واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: صفحه آخر - به استقبال سخنان شانپن
صفحه آخر - به استقبال سخنان شانپن
رضا درستكار: امسال بعد از حضور در چهار دوره متوالي در جشنواره كن (دوره 57 تا 60) به دليل شرايطي نتوانستم در جشنواره حضور پيدا كنم و تنها از طريق رسانهها اخبار را پيگيري كردم. فيلمهاي اين دوره جشنواره را نديدم و متاسفم چون از طريق حضور در جشنواره كن به خوبي از اوضاع جهان و هنر سينما باخبر ميشود. اما مراسم كامل اهداي جوايز شصتو يكمين جايزه كن را از طريق رسانه دنبال كردم و فضاي خاطرهانگيز در سالن بزرگ لومير كه مراسم اختتاميه هر سال در آنجا برگزار ميشود تداعيكننده خاطرات سالهاي گذشته بود. از شگفتيهاي اين دوره جشنواره حضور آقاي شانپن در مقام رياست هيات داوران و ناتالي پورتمن در اين هيات بود. يكي از صحنههاي جالب و فوقالعاده مراسم اختتاميه اهداي جايزه فيلم برنده نخل طلا بود كه تمام گروه فيلم روي سن آمدند و جايزه خودشان را از دست رابرت دونيرو دريافت كردند، من در چهار دورهاي كه در اين جشنواره حضور داشتم اين جور استنباط كردم كه كن فضايي مناسب براي بهوجود آمدن اعتلاي فرهنگ و توجه به مسائل فرهنگي جهان است. وقتي صحبتهاي آقاي شانپن را دنبال كردم اين قضيه مسجل شد. در بخشي از صحبتهايشان به اين اشاره كردند كه بايد به گونهاي برنامهريزي كنيم كه انتخابهايمان در هيات داوري متفاوت با اتفاقات و انتخابهاي رايج هاليوودي باشد. اگر ما هم بخواهيم در حوزه سينماي كشورمان براي جهان پيشنهادهاي فرهنگي و هنري داشته باشيم بايد از صحبتهاي شانپن استقبال كنيم. شانپن در واقع همان چيزي را بيان ميكند و به زبان ميآورد كه در نهايت پيشنهاد سينماي هنري است. يعني سينما در تمام دنيا بايد يك پيشنهاد خوب داشته باشد براي اينكه مهم و موثر باشد. پيشنهاد سينماي آمريكا (هاليوود) در واقع به وجود آوردن چرخه نمايش وسيع و گسترده و هندل كردن مناسبات سينما و رونق بخشيدن به صنعت سينماست و اين پيشنهاد جواب داده است. تمام دنيا به اين سينما توجه ميكنند و تحتتاثير آن هستند. اگر بخواهيم مثال بزنيم، پيشنهاد سينماي هند با پند و اندرز و رقص و آواز و سينماي معمول خود، سينمايش را هندل ميكند. پيشنهاد ديگري كه در اقليم سينما وجود دارد، پيشنهاد سينماي مستقل و هنري است كه بيشتر سردمداران آن اروپاييان هستند و بيشتر در كشورهاي فرانسه، ايتاليا و آلمان به چشم ميخورد كه اينها هم راجع به زبان سينما صحبت ميكنند و گستره زبان را به عنوان پيشنهاد خودشان قلمداد ميكنند. نظرشان اين است كه چون موضوعات در سينما تكرار ميشود ما بايد بتوانيم، اجراها و فرمهاي متفاوت براي بيان اينها پيدا كنيم كه اين پيشنهاد هم با استقبال تئوريپردازان دنيا مواجه شده است و سينما را همچنان سرزنده، شاداب و پرهيجان نگه ميدارد. اما سينماي ايران با اين همه مدعيان رنگ به رنگي كه در حوزه سياست و فيلمسازي دارد چه پيشنهادي از طريق سينما براي جهان دارد. اگر خوب دقت كنيم ميتوانيم بگوييم تقريبا هيچ پيشنهادي براي ارائه دادن نداريم. يك دوره كوتاهي سينماي ما از طريق محتوا و مضامين انسانگرايي شديد در فيلمهايمان توانستيم پيشنهادي براي جهانيان داشته باشيم و مدتي فستيوالهاي جهاني به ما و سينمايمان توجه كردند. اما در حال حاضر سينماي ايران هيچ حرف و پيشنهاد مطرحي ندارد و به اين دليل مدتي است از سينماي جهان عقب ماندهايم. اما اتفاق خاص ديگري كه امسال براي گروههاي ايراني كه قرار بود در جشنواره كن شركت كنند پيش آمده تناقضگوييهايي است كه از طريق مسوولان بيان ميشود انسان را دچار شوك ميكند. از يك طرف مسوول بنياد فارابي بيان ميكند كه معيار ما حضور در كن نيست، اما از طرفي ديگر بسياري از افراد تقاضاي حضور در كن را ميكنند. از نظر من اين تناقضگويي وجهه جالبي ندارد. من در چهار دوره جشنواره كن حضور داشتم و بهويژه از حوزه پخش جهاني بازار كن كه از اهميت ويژهاي برخوردار است اطلاعات مختصري دارم. اينطور كه دوستان و مديران سينمايي تصور ميكنند نيست. من از مسوولان حوزه هنري سوال ميكنم، سال گذشته كه اين دوستان در چتر ايراني حضور داشتند چه دستاوردي داشتند و چه فيلمي عرضه كردند كه امسال هم با تعداد زيادي از مديران مجددا شركت كردند؟ من در دورههاي قبل و در گذشته نديدم كه مديراني كه در كن شركت كردند وقتي را صرف كنند براي ديدن فيلم يا بازار فيلم جشنواره، يا اينكه موقعيتي به وجود آيد كه با روساي جشنوارهها مذاكره كنند، وقتي چنين اتفاقاتي نميافتد جز يك حضور توريستي چيز ديگري باقي ميماند؟ به هر حال امسال، نبودن نشريه «دنياي تصوير» كه همواره بازتاب خوبي در خبررساني جشنواره كن داشت، بسيار تاسفبار است و در پرانتز عرض ميكنم كه سماجت برخي از مديراني كه به توقيف نشريه دنياي تصوير و سلب امتياز اين نشريه منجر شد لطمه بزرگي به حوزه سينما وارد آورد هيچ دليلي براي اين قضيه وجود ندارد و هيچ پاسخي به تقاضاي فرهنگي اهالي فرهنگ داده نشده. به هر حال اين مسائل در تاريخ ميماند و كن سكوي پرتاب سينماست، جايي است كه سينما در آن ديده و شناخته ميشود و شما ميتوانيد ببينيد كه دنيا به كدام سمت ميرود و جهان چگونه به موضوع بشر و مناسبات و روابط خود مينگرد. سينما عنصر مهمي است و نميتوان آن را به ابزاري شخصي تبديل كرد، اين دشوارترين راه براي پيمودن است. ميماند سينماي ايران، سينمايي كه پر از استعداد، انرژي و خواستن و حركت كردن است. در سالي كه متبرك شده است به نام نوآوري و شكوفايي متاسفانه هيچ خلاقيتي در آن روي نداده و مناسباتي كه از طريق سياستگذاريها بر آن تحميل شده پر و بال اين سينما را چيده و آن را از جسارتهايي كه بايد داشته باشد دور كرده است. سينمايي كه در يك دوره خاص چشم و چراغ محافل سينمايي در دنيا بود امروز ميتوان گفت كمسو شده و چراغ آن رو به خاموشي است.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 547]