تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816673396




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آسيب شناسى عرضه كالاهاى فرهنگى


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: آسيب شناسى عرضه كالاهاى فرهنگى
دكتر احمد نثارى*اقتصاد فرهنگ مساله تامين كالاهاى فرهنگى توزيع آنها و دخالت يا عدم دخالت دولت در اين ميان از امور مهم در آسيب شناسى فرآيند توليد، توزيع و مصرف كالاهاى فرهنگى در جوامع امروز و البته جامعه ايرانى است. جايگاه آثار مكتوب در فرهنگ يك جامعه جايگاه والا و با ارزشى است اگرچه امروزه ابزارهاى ديگرى نيز به عنوان ابزار تاثير گذار در حوزه فرهنگ به وجود آمده است. با اين حال هيچ يك از اين ابزارها جايگاه كتاب و آثار مكتوب را نداشته و ندارد زيرا جايگاه آثار مكتوب به لحاظ عمق تاثير گذارى و نيز ماندگارى و استمرار آن قابل قياس با ابزارهاى فرهنگى ديگر نيست. هر جامعه اى كه تحولى را شاهد بوده و پيشرفت و توسعه اى داشته است قطعا از رهگذر توجه و اهتمام جدى به مطالعه پژوهش و كشف نظريه هاى نوين و نظريه پردازى و توليد انديشه در راستاى توسعه و پيشرفت بوده است كه در اين ميان جايگاه آثار مكتوب براى دستيابى به اين هدف به خوبى قابل درك است. زيرا تاثيرگذارترين ابزار در توليد انديشه براى اصحاب علم و فرهنگ آثار مكتوب است. اگر چنين جايگاه برجسته و تاثيرگذارى براى كتاب در عرصه تحولات اجتماعى قائل هستيم پس بايد به امر نشر هم توجه بيشترى داشته باشيم. از اين رو امروزه آسيب شناسى حوزه نشر يكى از نكات مهم و كليدى در حوزه اقتصاد فرهنگ به شمار مى رود زيرا توجه به آن مى تواند در حل مشكلات و مسائل اين حوزه به شيوه كاملا علمى تاثيرگذار باشد. يكى از مسائل اصلى در حوزه اقتصاد فرهنگ نيز بحث توزيع كالاهاى فرهنگى است كه پرداختن به آن مى تواند بخشى از مشكلات را روشن سازد. براساس نظريات پل رومر در اواسط دهه ۱۹۸۰ كه بر رقابت ناپذيرى انديشه ها تاكيد كرده بود اين ايده مطرح شد كه رقابت ناپذير بودن ويژگى ذاتى آثار فرهنگى است. نكته مهمى كه در اين رقابت ناپذيرى وجود دارد اين است كه كالاهاى فرهنگى نسبت به كالاهاى اقتصادى بسيار متفاوت هستند. در حالى كه اغلب كالاها و خدمات در حوزه اقتصاد رقابت پذير هستند كالاهاى فرهنگى از اين منطق پيروى نمى كنند و رقابت ناپذيرهستند. كالاهاى رقابت ناپذير كه الزاما تفكيك ناپذير نيز هستند را اغلب كالاهاى عمومى مى نامند. اقتصاد كالاها به ماهيت آنها بستگى دارد. كالاهايى كه تفكيك ناپذير هستند به توليد كنندگانشان امكان جذب منافع توليد را مى دهند و كالاهايى كه تفكيك پذير نيستند واجد منافع و آثار جانبى گسترده اى هستند كه به توليد كنندگان آنها نمى رسد. اين آثار جانبى را پيامدهاى خارجى مى نامند. كالاهايى كه داراى آثار جانبى مثبت هستند معمولا در بازارها كمتر از ميزان نياز توليد مى شوند و اين پديده يكى از دلايل مهم و جاافتاده براى دخالت دولت در اقتصاد به منظور تامين چنين كالاهايى است. (۱)بر اساس اين استدلال است كه اصولا در اقتصاد فرهنگ مساله تامين كالاهاى فرهنگى توزيع آنها و دخالت يا عدم دخالت دولت در اين ميان از امور مهم است. كالاهايى كه رقابت پذير هستند هر زمان كه به فروش مى رسند بايد مجددا توليد شوند و كالاهاى رقابت ناپذير فقط يك بار توليد مى شوند و به همين دليل است كه بحث مالكيت معنوى و حق كپى رايت در بازار نيز اهميت ويژه اى مى يابد. نكته مهم در اين ميان تمايز دقيقى است كه بايد بين اثر فرهنگى (و به عبارت متعارف تر اثر هنرى) و كالاى فرهنگى (كالاى هنرى) در عرصه بازار قائل شد در اين معنا بازار به معناى محل تلاقى عرضه و تقاضا و قيمت است. (۲)البته در اين بحث مهمتر از مفهوم بازار تمايز بنيادينى است كه بايد بين يك اثر فرهنگى به كالاى فرهنگى قائل شد. ما در گذشته شاهد توليد اثر در عرصه فرهنگ بوديم اما در اقتصاد مدرن اثر به كالاى فرهنگى تبديل مى شود. اين كالا در اقتصاد مدرن با توجه به نياز مصرف كننده توليد مى گردد و نه صرفا براى ارضاى دل ]... خالق آن اثر [ (۳)در گذشته بنا به ماهيت توليد و بازار اثر فرهنگى مانند كتاب يا تابلوى نقاشى و. . . منحصر به فرد و غير قابل بازتوليد بود اما در دوره جديد و با توجه به ماهيت نوين بازار و توليد اثر هنرى مورد بازتوليد قرار گرفته و در واقع ماهيت كالا را يافته است. اين مباحث اگر چه در حوزه مطالعات فرهنگى و نقد فرهنگى همواره در كانون توجه قرار داشته و محور بحث نظريه پردازان قرار گرفته است اما مقوله اى است كه بايد در اقتصاد فرهنگ نيز به آن توجه كرد تا ماهيت كالاهاى فرهنگى و تجارى شدن فرهنگ مورد بازشناسى قرار گيرد. در اين معنا تجارى شدن فرهنگ]...[ يعنى شرايطى كه در آن توليد فرهنگى براى عرضه به بازار صورت مى گيرد.(۴)با توجه به اينكه حيطه موضوعى اقتصاد فرهنگ را مى توان كاربرد اصول مفاهيم و نظريه هاى علم اقتصاد در جهت تبيين و تحليل مصائب اقتصادى بخش فرهنگ و در نهايت ارايه خط مشى هاى سياسى در جهت بهبود مديريت اقتصادى فعاليت هاى فرهنگى دانست.(۵)بر اساس اين اصول است كه مى توان به توليد و توزيع كتاب به عنوان يك كالاى فرهنگى پرداخت و حتى بازار مصرف آن را در مورد تحليل و آسيب شناسى قرار داد. (۶)با ذكر اين نكات به نظر مى رسد كه يكى از مشكلات اساسى حوزه نشر و كتاب در كشور بحث عرضه و توزيع است. با توجه به اينكه امروزه نهادهاى بسيارى در زمينه توليد كتاب تاسيس شده اند و تا حدودى توانسته اند امر توليد را سامان دهى كنند و پيشرفت هايى نيز داشته اند اما شايد بتوان گفت كه به موازات كار توليد در زمينه توزيع و عرضه كتاب اتفاق مهمى رخ نداده است و امروز يكى از معضلات نشر در كشور موضوع عرضه و توزيع كتاب به شمار مى رود. به بيان ديگر اگرچه نهادهاى متعددى تاسيس شده اند كه امور مربوط به توليد كتاب را بر عهده گرفته اند اما به موازات آن در زمينه توزيع و عرضه اين آثار پيشرفت چشم گيرى صورت نگرفته است و آثار اين نهادها و سازمان ها در محدوده كوچكى حبس شده است. نگاه دقيق تر و كارشناسى تر به اين موضوع نمايان گر اين است كه اين معضل معلول چند علت است: الف) فقدان نگاه تخصصى و دقيق ناشران و توليدكنندگان به موضوع اقتصاد فرهنگ: به صورتى كه يك اثر فرهنگى بايد به عنوان يك كالاى فرهنگى قلمداد شود و با اين نگاه چنانچه قرار باشد اثر فرهنگى به كالاى فرهنگى تبديل شود مستلزم توجه جدى به رابطه عرضه و تقاضا است. در رابطه عرضه و تقاضا جلب نظر متقاضى از اهميت زيادى برخوردار است. از اين رو اولا كتاب از نظر محتوا بايد كاملا ناظر به نياز روز جامعه باشد. و ثانيا كتاب از نظر شكلى و صورى (جلد قطع نثر ادبيات رنگ و. . . ) بايد كاملا مطابق با ذوق و سليقه روز جامعه باشد. متاسفانه برخى از ناشران و توليدكنندگان به ويژه ناشران آثار حوزه دين به اين موضوع توجه كمترى دارند. ب- فقدان سياست گذارى و اتخاذ راهبرد صحيح و منطقى در حوزه عرضه و توزيع: با نگاه دقيق تر به تحولات و پيشرفت هاى جوامع پيشرفته دنيا (به ويژه در حوزه نظام مديريتى و امور اجتماعى) در مى يابيم كه امروزه راهبرد صحيح منطقى و پايدار در جوامع مزبور جلب مشاركت بخش خصوصى و مردم در نظام اجتماعى است. پرهيز از تصدى گرى توسط دولت و نهادهاى حكومتى در عرصه هاى مذكور محصول تجربه چندين ساله جوامع پيشرفته است. از اين رو حمايت دولت از بخش خصوصى و جلب مشاركت مردم براى توسعه و گسترش ويترين عرضه كتاب در سراسر كشور به ويژه در مناطق محروم يك راهبرد اساسى در جهت رفع مشكل و معضل عرضه و توزيع كتاب به حساب مى آيد. فقدان مكان هاى مناسب براى عرضه محصولات فرهنگى در سراسر كشور و در نتيجه عدم دسترسى سريع و فورى مخاطبان به كتاب و محصولات فرهنگى مهم ترين اشكال در اين عرصه است. ايجاد نمايشگاه هاى استانى و شهرستانى كه در حال حاضر راهبرد مسوولان ذى ربط در اين حوزه به شمار مى رود (صرف نظر از اشكال ماهوى به شيوه اجرايى اين نمايشگاه ها) نه تنها هيچ مشكلى را حل نمى كند بلكه سم مهلكى براى سامانه توزيع و عرضه كتاب و محصولات فرهنگى در كشور به شمار مى آيد، زيرا اولا نياز مردم به كتاب محدود به يك هفته و دو هفته در سال نيست و اصحاب علم و فرهنگ تمام ايام سال به محصولات فرهنگى نياز دارند. ثانيا ايجاد نمايشگاه و وارد كردن شوك مقطعى در يك منطقه موجب از دست رفتن رونق اقتصادى مراكز توزيع محلى براى عرضه مستمر محصولات فرهنگى خواهد شد و قطعا تبعات سوء و زيان بار مادى و معنوى زيادى در پى خواهد داشت. ج) فقدان نهادهاى تخصصى متولى براى انجام عمليات گسترده توزيع و عرضه محصولات فرهنگى در سراسر كشور: از آنجا كار توزيع و عرضه با كار توليد دو حوزه كاملا جدا از يكديگر هستند وجود نهادهاى تخصصى توزيع ضرورتى اجتناب ناپذير در مناسبات نوين بازار است. به بيان ديگر اقتضاى كار توليد با كار توزيع متفاوت است و آن دستگاه هايى كه كار توليد را انجام مى دهند عمدتا بايد در حوزه فكر و انديشه صاحب ابتكار عمل باشند به صورتى كه بتوانند در امور محتوايى مديريت كنند و دستگاه هايى كه به دنبال توزيع اين توليدات هستند بايد بتوانند در حوزه اقتصاد مسائل مالى و بازار و اقتضائات آن صاحب ابتكار باشند به صورتى كه بتوانند مسائل اقتصادى را مديريت كنند. اين دو حوزه در يكديگر قابل ادغام نيستند. به بيان ديگر يك مدير موفق در حوزه توليد هرگز نمى تواند يك بازرگان خوب هم باشد و چه بسا يك بازرگان و تاجر خوب در حوزه توزيع و بازار نمى تواند در توليد فكر و انديشه و مباحث محتوايى موفقيت چشمگيرى داشته باشد. البته ممكن است بنا به استثناء و به ندرت گاه تركيب موفقى از اين دو ديده شود اما اين موضوع فراگير نيست و عموميت ندارد و نبايد آن را به عنوان قاعده سياست گذارى ها مدنظر قرار داد كما اين كه اين مساله در خارج از كشور نيز به همين شكل حل شده است. به صورتى كه در تجربه مديريتى آنان مشخص شده كه توليد بايد يك متولى داشته باشد و عرضه و توزيع نيز يك متولى ديگر. اين روال حتى در كشورهاى اسلامى نيز چنين است زيرا به دلايل عقلى و اقتضاى منطقى جمع اين دو درست نيست و كارآيى لازم را ندارد. با توجه به اشكالات ياد شده مى توان مشاهده كرد كه امروزه در كشور ما بحث توزيع و عرضه متولى ندارد البته گاه حركت هايى صورت مى گيرد اما اين حركت ها مستمر و تاثيرگذار نبوده و نيست و بايد اميد داشت كه با برنامه ريزى اصولى بتوان در ميان مدت به سياست هاى صحيحى در اين خصوص دست يافت و با عملياتى كردن آن سياست ها كه خود بحثى ديگر در راهبردهاى ناظر به اقتصاد فرهنگ است به سامان مناسبى از مناسبات بازار در عرصه فرهنگ دست يابيم. پى نوشت: ۱- نگاه كنيد به: آلن پيكاك اقتصاد فرهنگ و سياست هاى فرهنگى ،مترجم اعظم محمد بيگى، مركز پژوهش هاى پيشنهادى معاونت فرهنگى و آموزشى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى. ۱۳۷۶. صفحه ۳۵-۴۰۲- حسين قاضيان ،تحولات ساختارى در بازار كالاهاى فرهنگى ،نشريه رسانه ،سال دهم ،شماره سوم. ۳- همان منبع. ۴- بى نام. اقتصاد فرهنگ بى برنامه و بدون هدف. نشريه جهان اقتصاد. اسفند ۱۳۸۳.۵- همان منبع. ۶- براى آشنايى بيشتر با اقتصاد فرهنگ مى توان به دو منبع زير مراجعه كرد: ويكتور گينزبرگ و ميشل منگر اقتصاد فرهنگ و هنر ترجمه على اعظم محمدبيگى، ۱۳۷۹ ،نشر باز. * رييس موسسه انتشارات اميركبير
 دوشنبه 6 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن