واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - مهرزاد دانش معمولا هر جشنواره سینمایی واجد شگفتیهایی است که عموما به فیلمهای شرکتکننده در آنها مربوط میشود، اما در جشنواره امسال کن، شاید بتوان یکی از بزرگترین شگفتیها را نه در فیلمها، که در تصمیم عجیب و غریب مدیریت جشنواره در اخراج لارس فون تریر، کارگردان شهیر دانمارکی دانست که بعد از صحبتهای نیمهجدی و نیمههزل او در همدردی با هیتلر و جریان نازیسم صورت پذیرفت. در جنایتی که هیتلر و سایر جریانهای قدرتطلب در جریان جنگ دوم جهانی مرتکب شدند که هیچ بنی بشر عاقل و سلیم النفسی شک ندارد، ولی در سرزمینی که مهد آزادی برشمرده میشود و بزرگترین انقلاب تاریخ بر علیه استبداد در آن رخ داده و سرود ملیاش با واژههای زیبایی همچون آزادی و رهایی مزین شده است؛ چنین تنگنظری مرتجعانهای چه جایگاهی میتواند داشته باشد؟ اولا که خود این فیلمساز به شوخ بودن بیان خود هنگام ادای آن صحبتها اشاره داشته است، ثانیا هر اندیشمند و هنرمندی قاعدتا باید این اختیار را داشته باشد که راجع به هر ایدئولوژی و جریان تاریخی و شخصیت نامداری اظهارنظرهای موافق و مخالف و حتی مناقشهپذیر داشته باشد و ثالثا اصلا به هر دلیل و هدفی که این صحبتها ادا شده باشد، چگونه در یک محفل فرهنگی فوری ماجرا تعبیر و تبدیل به فرایندی سیاسی میشود؟ نگارنده تمایلی به ایدههای توطئهپندارانه که این روزها از در و دیوار میبارد، ندارد اما اولین نکتهای که از این تصمیم نابخردانه به ذهن متبادر می شود، بیش از آن که به قسم حضرت عباس متولیان جشنواره برگردد، دم خروس صهیونیستبازی و اسرائیلگرایی از پس قضیه پیدا است. باعث تأسف است که متولیان جشنواره امسال کن از نام بردن از جنایتکار آلمانی 65 سال پیش احساسات شان جریحهدار می شود، ولی در رفت و آمد و نشست و برخاست با جانیان معاصر اسرائیلی یاد انسانیت نمیافتند. اما در جریان داوری، ماجرا متفاوت بود. انتخاب هنرپیشه فیلم همین لارس فون تریر به عنوان بهترین بازیگر زن جشنواره تا حدی بر آبروریزی مزبور پوشش داد و خوشبختانه منش مستقل هیئت داوران، این دو زمینه (یعنی حرفهای فیلمساز و ارزشگذاری فیلم) را از یکدیگر منفک دانست. نگارنده البته این فیلم و سایر آثار جشنواره را ندیده و قاعدتا نظر خاص منتقدانهای دربارهشان ندارد، ولی این موضوع که احساس به فیلمسازی مغضوب - به هر دلیل - در داوری اثرش توسط داوران تأثیر نداشته باشد، رهیافتی درست و اساسی است و یادآور همان تفکیک بین ماقال و من قالی است که در معارف آیینی ما هم بدان توصیه شده است. حال این رهیافت را مقایسه کنید با نوع داوری دوستانمان در جشنواره اخیر فیلم فجر در خصوص فیلم «یه حبه قند» که به واسطه صحبتهای انتقادی کارگردانش نسبت به وزنه هیئت داوری ( میرکریمی از هیچ جنایتکاری هم یاد نکرد!)، نه تنها فیلم را نادیده گرفتند که حتی بعضا در صحبتهایی، موضع لجبازانه خود را در قبال این حرفها صراحتا ابراز داشتند. حال بگذریم از یکی از داوران که ضعف این فیلم را وجود قورباغه در باغچه لوکیشن اثر دانسته بود و با اصرار بر این که شهرستان یزد - محل وقوع داستان فیلم - اصلا قورباغه ندارد، این فیلم را شایسته توجه در داوری ندانسته بود. جایگاه داوری در هر جشنوارهای رکن رکین آن محفل است. ممکن است نتایج نهایی هر گروه داوری به هر دلیلی با نظر برخی دیگر از کارشناسان متفاوت باشد، ولی اینکه داوران رسما اعلام کنند در واکنش به فلان حرف یک هنرمند از داوری کارش اجتناب کردهاند، وجهه خوشایندی ندارد. از جانب دیگر اخیرا دوستانمان در هیئت داوری انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی فهرست نامزدهایشان را در بین آثار جشنواره اخیر فجر اعلام کردهاند که به نظرم انتخابهای شایستهای است. در نوبت بعدی این فضا به معیارهای این شایستگی اشاراتی خواهیم داشت. 5858
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 717]