واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اين بانوي بزرگ تاريخ بعد از 25 سال همراهي و فداكاري در مسيري كه پيامبر صلي الله عليه و آله برگزيده بود، با كوله باري از رنج ها و پس از ساليان سال فداكاري، گذشت و ايثار در راه تثبيت دين مبين اسلام، در سن 65 سالگي، چشم از جهان فرو بست. اين حادثه دردناك با فاصله اندكي پس از وفات حضرت ابوطالب(ع) حامي دلسوز و فداكار پيامبر (ص) اتفاق افتاد و آنچنان حضرت ختمي مرتبت را متاثر و محزون ساخت كه آن سال را عام الحزن نامگذاري نمود و در ميان اندوه فراوان حضرت خديجه (س) را در محلي به نام حجون واقع در قبرستان ابوطالب به خاك سپرد. خديجه در كنار ايمان وصف ناپذير همسرش به خدا، او را به مقاومت و پايداري در رسالتي خطير و مبارزه با شرك تشويق مي نمود، آينده عالم گير آن دعوت را به چشم معرفت و بصيرت مي ديد و دشواريها و مشكلات در راه تبليغ اين دعوت را با جان و دل مي خريد. خديجه اين دلباخته فضيلت و معنويت كه يكي از بزرگترين شخصيتهاي تجاري حجاز بود، حتي پيش از ازدواج با پيامبر نيز شهرتي شايسته داشت، چنانكه نام وي نه تنها در تاريخ اسلام، بلكه در تاريخ اعراب و قبايل عرب و در آثار تاريخ نگاران غيراسلامي نيز به عظمت و تجليل ياد شده است. ايشان پيش از بعثت پيامبر (ص) از حنفاء و پيرو راستين آيين حضرت ابراهيم (ع) بود و در نخستين روزي كه رسول خدا به پيامبري مبعوث شد، اسلام خود را اعلام كرد. خصوصيات و ويژگي هاي برجسته اخلاقي حضرت خديجه (س) در تمامي زندگي و حتي در كار تجارت، ظهور و بروز داشت به طوريكه هرگز به تجارت به عنوان ابزاري براي كسب درآمدهاي سرشار و سودجويي بي رويه نمي نگريست. همواره مي كوشيد تجارتي عاري از درآمدهاي ناصحيح انجام داده و آنرا از عوايدي كه از راههايي نامشروع به دست مي آيد مصون دارد، همين خصوصيات انساني و رفتار معقول و منطقي ايشان اعتماد گروهها و طبقات مختلف مردم را بسوي او جلب مي نمود. در همان زمان كه خديجه به عنوان زن نخست عرصه تجارت، نام و شهرت يافته بود، پيامبر خدا (ص) نيز دوران جواني خود را طي مي كرد و مردم نيز ايشان را به خاطر پاكي، راستي، درستي و امانتداري بي مانندش مي ستودند. آوازه اين درستي و امانت كه در مكه توام با اداي احترام به محمدامين گسترده شده بود، خديجه را نيز بسوي اين جوان درستكار و امانتدار، جلب و جذب كرد و اندكي بعد وي را به عنوان قافله سالار كاروان تجارتي و سرپرست امور مربوط به داد و ستدهاي خود برگزيد. توفيقات غيرمنتظره پيامبر در تجارت كه خديجه پيش از آن هرگز نظيرش را نديده بود، اعتماد و اطمينان خردمندترين زن حجاز را بيش از پيش به درستي و امانتداري محمد امين، جلب كرد. عظمت روح، تعالي فكر و والايي منش محمد امين براي خديجه چنان جاذبه اي داشت كه به يكباره استقلال طلبي خاص خود را كنار گذاشت و تصميم گرفت از آن پس زندگي خود را با زندگي اين يگانه تاريخ پيوند زند. جاذبه صداقت، راستي و پاكي محمد امين چنان بود كه حتي بر غرور خديجه نيز فايق آمد، به گونه اي كه خود داوطلبانه قدم پيش نهاد و به آن جوان بي مانند، پيشنهاد ازدواج داد و اندكي بعد پيوند مبارك خديجه (س) با بزرگمرد تاريخ اسلام شكل گرفت. از اين زوج پاك و آسماني چهار فرزند متولد شدند كه سه دختر به نامهاي زينب، ام كلثوم و فاطمه (س) و پسري به نام قاسم كه كنيه ابوالقاسم براي پيامبر (ص) نيز از نام همين فرزند عزيز گرفته شده است. قاسم دوران نوزادي و شيرخوارگي را مدتي طي كرد، اما اندكي بعد بنابر تقدير الهي چشم از جهان فروبست و به سراي باقي شتافت. آري شخصيت والايي همچون خديجه است كه بانويي والامقام يعني حضرت فاطمه زهرا (س) را در دامان پاكش مي پروراند. آن خورشيد تاباني كه بنابر اراده و مشيت الهي، در دامان گهربارش ائمه معصومين (ع) را پرورش مي دهد كه هر يك مشعل داران ارشاد و هدايت جهانيان باشند. خديجه تنها بانوي شايسته اي است كه خداوند او را ظرف انوار درخشان امامت قرار داد و پيامبر نور و رحمت، در تبيين شايستگي هايش به دخت گرامي خود فاطمه (ُس) فرمود: دخترم، اين مادرت خديجه(س) بود كه خداوند او را ظرف نور امامت قرار داد. از ويژگيهاي بارز حضرت خديجه (س) بهره مندي ايشان از هوش و تدبيري سرشار بود، چنانكه در عصري كه سايه جهل همه جا را فرا گرفته بود، خديجه (س) داراي كمال، عقل و شخصيت ادبي در سطح بالايي بود، چنانكه اشعار سرشار از ظرافت ادبي و معنوي او در شان رسول خدا (ص) كه حدود 15 سال پيش از بعثت سروده شده، شاهد گويايي بر اين مطلب است. هنگامي كه پيامبر اكرم (ص) در نخستين روز بعثت از غار حرا با رسالت عظيم پايين مي آمدند، سرور بانوان قريش به استقبال آن حضرت شتافت و عرض كرد: اين چه نوري است كه در پيشاني شما مي بينم؟ پيامبر فرمودند: اين نور نبوت است. آنگاه اركان اسلام و پيام حضرت جبرييل را براي وي بيان نمود و خديجه (س) عرضه داشت: من ايمان آوردم، پيامبري ات را باور كردم، آيين اسلام را پسنديدم و تسليم شدم. خديجه (س) با حسن تدبير تمامي مشكلات و مشقتهاي دعوت اسلامي را كه پيامبر (ص) با آنها مواجه بودند با جان و دل خريدار بود و براي آن حضرت قابل تحمل مي كرد. در روزهاي مشقت بار محاصره اقتصادي، ثروت فراوان حضرت خديجه (س) در شكستن حصر اقتصادي بسيار موثر بود. در اين دوران، تبسم شادي آفرين آن بانوي نمونه در زدودن آثار شكننده آن همه غم و اندوه، سهم فراوان داشت، گرچه همواره خداوند با عنايتهاي بيكران خود پشتيبان پيامبر خدا (ص) بود، ولي چهره شاداب و نگاه هاي پرنشاط خديجه (س) او را براي روزگار سختي كه در پيش رو داشت، مصمم تر مي نمود. طبق روايات پس از پايان محاصره اقتصادي پيامبر (ص) و يارانش در شعب ابيطالب، چندي نگذشت كه حضرت ابوطالب و خديجه هر دو با فاصله اندكي در بستر بيماري افتادند كه ابتدا ابوطالب (ع) و سپس در دهم رمضان سال دهم بعثت حضرت خديجه (س) دار فاني را وداع گفتند. با رحلت دو يار باوفا و پشتيبان خستگي ناپذير رسول خدا، نبي مكرم اسلام (ص) آن سال را عام الحزن يا سال غم واندوه ناميد. پيامبر اكرم (ص) پس از رحلت آن دو بزرگوار همواره مي فرمود: تا هنگامي كه ابوطالب و خديجه زنده بودند، هرگز غم و اندوهي بر من مستولي نشد. پيامبر (ص) هرگز از خانه بيرون نمي رفت، مگر اينكه از خديجه (س) ياد مي كرد و مي فرمود آري خديجه اينگونه بود و خداوند نسل مرا از او قرار داد و همچنين مي فرمود هرگز خداوند متعال بهتر از او را بر من نصيب نفرموده است. رسول خدا(ص) در جايي ديگر فرمود: او روزي كه من به كمك نياز داشتم به ياري ام آمد و دستم را با مهر و عطوفت گرفت، روزي به من ايمان آورد كه جهانيان نسبت به من كفر مي ورزيدند و روزي مرا تصديق كرد كه جهانيان تكذيبم مي كردند، خداوند از او به من اولاد عنايت كرد. خديجه در حساس ترين شرايط زندگي پيامبر خدا (ص) چه آن زمان كه وجود مباركش در آستانه نزول وحي قرار داشت و همه چيز دگرگون شده بود و چه آن زمان كه وحي الهي بر قلب پاكش نازل مي شد و جهاني را به لرزه درمي آورد، همواره رسول اكرم (ص) را به خوبي درك مي كرد. ابن اسحاق يكي از سيره نويسان اوليه و معروف اسلام در اين خصوص مي گويد: مقام معنوي و اخلاقي و حرمت بي مانند خديجه به جايي رسيد كه مورد عنايت خاص الهي قرار گرفت. چنانكه روزي جبرييل به هنگام نزول وحي گفت: اي پيامبر، سلام پروردگار يكتا را به خديجه برسان، پيامبر اسلام (ص) نيز به خديجه فرمود: اي خديجه، اينك جبرييل درود پروردگار را به تو ابلاغ مي كند، آنگاه خديجه در پاسخ گفت: خداوند خود سلام است و آغاز سلام و درود از اوست و درود و سلام بر جبرييل... امامان معصوم (ع) نيز در موارد متعدد به وجود اين بانوي گرانقدر، مباهات و افتخار كرده اند، چنانكه امام حسين(ع) روز عاشورا در ضمن خطبه اي كه خود را به دشمن معرفي مي كرد، فرمود: شما را به خدا سوگند، آيا مي دانيد كه جده من خديجه (س) دختر خويلد است؟. امام سجاد (ع) در مجلس يزيد در دمشق، در فرازي از سخنراني خود، خويشتن را چنين معرفي مي كند:من پسر خديجه بانوي بزرگ اسلام هستم. امام صادق (ع) نيز مي فرمايد: وقتي خديجه (س) وفات كرد، فاطمه (س) به رسول خدا پناه برد، به دور پيامبر مي چرخيد و مي گفت: پدر جان، مادر من كجاست؟ جبرييل نازل شد و عرضه داشت: اي رسول خدا، پروردگارت امر فرمود به فاطمه سلام برسان و بگو مادرش در خانه اي است از ياقوت و زبرجد كه اتاق هايش از طلا و ستونهايش از ياقوت قرمز ساخته شده و با آسيه و مريم همنشين است. 7389/ 614/ 1644
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 552]