واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: irandokht22nd January 2009, 02:46 PMگلايه هاي والدين از بي نظمي هاي نوجوانان نوجواني از جمله دوره هاي پرالتهاب زندگي فرد است، كه حساسيت هاي زيادي را در خانواده و جامعه ايجاد مي كند. كودكي كه تا ديروز همه امورش تحت كنترل والدين بوده و براي جزيي ترين مسأله نياز به حمايت و همكاري والدين داشته اينك پذيرفتن سخنان پدر و مادر برايش سخت است و در بسياري مواقع به شدت تحت تأثير همسالان خود مي باشد. از سوي ديگر پدر و مادري كه تا كنون عادت داشته اند در مورد نحوه زندگي كودكشان تصميم بگيرند، اينك با مخالفت كودكان مواجه شده و پذيرفتن اين ناهماهنگي برايشان بسيار دشوار است و چه بسا منجر به كلنجار و تنش و حتي بگو و مگو ميان والدين و فرزندان مي شود. دوره نوجواني، دوره گذار از كودكي به بزرگسالي است و بي توجهي به فراز و نشيب آن چه بسا منجر به مشكلاتي غيرقابل جبران براي افراد بشود. كودك مطيع ديروز، امروز مي خواهد كه ابراز وجود بكند و خود را در ميان جمع بزرگسالان بيابد. شايد پذيرفتن اين موضوع در مراحل اوليه براي بزرگسالان نيز چندان خوشايند نباشد و انتظار روزهاي گذشته را از كودك خود داشته باشند. از سوي ديگر تغييرات ظاهري و رسيدن به سن بلوغ منجر به توجه بيشتر نوجوان به وضعيت ظاهري خود مي شود. تغييرات ظاهري بدن، روييدن موهاي زايد و جوش هاي متعدد پوستي؛ تعجبي ندارد كه او وقت زيادي را جلوي آينه صرف كند! اگر يك فرد جوان با اين تغييراتي كه در خود مي بيند خوشحال نشود، كه عده بسيار كمي از اين وضعيت راضي هستند، اعتماد به نفس او ضربه خواهد خورد. والدين بايد تلاش كنند از مسخره كردن ظاهر نوجوانانشان خودداري كنند، حتي اگر منظوري جز شوخي با او نداشته باشند. زيرا همين طعنه ها و حرف ها باعث مي شود كه او آنها را به دل بگيرد و عميقاً سرخورده شود. همچنين اشتباه است كه به آنچه نوجوانتان اهميت مي دهد، هر چند آن چيز براي شما احمقانه باشد، بي اهميتي نشان دهيد. ممكن است او معتقد باشد كه بايد بيني اش را جراحي پلاستيك كند، در حالي كه از نظر ديگران بيني او هيچ ايرادي ندارد. شما مي توانيد همين نكته را به او متذكر شويد و سعي كنيد توضيح دهيد كه جزيياتي كه ما در مورد خودمان به آنها توجه مي كنيم، به ندرت مورد توجه سايرين قرار مي گيرد. براي نوجوانان توضيح دهيد كه هر نوجواني نگران ظاهر خودش است و عده كمي وجود دارند كه كاملاً از خودشان راضي باشند. با او از خاطره هاي دوران نوجواني خودتان و نگراني هاي مشابهي كه داشتيد صحبت كنيد (مثل جوش صورت) و بگوييد كه اكنون از آن مشكلات هيچ اثري باقي نمانده و نگراني شما كاملاً بي مورد بوده است. روانشناسان معتقدند از نوجوانان تمجيد كنيد، اما در عين حال كنترل اين تعريف ها را هم در دست داشته باشيد. به رغم اين كه تحمل برخي رفتارها از سوي نوجوانان مشكل است، اما سعي كنيد كه كمتر از فرزندان خود انتقاد كنيد. يكي از مشكلات پدر و مادر در اين دوره سني نوجوانان بهم ريختگي و بي نظمي آنها است. والدين از اينكه مي بينند لوازم فرزندان در وسط اتاق و پذيرايي افتاده و يا ليوان و فنجان چاي چند روز در گوشه اتاق ته نشين شده، ظرف غذا چندين روز در كيف مدرسه مانده و كپك زده به شدت عصباني مي شوند. بهتر است ابتدا به ياد دوران نوجواني خودتان بيفتيد. به احتمال زياد به ياد خواهيد آورد كه در آن دوران، نظم و ترتيب اهميت زيادي در زندگي شما نداشته است. حقيقت اين است كه نوجوانان نمي خواهند با شلختگي هاي خود شما را آزار دهند. گرچه ممكن است باور اين حقيقت سخت باشد. در واقع علت اصلي اين آشفتگي و شلختگي اين است كه ذهن و فكر آنها جاي ديگري است. يك نوجوان اسرار زيادي دارد و به همان مقدار هم از نگراني و اضطراب زيادي برخوردار است و پس مانده انرژي احساسش آن قدر نيست كه بتواند در مورد رفتار روزانه اش به قدر كافي دقت كند كه مثلاً جوراب كثيفش را در ماشين لباسشويي بگذارد و يا وقتي جوراب تميز پيدا نكرد، پدر و مادرش را مقصر نداند و به آنها پرخاش نكند. اسفنديار معتمدي، مؤلف كتاب هاي درسي و كارشناس آموزش علوم در گفت وگو با همشهري با اشاره به دوره حساس نوجواني مي گويد: دوره نوجواني دوره اي از زندگي است كه بين سنين ۱۲ تا ۱۸ سال را شامل مي شود و تغييرات بدني و رواني و عاطفي كه در نوجوانان بوجود مي آيد، آنقدر زياد است كه در برخي مواقع غيرقابل تصور است. در اين دوره حساس از دوره حيات انسان، فعال شدن برخي غدد در انسان تغييراتي بوجود مي آورد، كه منجر به بروز رفتار و حالت هايي در فرد مي شود كه كاملاً غيرقابل پيش بيني است. كودك بي مسئوليت ديروز اينك بايد در زمره بزرگسالان قرار بگيرد. معتمدي، معتقد است: اگر نيازهاي نوجوان به طور طبيعي مورد توجه قرار بگيرد، از بروز آشفتگي جلوگيري مي شود. والدين بايد بدانند كه نبايد به يك نوجوان با چشم كودك نگاه كنند و متوجه تغييرات روحي و جسمي او باشند. آنچه در اين ميان از اهميت ويژه اي برخوردار است داشتن آگاهي و اطلاعات والدين از دوره بلوغ است. آنها بايد بدانند كه با يك موجود دائم در حال تغيير روبه رو هستند و وجود يك قانون ثابت در مورد او جواب نمي دهد. اين كودك ديروزي، امروز مي خواهد متكي به خود باشد. پاسخ هاي كودكي در اين دوره برايش قانع كننده نيست. اگر بتوانيم كمك كنيم مي توانيم از بروز طغيان هاي اين دوره جلوگيري كنيم. كارشناس آموزشي نوجوانان در مورد مهمترين راهكارها براي مواجهه با اين گروه مي گويد: شناخت دوره نوجواني از اهميت ويژه اي برخوردار است، شناخت تغييرات رواني، عاطفي و توجه به نيازها، در نظر گرفتن اين نكته كه نوجوانان بسيار مايلند مورد توجه اطرافيان و جامعه قرار بگيرند. دانستن اين كه خواسته هايشان دائماً در حال تغيير است و نمي توان براي همه آنها نسخه اي واحد پيچيد. بايد بدانيم كه افراد را مي بايست تك تك بررسي كرد و به خصوصيات و ويژگي هاي هر كدام به صورت جداگانه پرداخت. معتمدي همچنين بر اين باور است كه در طول مسير نوجواني تا دوره جواني و بزرگي همراهي والدين از اهميت ويژه اي برخوردار است و نظارت و روش هاي تربيتي غيرمستقيم مي تواند بسيار مؤثر واقع شود. والدين و مربيان آموزشي بايد تلاش كنند كه نوجوانان را در محيطي كه قرار گرفته اند بشناسند و با توجه به آن شرايط راهكارهاي تربيتي ارائه دهند. آنچه كه در اين ميان از اهميت ويژه اي برخوردار است در نظر گرفتن برنامه هاي مشخص و مطابق با سليقه و خواسته نوجوانان است، به گونه اي كه به نكات تربيتي، ورزشي و رواني وي توجه شود. بي برنامگي هميشه منجر به بي نظمي و گاهي كجروي مي شود. جمله معروفي در اين باره وجود دارد كه مي گويد: «اگر فرزندتان را به كاري مشغول نكنيد، آنها شما را گرفتار مي كنند.» اريكسون نيز مي گويد: «هويت ممكن است از دو راه منحرف بشود. ممكن است پيش از آنكه رشد كند تثبيت شود، يعني پيش از موعد شكل بگيرد و يا اين كه بدون هيچ محدوديتي گسترش پيدا كند.» برخي ديگر از كارشناسان امور تربيتي نيز در ارتباط با بي نظمي و آشفتگي نوجوانان بر اين باورند: كه معمولاً پدر و مادرها از راه هاي مختلفي با اين مشكل نوجوانان كنار مي آيند، براي برخي از آنها مرتب كردن وسائل مربوط به نوجوانشان مسأله اي نيست و آن را دنباله همان مراقبت زمان كودكي مي دانند كه تا كنون با رضايت خاطر انجام داده اند. پدر و مادرهاي ديگر سعي مي كنند فرزندان جوانشان را به اطاعت دستورات و پذيرش مسئوليت بيشتر وادار كنند. صرف نظر از اينكه كداميك از اين دو ديدگاه و دو راهكار درست و كداميك غلط است، شكي نيست كه والدين نوع اول، مشاجره و درگيري كمتري با فرزندشان دارند، اگر شما تصميم داشته باشيد كه نظم و ترتيب را به نوجوانتان بياموزيد بايد بدانيد كه بهترين راه آن است كه به آنها اجازه دهيد نتايج طبيعي اين نظم و ترتيب را تجربه كنند. در نتيجه آنها به سرعت درك خواهند كرد كه در آشفتگي و به هم ريختگي نمي توانند وسائلشان را پيدا كنند. گاهي اوقات هم متأسفانه ممكن است در مقابل مرتب كردن اتاقشان نسبت به والدين تندي نشان دهند. مشكل ديگر وقتي بروز مي كند كه پدر و مادر به عنوان حد و مرز، تميزي اتاق فرزند نوجوانشان را به او تحميل كنند. عاقلانه ترين راه اين است كه بپذيرند، آنجا محلي خصوصي براي اوست و وي حق دارد هر طور كه مايل است آنجا را اداره كند. تا زماني كه در اتاق بسته است نبايد نگراني داشته باشيد. اگر بقيه خانه مرتب و تميز باشد نوجوان هم تصميم مي گيرد كه حداقل هر از گاهي اتاقش را تميز كند. در عين حال شما هنوز هم مي توانيد از او بخواهيد كه قسمت هاي ديگر خانه را كه همه اعضاي خانواده در آن سهم مساوي دارند، آشفته و به هم ريخته نكند. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 867]