تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز كليد همه خوبی هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816759209




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پليس همسفر لحظه هاي ترس يا..؟؟


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: همسايه ها سراسيمه تلاش كردند براي رهايي اعضاي اين خانواده گرفتار از دست پدري عصباني كاري انجام دهند، اما چه كاري؟ هرچه هم به 110 زنگ زدند و طلب كمك كردند افاقه اي نكرد! انگار نيامدند تا قائله ختم شود بعد...شايد هم مي ترسيدند كه ..!!! هر بار در پاسخ به تماس تلفني همسايه هاي نگران گفتند: پليس در راه است و عن قريب خواهد رسيد ! اما نيامدند!! نه اينكه با تاخير بيايند؛ اصلا نيامدند ببينند چه اتفاقي افتاده است.. خيلي وقنها همين طور است، مي گويند مي آييم، اما ... قائله پس از ساعاتي نگراني با مجروح شدن پسر خانواده و به آتش كشيده شدن زندگي يك خانواده به پايان رسيد.. اما! بالاخره پليس نيامد!! همسايه هاي عصباني از دست پليس، پس از سپري كردن ساعاتي در ترس و نگراني پچ پچ كنان با خود گفتند: از 110 شكايت مي كنيم و رفتند!! براستي چرا پليس در صحنه حوادث بويژه جنايي و خانوادگي دير حاضر مي شود؟ و يا بهتر بگويم؛ حاضر نمي شود؟!. پليس ما چرا فقط شده پليس تصادفات!! يعني فقط براي حضور در صحنه تصادفات البته با تاخيري لااقل 30 تا 40 دقيقه اي با (ديد خوشبينانه) حاضر مي شود؟ !! مگر او پليس نيست و نبايد براي امنيت شهروندان تلاش كند؟ اصلا وظيفه پليس چيست كه از خاطرمان رفته است؟ او كيست و چه بايد بكند؟ چرا پليس ما با پليس همه جاي دنيا متفاوت است؟ نام پليس براي همه ما يادآورامنيت است؛ امنيت از همه چيز، قانون،‌ رهايي از ترس، دزدي، قتل ،‌خشونت، رذالتها و بديها، پستي ها و خيانتها و مشاجره ها و همه آنچه ممكن است ما را نابود كند.. وقتي مي گويند الان پليس مي آيد؛ نفسي عميق مي كشيم و با خود مي گوييم خدا را شكر .. او مي آيد.. با شنيدن نام پليس حاشيه امني در خاطرمان ترسيم مي شود و به امنيت خاطر مي رسيم .. با او كه هستيم، محكم و با اعتماد بنفس از خود دفاع مي كنيم و بدون واهمه از ترسهايمان و بديهاي روزگار و خيالات واهي امان مي گوييم ... با او، با دستي هر چند خالي، گويي همه چيز را داريم .. وقتي پليس را مي بينيم دردل هايمان مي شكفد و دلمان مي خواهد از زمين و زمان حتي ترافيك و آلودگي هوا، آمدن ريزگردها به شهر و گرماي هوا و كوتاه و طولاني بودن روزها و حتي چاله و چوله ها موجود در شهر بگوييم و شكايت كنيم ! وقتي او را مي بينيم دلمان مي خواهد بگوييم چرا كسي به داد دل مردم نمي رسد ! يادمان مي رود او كيست و بسياري از مراتب روزگار به او ربطي ندارد؟ آخر او پس از خدايمان، حاشيه امني براي ماست! كمترين توقع مان اين است كه اگر هم كاري نمي تواند و نبايد انجام دهد لااقل، در لحظه هاي ترس و وحشت در كنارمان باشد !. اما افسوس .. افسوس كه پليس شهر ما با بي وفايي زمانه همنوا شده است. او زماني به ميان ترسها و وحشت هايمان پا مي گذارد كه در نزاعي غيرباور، فردي را يا كشته اند يا مجروح و يا كور كرده اند... گويي پليس شهر ما، پليس پس از حوادث است؟!!! او مي آيد.. مي آيد كه شايد فقط گزارشي بنويسد و برود.. در حالي كه در همه كشورهاي دنيا با تعاريفي كه از پليس وجود دارد او به لحظه با رخداد حادثه در صحنه حوادث و جنايتها حاضر مي شود حتي زودتر از خانواده فرد مضروب..! در برخي كشورها وقتي نام پليس به ميان مي آيد دزدان و قاتلان از ترس برخود مي پيچند و يكبار ديگر آرزو مي كنند ايكاش مرتكب تخلفي نشده بودند.! اما در شهر بزرگ ما.. اگر اتفاقي بيفتد، ‌دزدي رخ بدهد، ‌كسي كشته يا مجروح شود؛ ‌پليس مي آيد اما ... بعضا آمدنش با نيامدنش برابر است.. اصلا بهتر است نيايد.. خودمان قادر به ختم قائله صحنه هاي ترس هايمان هستيم ؟ آخر خود ما پليسي استاد در حوادث شده ايم!!! قديمترها وقتي نام پليس به ميان مي آمد دزدها كمي از پليس مي ترسيدند اما اكنون.. گويي دزدها ترسي از پليس ندارند، آخر آنها هم قانون را بلدند و نقش پليس را خوب بازي مي كنند؟؟؟؟؟!!! براستي پليس شهرما كيست و چه نقشي را بازي مي كند؟ تهرام/ 9136/1275




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن