واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : داده را بهخاطر بسپار RobertDeniro24th October 2008, 10:57 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند هرمز پوررستمي ماهنامه شبکه - مهر 1387 شماره 93 اشاره : «... ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه انبوهي از حجم داده و رياضيات كاربردي ميتوانند جايگزين هرگونه ابزار تحليلي ديگري شوند. بايد در همه زمينهها، از زبانشناسي گرفته تا جامعهشناسي، از هرگونه نظريه حاصل از افكار انساني دوري كرد. بايد علومي نظير روانشناسي و ... را فراموش كنيم. چه كسي ميداند كه علت انجام كارها توسط انسانها چيست؟...» نظريه... «... ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه انبوهي از حجم داده و رياضيات كاربردي ميتوانند جايگزين هرگونه ابزار تحليلي ديگري شوند. بايد در همه زمينهها، از زبانشناسي گرفته تا جامعهشناسي، از هرگونه نظريه حاصل از افكار انساني دوري كرد. بايد علومي نظير روانشناسي و ... را فراموش كنيم. چه كسي ميداند كه علت انجام كارها توسط انسانها چيست؟...»1 جان كلام اين است: حجم دادههايي كه از طريق ماشينهاي جستوجو و ديگر روشهاي مبتني بر فناوري اطلاعات به دست ميآوريم، ما را از نظريهپردازيهاي علمي بينياز ميكند. به عبارتي، شيوه معمول و سنتي فرضيه، آزمايش، نظريه يا قانون ديگر كاربردي ندارد و همين كه ما به حجم عظيمي از اطلاعات در يك حوزه خاص دسترسي داشته باشيم، كافي است كه با بهكارگيري روشهاي رياضي و آماري، بيآنكه نظريهاي را مطرح يا آزمايش كنيم، به روابط ميان دادهها پي ببريم و از آنها قوانيني را استنتاج كنيم و اين اصل نه تنها براي علوم انساني كه براي تمام علوم، از جمله فيزيك، شيمي و زيستشناسي صدق ميكند. "فرضيه" جالبي است و ميتوان در بسياري از مواقع آن را راهگشا دانست. چه چيزي معتبرتر از دادهها. دادهها، در حقيقت، نماد وقايعي هستند كه اتفاق افتادهاند و اگر ما بتوانيم با استفاده از الگوريتمهايي روابطي را ميان آن ها بيابيم كه تا كنون بر ما پنهان بوده است، در واقع به شكلي ديگر به توليد علم پرداختهايم. در اين روش حتي ممكن است ما به روابط يا قوانين علمياي برسيم كه اصلاً به دنبال آن نبودهايم. حاصل كاوش در انبوه دادهها، ممكن است پايههاي بسياري از نظريهها و حتي قوانين فعلي علمي را دگرگون كند. در واقع فناوري، كه تا كنون خود حاصل علم بوده است، اكنون باعث ميشود كه قوانين علمي به دنبال فناوري حركت كنند و جالبتر از آن، اين نظريه جديد، از دل همان فناورياي پديد آمده است كه پايههاي آن بر علم مبتني بر فرضيه و حتي تخيلات انساني بنا شده است. پس از انقلاب صنعتي و رشد چشمگير علم و فناوري، نوعي گرايش مثبت نسبت به علم پديد آمده بود مبتني بر آن كه علم ميتواند به تمامي پرسشهاي بشر پاسخ گويد. اما با پيشرفت علم، آشكار شد كه بسياري از حوزهها هستند كه علم هنوز توان ورود به آنها را ندارد و شايد در آينده قابل پيشبيني نيز نتواند حرفي براي گفتن داشته باشد. با وجود آن كه ميتوانم ذوقزدگي نويسنده مقاله فوق را مبني بر تعطيلي شيوههاي مألوف توليد علم درك كنم، در عين حال، نميتوانم علم را بدون عنصر انگيزه و تخيل انساني تصور كنم. شايد در آينده نه چندان دور، حجم عظيم دادهها بتواند به بسياري از سؤالات امروزي ما پاسخ دهد، اما هميشه موضوعاتي خواهند بود كه ذهن دانشمندان را به خود مشغول كند. در مورد همه موضوعات هم حجم عظيمي از دادهها در اختيار نيست. بنابراين، به نظرم فعلاً گريزي از دخالت عنصر انساني نيست؛ واين، نه تنها عيب كار نيست، بلكه حسن ماجرا به شمار ميرود. درست است كه در مواردي ما نميدانيم كه علت انجام كارها توسط انسانها چيست، اما در موارد بسياري نيز ميدانيم و بر همين اساس هم به ميليونها نفر در سطح جهان كمك ميشود تا به فهم و تصحيح رفتار خود اقدام كنند. اما فرض كنيم ماشين، توانست با استفاده از حجم دادهها بعضي از دلايل رفتار انسانها را تبيين كند. آيا اين براي تغيير رفتار كافي است؟ به هيچ وجه. بازهم بايد عنصر انساني وارد ماجرا شود و كمك كند تا دانستهها به تغيير رفتار تبديل شود. اين "نظريه" گوگلي كه حجم زياد دادهها تكليف همه چيز را روشن خواهد كرد، اگرچه رگههاي قوياي از واقعيت را در خود دارد، اما به مانند تمامي نظريههاي ديگر پس از برخورد با واقعيت، لبههاي تيز آن گرفته خواهد شد و به ناچار نقش بارز عنصر انساني را در توليد علم خواهد پذيرفت. و يك سؤال: حجم بسيار زياد دادههاي منتج از فعاليت آزمايشگاه سرن خود حاصل يك نظريه در فيزيك است؛ اين دادهها خود ميتوانند قوانين جديدي را در فيزيك براي ما آشكار كنند. اكنون كداميك مهمترند، نظريه يا حجم زياد دادهها؟ و اينك سردبير... پرهام ايزدپناه از اين شماره سردبيري ماهنامه شبكه را برعهده ميگيرد. او از جمله جواناني است كه مراحل مختلف كاري را با شبكه تجربه كرده است و به تدريج در هر كدام كه به نقطه مطلوب رسيد گام به مرحله بعد گذاشت. نخستين تجربههاي او با شبكه، در سالهاي 81 - 82 با نوشتن مقالاتي در حوزه كامپيوترهاي مك رقم خورد. سپس با گسترش حوزه علاقمنديهايش، به عضويت تحريريه مجله درآمد و در حوزههاي ديگر نيز از خود شايستگيهاي زيادي نشان داد. از حدود سه سال پيش، همزمان با پايان تحصيلاتش، همكاري جديتري را با شبكه آغاز كرد و سرانجام در خرداد ماه 85 دبيري تحريريه مجله را برعهده گرفت. در اين سمت او تحولات چندي را با همكاري ديگر دوستان، در مجله پديد آورد. از جمله آنها افزايش صفحات مجله و تعداد مقالات بود كه كار طاقتفرسايي را ميطلبيد. در كنار آن، بخش پروندههاي ويژه، رونقي بيش از پيش گرفت، به گونهاي كه به پاي ثابت مجله و در واقع مهمترين بخش آن تبديل شد. طرح سوژههاي جديد و پيادهسازي پروندهها، از جمله كارهاي شاخص ايزدپناه است كه البته در همه موارد از كمك ساير اعضا و همكاران تحريريه نيز برخوردار شد. پروندههايي مانند "هوش مصنوعي"، "روباتيك"، "بانكداري الكترونيك"، "مجازيسازي"، "وب معنايي"، "محاسبات كوانتومي"، ... و اينك "علم 2" از شاخصترين پروندههايي بود كه به كارگرداني او در مجله منتشر شد. اينك او در اوج جواني، تجربيات زيادي را در حوزه مطبوعات فني كسب كرده است. اگرچه هنوز براي آموختن فرصتهاي زيادي را پيش رو دارد، با اين حال، در موقعيت سردبيري شبكه، امكان پياده كردن ايدههاي بسياري را يافته است كه مدتهاست آنها را در سر ميپروراند. نيروي جواني، پويايي انديشه و انگيزه فراوان، علاقمندي به كار مطبوعاتي و احساس مسئوليت مجموعه عواملي هستند كه باعث ميشوند، ماهنامه شبكه در آستانه يازده سالگي، سكان رهبري بخش تحريريه و بخشهايي از امور اجرايي را به جواني برآمده از نسل اينترنت بسپارد كه نقشهها و برنامههاي زيادي را براي بهتر شدن مجله در سر دارد. اميدواريم و ياري ميكنيم كه او در مسئوليت بزرگي كه بر دوش گرفته است، موفق و سربلند باشد. شما نيز اين ياري را از او دريغ نكنيد. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]