واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نيوزويك خواستار مذاكره واشنگتن با تهران و سوريه شد
خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): نيويورك - هفته نامه آمريكايي "نيوزويك"، در مقاله اي با عنوان "صلح جوي واقعي كيست ؟"، خواستار گفت و گوي مستقيم واشنگتن با تهران و دمشق شده است.
"فريد زكريا" نويسنده مقاله روز سه شنبه نيوزويك، نوشته است: بوش هنگام سخنراني در مجلس اسرائيل و آن هم شصتمين سال تاسيس آن، زمان و مكان عجيبي براي صحبت با "تروريست ها و افراطيون" خاورميانه انتخاب كرد.
به نوشته اين هفته نامه، هنگامي كه بوش در اسرائيل سخنراني مي كرد، راهبرد او عليه چنين دشمناني در لبنان درحال سقوط بود.
"دولت لبنان كه بشدت توسط واشنگتن حمايت مي شد، تصميم گرفت تا با اخراج رئيس امنيتي فرودگاه بيروت و تعليق طرح شبكه تلفني گروه شيعه حزب الله، با اين گروه به مقابله بپردازد.
حزب الله تحت حمايت ايران نيز با ضربه اي متقابل، قسمتهاي بزرگي از بيروت را تصرف و كشور را فلج ساخت و كابينه لبنان در نهايت با شرمساري جبهه خود را عوض و اعلام كرد: ايران يك آمريكا صفر".
نيوزويك افزوده است: راهبرد دولت بوش عليه حزب الله، آميزه اي از جداسازي حمله و فشار نظامي بوده است، اين دولت با مذاكره با اين گروه و يا طرفداران آن در تهران و دمشق مخالفت مي كند.
به نوشته نيوزويك، دو سال پيش، واشنگتن بدون چون و چرا از تصميم "ايهود اولمرت" نخست وزير اسرائيل براي حمله به جنوب لبنان كه پايگاه حزب الله است، حمايت كرد.
اين هفته نامه نوشته است: آمريكا به دولت و ارتش لبنان كمك كرده و در واكنش به بحران فعلي، وعده داده تا تحويل سلاح را تسريع كند. با اين حال امروز حزب الله در لبنان قوي تر شده، ايران نفوذ بيشتري در منطقه بدست آورده و آمريكا و همپيمان آن در حاشيه قرار گرفته اند.
نيوزويك ادامه داد: چرا چنين است؟ حزب الله شباهتي به القاعده كه يك سازمان بي ريشه است و به تروريسم مي پردازد، ندارد.
به نوشته اين هفته نامه آمريكايي، حزب الله يك گروه خانگي است كه ريشه هاي عميقي در جامعه شيعه لبنان دارد كه در مخالفت با تهاجم سال 1982 اسرائيل به لبنان بوجود آمده است.
اين هفته نامه افزوده است: اكنون، اين سازمان صداي جامعه شيعه لبنان را كه در ساختار قدرت كشور عليه آن تبعيض قائل شده اند، به گوش همگان مي رساند.
نيوزويك نوشته است: شيعيان چيزي حدود 40 درصد از جمعيت لبنان را تشكيل مي دهند، با اين حال تنها 18 درصد از كرسي هاي مجلس به آنان تعلق دارد.
به نوشته اين هفته نامه آمريكايي، حزب الله همچنين يك شبكه فعال خدمات اجتماعي را اداره مي كند كه خدمات درماني، وام هاي كوچك و حمايت از خانواده در اختيار مردم قرار مي دهد.
اين هفته نامه افزوده است: اساس قدرت حزب الله تنها موشك هاي آن نيست، بلكه حمايتي است كه از طرف يك ميليون شيعه لبنان دريافت مي كند و به همين دليل است كه مواجهه نظامي با اين گروه، موثر واقع نخواهد شد.
""آگوستوس ريچارد نورتون" نويسنده بهترين مطالعات اخير در مورد حزب الله، معتقد است كه جنگ سال 2006، قدرت اين گروه را تقويت كرد.
وي گفت: "من در اواخر سال 2007 در لبنان بودم، خانواده هاي شيعه كه 20 سال از كسي جانبداري نمي كردند، اكنون اين ادعاي حزب الله را كه شيعه به حمايت آنها نيازمند است، پذيرفته اند."
واكنش دولت بوش نسبت به فشار عقب نشيني فعلي، يك واكنش نظامي بود كه به ارتش لبنان وعده سلاح بيشتر مي داد، اما دليل اينكه حزب الله توانست كنترل منطقه وسيعي از بيروت را بدست گيرد، اين بود كه ارتش كنار نشست و دخالتي نكرد.
ارتش كه آينه اي از تنوع در جامعه است، از اينكه در نبردي شركت كند كه از نظر سياسي و نظامي در آن بازنده خواهد بود، خودداري كرد.
اين تنها حزب الله نيست، دولت بوش در مورد بسياري از اينگونه گروه ها مانند حماس نيز رويكردي خشن و كاملا نظامي پيشه كرده است.
اين گروهها در جوامع خود از يك پايگاه سياسي عميق و بردبار برخوردارند.
شرور خواندن و وعده دادن به انهدام آنان، تغييري ايجاد نخواهد كرد و در واقع، اين كار تنها بر جذبه مقاومت و مبارزه آنها خواهد افزود.
آنچه لازم است، يك راهبرد سياسي براي مبارزه، مسابقه و تضعيف جذبه اين گروه ها و يا به حاشيه راندن عوامل خشونت است و چنين سياستي مستلزم تلاش گسترده تر براي برقراري تماس با رهبران آنهاست.
ما سعي داريم تا كت بسته با لبنان برخورد كنيم. براي پي بردن به اين مساله كه آيا اهداف سوريه و ايران يكي است، با آنان ارتباط برقرار نخواهيم كرد. ما نفوذ سياسي اندكي داريم و براي بدست آوردن چنين نفوذي تلاش نمي كنيم.
"نورتون " مي گويد: "اين يك مشكل گسترده تري در منطقه است، هنگامي كه به گروه مطالعاتي عراق مشاوره مي دادم، متوجه شدم، با وجود اينكه اعضا بر سر بسياري از مسائل با يكديگر مخالف هستند، مساله اي كه تمامي آنها با آن موافق هستند، لزوم برقراري تماس با ايران است ."
"رابرت گيتس" وزير دفاع بوش كه يكي از اعضاي اين گروه است، اخيرا نيز دقيقا همين نظر را اظهار داشت.
احتمالا "گيتس" به اين نكته توجه داشت كه به دليل تصميم آمريكا مبني بر جذب شبه نظاميان سني كه سالها آنان را دشمن قسم خورده مي دانست، خشونت در عراق كاهش يافته است.
در واقع، موفقيت جديد اين دولت زماني حاصل شد كه موافقت كرد تا با دشمنانش به مذاكره بنشيند. بوش اجازه مذاكره با ليبي و كره شمالي كه هر دو، كشورهاي تروريستي محسوب مي شدند و حتي يكي از آنان در محور شرارت جاي داده شده بود را صادر كرد.
ما با مقامات ايران در چندين مرحله بر سر مسائل مربوط به افغانستان و عراق مذاكره كرده ايم .
"جيمز دابينر" نماينده دولت در مذاكرات سال 2002 بر سر تشكيل يك دولت در افغانستان، ايرانيان را "رك، قابل اعتماد و مفيد كه براي موفقيت ما حياتي بودند"، توصيف كرد.
ممكن است كه سخنان بوش در شصتمين سالگرد تاسيس اسرائيل سياسي بودند، اما از آن بدتر اين بود كه غيرقابل اعتماد بودند"".
اروپام 2252 / 360
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]