و اقامت آنها در فرانسه در نظر گرفته ميشد و انديشه چپ بطور ايدئولوژيك نمايش دفاع از محروميت هاي انساني را در سر لوحه كار خود قرار ميداد.
اقدامي ظاهرا انسان دوستانه اما در واقع از يك سو براي تامين نيروي كار ارزان براي كارهاي پست كه فرانسويان مايل به انجام انها نيستند و از سوي ديگر تلاش براي تسكين آلام اتباع مستعمرات سابق فرانسه درآفريقا كه همچنان خاطره ظلم ژنرالها و سربازان استعمارگر فرانسه را در ذهن دارند.
در مقطعي از دوره رياست شيراك بر فرانسه ، نيكلا ساركوزي جوان ، وزارت كشور را بدست ميگيرد و در اين دوره شايد براي نخستين بار پس از دهه ها، فرانسه با تشديد قوانين مهاجرت روبرو است .
او كه خود فرزند يك مهاجر است از برخوردهاي قاطع در برابر متخلفين مهاجر ، مهار خشونت و اقتصادي كردن و سودآور بودن روند مهاجرت سخن مي گويد و به شيوه كم سابقهاي در دفاع از ارزشهاي ملي فرانسه و فرانسويان سخن ميراند.
سياستهاي مهاجرستيز اين وزير آن روز كه مطلوب راستهاي افراطي فرانسه نيز بود و زمينه استفاده تبليغاتي و انتخاباتي انان را هم فراهم ميكرد نويد آاغاز دورهاي ديگر را در امر مهاجرت ميداد.
به جز سالهايي كه دولت سوسياليست ژوسپن زمام كار را دردست داشته است ، ساركوزي بيشترين مخالفت را در حاكميت مطلق راستها بر فرانسه در برابر پناهندگان خارجي اعمال كرده است . در كارنامه او از بستن اردوگاه فرانسوي پناهندگان در پادكاله تا تلاش براي برگزاري نشستهاي منطقهاي در سطح اتحاديه اروپا با وزراي همتاي او به چشم ميخورد.
از همين رو بود كه بيشترين نگراني مهاجران غيرقانوني در زمان انتخابات رياست جمهوري ازناحيه پيروزي او اين بود كه ممكن بود كار آنها را با دشواريهايي غيرقابل پيش بيني روبرو كند. آنهاوغالب خارجيان جانب سوسياليستها را گرفته بودند. سوسياليستهايي كه در سالهاي گذشته قانون مهاجرستيز ساركوزي را مورد انتقاد فراوان قرار داده بودند.
از سوي ديگر شرايط دروني اجتماعي و تقنيني كشورهايي چون فرانسه و آلمان - كه با يكديگر در اين زمينهها تشابه فراواني دارند - با تحولات جهاني ديگري همچون نظريه برخورد تمدنها و حادثه يازده سپتامبر و حوادث مرتبط پس از آن نيز همراه شد و آن را به مشكلي فراملي بدل كرد.
اين دوكشوربويژه به عنوان پايهگذاران اتحاديه اروپا ونيزنماد پيشرفت دراروپاي غربي بطوردايم هدف اول مهاجرت مهاجران قرار ميگرفتند و با توسعه اتحاديه اروپا به ۲۵كشور ، زمينه مهاجرت اتباع كشورهاي تازه پيوسته نيز به اين دو كشور فراهم ميشد.
با اين رويكرد، فرانسه و آلمان و برخي ديگر از كشورهاي اروپايي اين مسئله را به مسئله اتحاديه بدل كرده و اين موضوع اجتماعي سابق ، جنبه اي امنيتي و قارهاي نيز پيدا كرد و ساركوزي در ايجاد اين نظم و نسق جديد بسيار موثر بود.
مختصات پديده مهاجرت در فرانسه :
فرانسه بنا بر آمار رسمي در سال ۲۰۰۴حدود پنج ميليون مهاجر دارد كه رقمي نزديك به هشت درصد از جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند.
حدود ۴۰درصد از اين افراد مليت فرانسوي را از راه تغيير تابعيت يا ازدواج با يك فرانسوي كسب كرده اند.
ادامه دارد ....
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]