واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
همدلی , نیکی کردن , عشق و مهر ورزیدن در ميان ايرانيان بزرگترین موهبت فرهنگ غنی ایران از دیدگاه نگارنده همدلی , خون گرمی و مهر ورزیدن میان مردم کشورمان است . میتوان این سخن اوحدی مراغه ای را در مورد فرهنگ ایرانی و مهر ورزیدن مردمان نیز بکار بست : پستان خود به مهر بیالود و دوستی روز نخست دایه که میداد شیر ما را حافظ عارف برجسته و اندیشمند ایران زمین : درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد چو مهان خراباتی به عزت باش با رندان که درد سرکشی جانا گرفت مستی خمار آرد در یسنا هات 28 آمده است : در پرتو اندیشه پاک و پویا مردم را آموزش میدهیم که به راستی بگرایند و درستی پیشه خود کنند . سعدی بزرگوار که گر به جان رسد از دست دشمنانم کار ز دوستی نکنم توبه همچنان ای دوست با سفری کوتاه به کشورهای اروپایی و آمریکایی و جستجوی در میان فرهنگ این کشورها سردی , رفتار خشک و زندگی ماشینی را میتوان به وضوح دید . فرهنگی که در ایرانیان عکس آن جاری است . در دورترین روستاها و دهکده های ایران از کردستان و آذربایجان و خوزستان و سیستان و خراسان گرفته تا مازندران و کرمان و یزد و شیراز مهمان نوازی و خونگرمی و مهمانوازی مردمان زبان زد همگان است . چنانکه هانری المانی می نویسد : مهمان نوازی ایرانیان به حد کمال است و شهره جهانی دارد . گرچه چینی ها در مراعات ادب و احترام به مهمان معروفند ولی اگر جهانیان ایرانیان را آنچنان که باید می شناختند مسلما در صفت مهمان نوازی آنان را بر چینی ها برتری می دادند . زیرا ایرانیان به نسبت هر مهمان و بر حسب شخصیت و احترام شخص متقابل به وی ارج می نهند . ایرانیان بر این باورند که اگر بر مهمان بیش از ارزش وی ارج نهی گویی به او توهین کرده ای . حس همدلی و انسان دوستی و مهرورزی از بارزترین ویژگی های این فرهنگ کهن است . افتخار این کشور اندیشه سعدی بزرگوار است که امروز بر سر درب سازمان ملل نقش بسته است : بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار فرهنگی که برای همدلی و یاری رساندن به دیگر مردمان سعدی بلند آوازه غم دیگران را بر غم خود ارجح میداند : من از بی نوایی نیم روی زرد غم بی نوایان رخم زرد کرد این سخن انوشیروان دادگر نشان می دهد که وی چنان بر این فرهنگ ایرانی پایبند بود که حتی برای آیندگان نیز نیکی به جای گذاشته است : گذشتگان کاشتند و ما برداشت کردیم , ما نیز بکاریم تا آیندگان برداشت کنند . اگر به این سخنان و صدها نمونه دیگر اندیشه کنیم در می یابیم که در این فرهنگ غم دیگران غم ماست . مشکلات و نداری آنان مشکلات و نداری ماست . زیرا ارزش والای انسان به همین همدلی ها و یاری دادن به دیگر هم نوعش می باشد . این امر یک آرامش خاطر و احساس انجام وظیفه را در میان مردم ما بیدار می کند و زندگی را برایشان روان تر و نیک تر می سازد . یاری به مستمندان , خیرات , اطعام کردن و بخشش از خصویات ذاتی و بنیادین فرهنگ ایرانی است : امیر خسرو دهلوی که بخشایش کنی بر مستنمندی ز دردی وارهانی دردمندی عبدالرحمن جامی , هفت اورنگ ترحم کن و عفو و بخشش نمای که اینها رسیدت ز فضل خدای فردوسی بزرگ گر آزاد داری تنت را ز رنج تن مرد بی رنج بهتر ز گنج هر آنکس که بخشش کند با کسی بمیرد تنش نام ماند بسی ستون خرد داد و بخشایشست در بخشش او را چو آرایشست همه مردگان را بر آری ز خاک به داد و به بخشش و به گفتار پاک ویلز سی جی پزشک انگلیسی به سال 1866 , 1881 ایرانیان نسبت به تهیدستان بدون تظاهر بخشنده هستند و بیشتر متمولان عده ای جیره بگیر و خدمتکار پیر یا خویشاوندان مستمند دارند که با کمک آنها زندگی میکنند و هرگز از گرسنگی نمی میرند نیکی کردن و انسان محوری نیز از نامورترین خصلتهای ملت ایران است . سخنان هزار سال پیش فردوسی بزرگ , نوشته های دو هزار و سیصد سال پیش هرودوت مورخ یونانی و نسکهای باستانی زرتشتی سندی محکم براین ادعا است : به فرمان یزدان نیکی فزای که اویست بر نیک و بد رهنمای سرانجام جای تو خاکست و خشت جز از تخم نیکی نبایدت کشت هر آنکس که نیکی کند بگذرد زمانه نفس را همی بشمرد بدین کار چون بگذرد روزگار ازو نام نیکی بماند یادگار همه خاک دارند بالین و خشت خنک (نیکتر) آنکه جز تخم نیکی نکشت تو پند پدر همچنین یاددار به نیکی گرای و بدی باد دار بیا تا همه دست نیکی بریم جهان جهان را به بد نسپریم ز گیتی دو چیز است جاوید و بس دگر هر چه باشد نماند به کس سخن نغز و کردار نیک بماند چنان تا جهان است یک مولانا جلال الدین محمد بلخی پدر عرفان جهان : بدی کردند و نیکی با تن خویش تو نیکو کار باش و بد میندیش مال از همه ماند و از تو هم خواهد ماند آن به که بجای مال نیکی ماند سعدی بزرگوار : جهان نماند و خرم روان آدمی که بازماند از او در جهان به نیکی تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز همین نصیحت من پیش گیر و نیکی کن که دانم از پس مرگم کنی به نیکی یاد در فرهنگ ایرانی یاری رساندن و نیکی به دیگر مردمان امری ستودنی است و به همین جهت ایرانیان خود را بر اساس کتیبه ها و اسناد جهانی , نخستین پایه گذاران حقوق بشر جهان می دانند . کوروش بزرگ پایه گذار نخستین منشور جهانی حقوق بشر در واپسین سخنانش در کتاب زندگی کوروش بزرگ اثر نامورترین مورخ یونانی گزنوفون چنین می فرماید : نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت که این آسایش برایم از تمامی لذتهای زندگی بالاتر بود کوروش بزرگ فرزندان و آیندگان این کشور را چنین سفارش می نماید : همیشه الگوی خود را از میان افرادی برگزینید که در زندگی رستگار و سرافراز بوده اند و پای از راه عدالت و نیکی بیرون ننهادند . هرودوت می گوید : ایرانیان به کشورهای اطراف خود احترام زیادتری نسبت به دیگران میگذارند . آنان زمانی که کوچه ها به یکدیگر می رسند یکدیگر را می بوسند . اگر هر دو شخص از یک طبقه باشند لبهای یکدیگر را می بوسند . اگر یکی پایین تر از دیگری باشد صورت یکدیگر را می بوسند . در نبشته های پهلوی انوشه روان آذر بادسپندان در ایران باستان آمده است هرچه برای تو نیک نیست تو برای دیگران نیک مپندار ( پس از اسلام این گفته به کتب بزرگان اسلام نیز رفته است ) . هرکس با تو با کینه و خشم رود هر آئینه از او دوری گزین . چندان که میتوانی مردمان را از سخن خود مرنجان پس نیک سخن گوی . به پیران و بزرگان تندی مکن و آنان را ریشخند مکن . چرا که تو نیز روزگاری چنین خواهی شد . هیچگاه در مهمانی , انجمن ها و بزم ها بالای مکان منشین و آنرا به بزرگان ده . افلاطون در کتاب قوانینش می گوید : پارسیان ( ایرانیان ) اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند . از اینرو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملتهای جهان شدند . در زمان او ( کورش بزرگ ) فرمانروایان به زیر دستان خود آزادی میدادند و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی میکردند . مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند از این رو در موقع خطر به یاری آنان میشتافتند و در جنگها شرکت میکردند . از این رو شاهنشاه در راس سپاه آنان را همراهی میکرد و به آنان اندرز میداد . آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق مختلف اجتماعی به درستی انجام میگرفت . در کتاب دینی ایران باستان ویسپرد بند 1 کرده 15 آمده است : همواره در انجام کار نیک و دستگیری از بینوایان و بیچارگان استوار و ثابت قدم باش . فردوسی بزرگ : جهان یادگارست و ما رفتنی به گیتی نماند به جز مردمی منبع:/toktam_auoghi.persianblog.ir ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : omidayandh
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 562]