تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):يا على دانشمند سه نشانه دارد: راستگويى، حرام‏گريزى و فروتنى در برابر همه مردم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828774036




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ميزان مشاركت در انتخابات ملاك مقبوليت نظام نيست


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ميزان مشاركت در انتخابات ملاك مقبوليت نظام نيست


سياست - مصاحبه با زيباكلام در حالي انجام مي‌گيرد كه به ‌نظر مي‌رسد فضاي سنگين انتخاباتي -كه حالا يك‌سالي است فضاي سياسي كشور را معطوف به‌ خود كرده- جايش را به تحليل و بررسي جوانب مختلف انتخابات داده است.

هرچند در اين مصاحبه سعي شده است به‌ دور از نگاه سياسي تنها ميزان مشاركت مردم در انتخابات‌ها مورد تحليل قرار گيرد اما زيباكلام در موارد بسياري با اظهارنظرهاي مختلف جريان وابسته به آن يعني اصلاحات رنگ و لعابي سياسي به مصاحبه مي‌بخشد.

دكتر صادق زيباكلام، استاد دانشگاه و عضو هيأت علمي دانشكده علوم سياسي دانشگاه تهران معتقد است كه انتخابات در ايران وضع عجيبي پيدا كرده؛ چرا كه به وسيله‌اي براي زورآزمايي سياسي عليه ديگر فعالان كشور تبديل شده است. وي انتخابات را تنها يك انتخابات مي‌داند واينكه رفراندوم نبوده و دليلي بر پيروزي يا شكست سياسي حكومت‌ها نيست.

وي در ادامه با اشاره به ميزان پايين مشاركت مردم در انتخابات مجلس هشتم، خاطرنشان مي‌كند:اگر قرار بود انتخابات را به‌معناي سنجش مقبوليت يا عدم‌مقبوليت نظام بدانيم، مردم صريح‌تر و روشن‌تر از اين نمي‌توانستند «نه» بگويند. اما به‌دليل آنچه گفتم، چنين برداشتي نمي‌توان داشت.

زيباكلام در ادامه علت ميزان كم مشاركت مردم در انتخابات اخير را علاوه بر مشكلات اقتصادي و عملكرد دولت در اين حوزه، اعتقاد مردم به بي‌تأثيربودن حضورشان در انتخابات مي‌داند و اينكه با راي دادن يا ندادن آنان تغييري در حوزه معيشتي شان به وجود نمي‌آيد. اين تحليلگر سياسي در ادامه مي‌گويد: مهم‌ترين چيزي كه باعث مي‌شود مردم رأي بدهند همين تغيير و تحولي است كه با رأي دادن خود احساس مي‌كنند وگرنه چنانچه به شيوه‌هاي ديگر از جمله تحريك احساس ناسيوناليستي مردم متوسل شويم تا آنها پاي صندوق‌هاي رأي بيايند، ارزش ندارد.

ادامه گفت‌وگوي پر از صراحت صادق زيباكلام با همشهري عصر در پي مي‌آيد:

* آقاي زيباكلام !در بحث تحليل آرا مي‌توان ميزان مشاركت مردم در انتخابات‌هاي مختلف را به پاي رضايت، مقبوليت يا عدم‌مقبوليت جامعه از دولت‌ها و نظام البته در معناي عام آن دانست؟

بايد بگويم كه انتخابات در ايران يك وضع عجيبي پيدا كرده است. در هيچ كشور ديگري انتخابات را به‌عنوان يك زورآزمايي سياسي تلقي نمي‌كنند، مثلا ژاپن هم به هر حال دشمناني دارد، رقبايي دارد و كره‌شمالي را دشمن و كره‌جنوبي را رقيب خود مي‌داند و چين را هم جوري رقيب مي‌داند ولي اينگونه نيست كه مثلا مسئولان ژاپن بگويند كه حضور مردم ما پاي صندوق‌هاي رأي مشت محكمي بر دهان كره‌شمالي بود يا فرض كنيد آمريكايي‌ها به‌اندازه موهاي سرشان دشمن دارند، ولي ما هيچ‌وقت نشنيديم كه رهبران آمريكا بگويند كه انتخابات ما مشت محكمي بود به ياوه‌گويان ايران. اما در ايران اين حالت وجود دارد و در هر انتخاباتي مسئولان آن‌را به‌مثابه تأييديه‌اي براي خودشان، نظام و صلاحيت دولت‌شان انگاشته‌اند. اينگونه اين تصور ايجاد مي‌شود كه مگر به جايگاه و صلاحيت خودشان شك دارند كه انتخابات را سندي براي تأييد مي‌گيرند و از آن در جهت منافع خودشان استفاده مي‌كنند.

* اينكه ديگر كشورها به قول شما آمريكا يا ژاپن و چين از حضور مردمانشان در انتخابات‌هايشان در جهت تأييد نظام خود بهره‌برداري نمي‌كنند دليل محكمي نمي‌تواند بر غلط يا اشتباه بودن اين نگاه در كشورمان شد؟

ببينيد، اين نگاه غلط است، چون انتخابات نه رفراندوم است و نه اينكه به‌اصطلاح ثابت مي‌كند مردم با نظام هستند يا اينكه با نظام نيستند؛ انتخابات تنها انتخابات است و دليلي بر پيروزي يا شكست سياسي حكومت‌ها نيست. مثلا در همين انتخابات اخير يعني انتخابات مجلس هشتم فرض كنيم كه رفراندوم برگزار كرده‌ايم و مشاركت را به‌معناي رفراندوم در نظر بگيريم و تأييد نظام را از آن تفسير كنيم، آن‌وقت در تهران به‌عنوان پايتخت و مركز سياسي كشور و در خيلي از مراكز استان‌هاي بزرگ با مشكل مواجه مي‌شويم، براي اينكه طبق آمار وزارت كشور از 6‌ميليون واجدان شرايط براي شركت در انتخابات تنها يك ميليون و 900 هزار نفر حضور پيدا كردند و رأي دادند يعني دوسوم مردم تهران در انتخابات شركت نكردند، بنابراين اگر قرار باشد انتخابات را به ‌معناي سنجش مقبوليت يا عدم‌مقبوليت نظام و حكومت بدانيم، مردم صريح‌تر و روشن‌تر از اين نمي‌توانستند «نه» بگويند.

اما دليل دوم اينكه نفر اول منتخب مردم تهران در مجلس يعني آقاي دكتر حداد عادل يك چيزي حدود 700 هزار رأي آورده، خب، از 6 ميليون نفري كه مي‌توانستند در تهران رأي بدهند، 700 هزار نفرشان به حداد رأي داده‌اند، يعني چيزي حدود 11 يا 12درصد از واجدان شرايط، يعني حدود 90درصد از مردم تهران به آقاي حداد عادل رأي ندادند بنابراين اگر بخواهيم بيشتر تفسير كنيم، آقاي حداد عادل نمايندگي فقط 10درصد مردم تهران را در مجلس شوراي اسلامي دارد، خب كساني كه مي‌گويند مردم با حضورشان پاي صندوق‌هاي رأي نظام را بيمه كنند و دوباره به نظام آري بگويند حالا مي‌توانند بگويند كه مردم واقعا ما را تأييد كرده‌اند.

* اما اصلاح‌طلبان كه قبل از 24 اسفند سال گذشته اميد زيادي به پيروزي ائتلافشان در انتخابات مجلس داشتند، مي‌گفتند چون جبهه متحد اصولگرايان، ائتلاف دوستداران دولت است مي‌تواند وسيله‌اي براي سنجش ميزان مقبوليت دولت آقاي احمدي‌نژاد در جامعه باشد يعني اگر رأي آورد دولت هنوز مورد اقبال است و اگر رأي نياورد نشان مي‌دهد كه مردم از عملكرد آن راضي نيستند.
اما مسئله جالبي كه پيش آمده اين است كه بعد از رأي آوردن 29نفر از اعضاي جبهه متحد، اصلاح‌طلبان با تغيير رويه و جهت، باز هم دولت را شكست خورده اصلي مي‌دانند و مي‌گويند چوندرصد كمي از مردم در انتخابات شركت كرده‌اند، بنابراين عملكرد دولت ضعيف بوده است. اين نوع ملاك‌ها براي سنجش، استاندارد است يا تنها جنبه سياسي دارد؟

دقيقا همين را مي‌خواهم بگويم كه استاندارد نيست. نكته جالب اين است كه كساني در دور دوم انتخابات از استان تهران به مجلس رفتند كه 300 يا 200 هزار تا رأي داشتند، خب، 300 هزار رأي از تهران با 6 ميليون واجدان شرايط، يعني 5درصد مردم تهران آن شخص را تأييد مي‌كنند. البته اين را هم بگويم كه در دور دوم تنها 10درصد مردم رأي دادند و كانديداهاي ديگر حتي نتوانستند تمام اين 10درصد را هم كسب كنند و تنها با5‌‌‌درصد وارد مجلس شدند؛ يعني 95درصد مردم تهران به ايشان رأي ندادند، بنابراين نمي‌توانيم بگويم كه انتخابات رفراندومي براي نظام يا براي دولت است.

من معتقدم كه اين نوع نگاه به انتخابات اساسا نگاه غلطي است و عكس اين قضيه هم اگر اتفاق افتاده بود غلط بود، يعني اگر كانديدايي به‌جاي 5درصد، 95درصد رأي مي‌آورد، باز هم به‌معناي مشروعيت نمي‌شد، بنابراين چه كساني كه معتقدند انتخابات به‌معناي رفراندومي است كه مردم در آن به نظام آري مي‌گويند و چه كساني‌كه مي‌گويند مردم در انتخابات به نظام و دولت «نه» گفته‌اند اشتباه مي‌كنند.

* البته ميزان مشاركت بالاي شهرستان‌ها را نيز نمي‌توان فراموش كرد!

درست است كه در تهران 30درصد از واجدان شرايط در دور اول انتخابات شركت كردند اما ما مي‌دانيم كه در مناطق ديگر و بسياري از شهرستان‌ها و حوزه‌هاي انتخابيه كوچك‌تر، ميزان مشاركت به 40 و 70درصد هم مي‌رسد و آن، جاهايي است كه رقابت‌ها محلي، خانوادگي، قومي و قبيله‌اي بوده است و زماني‌كه اين 70درصد را با 30درصد تهران ميانگين مي‌گيريم مي‌شود چيزي حدود 50درصد يا 60درصدي كه دستگاه‌هاي اجرايي عنوان مي‌كنند.

* بنابراين از آراي مردم چه برداشت‌هايي مي‌توان داشت و چگونه مي‌شود آن درصدي را كه رأي ندادند و آن درصدي را كه رأي دادند تفسير كرد؟

قطعا يك مقداري ازدرصد كم شركت‌كنندگان، به‌دليل رضايت نداشتن از عملكرد دولت در جهت بهبود بخشي به وضعيت معيشتي مردم است، منتها من فكر مي‌كنم كار از رضايت يا نارضايتي مردم گذشته است چون مردم احساس مي‌كنند خب حالا اگر ما در انتخابات شركت كنيم چه چيزعوض مي‌شود، چه اتفاق مي‌افتد، يعني متأسفانه مردم اين اعتقاد را پيدا كرده‌اند كه ما چه در انتخابات شركت كنيم و چه نكنيم چيزي عوض نمي‌شود و اين تفكر خطرناك و غلطي است كه مردم احساس كنند شركت يا شركت نكردن آنان در انتخابات فرق نمي‌كند، بنابراين مي‌گويند چرا زحمت بكشيم و برويم پاي صندوق و رأي بدهيم.

* يعني وضعيت اقتصادي و معيشتي كه عنوان مي‌شود به‌عنوان سد براي جلوگيري از حضور مردم پاي صندوق‌هاي رأي درآمده، تأثير زيادي در رأي دادن مردم ندارد؟

نه. مسائل اقتصادي هم وجود دارد، مسائل سياسي هم هست، مسائل اجتماعي نيز تاثيرگذار است. احساس نااميدي و احساس سرخوردگي در جامعه به‌وجود آمده است؛ احساس اينكه كار گيركرده و جلو نمي‌رود و پيشرفتي تحقق پيدا نمي‌كند پديد آمده است؛ شما با خيلي‌ها كه صحبت مي‌كنيد و مي‌گوييد كه چرا در انتخابات شركت نمي‌كنيد به شما مي‌گويند كه چه فايده‌اي دارد در انتخابات شركت كنيم، چي عوض مي‌شه؟ و به شما خواهند گفت كه مجلسي كه دوسوم نمايندگان آن اصلاح‌طلب بودند چه‌كار توانست بكند، هر مصوبه‌اي يا هر لايحه‌اي كه سرش به تنش مي‌ارزيد و ما نشستيم بعد از ساعت‌ها بحث و بررسي آنها را به تصويب رسانديم شوراي نگهبان آن‌را رد كرد، بعد هم مجمع تشخيص مصلحت نظام يك‌مقدار از سرش مي‌زد و يك‌مقدار از ته آن تا هر دو طرف را راضي نگه‌دارد؛ بنابراين چيزي عوض نشد، احساس اينكه چه در انتخابات شركت كنيم و در انتخابات شركت نكنيم چيزي عوض نمي‌شود باعث نمي‌شود كه آدم‌ها در انتخابات شركت نكنند، البته باز هم مي‌گويم يك‌جوري مسئله اعتراض و قهر كردن هم از دلايل حضور كمرنگ مردم در انتخابات‌ها است.

* قهر كردن و اعتراض كردن به دولت يا نظام؟

هر دو. يعني هم نسبت به دولت و هم نسبت به نظام، فكر نمي‌كنم كه خيلي تفكيك دولت و نظام درست باشد.

* اگر بخواهيم با صراحت اقشاري كه در انتخابات حضور پيدا مي‌كنند و عواملي كه باعث حضور آنها در انتخابات مي‌شود و افرادي كه در انتخابات شركت نمي‌كنند و عوامل بازدارنده آنها را بررسي كنيم به چه نتيجه‌اي مي‌رسيم؟

يك جامعه انساني، يك گوني سيب‌زميني نيست كه در آن فقط سيب‌زميني‌هاي بزرگ و كوچك وجود داشته باشد يعني فقط اندازه آنها با هم فرق كند، جامعه درحقيقت اقشار و لايه‌هاي متفاوت را شامل مي‌شود، به‌عقيده من عمده كساني كه در انتخابات شركت نمي‌كنند اقشار و لايه‌هاي تحصيل كرده دانشگاهي، فارغ‌التحصيلان، پزشكان و مهندسان هستند.

* دليلش چيست؟

چون احساس مي‌كنند انتظارات و توقعشان برآورده نشده است، خيلي از خواست‌ها و آرمان‌هايشان برآورده نشده است، در آينده هم افقي نمي‌بينند. بنابراين فكر مي‌كنند در انتخابات شركت نكنند بهتر است.

* يعني به‌عقيده شما اين افراد كم‌سواد و بعضا بي‌سواد هستند كه در انتخابات‌ها شركت مي‌كنند و افراد تحصيل‌كرده نيستند؟

بله، بيشتر مردمي كه سوادشان پايين‌تر است در انتخابات شركت مي‌كنند، چون عامي‌تر هستند و قوه تشخيص و تجزيه و تحليلشان پايين‌تر است. بيشتر در انتخابات شركت مي‌كنند و اقشار و لايه‌هاي تحصيل‌كرده كمتر در انتخابات شركت مي‌كنند.

* افراد تحصيل‌كرده كه به قول شما در انتخابات شركت نمي‌كنند، مي‌خواهند به دولت اعتراض كنند يا به نظام؟

ببينيد من معتقدم كه رأي ندادن اقشار و لايه‌هاي تحصيل‌كرده در حقيقت هم اعتراض به نظام است و هم اعتراض به عملكرد دولت. اعتراض به نظام است چرا كه در حقيقت اين نظام است كه نامزد اصلي انتخابات رياست‌جمهوري دوره نهم را معرفي مي‌كند.

