تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833608154




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقد كتاب« ارسنجاني از نگاه برادر» (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقد كتاب« ارسنجاني از نگاه برادر» (3)
نقد كتاب« ارسنجاني از نگاه برادر» (3)     اصلاحات ارضي   بخش دوم كتاب حاضر به ظاهر يكسره اختصاص به بحث اصلاحات ارضي و بررسي نقش ارسنجاني در فعال كردن طرح و قانون در حال ركود اصلاحات ارضي و سپس اجراي آن در منطقه مراغه و مسئله كناره‌گيري ارسنجاني از وزارت كشاورزي و ساير مسائل مربوط است. اين بخش از كتاب ـ كه مهم‌ترين بحث كتاب حاضر، به دليل اهميت موضوع اصلاحات ارضي، محسوب مي‌شود ـ حجم نسبتاً زيادي را نيز به خود اختصاص داده است (صص 590 ـ 325) مسئله اصلاحات ارضي و بحث‌هاي ملازم آن، مانند شكل‌هاي قبلي مناسبات ارضي، انديشه‌‌ها، قوانين و وقايع مربوط به مسائل اصلاحات ارضي در ايران از صدر مشروطه تا تحقق شكلي از اصلاحات ارضي در اوايل دهه 1340، تحولات اقتصادي و سياسي و ديپلماتيك دهة 1330ش در ايران و جهان، شدت‌گيري ضرورت‌هاي انجام اصلاحات ارضي، چگونگي و مراحل اجراي پروژه اصلاحات ارضي در دولت دكتر علي اميني و سپس اسدالله علم، و در نهايت نتايج و عواقب اجتماعي اين اصلاحات در جامعة ايران و خاصه ارتباط مفروض آن با فروپاشي رژيم پهلوي در سال 1357، و سپس سياست‌هاي دولت برآمده از انقلاب اسلامي ايران در اين خصوص و غيره، تا به حال مباحث و پژوهش‌هاي نسبتاً درخور توجهي را در داخل و خارج از كشور به خود اختصاص داده است. نويسنده و گردآورنده كتاب با ارائه سخنان و گفتارهايي از ارسنجاني و گزارش‌هاي مخبران جرايد مختلف، مسئله را با تفصيل و توضيح درخور شرح داده‌اند. مضامين اصلي بحث ايشان در اين فصل، بررسي پديده اصلاحات ارضي به عنوان پروژه‌اي جهاني، ارائه برخي مباحثات در خصوص ريشه‌ها و سوابق اصلاحات ارضي نزد ارسنجاني و از جمله گزارش او به رزم آرا در اين خصوص، برخي گزارش‌هاي ارسنجاني دربارة وضعيت اصلاحات ارضي به دكتر علي اميني، و بررسي روند بروز اختلاف بين محمدرضا پهلوي و ارسنجاني و در نهايت استعفاي او مي‌باشد. با اين حال بحث اصلاحات ارضي، چون همانند مباحث پيشين كتاب از سازماندهي مشخصي پيروي نمي‌كند؛ بسياري از چند صد صفحه مطلب موردنظر، از لحاظ محتوايي به صورتي غيرمستقيم و پراكنده طرح شده و لهذا اين امر سبب شده نوشته‌‌هايي چون «مظالم مالكان ايران» از اثر مهدي جعفرنيا (صص 346ـ344) يا مطالبي كه تحت عنوان «100 نكته از زندگي ارسنجاني» (صص 543ـ536) آورده شده، نكته محور اصلي بحث محسوب شود. اگر بسياري از مطالب مفصلي كه تحت عنوان سخنراني‌هاي ارسنجاني، خاطرات اشخاص مؤثر در مسئله و يا مطلع از اوضاع آورده شده، همگي يا به گونه‌اي تلخيص مي‌شد و يا در صورت اهميت زياد مانند برخي مصاحبه‌هاي ارسنجاني ـ در قسمت انتهايي كتاب مي‌آمد، نتايج كار بهتر مي‌بود. متأسفانه از ص 410 تا پايان كتاب، بسياري از صفحات از وضعيت مناسبي برخوردار نيستند. چرا كه بنا به خصلت تبليغي بسياري از نطق‌هاي ارسنجاني، بسياري مضامين در اكثر آنها تكرار مي‌شود. تعجيل به كار رفته در جمع كردن مطالب كتاب سبب شده تا بسياري از دقايق امر بحث ناشده رها شوند. به عنوان مثال، در صفحه 433 آمده است كه قانون تهيه شده در زمان وزارت كشاورزي جمشيد آموزگار در ارديبهشت 1339، اجرايي نبود و سالهاي طولاني براي پياده كردن آن وقت لازم بود. لذا ارسنجاني «... در همان اول اشتغال به وزارت به چهار نفر از صاحب‌منصبان وزارت كشاورزي، مأموريت داد جلساتي تشكيل داده و قانون مصوب مجلسين را مطالعه و در آن تجديدنظر و اشكالات اجرايي آن را مرتفع و نظريات وزيركشاورزي جديد را به خصوص در قسمت شركت‌هاي تعاوني و ايجاد تشكيلاتي به منظور جانشيني مالكاني كه ملكشان تقسيم مي‌شود، در آن ملحوظ دارند.» اين چهار نفر عبارت بودند از مهندس ارفع (مديرعامل وقت سازمان جنگل)، مهندس امير پرويز (مديركل اقتصاد وزارت كشاورزي)، مرحوم مهندس گلسرخي (مديركل وقت سازمان كشاورزي) و حسن رهبر (مدير بنگاه خالصجات). اينان نظريات و تغييرات اساسي و مهم را نهايتاً به نظر ارسنجاني رسانيده و گاهي خود وي در جلسه شركت مي‌كرد. (ص 433). به نظر مي‌رسد اگر تحليل و تفسيري از شخصيت و افكار و سوابق هر يك از چهار نفر نامبرده ارائه مي‌شد، طرحي كه اين افراد آن را نهايي كرده و اصلاحاتي كه درباره پروژه اصلاحات ارضي در نظر داشتند ـ كه در نهايت ارسنجاني هم با آن موافق بود ـ راحت‌تر قابل ارزيابي مي‌شد. مسئله شروع تضاد شاه و ارسنجاني و علل كناره‌گيري او از وزارت كشاورزي از دلمشغولي‌هاي عمدة نويسنده است. بن‌ماية اصلي تحليل مؤلف در اين باره، آسيب‌هاي شخصيت شاه است كه ارسنجاني را نتوانست تحمل كند و نسبت به وي دشمني و حسادت ورزيد. لذا او مهم‌ترين مانع بر سر تداوم فعاليت ارسنجاني به شمار مي‌رفت. اين موضوع از طرح عنوان «برخورد شاه و وزير» (ص 429) شروع و به صورت مستمر طرح و تكرار مي‌شود. اما ظاهراً موضوع قدري ساده شده است. بدون شك شيوة سلطنت محمدرضا شاه پهلوي كه دخالت در حوزه‌هاي كاري مختلف حكومت بوده است در اين باره هم تأثيري منفي داشته است، ولي آيا ارسنجاني با مشكلات ديگري كه از عهدة آنها برنيامده باشد، مواجه نبوده است؟ شايسته است توجه شود در آن مقطع زماني مشكلات سياسي و اجتماعي در سطح كلان آن قدر حاد و بحراني بوده است كه كابينه‌ها مكرر سقوط كرده‌اند. از جمله مباحثي كه در اين كتاب طرح ولي در توضيحش پاسخ درخور توجهي ارائه نشده آن است كه ارسنجاني علي‌رغم ميل اميني و شاه وارد كابينه شده است (ص 363) اگر چنين بوده چه نيرويي او را وارد كابينه كرده است؟ آيا بايد دليل مؤلف را پذيرفت كه حسن ارسنجاني چون شايسته‌ترين فرد در زمينه فكري و اجرايي طرح اصلاحات ارضي در ايران بوده است، چنين امري صورت گرفت كه مطمئناً چنين نيست، چون در مدت اشتغال ارسنجاني به كار وكالت در بيشتر سالهاي دهه 1330، افراد ديگري روي پروژه اصلاحات ارضي كار و فعاليت مي‌كردند، به عنوان مثال حتي فردي چون اسدالله علم در سال 1337، در راستاي پي‌گيري اصول مرامنامه حزب مردم درباره اصلاحات ارضي و غيره سفري طولاني به آمريكا انجام داد كه هدف آن مطالعه در برنامه اصلاحات ارضي و سيستم‌هاي توليد كشاورزي و غيره بود و نتايج اين سفر به صورت مفصل طي سخنراني‌هايي در حضور اعضاي حزب مردم ارائه شده است. افزون بر اين، نويسنده كتاب به نقل از آقاي جعفرنيا نويسنده زندگينامه دكتر اميني، آورده كه جاي ارسنجاني در وزارت كشاورزي نبود، لذا بعد از معرفي وي به وزارت همه تعجب كردند! گويا همه مي‌خواستند دست و پاي او را در وزارت مفلوك كشاورزي بند كنند تا حرف‌هايش يادش برود. (ص 366). سخن نهايي آن كه تحليل موقعيت ارسنجاني در مقام وزارت كشاورزي و مجري طرح اصلاحات ارضي از پيچيدگي خاصي برخوردار است. ظرافت‌هاي فكري و عملي شخص وي (با توجه به سوابق سياسي و مطبوعاتي‌اش) سبب گرديد تا او بتواند مانورهايي را در جريان اجراي اصلاحات ارضي انجام دهد كه تا حدي برگ‌هاي برنده وي نيز محسوب مي‌شوند. وي مسئله اصلاحات را تا اندازه‌اي از حالت يك پروژه دولتي و رسمي به پروژه‌اي در سطوح بالاتر، در سطح آرمان‌هاي اجتماعي ارتقاء داد. اما بايد به خاطر آورد كه اين ايام مرحله تحول جامعة ايران از شرايط اقتصادي ـ اجتماعي كهن به شرايط توسعه صنعتي و تجاري وابسته به مناسبات بازار جهاني نيز بوده است. ارسنجاني خود با چنين تحولي آشنا بود؛ او مي‌گويد: «... اجراي قانون [اصلاحات ارضي] اثر مستقيم در انتقال اقتصاد ايران از دوره عقب‌مانده نيمه فئودالي به دوره بورژوازي دارد.» (ص 405) او اين را آرزوي تحقق نيافته بورژوازي ايران در دوره رضاشاه كه جنگ دوم جهاني آن را متوقف ساخت، مي‌داند. (ص 406) او نهضت ملي شدن صنعت نفت را چون از سوي بورژوازي حمايت مي‌شد (ص 406) ستوده و عامل شكست آن را فعاليت مالكان سنگر گرفته در ساختارهاي سياسي ايران مي‌دانست. ‌«... اقتضاي اقتصاد بورژوازي نوپاي ايران دگرگوني بنيادين سيستم كهن اقتصادي كشور [مناسبت ارضي] بود. مي‌خواست در اقصي نقاط مملكت حضور داشته باشد، بازار فروش ايجاد كند و بنابراين لازم بود كه صورت عقب مانده قرون وسطايي زندگي روستايي را در هم بشكند. مي‌خواست كارخانه برپا كند و احتياج به خريدار داشت و بنابراين قدرت خريد دهقان بالا مي‌رفت كه لازمه آن آزاد شدن دهقان و قدرت كارش از بند مالك بود. كه همه اين اهداف با منافع بزرگ مالكان مغاير بوده.» و اما درباره نتايج اصلاحات ارضي در ايران، علني اين وجه از موضوع كه در كليه مباحث مربوط به اصلاحات ارضي سعي در جداسازي جريان كار از نتايج تحقق يافتة امر مزبور است. مسئله مسئوليت ارسنجاني در قضيه اصلاحات ارضي، مقوله‌اي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن عبور كرد و اگر هم فقط بخواهيم درباره آن قسمتي از برنامه كه ارسنجاني براي اجرايش موانع ايام بعد را پيش رو نداشت سخن بگوييم، باز هم نكاتي سئوال‌برانگيز وجود دارد. در واقع پاره‌اي از منتقدان از همان موقع مسئله جايگزيني مدل‌هاي شركت‌هاي تعاوني به جاي نظامات و نهادهاي اجتماعي موجود در روستاها را با توجه به محافظه‌كاري شديد نهادهاي اجتماعي در روستاهاي ايران فاقد بررسي‌هاي پايه‌اي مي‌دانستند. خاصه اگر تعجيل و سرعت عمل ارسنجاني در اجراي اين مسئله را نيز در نظر آوريم، تلازم توسعه فرهنگي و اجتماعي با توسعة اقتصادي نيز در اين پروژه كم‌رنگ ديده مي‌شود. از سوي ديگر مسئله امكانات اجرايي و تداركاتي اين پروژه عظيم را بايد مطرح كرد. در شرايطي كه ارسنجاني برنامه اصلاحات ارضي را شروع كرد، به قول خود وي، دولت امكان كمك به اين پروژه را نداشت (ص 371)، و طرحي كه وي ارائه نمود بر آن اندكي اضافه دريافت از كشاورزان در هر سال و سرمايه‌گذاري بانك كشاورزي متكي بود كه انتظار مي‌رفت نتيجه دلخواه را به دنبال بياورد (ص 372). در حالي كه بايد سئوال كرد آيا ارسنجاني با طرح تمركز سرمايه و مازاد توليد بسيار اندك روستاييان در شركت‌هاي تعاوني در شرايط شكننده انتقال مناسبات اقتصادي جامعه به دوره تسلط مناسبات سرمايه‌داري در جامعه ايران، دست به عملي با مخاطرات زياد نمي‌زد؟ چه به گفته او برنامه اصلاحات ارضي را فقط بر اساس امكانات محدود وزارت كشاورزي و بدون پيش زمينه قبلي در دولت شروع كرد، لذا جريان از نظر امكانات متعارف جهت اجراي كار در سطح بسيار نازلي قرار داشت. در نتيجه انطباق و نهادسازي در دستگاه دولتي در جهت پيشبرد طرح و برنامه اصلاحات ارضي (ص 370) با سرعتي كه در اجرا ديده مي‌شد، اندكي ناهمخواني ناسنجيده را سبب مي‌گرديد. جالب آن است كه نويسنده با نقل قولي از آقاي جعفرنيا مؤلف زندگينامه دكتر اميني بر اين نكته تأكيد دارد كه حتي ارسنجاني خودش طرحي جهت وزارت كشاورزي نداشت، چون وزارت آنجا به دور از انظار شخص او بود! او يك دفعه هدف اصلي خود را متوجه اصلاحات ارضي كرد. (ص 30) همان‌گونه كه از اين مرور گذرا برمي‌آيد «دكتر ارسنجاني در آيينه زمان» به رغم سعي و تلاشي كه در گردآوري و تدوين آن صورت گرفته از عهدة طرح و توضيح جوانب بسياري از زندگي و آراء شخصيت بحث‌برانگيزي چون حسن ارسنجاني برنمي‌آيد ولي با اين حال ضمن آن كه مدارك و داده‌هاي تاكنون ناشناخته‌اي را در اين زمينه ارائه مي‌كند، يادآور لزوم و ضرورت شناخت يك چنين پديده‌اي نيز هست؛ پديده‌اي كه در يك مقطع خاص تاريخي در وجود شخص ارسنجاني و حركتي كه وي موجد آن گرديد، تغيير و تحولي اساسي در مناسبات اقتصادي و اجتماعي ايران معاصر به وجود آورد. منبع: www.dowran.ir  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن