تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگاه ميهمان داشتند، با او غذا مى‏خوردند و دست ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812801471




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اي نفس اگر به ديده‌ي تحقيق بنگري


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اي نفس اگر به ديده‌ي تحقيق بنگري
اي نفس اگر به ديده‌ي تحقيق بنگريشاعر : سعدي درويشي اختيار کني بر توانگرياي نفس اگر به ديده‌ي تحقيق بنگريتو نيز با گداي محلت برابرياي پادشاه شهر چو وقتت فرا رسدنوبت به ديگري بگذاري و بگذريگر پنج نوبتت به در قصر مي‌زنندبا کس به سر همي نبرد عهد شوهريدنيا زنيست عشوه‌ده و دلستان وليکاين جرم خاک را که تو امروز بر سريآهسته رو که بر سر بسيار مردمستديگر که چشم دارد ازو مهر مادري؟آبستني که اين همه فرزند زاد و کشتدل مي‌برد به غاليه اندوده چادرياين غول روي بسته‌ي کوته نظر فريبدر چه فکند غمزه‌ي خوبان به ساحريهاروت را که خلق جهان سحر ازو برندبا نفس اگر برآيي دانم که شاطريمردي گمان مبر که به پنجه است و زور کتفاين بي‌هنر بمير که از گربه کمتريبا شير مرديت سگ ابليس صيد کرددر ورطه‌اي که سود ندارد شناوريهشدار تا نيفکندت پيروي نفسدر کار آخرت کني انديشه سرسريسر در سر هوا و هوس کرده‌اي و نازاي بدمعاملت به همه هيچ مي‌خريدنيا به دين خريدنت از بي‌بصارتيستنزديک عارفان حيواني محقريتا جان معرفت نکند زنده شخص راور صورتش نمايد زيباتر از پريبس آدمي که ديو به زشتي غلام اوستنيکونهاد باش که پاکيزه پيکريگر قدر خود بداني قدرت فزون شوددرياب وقت خويش که درياي گوهريچندت نياز و آز دواند به بر و بحرليکن چو پرورش بودت دانه‌ي دريپيداست قطره‌اي که به قيمت کجا رسدبشناس قدر خويش که گوگرد احمريگر کيمياي دولت جاويدت آرزوستکي بر هواي عالم روحانيان پري؟اي مرغ پاي‌بسته به دام هواي نفسکاندر طلب چو بال بريده کبوتريباز سپيد روضه‌ي انسي چه فايدهدر اوج سدره کوش که فرخنده طايريچون بوم بدخبر مفکن سايه بر خراببيدار باش تا پي او راه نسپريآن راه دوزخست که ابليس مي‌رودکاندر کمند دشمن آهخته خنجريدر صحبت رفيق بدآموز همچنانراهي به س عاقبت اکنون مخيريراهي به سوي عاقبت خير مي‌روددر حلقه‌اي به صورت و چون حلقه بر دريگوشت حديث مي‌شنود، هوش بي‌خبرچون کبر کردي از همه دونان فروتريدعوي مکن که برترم از ديگران به علمگر در عمل نکوشي نادان مفسرياز من بگوي عالم تفسيرگوي رابا علم اگر عمل نکني شاخ بي‌بريبار درخت علم ندانم مگر عملورني ددي، به صورت انسان مصوريعلم آدميتست و جوانمردي و ادبوز حب جاه در طلب علم ديگرياز صد يکي به جاي نياورده شرط علمچشم از براي آن بود آخر که بنگريهر علم را که کار نبندي چه فايدههر نکته را هزار دلايل بياوريامروزه غره‌اي به فصاحت که در حديثگر علتي بگويي و عذري بگستريفردا فصيح باشي در موقف حسابمر شوي کرده را نبود زيب دختريور صد هزار عذر بخواهي گناه راتو بي‌هنر کجا رسي از نفس‌پروريمردان به سعي و رنج به جايي رسيده‌اندعارف به ذات شو نه به دلق قلندريترک هواست، کشتي درياي معرفتگر بهتري به مال، به گوهر برابريدر کم ز خويشتن به حقارت نگه مکنکون خرت شمارد اگر گاو عنبريور بي‌هنر به مال کني کبر بر حکيماين هر دو قرن اگر بگرفتي سکندريفرمانبر خداي و نگهبان خلق باشتا در رضاي خالق بيچون به سر بريعمري که مي‌رود به همه حال جهد کنليکن تو را چه غم که به خواب خوش اندريمرگ آنک اژدهاي دمانست پيچ پيچباري ز تنگناي لحد ياد ناوريفارغ نشسته‌اي به فراخاي کام دلاز سر بنه غرور کيايي و سروريباري گرت به گور عزيزان گذربودبر هم شکسته صورت بتهاي آزريکانجا به دست واقعه بيني خليل‌وارمسکين به خشت بالشي و خاک بستريفرق عزيز و پهلوي نازک نهاده تنبردند گنج عافيت از کنج صابريتسليم شو گر اهل تميزي که عارفانطغراي نيک‌بختي و نيل بداختريپيش از من و تو بر رخ جانها کشيده‌اندروزي نکرد چون نکشد غل مدبريآن را که طوق مقبلي اندر ازل خدايبيگانگي مورز که در دين برادريزنهار پند من پدرانه است گوش گيردر وقت مرگ اشعث و در گور اغبريننگ از فقير اشعث اغبر مدار از آنکدامن‌کشان سندس خضرند و عبقريدامن مکش ز صحبت ايشان که در بهشتچون آسمان به زهره و خورشيد و مشتريروي زمين به طلعت ايشان منورستخواهي ز پادشاه سخن داد شاعريدر بارگاه خاطر سعدي خرام اگرملک عجم گرفته به تيغ سخننوريگه گه خيال در سرم آيد که اين منمبا کف موسوي چه زند سحر سامري؟بازم نفس فرو رود از هول اهل فضلدر شهر آبگينه فروشست و جوهريشرم آيد از بضاعت بي‌قيمتم وليک
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن