واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تاثير سرطان بر زندگي زناشويي نويسنده:دکتر غلامحسين قائدي، روانپزشک در آمارهاي مختلفي که در ايران و دنيا در زمينه سرطان و مشکلات جنسي گرفته شده، نتايج مختلفي به دست آمده است. بعضي از اين نتايج نشان ميدهد که بين 20 تا 90 درصد کساني که دچار سرطان ميشوند، از مشکلات جنسي نيز رنج ميبرند. همانطور که ميدانيد بيماري سرطان جزو بيماريهاي مزمني است که هم سبب تحليل قواي بدني فرد ميشود و هم باعث کاهش توانايي در فعاليتهاي روزمره شده و سبب به وجود آمدن برخي مشکلات جنسي ميشود. ضمن اينکه فرد ممکن است به دليل بيمارياي که دارد مبتلا به افسردگي شود و خود افسردگي نيز سبب بروز اختلالاتي در روابط زناشويي و جنسي شود. حال در برخي از افراد ممکن است افسردگي و در بعضي ديگر، درمان افسردگي و داروهاي مربوط به آن، ايجاد مشکل کند. سرطانها، هم خودشان و هم درمانهايي که برايشان انجام ميشود (مانند شيميدرماني و راديوتراپي) مشکلاتي را در زمينه مسايل جنسي ايجاد ميکنند. از جمله سرطانهايي که دستگاه تناسلي را درگير ميکنند سرطان رحم، مهبل، تخمدانها، بيضه و پروستات هستند که به صورت مستقيم اعضاي جنسي را تحت تاثير قرار ميدهند اما بعضي سرطانها هم هستند که بافتهاي ديگر بدن را مبتلا ميکنند. البته ممکن است درمان و عوارض جسمي ناشي از آنها مستقيما اعضاي جنسي را تحت تاثير قرار ندهند اما مشکلاتي را در زندگي زناشويي و در مسايل جنسي فرد ايجاد ميکنند. نکتهاي که بايد به آن توجه کرد اين است که در گذشته به کيفيت زندگي و مسايل جنسي بيماران بهايي داده نميشد حال آنکه که خيلي از افراد فکر ميکنند داشتن زندگي جنسي، يعني اينکه بقا دارند و احساس ميکنند اگر فعاليت جنسي داشته باشند، بقاي زندگيشان برقرار است، ولي اگر فعاليت جنسي نداشته باشند يعني ديگر بقا نخواهند داشت. اين مساله ممکن است روي عزت نفس و تصورشان از خودشان تاثير داشته باشد. ميزان وقوع سرطان، وسعت و مدت زماني که فرد دچار اين مساله ميشود، ميتواند در اختلال عملکرد جنسي فرد تاثير داشته باشد. از آنجا که زندگي جنسي هر فردي مختص به خودش است، يک زوج ممکن است ميزان فعاليت جنسي خاصي را طبيعي و زوج ديگر همان ميزان فعاليت جنسي را غيرطبيعي بداند. توصيه روانپزشکان به بيماران مبتلا به سرطان اين است که ضمن درمان بيماريشان حتما تحت خدمات روانپزشکي جنسي نيز قرار بگيرند تا کمتر از مشکلات حاصل از آن رنج ببرند. خيلي از افراد به سرطان مبتلا ميشوند ولي ممکن است بتوانند به راحتي با اين مشکل کنار بيايند، تا جايي که اين بيماري روي عملکرد جنسي آنها تاثير چنداني نگذارد اما در بعضي ديگر هم ممکن است عملکرد جنسي را دچار اشکال کند. يکي از مسايلي که بايد به آن توجه کنيم فرآيند سرطان و درمان آن است. علايمي مانند ضعف، درد، تهوع و ريزش مو که سبب ميشود فرد احساس کند جذاب نيست و همه و همه سبب ميشوند که زندگي زناشويي و عملکرد جنسي بيمار دچار اشکال شود. وقتي سرطان در سنين باروري ميآيد بحث ديگري که کمتر به آن توجه ميشود افرادي هستند که در سنين باروري قرار دارند و به خاطر مساله سرطان، شيميدرماني و راديوتراپي ممکن است نازا شوند و و بارداريشان دچار اشکال شود که به اين دسته از افراد هم بايد توجه ويژهاي شود. همانطور که ميدانيد در کشور ما ناباروري خود به تنهايي استرس زيادي را براي زوجين ايجاد ميکند. حال اگر فرد، مبتلا به سرطان هم بشود و احتمالا اندامهاي جنسي را هم از دست بدهد، زندگي جنسياش به صورت مستقيم مجددا تحت تاثير قرار ميگيرد و به استرس ناباروري اوليه اضافه ميشود. بنابراين دو مشکل در اينجا پيش ميآيد که هر دوي آنها ميتوانند مشکلات و مسايلي را براي فرد ايجاد کنند. بهتر اين است که دوستان درمانگر ضمن درمان سرطان و بررسي سيستمها، کارکرد جنسي بيماران را هم بررسي کنند. مساله ديگري که بايد به طور عام به آن توجه کنيم اين است که ممکن است افرادي که دچار مشکلات جنسي هستند قبل از سرطان هم عملکرد جنسي خوبي نداشته باشند. طبيعي است که با ابتلا به سرطان مشکل ديگري به مشکلشان اضافه ميشود و عملکرد جنسي را بيشتر تحت تاثير قرار ميدهد. يک باور غلط هم که در برخي از زوجين وجود دارد اين است که گمان ميکنند داروهاي شيميايي حاصل از شيمي درماني در ترشحات زنان يا مني مردان وارد شده و در نتيجه برقراري رابطه جنسي بدون کاندوم خطرناک خواهد بود حال آنکه متخصصان سرطان شناسي اين باور را رد ميکنند و معتقدند هيچ ماده مضري حاصل از شيمي درماني در ترشحات بيماران وجود ندارد تا سبب آسيب رسيدن به همسر فرد بيمار شود با اين حال استفاده از کاندوم ضمن اينکه از بسياري از بيماريهاي جنسي پيشگيري ميکند، اضطراب حاصل از بارداري را نيز کاهش ميدهد که خود در بهبود رابطه موثر خواهد بود. وقتي سرطان در زنان يائسه اتفاق ميافتد از نظر فرهنگي هم در کشور ما و هم در غرب ميل جنسي بعضي از خانمها پس از يائسگي به دو دليل افزايش مييابد. يکي اينکه محيط امني در خانه ايجاد شده، فرزندان ازدواج کردهاند و زوجين استرس کمتري دارند که ممکن است سبب افزايش ميل جنسي شود. دوم اينکه خطر بارداري ناخواسته نيز وجود ندارد. اگر اين افراد هم دچار سرطان اندامهاي جنسي يا ديگر اندامها شوند در آنها نيز اين مشکلات وجود دارد. اين مساله ميتواند استرسهاي رواني، عاطفي و روحي را هم براي بيمار مبتلا به سرطان و هم براي خانواده وي ايجاد کند. طبيعي است که وقتي يکي از زوجين مبتلا به سرطان و عواقب ناشي از آن ميشود، همسرش نيز ممکن است به دليل اين عواقب دچار مشکل شود. يک نکته که به نظرم کمتر به آن توجه ميشود اين است که پزشکاني که به درمان بيماران سرطاني مي پردازند در تمام دنيا به وجه جنسي اين بيماران کمتر توجه ميکنند، يعني وقتي بيماري به يک متخصص راديوتراپيست يا انکولوژي مراجعه ميکند سوالاتي در مورد مسايل جنسي از او پرسيده نميشود يا ممکن است توجه ويژهاي به آن نشود، در صورتي که ما ميدانيم اين مسايل هم کيفيت زندگي و هم روابط با همسر بيمار سرطاني را تحت تاثير قرار ميدهد و سيستم زندگي آنها را دچار تغيير ميکند. منبع:www.salamat.com
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 728]