* فكر مي‌كنم دوباره برگشتيم سر خط. شما گفتيد كه انتخابات را نمي‌توان ملاك براي سنجش ميزان مقبوليت دولت و نظام در جامعه دانست ولي خودتان حضور و مشاركت پايين به تعبير خودتان افراد تحصيل‌كرده را ملاكي براي اعتراض آنان به دولت و نظام عنوان مي‌كنيد؟

نه، شما ابتدا گفتيد رفراندوم است گفتم نه، ولي قطعاً با توجه به اينكه كسر قابل‌توجهي از كساني كه رأي نمي‌دهند اقشار و لايه‌هاي تحصيل‌كرده جامعه هستند، اين سؤال مطرح مي‌شود كه چرا در مراكز استان‌ها، شهرستان‌هاي بزرگ و كلانشهرهايي مانند تهران، كسر قابل‌توجهي از تحصيل كردگان نمي‌آيند در انتخابات شركت كنند و دليل اينكه آقاي خاتمي در سال 76 پيروز شد همين بود كه كساني آمدند پاي صندوق‌هاي رأي و به خاتمي رأي دادند كه از لايه‌هاي تحصيل‌كرده جامعه بودند و كمتر پاي صندوق‌ها حاضر مي‌شدند.

* با اين تحليلي كه شما ارائه مي‌كنيد و مي‌گوييد كه درصد قابل‌توجهي از كساني را كه در انتخابات‌ها شركت نمي‌كنند افراد با تحصيلات عاليه تشكيل مي‌دهند، پس چرا دولت‌ها، چه دولت آقاي خاتمي كه به گفته شما همه اين افراد را پاي صندوق‌ها كشاند و چه دولت‌هاي قبل و بعد از دولت ايشان، اقدامي در جهت بررسي مشكلات اين قشر از جامعه نكرده‌اند؟

دولت‌ها معمولاً يك عادت بدي كه دارند اين است كه اعداد و ارقامي را كه براي مردم توليد مي‌كنند، خودشان هم باور مي‌كنند. يعني في‌الواقع خودشان هم دل مي‌بندند و سرگرم مي‌شوند. جالب است كه بگويم بعد از دور دوم انتخابات گذشته يكي از سازمان‌هاي اجرايي گفته بود كه مردم، 8درصد بيشتر از دور اول در انتخابات شركت كرده‌اند. من نگاه مي‌كنم مي‌بينم در تهران در دور اول 2 ميليون نفر رأي داده‌اند، در دور دوم هم 700‌هزار نفر رفتند پاي صندوق؛ يعني آراي دور دوم در تهران نسبت به دور اول يك‌سوم شده است. حالا نمي‌دانم چطور شده كه دولت معتقد است 8درصد هم اضافه شده است.

* به‌عنوان يك كارشناس حضور مردم در انتخابات را وابسته به چه عواملي مي‌دانيد؟

حضور مردم در انتخابات شرط بسيار مهمي دارد و آن اين است كه مردم بايد احساس كنند حضورشان به‌معناي به‌وجود آوردن تغييرات است؛ يعني مردم احساس كنند اگر بروند پاي صندوق و رأي بدهند اوضاع عوض مي‌شود.

* مثل حضور پررنگ مردم در انتخابات‌هاي رياست‌جمهوري سال‌هاي 76 و 84؟

بله. چرا 17 ميليون نفر از مردم رفتند به آقاي احمدي‌نژاد رأي دادند و 10 ميليون نفر به آقاي هاشمي رفسنجاني؟ براي اينكه به غلط يا درست اين باور به‌وجود آمده بود كه احمدي‌نژاد بيرون از سيستم است. در حقيقت براي بسياري از مردم اين تلقي پديد آمده بود كه آقاي احمدي‌نژاد از بيرون نظام آمده، جوان است و به ارتباطات غيرقانوني و اين جور چيزها هم آلوده نشده. بنا بر اين راه نجات در آن است كه به ايشان رأي بدهيم. در دوم خرداد 76 هم مردم اعتقاد داشتند كه حضورشان در انتخابات مؤثر است، براي اينكه نامزدي كه جديد آمده متفاوت است، يعني آقاي خاتمي متفاوت‌تر از ديگر نامزدهاست.

* اما در انتخابات مجلس كه اخيراً برگزار شد مردم به‌همان جريان و به همان افراد 4 سال پيش رأي دادند، هرچند اين افراد بادرصد كمي از آرا به مجلس رفتند اما باز رأي آورند پس يعني مردم از عملكرد آنها راضي هستند؟ و ديگر آن تنوع گذشته را نمي‌خواهند؟

در انتخابات 24 اسفند بسياري از مردم احساس مي‌كردند كه اولاً چون نامزدهاي اصلي اصلاح‌طلب رد صلاحيت شده‌اند و حضور ندارند و آنهايي هم كه آمده‌اند واقعاً اصلاح‌طلب نيستند. يك عمر در مجلس بودند، اما حتي يك نطق درست و حسابي پيش از دستور هم از اينها شنيده نشده است.

بنا بر اين اصلاح‌طلب به‌شمار نمي‌آيند و انتخاب آقاي خوش‌چهره يا الياس نادران يا احمد توكلي يا از آن طرف آقاي ابوالفضل شكوري اعتماد ملي فرقي نمي‌كند و چيزي را عوض نمي‌كند. يعني تفاوت‌هاي راديكال و بارزي ميان نامزدها نيست و چه اين برود مجلس و چه ديگري، چيزي تغيير پيدا نمي‌كند. بنا بر اين عده‌اي رأي ندادند و آن عده‌اي هم كه رفتند پاي صندوق به اصولگرايان رأي دادند.

* اما اصلاح‌طلب‌هاي تهران جهانگيري، مجيد انصاري يا منتجب‌نيا و گرامي مقدمي را در تهران داشتند كه داعيه نمايندگي داشتند. اينها هم با ديگر اصولگرايان فرقي ندارند؟

ببينيد، مردم بايد احساس كنند كه در نتيجه رفتنشان به پاي صندوق‌هاي رأي، مي‌تواند چيزي را عوض كند و اين زماني است كه واقعاً بين نامزدها تفاوت باشد، وقتي بين نامزدها تفاوتي نباشد، وقتي بين آقاي نادران و محجوب يا خانم سهيلا جلودارزاده و خانم نفيسه فياض‌بخش تفاوتي نباشد و اگر هم باشد آن‌قدر كم است كه اصلاً احساس نمي‌شود، بنا براين مردم مي‌گويند مهم نيست كه كداميك از اينها انتخاب مي‌شوند.

* فكر نمي‌كنيد بي‌برنامگي احزاب و شعارزدگي آنها چه زماني كه مردم دم از توسعه اقتصادي نمي‌زنند و چه زماني كه توسعه سياسي را مطرح مي‌كنند يا زماني كه وضعيت معيشتي مردم را دستمايه بازي‌هاي انتخاباتي خود قرار مي‌دهند باعث مي‌شود كه حضور مردم در انتخابات كم‌رنگ‌تر شود؟ چون مردم مي‌بينند كه عمل آنها با شعارهايشان متفاوت است.

ببينيد، مردم طي اين 30 سال به هر دليلي كه رفتند پاي صندوق‌ها و رأي دادند وابسته به همين شعارهايي است كه شما مي‌گوييد. در زمان آقاي هاشمي مردم به مجلس پنجم رأي دادند تا اصلاحات اقتصادي صورت پذيرد اما فكر مي‌كنيد نمايندگان اين مجلس توانستند كاري بكنند؟ نه، در مجلس ششم كه اصلاح‌طلب‌ها مي‌گفتند مي‌خواهيم اصلاحات سياسي كنيم چطور، توانستند؟ نه، در مجلس هفتم كه عدالت اجتماعي مطرح شده بود هم چيزي ديده نشد.

ببينيد، مردم احساس مي‌كنند به هر دليلي كه رأي بدهند و افرادي سر كار بيايند كه واقعاً هم بخواهند كار كنند، قدرت‌ها و عواملي در جامعه وجود دارند كه اجازه نمي‌دهند مسئولان به اهدافشان برسند. اسم در كشور ما مهم نيست. اصولگرايي يا اصلاح‌مجلس فرق نمي‌كند، مهم‌ترين چيزي كه باعث مي‌شود مردم رأي بدهند همين تغيير و تحولي است كه با رأي دادن خود احساس مي‌كنند وگرنه با ضرب و زور اينكه انتخابات يك تكليف شرعي يا الهي است يا اينكه خون شهدا را وسط بكشيم و هي سرود‌اي ايران را از راديو – تلويزيون پخش كنيم تا احساس ناسيوناليستي مردم گل كند و پاي صندوق‌هاي رأي بيايند، هيچ ارزش ندارد.

* چطور مي‌توان اين احساس را در جامعه ايجاد كرد كه اگر مردم بيايند پاي صندوق‌هاي رأي و در انتخابات شركت كنند وضعيت جديدي بر جامعه حكمفرما مي‌شود؟ و چگونه مي‌شود اين احساس را عملي كرد؟

بحث مهمي كه در كشور ما وجود دارد بحث نظارت استصوابي است. ببينيد من راجع به اين مسئله در مطبوعات زيادي مطلب نوشته‌ام. اين نظارت استصوابي كه الان وجود دارد با اين وضع و شكل به‌نظر من نفي و انكار صريح، علني و آشكار دمكراسي است. يعني ما نبايد هيچ ترديدي به‌خودمان راه بدهيم كه ما دمكراسي را هر جور كه تعريف كنيم و هر تعريفي از دمكراسي داشته باشيم و با هر رويكردي به سمت دمكراسي برويم، اين نظارت مغاير با اصول اوليه، بديهي و ابتدايي دمكراسي است. چون در دمكراسي اصل و اساس انتخاب مردم است. مردم در دمكراسي حق دارند بروند هر فردي را انتخاب كنند.
دمكراسي به شما مي‌گويد كه شما نمي‌توانيد مانع انتخاب مردم شويد.

* اما نظام ما يك نظام مردم‌سالار ديني است نه يك نظام دمكراتيك؟

آن بحث ديگري است ولي اگر شما قائل به دمكراسي هستيد نمي‌توانيد چيزي به نام نظارت استصوابي داشته باشيد.

* بالاخره بايد يك سازمان يا نهادي وجود داشته باشد كه سره از ناسره را براي مردم مشخص كند؟

يعني شما مي‌گوييد يك عده‌اي در جامعه هستند به نام روشنفكران، صلحا، خبرگان و به نام شوراي نگهبان. شما مي‌گوييد كه اين نهادها هستند كه بهتر مي‌شناسند و مردم را براي شناخت بهتر راهنمايي مي‌كنند. اما كجا و كي مردم از اينها جدا شده‌اند تا آنها را راهنمايي كنند؟!

ببينيد، دمكراسي يك اصل بنيادي دارد و آن اين است كه خير و صلاح صادق زيباكلام را هيچ‌كس بهتر از خود صادق زيبا كلام نمي‌داند. ما اگر علما و انبيا را استثنا كنيم، مي‌بينيم كه هيچ‌كس به اندازه خودمان صلاحيت ندارد كه خير و صلاح‌اش را تشخيص بدهد؛ نه علما، نه فقها، نه روشنفكران و نه رئيس احزاب و نه نخبگان. هيچ‌كدام بهتر از خود فرد نمي‌توانند صلاحيت او را تشخيص بدهند، اما اگر ما اين اصل را بپذيريم دمكراسي را هم پذيرفته‌ايم.

تاريخ درج: 5 خرداد 1387 ساعت 11:56 تاريخ تاييد: 5 خرداد 1387 ساعت 15:30 تاريخ به روز رساني: 5 خرداد 1387 ساعت 15:56
 يکشنبه 5 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن