واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دوش برون شد ز دلو يوسف زرين نقابشاعر : خاقاني کرد بر آهنگ صبح جاي به جاي انقلابدوش برون شد ز دلو يوسف زرين نقابصبح دم از هيبتش حوت بيفکند نابيوسف رسته ز دلو مانده چو يونس به حوتتا صدف آتشين کرد به ماهي شتابباد بهاري فشاند عنبر بحري به صبحبر سر سيل روان شيشهگر آمد حبابتا که هوا شد به صبح کورهي ماورد ريزراند مثالي بديع ساخت طلسمي عجاببوقلمون شد بهار از قلم صبح و شامساخته گوي انگله دانهي در خوشاباز شکفه شاخسار جيب گشاده چو صبحکافسر شاهان کشيد تيغ چو صبح از قرابگشته زمين رنگ رنگ چون فلک از عکس خونپرچم شب يافت رنگ رايت صبح انتصابخسرو خورشيد چتر آنکه ز کلک و کفششبروي از رستم است خواب ز افراسيابراي ملک صبح خيز، بخت عدو روز خسبروضهي دوزخ اثر حور زباني عقابصبح ظفر تيغ اوست حوروش و روضه رنگخانهي دين راست گنج، گنج هدي را نصابمشرق دين راست صبح، صبح هدي را ضياهم دل بوالقاسم است هم جگر بوترابشاه چو صبح دوم هست جهان گير از آنکتا جگر آب را سده ببست از ترابزهرهي اعدا شکافت چون جگر صبح دمناخني از سد شاه نشکند از هيچ بابگر بدرد صبح حشر سد سواد فلکجيفه نجويد هماي پشه نگيرد عقابصبح دلش تا دميد عالم جافي نجستبر کر عنين مخوان قصهي دعد و رباباز دل عالم مپرس حالت صبح دلشبخت تو خير الطيور، خصم تو شر الدواباي کف تو جان جود، راي تو صبح وجودجيب جلال تو راست گوي زر از آفتابدامن جاه تو راست پروز زرين صبحرمح تو گاه طعان، تيغ تو گاه ضرابچرخ بدوزد چو تير صبح بسوزد چو مهرصبح نکردي عمود، مه نتنيدي طنابگرنه به کار آمدي خيمهي خاص توراجامهي عيدي بدوخت بخت تو خير الثيابتا شب تو گشت صبح، صبح تو عيد بقادين عرب تازه کرد در عجم از احتسابعدل تو چون صبح راست نايب فاروق گشتآب کند دانه هضم در جگر آسيابصبح نهد طرف زر بر کمر آسمانگاه درخش جهان، گاه بدخش مذابصبح ستاره نما خنجر توست اندر اوتا به زبان قبول يافت ز حضرت جوابدهر شبانگه لقا تازه شد از تو چو صبحديدهي يعقوب کحل، فرق زليخا خضابهست چو صبح آشکار کز رخ يوسف بردصبح لباس عروس شام پلاس مصاببهر ولي تو ساخت وز پي خصم تو کردصبح برد آب ماه ميوه پزد ماه آبمفخر خاقاني است مدح تو تا در جهانچون دم مرغان صبح نيروي شيران غابسحر دم او شکست رونق گويندگانمهرهي نوشين کند در دم افعي لعابشمهاي از خاطرش گر بدمد صبحوارروز بقاي تو باد هفتهي يوم الحسابتا نبود صبح را از سوي مغرب طلوعباد به آمين خضر دعوتشان مستجابچار ملک در دو صبح داعي بخت تواند
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 882]