تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831113325




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دل‌نوشته‌هاي «عبدالجبار كاكايي» از اولين مواجهه‌اش با كتاب در نوجواني


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دل‌نوشته‌هاي «عبدالجبار كاكايي» از اولين مواجهه‌اش با كتاب در نوجواني
خبرگزاري فارس: «دوره راهنمايي كه شروع شد تازه افتادم تو خط مطالعه... هر كتاب پله‌اي، پاره آجري، سنگي شد براي بلند شدن و بلندتر ديدن از پس پشت كوه‌هاي بلند شهرمان كه سينه جلو داده بودند و مغرور با كله‌هاي سنگي نگاهمان مي‌كردند...»


به گزارش خبرنگار ادبي خبرگزاري فارس، عبدالجبار كاكايي، شاعر و ترانه‌سرا، در وبلاگ خود از خاطرات دوران نوجواني و اولين آشنايي‌اش با كتاب گفته است:
«دوره راهنمايي كه شروع شد تازه افتادم تو خط مطالعه. چند مجلد كتاب عربي و فارسي در گنجه و طاقچه منزلمان بود حاصل جواني پدرم و سير سلوك شبه طلبگي ايشان در مساجد پاي منابر و عاظ نجف و كربلا. نهج‌الفصاحه و تاريخ وصاف و تفسيري از قرآن كريم و توضيح‌المسايل آيت‌الله خويي و در كنار اين مجلدات فاخر و گالينگور سه جلد كتاب شعر يكي دوبيتي‌هاي باباطاهر عريان و دومي كليات ميرزاده عشقي و سومي دفتر اشعار سيد اشرف‌الدين قزويني يا گيلاني و همين تمام كتابخانه منزل ما بود منزلي در حوالي ميدان خيام.
اضافه كنم به اين مجلدات چند رساله مندرس و صحافي نشده شامل ادعيه و نوحه و مراثي به زبان عربي كه مشق شب‌هاي محرم پدرم بود. روحش شاد.
درس و بحث مدرسه كه اجازه مي‌داد ناخنكي به كتاب‌ها مي‌زدم محض كنجكاوي و بيشتر باباطاهر و عشقي. تصاوير مينياتوري مكتب هرات تجويدي و شيرازه آشفته كتاب و خيالات دوره نوجواني از آن صحنه‌هاي بديع را هنوز به ياد دارم نگاه ملتمس مردها و ابريق شراب و چشمان افسونگر زن‌هاي نقاشي و آهوي خوش بر و رويي كه در هامش تصوير در حال گريز بود و عتاب و خطالب بابا طاهر به ذات باريتعالي كه: «اگر دستم رسد بر چرخ گردون» و اين چرخ گردون من رو به ياد چرخ و فلك پارك كودك شهرمان مي‌انداخت محل تاسيس كتابخانه‌اي بر ويرانه قبر مهدي هارون الرشيد معروف به «سي مي».
پارك مصفايي بود در نزديك مسجد جامع ايلام و ژنراتور آبي برق ايلام كه آهن و تلپش موسيقي عابران خيابان برق بود. غير از اين كتابخانه يك كتابخانه موقت در تقاطع سعدي و برق دو كتاب فروشي به نامهاي علمي و منصوريان در مكان هاي ديگري بودند براي دسترسي به كتاب .
اويل دهه پنجاه شيخ احمد كافي واعظ مشهور به ايلام تبعيد شده بود و جنب و جوش مذهبي و ديني در بين جوانان شهر افتاده بود و اين را هم اضافه كنم كه موسسه اي در شهر درود لرستان با ارسال كتاب هاي ديني رايگان به نشاني جوانان و نوجوانان علاقه مند منبع ديگري شده بود براي نشر كتاب . در همين روزها بود كه گزيده اي از داستان هاي محمود حكيمي را بابت حضور در كلاس قرآن جايزه گرفتم.
برادر بزرگ و دايي كوچكم هم اهل كتاب بودن و طبعأ مشوق و معرف و از اسلام‌شناسي و «فاطمه فاطمه است» دكتر علي شريعتي تا «مادر» ماكسيم گوركي و داستانه‌هاي آنتوان چخوف و كتاب‌هاي صمد بهرنگي راه پيدا كرد به منزل ما. همهمه كتاب و كتابخواني در مدارس هم شروع شده بود به ويژه با پايمردي دو معلم خراساني به نام‌هاي صمداني و حديدي كه مبلغ انديشه‌هاي دكتر علي شريعتي بودند در مدارس ايلام و كم‌كم كتاب مساله روز شد و كتابخواني سنت معمول. كتاب هم يار غار شد و هم رفيق ناباب و البته ناياب.
حتي سرگرمي‌هاي دوره نوجواني ما شده بود كشف لغات و مسابقه اطلاعات عمومي و قفسه هفت هشت كتابي پدرم زير انبوه كتاب‌هاي جديد گم و گور شده بود.
هر كتاب پله‌اي پاره آجري سنگي شد براي بلند شدن و بلندتر ديدن از پس پشت كوه‌هاي بلند شهرمان كه سينه جلو داده بودند و مغرور با كله‌هاي سنگي نگاهمان مي‌كردند.
اتفاقات سال پنجاه و هفت باعث شد تا يك بار دگر سراغ قفسه كتاب هاي قديميان بروم و باز هم ميرزاده و بابا طاهر را بخوانم داستان عاطفه سه تابلوي مريم. مجلس چهارم. شارژ دافر بلغاري و مجادلات سياسي و هجويات و باز هم عشوه هاي مينياتوري بابا طاهر و شكوه او كه «يكي را داده‌اي صد ناز و نعمت» و ...
چندي پيش كه در مراسم ختم «منصوريان» مرد بشاش و گشاده‌رويي كه مدير قديمي‌ترين كتابفروشي ايلام بود و با لطف كتاب و حشر و نشر با كتابخوان‌ها خوشبخت‌تر از بازاريان سرشناس ايلامي به نظر مي‌رسيد رفته بودم دوباره شعر بابا را زمزمه كردم و اينبار در مقايسه شهرمان و آدم‌هاي زحمتكش و محرومش با مركز كه يكي را داده‌اي دانشگاه و نشريات و روزنامه‌هاي گوناگون و بوستان مطالعه و نمايشگاه و دل خوش و يكي با چند قفسه كتاب و شندرغاز اميد و حوصله و آرزو در گوشه جغرافياي وطن .
انتهاي پيام/
 سه شنبه 7 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن