تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813024531




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سخنان ملاصدرا


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : سخنان ملاصدرا raya3rd February 2009, 05:10 PMسلام به همه دوستان بزرگوار در این قسمت از سخنان پند اموز ملاصدرا بگید تا ما هم در کنار شما فیض ببریم ممنونم :) raya3rd February 2009, 11:06 PMملاصدرا می گوید: خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان امابه قدر فهم تو کوچک می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی توگسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا می شود یتیمان را پدر می شود ومادر محتاجان برادری را برادر می شود عقیمان را طفل می شود ناامیدان راامید می شود گمگشتگان را راه می شود در تاریکی ماندگان را نور میشود رزمندگان را شمشیر می شود پیران را عصا می شود محتاجان به عشق را عشقمی شود خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط اعتقاد به شرط پاکیدل به شرط طهارت روح به شرط پرهیز از معامله با ابلیس بشویید قلب هایتانرا از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف و زبان هایتان را ازهر گفتار ناپاک و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزید ازناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها چنین کنید تا ببینید چگونه بر سفرهشما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند در دکان شما کفه های ترازویتان رامیزان می کند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند مگر از زندگی چه می خواهید که در خدا یافت نمیشود؟؟!! raya4th February 2009, 11:37 PMملاصدرا کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند معرفي شخصيت: محمد بن ابراهيم قوامي شيرازي ملقب به صدر المتالهين يا ملاصدرا در ظهر روز نهم جمادي الاولي سال 980 قمري ديده به جهان گشود.پدر او خواجه ابراهيم قوامي مردي پرهيزگار ديندار و دوستدار و حامي دانش و معرفت بود.در زمان حيات ملاصدرا, شيراز داراي حكومت مستقلي بود و حكمراني آن به برادر شاه واگذار گرديد كه ،‌ پدر ملاصدرا بعنوان معاون او و دومين شخصيت مهم آن منطقه به شمار مي رفت, و به نظر مي رسيد تنها موهبتي كه خداوند به او ارزاني نداشته است داشتن فرزند باشد. اما بالاخره خداوند درخواست ها و دعاهاي اين مرد پاك و زاهد را بي جواب نگذاشت و بهترين پسران را به او ارزاني كرد كه او را محمد ملقب به صدرالدين نام نهاد به آن اميد كه عالي ترين شخصيت مذهبي گردد. در دوران جواني, صدرالمتالهين جوان با شيخ بهايي آشنا گرديد كه سنگ بناي شخصيت علمي و اخلاقي ملاصدرا توسط اين دانشمند جهانديده كم نظير بنا نهاده شد. و تكميل اين بناي معنوي را استاد ديگرش دانشمند سترگ و استاد علوم ديني و الهي و معارف حقيقي و اصول يقيني سيدامير محمد باقر بن شمس الدين مشهور به ميرداماد عهده دار گشت.از شاگردان او ميتوان به حاج ملاهادي سبزه زاري و ملامحسن فيض كاشاني اشاره كرد. شرايط اجتماعي: صدرالمتالهين حكيم خانه به دوشي بود كه به جرم آزادگي روح و فكر مجبور شد تا از پايتخت و پايتخت نشينان روي گرداند. وي در مقدمه كتاب اسفار دلايل بيزاري خود را از جاهلان فرزانه نماي زمان خود و عزلت و تصوف خويش را در كهك (روستايي دورافتاده در سي كيلومتري شهر مقدس قم) بيان داشته است.پس از بازگشت به شيراز شهرت صدراي شيرازي عالمگير شده بود و طالبان حكمت از نواحي و اطراف براي درك فيض به حضورش مي شتافتند. او خود در مقدمه اسفار مي گويد: «..... بتدريج آنچه در خود اندوخته بودم همچون آبشاري خروشان فرود آمد و چون دريايي پر موج در منظر جويندگان و پويندگان قرار گرفت. شخصيت فلسفي: در زمان حيات ملاصدرا يعني در اواخر قرن دهم و شروع قرن يازدهم هجري كلام و فلسفه از علوم رايج و محبوب آن زمان به شمار مي رفتند. دليل عمده گسترش اين علم نسبت به ساير علوم آن زمان مانند فقه، ‌ادبيات عرب، ‌رياضي، ‌نجوم و طب و ديگر علوم و همچنين هنرهاي رايج آن زمان مانند خط، معماري و كتيبه را مي توان در شرايط اجتماعي آن دوران كه خود زاييده شرايط سياسي حاكم بر كشور بود جستجو نمود. عدم وابستگي و استقرار ومركزيت حكومت وقت امنيت و آزادي خاصي را حكمفرما ساخته بودكه شكوفا شدن استعداد ها و گسترش هنر و علم را در پي داشت. صدرالدين محمد در علوم متعارف زمان و بويژه در فلسفه اشراق و مكتب مشاء‌ و كلام و عرفان و تفسير قرآن مهارت يافت. او آثار فلسفي متفكراني چون سقراط و فلاسفه هم عصر او، افلاطون، ‌ارسطو و شاگردانش و همچنين دانشمنداني چون ابن سينا و خواجه نصرالدين طوسي را دقيقا بررسي نمود و موارد ضعف آنها را باز شناخت و مسايل مبهم مكاتب را بخوبي دانست. او اگر چه از مكتب اشراق بهره ها برد ولي هرگز تسليم عقايد آنان نشد و گرچه شاگرد مكتب مشا گرديد ليكن هرگز مقيد به اين روش نشد. ملا صدرا پايه گذار حكمت متعاليه مي باشد كه حاوي ژرف ترين پاسخ ها به مسائل فلسفي است. ملاصدرا علاوه بر سالك و رهرو در عرفان بعنوان موفق ترين سالكين در فلسفه مي باشد كه با طي كردن مراحل مختلف گنجينه با ارزشي را براي ساخت قلعه اي از دانش كشف نمود كه با نور جاوداني حقيقت مي درخشد. شخصيت عرفاني: من وقتي ديدم زمانه با من سر دشمني دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز شعله هاي آتش جهالت و گمراهي برافروخته تر و بدحالي و نامردي فراگيرتر مي شود ناچار روي از فرزندان دنيا برتافتم و دامن از معركه بيرون كشيدم و از دنياي خمودي و جمود و ناسپاسي به گوشه اي پناه بردم و در انزواي گمنامي وشكسته حالي پنهان شدم. دل از آرزوها بريدم و همراه شكسته دلان بر اداي واجبات كمر بستم. با گمنامي و شكسته حالي به گوشه اي خزيدم. دل از آرزوها بريدم و با خاطري شكسته به اداي واجبات كمر بستم و كوتاهيهاي گذشته را در برابر خداي بزرگ به تلافي برخاستم. نه درسي گفتم و نه كتابي تاليف نمودم. زيرا اظهار نظر و تصرف در علوم و فنون و القاي درس و رفع اشكالات و شبهات و .... نيازمند تصفيه روح و انديشه و تهذيب خيال از نابساماني و اختلال، پايداري اوضاع و احوال و آسايش خاطر از كدورت و ملال است و با اين همه رنج و ملالي كه گوش مي شنود و چشم مي بيند چگونه چنين فراغتي ممكن است... ناچار از آميزش و همراهي با مردم دل كندم و از انس با آنان مايوس گشتم تا آنجا كه دشمني روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انكار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بي اعتنا شدم. آنگاه روي فطرت به سوي سبب ساز حقيقي نموده، با تمام وجودم دربارگاه قدسش به تضرع و زاري برخاستم و مدتي طولاني بر اين حال گذرانده ام. سرانجام در اثر طول مجاهدت و كثرت رياضت نورالهي در درون جانم تابيدن گرفت و دلم از شعله شهود مشتعل گشت. انوار ملكوتي بر آن افاضه شد و اسرار نهاني جبروت بر وي گشود و در پي آن به اسراري دست يافتم كه در گذشته نمي دانستم و رمزهايي برايم كشف شد كه به آن گونه از طريق برهان نيافته بودم و هر چه از اسرارالهي و حقايق ربوبي و وديعه هاي عرشي و رمز راز صمدي را با كمك عقل و برهان مي دانستم با شهود و عيان روشنتر يافتم. در اينجا بود كه عقلم آرام گرفت و استراحت يافت و نسيم انوار حق صبح و عصر و شب و روز بر آن وزيد و آنچنان به حق نزديك شد كه همواره با او به مناجات نشست. آثار: · الحكمه العرشيه · الحكمه المتعاليه في الاسفار العظيمه الاربعه · المعه المشرقيه في الفنون المنطقيه · المبدا و المعاد · المشاعر · المظاهر الالهيه في الاسفار علوم الكامليه · الشواهد الربوبيه في مناهج السلوكيه · التصور و التصديق · الوريده القلبيه في معارفه الربوبيه · اسرار الايات و الانوار البينات · ديوان اشعار · حدوث العالم · اكسير العارفين في المعارفه طريق الحق و اليقين · اعجاز النعمين · كسرالاصنام الاجاهليه في ذم المتصوفين · مفاتيح الغيب · متشابهات القرآن · رساله سه اصل و ... وفات: حكيم وارسته در طول عمر 71 ساله اش هفت بار با پاي پياده به حج مشرف شد و گل تن را با طواف كعبه دل صفا بخشيد و در آخر نيز سر بر اين راه نهاد و به هنگام آغاز سفر هفتم يا در بازگشت از آن سفر به سال 1050 ه .ق در شهر بصره تن رنجور را وداع نمود و در جوار حق قرار گرفت، و در همانجا به خاك سپرده شد و اگر چه امروز اثري ازقبر او نيست اما عطر دلنشين حكمت متعاليه از مركب نوشته هايش همواره مشام جان را مي نوازد. ruya27th May 2009, 07:23 PM(کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند******.com/post-176.aspx) اي بــرادر! خداوند بي‌نهايت است و لامكان و بي زمان؛ اما به قدر فهم تو كوچك مي‌شود و به قدر نياز تو فرود مي‌آيد، و به قدر آرزوي تو گسترده مي‌شود، و به قدر ايمان تو كارگشا مي‌شود، و به قدر نخ پير زنان دوزنده باريك مي‌شود، و به قدر دل اميدواران گرم مي‌شود... پــدر مي‌شود يتيمان را و مادر. برادر مي‌شود محتاجان برادري را. همسر مي‌شود بي همسر ماندگان را. طفل مي‌شود عقيمان را. اميد مي‌شود نااميدان را. راه مي‌شود گم‌گشتگان را. نور مي‌شود در تاريكي ماندگان را. شمشير مي‌شود رزمندگان را. عصا مي‌شود پيران را. عشق مي‌شود محتاجانِ به عشق را... خداوند همه چيز مي‌شود همه كس را. به شرط اعتقاد؛ به شرط پاكي دل؛ به شرط طهارت روح؛ به شرط پرهيز از معامله با ابليس. بشوييد قلب‌هايتان را از هر احساس ناروا! و مغزهايتان را از هر انديشه خلاف و زبان‌هايتان را از هر گفتار ِناپاك و دست‌هايتان را از هر آلودگي در بازار... و بپرهيزيد از ناجوانمردي‌ها، ناراستي‌ها، نامردمي‌ها! چنين كنيد تا ببينيد كه خداوند، چگونه بر سفره‌ي شما، با كاسه‌يي خوراك و تكه‌اي نان مي‌نشيند و بر بند تاب، با كودكانتان تاب مي‌خورد، و در دكان شما كفه‌هاي ترازويتان را ميزان مي‌كند و در كوچه‌هاي خلوت شب با شما آواز مي‌خواند... مگر از زندگي چه مي‌خواهيد، كه در خدايي خدا يافت نمي‌شود، كه به شيطان پناه مي‌بريد؟ كه در عشق يافت نمي‌شود، كه به نفرت پناه مي‌بريد؟ كه در سلامت يافت نمي‌شود كه به خلاف پناه مي‌بريد؟ قلب‌هايتان را از حقارت كينه تهي كنيد و با عظمت عشق پر كنيد. زيرا كه عشق چون عقاب است. بالا مي‌پرد و دور... بي اعتنا به حقيران ِ در روح. كينه چون لاشخور و كركس است. كوتاه مي‌پرد و سنگين. جز مردار به هيچ چيز نمي‌انديشد. بـراي عاشق، ناب ترين، شور است و زندگي و نشاط. براي لاشخور،خوبترين،جسدي ست متلاشي ... ruya27th May 2009, 07:24 PMهر كس كه مطيع حق تعالى گردد با رتبه و با مقام والا گردد هر كس كه مجاهدت كند در ره دوست پيروز و سرفراز و مصفا گردد هر كس كه كند پيشينه خود ظلم و ستم سركوب و ذليل و خوار و رسوا گردد كن صبر به مشكلات و غمها امروز تا مايه دل شادى فردا گردد در علم و عمل بكوش تا شامل تو الطاف خداى فرد يكتا گردد ahmad.taj24th June 2009, 12:20 AMاشاره: بحث درباره موعود آخرالزمان مسأله اى است كه از دير باز مورد توجه انديشمندان و متفكران دينى بوده است. و هر كس بسته به ذوق و استعداد خود به گوشه يا گوشه هايى از زواياى مختلف آن توجه كرده است. در اين نوشتار به بررسى ديدگاه عالم ربانى و حكيم الهى محمد بن ابراهيم، صدرالدين شيرازى (معروف به صدرالمتألهين و ملاصدرا) مى پردازيم. 1. زمين هيچ گاه از حجت الهى خالى نيست ملاصدرا معتقد است، بر پيامبر واجب است كه براى بعد از خود جانشينانى قرار دهد، و بايد به گونه اى درباره آنها تصريح كند كه جايى براى شك و طعن باقى نماند، زيرا وجود مادى آنها براى هميشه باقى نيست، بناچار بايد آشكارا به وجود امامى تصريح كند كه امت بدان اقتدا نمايد1. همچنين بايد دانست كه زمين هيچ گاه از حجت الهى خالى نيست، و با رفتن هر كدام، نوبت ديگرى مى رسد. ايشان براى اين مدعا به اين آيه استشهاد مى كنند: و لقد أرسلنا نوحاً و إبراهيم و جعلنا فى ذريتهما النبوة و الكتاب فمنهم مهتد و كثير منهم فاسقون ثمّ قفّينا على آثارهم برسلنا، و قفّينا بعيسى بن مريم و آتيناه الإنجيل...2 ما نوح و ابراهيم را فرستاديم، و در فرزندان آنها نبوت و كتاب را قرار داديم، پس از آن بعضى از آنها هدايت يافتند و بسياى از آنها فاسق شدند. سپس به دنبال آنها رسولان ديگر خود را فرستاديم، پس از آن عيسى بن مريم را مبعوث كرديم و به او انجيل عطا كرديم. بيان ملاصدرا در ذيل اين آيه چنين است: اين آيه دليل بر اين است كه زمان از كسى كه قيام كند و حجت خدا بر خلقش باشد، خالى نيست، اين سنت الهى از زمان نوح و آدم و آل ابراهيم تا زمان پيامبر ما جارى بوده و سنت الهى تبديل نمى شود. با تمام شدن نبوت آن ولايتى كه باطن نبوت است، تا روز قيامت باقى است. پس بناچار بعد از سپرى شدن زمان رسالت، لازم است ولى و سرپرستى باشد كه با كشف شهودى و بدون يادگيرى از خلق، خدا را عبادت كند، و نزد او منبع تمام دانشهاى دانشمندان و مجتهدان موجود است، و در امر دين و دنياى مردم رياست دارد، و از جانب خدا، مردم را به فطرتشان دعوت مى كند، چه مردم اطاعت كنند چه نكنند، و يإ؛؛ لاپ پ دعوت او را اجابت كنند يا او را انكار نمايند، و فرقى نمى كند آن ولى ظاهر باشد و ديگران او را ببينند، ويا همچون بسيارى از ائمه طاهرين از ديده ها پوشيده و پنهان باشد.3 شاهد اين مطلب فرمايش على، عليه السلام، به كميل است كه پس از بيان فضيلت علم و ارزش علما مى فرمايد: أللّهم بلى! لا تخلواالأرض من قائم للّه بحجّة، ظاهراً و مشهوراً، أو مستتراً مغموراً لئلّا تبطل حجج اللّه و بيناته، كم ذا و أين أولئك؟ أولئك واللّه الأقلون عدداً، الأعظمون خطراً، بهم يحفظاللّه حجته و بيناته حتى يودعوها نظرائهم، و يزرعوها فى قلوب أشباههم. هجم بهم العلم على حقيقةالبصيرة و باشروا روح اليقين، و استلانوا ما استوعره المترفون، و أنسوا بما استوحش منه الجاهلون، صحبواالدنيا بأبدانف أرواحها معلّقة بالمحل الأعلى؛ أولئك خلفاءاللّه فى أرضه، والدعاة إلى دينه. آه! آه! شوقاً إلى رؤيتهم. بار خدايا! آرى، زمين از قيام كننده براى خدا به وسيله حجت و دليل، خالى نمى ماند، يا آشكار و مشهور است، يا پنهان و مجهول، تا اينكه حجتها و دليلهاى خدا از بين نرود. اينها چند نفرند؟ و كجا هستند؟ سوگند به خدا كه اينها از نظر شمارش اندك هستند و از نظر منزلت و بزرگى، بسيار بزرگوار و بلند مرتبه اند. به وسيله اينها حجت و دليلهاى روشن خدا حفظ مى شود تا آن را به همانند آنها بسپارند، و آن را در قلبهاى همانند آنها كشت نمايند. علم و دانش با بصيرت حقيقى به اينها روى آورده، و روح يقين را به كار بسته اند. آنچه را كه اشخاص خوش گذران سخت مى گيرند، اينها آسان مى گيرند. و به آنچه كه افراد نادان از آن وحشت دارند، انس گرفته اند به وسيله بدنهايى كه ارواح آن به جاى بسيار بلندى آويخته، در دنيا زندگى مى كنند. اينها جانشينان خدا در زمينش هستند كه به سوى دين او دعوت مى كنند. آه! آه! چه بسيار مشتاق ديدار آنها هستيم.4 صدرالمتألهين پس از بيان على، عليه السلام، نتايجى به شرح زير مى گيرند: اول: عالفم حقيقى ولايت و رياست در دين دارد. دوم: سلسله عرفان به خدا و ولايت مطلقه هيچگاه قطع نمى شود. سوم: آبادى جهان و انسانها و ساير حيوانات و همه موجودات به خاطر وجود آن عالم ربانى است. چهارم: آن حجت الهى واجب نيست ظاهر باشد و چه بسا پنهان باشد. پنجم: اولياى خاص الهى، با الهام از خداوند، علوم و معارف را كسب مى كنند. ششم: با اين اوصاف شرافت حكمت الهى و منزلت صاحبان روشن مى شود كه چگونه على، عليه السلام، مشتاق لقاى آنهاست.5 2. شرايط امامت و تعيين مصداق امامف منصوب از جانب خدا بايد از گناهان پاك باشد، و بايد داراى اوصاف كماليه اى همچون علم، قدرت، شجاعت، كرم، زهد، مروت، و فصاحت در حد اعجاز باشد كه اجتماع همه آنها در يك نفر كمياب باشد و با آن شايسته خلافت در زمين و سپس آسمان شود. همچنين امام بايد از نقصها و عيبهاى نفسانى كه با خلافت جمع نمى شود، همچون كفر، جهل، سفاهت، تندخويى، كبر و نفاق و از امراض بدنى پاك باشد. صدرالمتألهين پس از بيان اين اوصاف مى گويد: پس از رسول خدا، صلّى اللّه عليه وآله، هيچ كس جز على بن أبى طالب - برادر و پسر عموى پيامبر - داراى چنين فضايل و كمالاتى نبود. و براى اثبات اين مدعا، سه دليل ذكر مى كند: دليل اول، كلام خدا كه مى فرمايد: لا ينال عهدى الظالمين.6 عهد من به ظالمان نمى رسد. دليل دوم، آيه شريفه: إنّما وليكم اللّه و رسوله و الّذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون.7 تنها ولى شما خدا و رسول او، و كسانى هستند كه نماز را بر پا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند. دليل سوم، تصريح به ولايت على، عليه السلام، در حجةالوداع، و احاديث ديگرى كه از پيامبر رسيده است.8 سپس مى گويد: بعد از على، عليه السلام، اولاد معصومش كه اين صفات در آنها جمع است، شايستگى ولايت دارند تا برسد به صاحب اين زمان، حضرت مهدى، عجّل اللّه تعالى فرجه، كه به قسط و عدل قيام مى كند، زيرا بوسيله او زمين از عدل و قسط پر مى شود، پس از آنكه از ظلم و جور پر شده است. پس وجود آن حضرت ثمره عالم و كمال آن است و با از بين رفتن او همه چيز زايل مى شود. زيرا ثابت شده كه وجود انسان كامل علت غايى اين عالم است. و اين مباحث از راه تتبع در آثار و اخبار به دست مى آيد، نه از طريق مباحث كلامى و استدلال.9 همچنين در شرح اصول كافى، پس از ذكر رواياتى كه دلالت دارد كه ائمه دوازده نفرند، در جمع بندى مى گويد: تمام اين روايات سندشان از طريق اهل سنت ذكر شده و در كتب صحاح آنها، همه آنها ثابت است. و در ذيل روايت ديگرى درباره حضرت مهدى، از شارح »مشكوة« نقل مى كند كه: اين احاديث و امثال آن، دليل روشنى است بر اين كه خلافت مختص به قريش است و براى غير آنها جايز نيست، و پيامبر اكرم، صلّى اللّه عليه وآله، نيز فرموده اين حكم تا آخر روزگار است، و كسى كه در عقلش آفتى نباشد، و جلو چشمان بصيرتش حجابى نباشد، مى داند كه اين روايات متواتر و صحيح دلالت دارد كه جانشينان پيامبر دوازده نفرند كه همه از قريش هستند، و دين الهى و اسلام را تا قيامت بپا مى دارند، و جز ائمه شيعه اماميه كسى چنين صفاتى ندارد.10 3. فضيلت اهل بيت، عليهم السلام اعتقاد ملاصدرا اين است كه انسانها از لحاظ درجه روحى و در شدت و ضعف با هم متفاوتند.11 بالاترين مرتبه كمال روحى روح انبياست، و در ميان پيامبران نيز شريف ترين روح، روح خاتم آنهاست، سپس روح اولياى الهى و اهل پيامبر كه سلسله آنها تا زمان حضرت مهدى ادامه دارد12. اولياى الهى و علماى بعد از پيامبر تا قيام مهدى، و حتى كسانى كه قبل از پيامبر بوده اند از راه باطنى، از روح پيامبر، صلّى اللّه عليه وآله، بهره مى جويند.13 همچنين در دست اين بزرگواران كتاب جفر و جامعه به وديعه گذاشته شده و تا ظهور حضرت مهدى، عجّل اللّه تعالى فرجه، از هر امامى به امام ديگر مى رسد، و هر چه حلال و حرام خداست و هر چه انسان بدان محتاج است، در آن وجود دارد.14 4. ايمان به حضرت مهدى، عليه السلام، ايمان به غيبت است بر اساس بسيارى از روايات آخرين سلسله امامت به حضرت مهدى، عجّل اللّه تعالى فرجه، مى رسد بر همين اساس ايشان تصريح مى كند كه علماى اماميه اتفاق نظر دارند كه امام زمان ما، همان مهدى است كه ظهورش در آخرالزمان وعده داده شده است. و بنا بر15 بعضى روايات كه از اصحاب ما رسيده است، مراد به »الذين يؤمنون بالغيب« زمان غيبت و زمان قيام16 آن حضرت است كه قرآن و روايات از آن خبر داده است.17 5. ويژگى هاى حضرت مهدى، عليه السلام، در هنگام ظهور از مطالبى كه بيان شد، روشن مى شود كه كارهايى كه در زمان ظهور حضرت مهدى، عليه السلام، تحقق مى يابد كاملاً با خواسته هاى پيامبر اسلام منطبق است، زيرا بين اين دو، به وسيله امرى باطنى ارتباط وجود دارد، و به همين جهت اهداف وحى و نبوت، در زمان ظهور آن حضرت تحقق مى يابد، و شعاع خورشيد حقيقت همه جا را فرا مى گيرد. در آن روز نور دين و توحيد الهى ظهور پيدا مى كند و ظلمتهاى شرك ابليسى غروب مى كند، باطل بكلى رخت بر مى بندد، زيرا بعد از آنكه زمين از ظلم و جور پر شده است، خداوند به وسيله او زمين را از قسط و عدل پر مى كند.18 از ويژگيهاى زمان ظهور اين است كه اختلاف بين اهل ظاهر برطرف مى شود، و اجتهاد و كلام از بين مى رود و احكام مختلف در يك مسأله تبديل به يك حكم مى شود، و آن هم همان حكمى است كه در علم خداى سبحان است، و همچون زمان رسول خدا مذهبها به يك مذهب تبديل مى شود، چون اين مطابق علم الهى است. بنابراين، اگر اجماع فقها در يك فتوا مخالف كشف صحيح باشد، حجّت نيست، هر چند كه مطابق صراحت روايات باشد. بر اساس اين مبنا، اگر كسى از راه كشف صحيح به حكمى از احكام الهى پى برد؛ و در انجام اعمال، با اجماع فتاوى اهل ظاهر مخالفت كند، در اين مخالفت ملامتى نيست و از شريعت خارج نشده است، چون از راه باطن كلام پيامبر و باطن كتاب و سنت را به دست آورده است.19 6. صدرالمتألهين و مسأله رجعت در رواياتى از اهل بيت، عليهم السلام، آمده است كه خداوند گروهى از مردگان را به همان صورتى كه بوده اند، به اين دنيا برمى گرداند.اين واقعه نسبت به كسانى است كه در مراتب بالايى از ايمان و يا در نهايت فساد باشند، و در زمان قيام حضرت مهدى، عجّل اللّه تعالى فرجه، اتفاق مى افتد. اين همان معناى »رجعت« است، و از دير باز مورد اختلاف علماى دين بوده است. نظر صدرالمتأالهين اين است كه با توجه به روايات زياد و صحيحى كه از امامان و بزرگان از اهل بيت رسيده است، مذهب رجعت حق است و هنگام ظهور قائم آل محمد تحقق مى يابد. در اين باره مانع عقلى هم وجود ندارد، چون شبيه به آن در زنده شدن مردگان با اذن خداوند و به دست پيامبرانى همچون حضرت عيسى و شمعون اتفاق افتاده است.20 7. اهل سنت و مسأله امامت و م� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 879]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن