تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ بنده ای راستین نمی شود مگر زمانیکه اعتمادش به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828020925




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غفوري فرد در گفت​وگو با خبرآنلاين: بيش از۹۵درصد حاميان موسوي تأييد صلاحيت خواهند شد/مشايي جاسوس نيست


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: غفوري فرد در گفت​وگو با خبرآنلاين: بيش از۹۵درصد حاميان موسوي تأييد صلاحيت خواهند شد/مشايي جاسوس نيست
انتخابات - فهرست انتخاباتي جبهه متحد اصولگرايان، اصلي​ترين ليست انتخاباتي و راي​آورترين است.


نسرين وزيري: برآورد اينچنيني از ليست انتخاباتي جبهه متحد اصولگرايان به انضمام احتمال ارائه ليست مجزا از سوي جبهه پايداري، شرايط حضور چهره​هاي مشترك ميان دو ليست جبهه متحد و جبهه پايداري، چگونگي تبديل استقبال​هاي مردمي از جبهه پايداري به راي و.... مجموعه مواردي است كه حسن غفوري​فرد عضو فراكسيون اصولگرايان از آن ياد كرد. اين نماينده تهران كه بارها گفته بود اميدوار است جبهه پايداري به جبهه متحد بپيوندد با اين واكنش روح​الله حسينيان مواجه مي​شود كه «اميدوار نباش، نمي​پيونديم».

شرايط حضور اصلاح​طلبان در انتخابات مجلس نهم، احراز صلاحيت​هايي همچون التزام به ولايت فقيه و نظام از جمله محورهاي گفت​وگوي مشروح خبرآنلاين با موسس جامعه اسلامي مهندسين است كه در جريان آن گفت: بيش از95درصد حاميان نامزدهاي معترض به نتيجه انتخابات 88، حتي حاميان موسوي تأييد صلاحيت خواهند شد. اما آنها كه بعد از تاييد نتيجه انتخابات از سوي رهبري، باز هم بحث تقلب در انتخابات را مطرح كردند، نشان دادند كه به ولايت فقيه التزام ندارند.

مشروح اين مصاحبه را در ادامه بخوانيد:

*پس از آنكه جبهه پايداري تلويحاً اعلام كرد كه به جبهه متحد نخواهد پيوست، شائبه ارائه دو ليست از سوي اصولگرايان تقويت شد. اعضاي جبهه ايستادگي‌ هم در مورد ارائه ليست جداگانه يا ليست مشترك با جبهه متحد اختلاف نظر دارند. به اين ترتيب احتمال ارائه سه ليست انتخاباتي از سوي اصولگرايان وجود دارد. شما اين احتمال را چقدر محتمل مي‌دانيد؟

به نظر مي‌رسد، شرايط به سمتي پيش مي‌رود كه اگرچه ليست اصلي از سوي جبهه متحد اصولگرايان ارائه مي‌شود، اما ليست‌هاي ديگري هم ارائه شوند. در همه انتخابات‌هاي مجلس هم، اينگونه بوده كه بيش از يك ليست ارائه شده است، حتي ليست‌هايي با 5 يا 10 نفر نامزد اختصاصي هم داشته‌ايم. امسال هم شاهد ليست‌هايي به جز ليست جبهه متحد خواهيم بود كه كامل نباشند. حرف شما را قبول دارم كه جبهه پايداري به سمت ارائه ليست مي‌رود و بقيه گروه‌ها هم كه ممكن است با جبهه متحد اصولگرايان به توافق نرسند هم احتمالاً ليست خواهند داد اما ليست اصلي و رأي‌بيار، همان ليست جبهه متحد خواهد بود. به نظر من در ميان ليست‌هاي اصولگرايان، تعداد زيادي از افراد در تمامي ليست‌ها مشترك خواهند بود.

*منظورتان اين است كه در ليست جبهه پايداري ممكن است، برخي از نامزد‌هاي جبهه متحد هم حضور داشته باشند؟

هنوز جبهه پايداري در اين زمينه به اجماع نرسيده است كه يك ليست كامل 30 نفره براي تهران ارائه دهد يا ليستي كه حداكثر مشتركات و توافق را با ليست جبهه متحد داشته باشد. اين عدم اجماع هم به خاطر آن است كه در جبهه پايداري از ابتدا تاكنون مواضع مختلفي ارائه شده است. اوايل مي‌گفتند كه گفتمان انقلاب را دنبال خواهند كرد و ليست نخواهند داد. بعد گفتند كه با جبهه متحد به توافق مي‌رسيم اما الان ظاهراً به يقين رسيده‌اند كه ليست جداگانه بدهند. گويا مي‌خواهند در همه حوزه ها هم همين كار را بكنند اما همانطور كه گفتم هنوز به اجماع نرسيدند كه اين ليست‌ها كاملاً مجزا از ليست جبهه متحد باشد يا مشتركاتي داشته باشد. من كه فكر مي‌كنم نهايتاً ليست آنها، مشتركات زيادي با جبهه متحد خواهد داشت.

*جبهه متحد چطور؟ ممكن است جبهه متحد اصولگرايان چهره‌هايي همچون آقاتهراني را علي‌رغم عضويت در جبهه پايداري، در ليست خود بگنجاند؟

اين بستگي به رويكرد جبهه پايداري دارد. اگر آنها ليست مستقل بدهند، احتمال اينكه از ميان نامزد‌هاي آنها كسي در ليست جبهه متحد نباشد وجود دارد اما اگر به اين تصميم برسند كه ليستي با اشتراكات متعدد با ليست جبهه متحد ارائه دهند، احتمالاً جبهه متحد هم با آنها تعامل مي‌كند و از افراد شاخص آنها كساني را در ليست خود خواهد گنجاند.

*مثلاً چه كساني؟

مثلاً همين آقاي آقا‌تهراني كه از چهره‌هاي منطقي آنهاست.

*چهره‌هايي چون رسايي يا كوچك‌زاده چطور؟

نه؛ البته بايد منتظر ماند و ديد. الان زود است كه قضاوت كنيم هنوز هيچ چيز نهايي نشده است چه بسا جبهه پايداري در نهايت تصميم بگيرد وارد جبهه متحد اصولگرايي شود.

*اگر جبهه پايداري ليست مجزا و بدون اشتراك بدهد و به گفته شما ليست «رأي‌بيار» هم ليست جبهه متحد باشد كه اثري از اعضاي جبهه ‌پايداري در ميان نامزد‌هاي آن نيست، ميزان رأي ارائه‌شده به نامزد‌هاي جبهه ‌پايداري گوياي وزن واقعي آنها خواهد بود. برآورد شما از وزن اين گروه نوظهور چيست؟

هنوز هم معتقدم كه آنها صرف‌نظر از وزنشان بهتر است با جبهه متحد اصولگرايان ليست مشترك بدهند. بارها هم گفته‌ام كه اميدوارم آنها به جبهه متحد بپيوندند و ليست جداگانه ندهند اما آقايان حسينيان و رسايي پس از اين گفته‌هايم در مصاحبه با رسانه‌ها به من گفتند كه زياد اميدوار نباشم چون اين امكان، چندان وجود ندارد و به جبهه متحد نخواهند پيوست.

جبهه پايداري يك تشكل جديد است كه سابقه كمي دارد و از درون جبهه متحد اصولگرايان به‌وجود آمده است. آنها تنها چند ماه است كه اعلام موجوديت كرده‌اند و اگرچه در همايش‌هاي استاني‌ در استان‌هاي مختلف، مردم به دليل تأكيد آنها بر گفتمان انقلاب، استقبال خوبي از آنها كرده‌اند اما اينكه آيا اين اقبال مردمي تبديل به رأي خواهد شد يا نه، را نمي‌توان به طور قطع گفت. مطمئناً اكثريت مردم در تهران و شهر‌هاي بزرگ از ليست جبهه متحد اصولگرايان حمايت خواهند كرد.

*به ياد دارم كه در ابتداي تشكيل فراكسيون انقلاب اسلامي، توصيه آقاي باهنر به اعضاي آن، اين بود كه از فراكسيون اصولگرايان جدا نشوند، چون براي دولت خوب نخواهد بود كه وزن فراكسيون حاميانش در مجلس تعداد محدودي باشد و بهتر است كه همه فراكسيون اصولگرايان را به عنوان فراكسيون اكثريت، حامي دولت بدانند. اما به اين توصيه توجه نشد و وزن حاميان دولت در مقاطع مختلف كم و ضعيف جلوه كرد. الان كه جبهه پايداري مدعي «اصولگرايي ناب» است، فكر نمي​كنيد اقبال مردمي كم از ليست آنها ممكن است به ضرر مفهوم «اصولگرايي» باشد؟ آيا از اين منظر به آنها توصيه نشده است كه يا چنين شعاري ندهند يا به بخشي از جبهه متحد تبديل شوند؟

توصيه و دعوت فراوان شده است كه به جبهه متحد اصولگرايان بپيوندند. يعني همان جبهه​اي كه خاستگاه اصلي آنان بوده است و از همان طريق وارد مجلس هشتم شدند. اما آنها فكر مي‌كنند كه نقش مهمتري در انقلاب و 9 دي داشته‌اند و اساساً 9 دي را كار خودشان مي‌دانند.

*البته سن و سال اغلب اعضاي جبهه پايداري كمتر از آن است كه نقشي در پيروزي انقلاب داشته باشند.

بله همين‌طور است. اغلب آنها جوان هستند. مضاف بر اينكه 9 دي هم كار مردم بود و نبايد آن را منتسب به يك گروه خاص كرد. به نظر من انتساب 9 دي به يك گروه يا يك حزب و يا حتي جبهه، ظلم به انقلاب و ظلم به مردمي است كه حماسه نهم دي ماه را خلق كردند. نهم دي ماه جوشش طبيعي انسان​هايي بود كه نسبت به انقلاب و مقدسات و ولايت فقيه و نظام اسلامي احساس خطر كردند و لذا بطور خودجوش از همه جا جوشيدند و ريشه فتنه را از بن قطع كردند.

اما اينكه گفتيد، ممكن است اقبال مردمي محدود به آنها به اصولگرايي، لطمه بزند را قبول ندارم چون مردم نهايتاً به ليست جبهه متحد اصولگرايان رأي خواهند داد و اين نشان خواهد داد كه مردم، اصولگرايان ريشه‌دار‌تر را بيشتر قبول دارند و آنها را بيشتر به اهداف و آرمان‌هاي امام و رهبري نزديك مي‌دانند. حالا آنها دوست دارند خودشان را «اصولگراي ناب» معرفي كنند اشكالي ندارد، مهم اين است كه مردم چه گروهي را بيشتر قبول دارند. در عين حال راي به جبهه پايداري را هم خلاف اصولگرايي نمي دانم. ما همگي شاخه هاي درخت تنومند انقلاب اسلامي هستيم.

*نفس ارائه چند ليست از سوي گروه‌هاي مختلف اصولگرا اعم از جبهه پايداري و ايستادگي منجر به شكستن آراي اصولگرايان نخواهد شد؟

شكستن آرا در اين صورت طبيعي است، اما بستگي دارد به اينكه ديگر ليست‌هاي فرعي اصولگرايان- به جز ليست جبهه متحد اصولگرايان كه ليست اصلي است- چقدر رأي بياورد. اگر استقبال از آن زياد نباشد، آرا هم چندان شكسته نخواهد شد.

*در شرايطي كه انتقاد از دولت به دليل شرايط اقتصادي موجود و اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها، زياد است، اينكه جبهه پايداري خود را حامي دولت معرفي كند، برايش رأي‌آور است يا ضد‌ رأي؟

اتفاقاً آنها با پرچم حاميان دولت نمي‌آيند و مي‌گويند كه رايحه خوش، منهاي دولت هستند. شايد همين نگاه به دولت سبب شده است كه آنها پرچم حامي دولت را كنار بگذارند.

*اخيراً چهره‌هاي مختلف اصولگرايان، اظهار‌نظر‌‌هاي مختلفي درباره نحوه حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس نهم داشته‌اند؛ نظر شما در اين‌باره چيست؟

به نظر من اصلاح‌طلبان دو مشكل اساسي دارند كه بايد آن را حل كنند؛ يكي اينكه بايد مواضعشان را راجع به فتنه 88 روشن كنند. مادامي‌كه به‌طور شفاف درباره آن اظهارنظر نكرده و اعلام برائت نكنند، بعيد است كه شانسي براي پيروزي در انتخابات مجلس نهم داشته باشند يا حتي نقشي در شكل گيري​هاي سياسي مملكت ايفا كنند.. دومين مشكل اصلاح‌طلب‌ها اين است كه حتي اگر موضعشان را نسبت به فتنه 88 هم اعلام كنند با توجه به ذهنيت منفي‌اي كه از عملكرد آنها در مجلس ششم و رياست جمهوري دهم در ميان مردم شكل گرفته‌، اقبال مردم به آنها زياد نخواهد بود. من معتقدم اگر آنها با پرچم اصلاح‌طلبي به ميدان بيايند شانس كمي خواهند داشت، مگر آنكه به‌عنوان نامزدهاي مستقل وارد مجلس شوند و بعد گرايششان را اعلام كنند.

*به نظر مي‌رسد كه اصلاح‌طلب‌ها براي حضور در اين انتخابات با يك پارادوكس روبه‌رو هستند. اگر شركت كنند يعني ادعايشان در مورد تقلب در انتخابات را رد كرده‌اند و سلامت انتخابات را قبول دارند و اگر هم شركت نكنند و انتخابات را تحريم كنند برخلاف مشي اصلاح‌طلبي عمل كرده‌اند، چراكه هر اصلاحي مستلزم حضور و تلاش براي اصلاح وضع موجود است، نظر شما در اين‌باره چيست؟

اين پارادوكس از ابتداي حركت اصلاح‌طلبان وجود داشته است، چراكه آنها هيچ‌گاه تعريف روشن و شفافي درباره اصلاحات از خودشان ارائه نداده‌اند. برخي مواضع تند و ساختارشكنانه آنها با اصلاحات مخالف است. اصلاحات، حركت‌هايي در داخل ساختار حكومت و نظام است و مواضع ساختارشكنانه كارگروه‌هاي راديكال اپوزيسيون است، نه اصلاح‌طلبان. چون با اين پارادوكس از ابتدا مواجه بودند، اعلام كردند كه اصلاحات، مولود زودرسي بوده كه سالم به دنيا نيامده است. الان هم به همين دليل نمي‌توانند به توافق نظر درباره شركت در انتخابات برسند. از يك‌طرف ابطحي، تحريم را با فلسفه اصلاحات در تعارض مي‌بيند و از سوي ديگر برخي اعضاي آنها مي‌گويند كه بايد انتخابات را تحريم كرد. به نظر من اين پارادوكس غيرقابل حل است. همين آقايان ابطحي و تاج‌زاده كه ادعاي تقلب در انتخابات گذشته را مطرح كردند، بعد حرف‌هايشان را تكذيب كردند اما پاسخ ملت را چه كسي بايد بدهد؟ آنها با اين ادعا، هزينه زيادي را در فتنه 88 به نظام تحميل كردند و حضور دوباره آنها در انتخابات و رد تقلب در آن هم، هزينه زيادي را به خودشان وارد مي‌كند. همين بحث‌ها را در پايان انتخابات مجلس ششم شاهد بوديم كه از يك‌سو خروج از حاكميت، تحصن و اعتصاب غذا را دنبال مي‌كردند و از سوي ديگر اصرار داشتند صلاحيتشان تأييد شود تا بار ديگر در انتخابات مجلس هفتم شركت كنند!

تا وقتي كه آنها تعريف مشخصي از اصلاح‌طلبي ارائه ندهند، همچنان با اين پارادوكس روبه‌رو خواهند بود و به جايي نمي‌رسند. مقام معظم رهبري تعريفي از اصلاح‌طلبي ارائه كردند، فرمودند كه بهترين اصلاحات مبارزه با فقر، فساد و تبعيض است اما اصلاح‌طلبان هنوز تعريف متفق‌القولي ارائه نداده‌اند؛ به همين دليل است كه هركس براساس تعريف و ايده خودش سوار قطار اصلاحات شده و اين‌گونه نبوده كه قطار با مقصد خاصي حركت كند و هر كسي كه مسيرش همين مقصد است، سوار آن شود. در هر حال با ادعاي تقلب، كه بعدا توسط بسياري از آنها تكذيب شد، هم هزينه براي نظام ايجاد كردند و هم يك پارادوكس هميشگي براي خودشان و اصلاحات آفريدند كه بعيد است به راحتي مفري از آن پيدا كنند.

*در شرايطي كه اصولگرايان به گفته خودشان در اداره امور كشور اعم از دولت و مجلس، ديپلماسي، اقتصاد و... موفق بوده‌اند، اصلاً چه نيازي به حضور دوباره اصلاح‌طلبان هست كه به گفته شما با وجود عملكرد مجلس ششم و انتخابات رياست جمهوري دهم، ذهنيتي منفي در مردم ايجاد كرده‌اند؟ چرا حضور يا عدم حضور آنها محوري از گفتمان انتخاباتي اصولگرايان شده است؟

خوشبختانه در دو دولت و مجلس گذشته، علي‌رغم برخي انتقادات، دستاوردهاي بسيار زيادي در عرصه داخلي، خارجي، هسته‌اي، علمي– اعم از نانوتكنولوژي، سلول‌هاي بنيادي و سفينه فضايي– داشتيم كه ايران را به يك قدرت بسيار قوي در منطقه تبديل كرده است كه بيداري اسلامي هم يكي از دستاوردها و نتايج حاصل از آن است. ما نيازي به اصلاح‌طلب‌ها نداريم. ولي نظام ما نظام بازي است كه علاقه‌مند است مشاركت عمومي حتي‌الامكان افزايش يابد؛ از اين‌رو زمينه باز است تا هركس كه به قانون اساسي و ولايت ‌فقيه اعتقاد دارد، وارد فضاي سياسي و رقابتي شود. همان‌طور كه گفتم ما نيازي به حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آتي نداريم ولي آنها نيازمند حضور در اين عرصه هستند تا به كلي از صحنه سياست كشور حذف نشوند البته حضور يا عدم حضورشان تأثيري بر ميزان مشاركت مردم در انتخابات نخواهد داشت، چرا كه مردم وظيفه شرعي و ديني خود مي‌دانند كه فارغ از دسته‌بندي‌هاي سياسي وارد عرصه انتخابات شوند. انتخابات هم حق مردم است و هم تكليف مردم. مردم آگاه ما اين را خوب مي​دانند و به لوازم آن پايبند هستند.

*اما برخي دوستان اصولگراي شما معتقدند كه حضور اصلاح‌طلب‌ها دست‌كم اين فايده را دارد كه اصولگرايان را براي ارائه يك ليست واحد به اجماع برساند؛ اين‌گونه دعوت‌ها براي حضور انتخاباتي اصلاح‌طلبان را از سر اعتقاد به كارآمدي مجلس آتي در نتيجه تضارب آرا ميان دو جريان فكري مي‌دانيد يا رعايت ظاهر انتخاباتي اين رقابت و پرهيز از تك‌صدايي شدن مجلس نهم؟

مطمئناً اگر ايده‌هاي مختلفي در مجلس آينده حضور داشته باشند و تضارب آرا شكل بگيرد، قوانين از كيفيت بهتري برخوردار خواهند بود، به همين دليل است كه نظام معتقد به فراهم‌آوري زمينه حضور تمامي كساني است كه مي‌پذيرند در چارچوب نظام فعاليت داشته باشند. همچنان‌كه يكي از شاخص‌هاي حكومت مردم‌سالار هم افزايش ميزان مشاركت است كه مقبوليت بيشتر نظام را نشان مي‌دهد، اما اگر اصلاح‌طلبان نيايند هم باز انتخابات مجلس نهم با حضور گروه‌هاي مختلف اصولگرا، رقابتي خواهد بود. مثلاً در تهران همواره حدود 1000 نفر براي 30 كرسي نمايندگان پايتخت در مجلس ثبت‌نام مي‌كنند. حالا اگر 2، 3 نفر نامزد اصلاح‌طلب به اين جمع اضافه شود يا نشود، چه تفاوتي ايجاد خواهد شد؟ آيا انتخابات با حضور همين 3 نفر است كه رقابتي مي‌شود؟ نه اين‌گونه نيست. آنها چه بيايند و چه نيايند اين انتخابات برگزار مي‌شود و نامزدها اعم از اصولگرا يا مستقل با هم رقابت خواهند كرد اما براي خود اصلاح‌طلبان بهتر است بيايند تا از عرصه حذف نشوند. اين توصيه برادرانه من به آنهاست. سابقه سي ساله انقلاب نشان داد كه اين حركت مردمي بسيار قويتر از آن است كه حضور يك يا چند نفر در آن تاثير جدي داشته باشد.

*شما همچون اكثر ديگر چهره‌هاي اصولگرا معتقديد كه اصلاح‌طلبان حتي اگر بيايند هم با اقبال مردمي چنداني مواجه نخواهند شد. برخي كاربران خبرآنلاين در كامنت‌هايي كه ذيل اين‌گونه مطالب درج مي‌كنند، مي‌پرسند كه اگر اين‌قدر اطمينان داريد، چرا صلاحيت اصلاح‌طلب‌ها را تأييد نمي‌كنيد تا مشخص شود وزن اجتماعي آنها چقدر است؟ كما اينكه در شوراهاي سوم نيز چنين شد و حتي با وجود تأييد صلاحيت چهره‌هايي از نهضت آزادي توسط مجلس ششم، مردم به آنها اقبال چنداني نشان ندادند. به نظرتان چنين ظرفيتي در حال حاضر وجود دارد؟ شوراي نگهبان چنين پيشنهادي را خواهد پذيرفت؟

اين يك مغلطه و خلط مبحث است كه مطرح مي‌شود. تأييد صلاحيت نامزدها اصلاً ربطي به پايگاه اجتماعي گروهي ندارد. مثلاً چون ما معتقديم كه پايگاه اجتماعي و اقبال مردمي به آنها بيشتر است، پس آنها نبايد رد صلاحيت شوند؟ نه اينگونه نيست. تأييد صلاحيت افراد ربطي به اين ندارد كه عضو نهضت آزادي هستند يا اصولگرايند. افراد براساس معيارهاي مندرج در قانون اساسي و قانون انتخابات نظير اعتقاد و التزام به اسلام، نظام جمهوري اسلامي و انقلاب، صلاحيتشان احراز مي‌شود. فارغ از اينكه اصولگرا باشند يا اصلاح‌طلب و يا پايگاه اجتماعي‌شان چه باشد. شوراي نگهبان همچون كنكور است. نمي‌توان گفت افراد بيايند در دانشگاه بعد اگر توانستند درس بخوانند وگرنه بروند بيرون. براي يك شغل ساده اداري هم احراز صلاحيت افراد و برخورداري از شرايطي الزامي است. وظيفه شوراي نگهبان احراز شرايط نمايندگي است نه سنجش پايگاه اجتماعي آنها. مثلاً شوراي نگهبان بايد ببيند كه نامزدهاي اين دوره، شرط تحصيلي فوق ليسانس يا ليسانس به‌علاوه پنج سال سابقه كار اجرايي را دارند؟ آيا حداقل سن 30 سال و حداكثر 75 سال هستند؟ اينها ضوابط اجرايي قانون انتخابات است و ربطي به اصلاح‌طلب يا اصولگرا بودن افراد ندارد. نمي‌توان از شوراي نگهبان انتظار داشت كه افرادي را برخلاف قانون، ولو اينكه صلاحيت ندارند، تأييد كند، به اين اميد كه رأي نخواهند آورد! به ياد دارم كه در يكي از اين انتخابات‌هاي مجلس، يك فردي نامزد شده بود كه فقط دو رأي آورده بود. آيا شوراي نگهبان بايد صلاحيت وي را به دليل عدم توانايي‌اش در كسب رأي رد مي‌كرد؟ شرايط كانديداها در قانون كاملا مشخص است و شوراي نگهبان تنها با اين ميزان افراد را مي​سنجد و تاييد مي​كند و يا در صورت عدم احراز شرايط رد مي​كند.

*مثال‌هايي كه در مورد تحصيلات و سن فرموديد، از جمله شرايط كمي احراز صلاحيت نامزدهاست ولي موارد كيفي زيادي هم مثل التزام به قانون اساسي و ولايت فقيه و... وجود دارد كه متر مشخصي براي سنجش آن نيست و به همين دليل است كه برخي شوراي نگهبان را به برخورد سليقه‌اي متهم مي‌كنند. عمده شكايات از احراز صلاحيت‌ها هم در همين حوزه‌هاست.

ممكن است از نظر من و شما اين معيارها چندان مشخص نباشد اما گاهي اسناد معتبري وجود دارد كه نشان مي‌دهد كساني فاقد برخورداري از التزام به نظام و انقلاب هستند. مثلاً اگرچه عضو ستاد انتخاباتي نامزد خاصي در انتخابات رياست‌جمهوري گذشته نبوده‌اند اما در راه‌اندازي راهپيمايي‌هاي اعتراضي، تخريب اموال عمومي و آشوب‌هاي خياباني نقش داشته‌اند. شوراي نگهبان چطور مي‌تواند صلاحيت چنين كساني را تأييد كند؟

*اتفاقاً آقاي مطهري هم در نطقشان گفتند كه معيار احراز صلاحيت نامزدها عضويت‌شان در ستادهاي انتخاباتي نباشد، بلكه ملاك شوراي نگهبان حضور افراد در آشوب‌هاي خياباني باشد.

در انتخابات گذشته حدود 13 ميليون نفر از جمعيت كشور به آقاي موسوي رأي دادند. نمي‌توان گفت كه براي همين بايد شوراي نگهبان صلاحيت اين افراد را رد كند! اتفاقاً به نظر من شوراي نگهبان صلاحيت بيش از 95درصد حاميان نامزدهاي معترض را هم تأييد خواهد كرد اما آنها كه اطلاعيه دادند و مردم را به آشوب دعوت كردند را نمي‌توان تأييد صلاحيت كرد. ضمن اينكه توصيه آقاي مطهري هم ملاك نيست. قانون ملاك است كه براساس آن افراد نبايد با نظام مخالفت كرده باشند يا در جهت تخريب بيت‌المال گامي برداشته باشند. براي همين است كه مي‌گويم 95درصد رأي‌دهندگان به آقاي موسوي براي حضور در انتخابات آتي تأييد صلاحيت خواهند شد، چون بعد از مشاهده دامنه آشوب‌ها و مواضع ايشان، از نظر و رأي‌شان برگشتند. اينكه پس از سخنان مقام معظم رهبري و تأييد نتيجه انتخابات، برخي باز هم ادعاي تقلب را مطرح كردند، عملاً نشان دادند كه التزامي به قانون اساسي و ولايت فقيه ندارند. بدون التزام به قانون اساسي و اصل ولايت مطلقه فقيه يقينا صلاحيت كسي تاييد نمي​شود و يا در صورت احراز شرايط هم، صلاحيت كسي رد نخواهد شد.

*اما برخي به استناد اينكه آيت‌ا... كاشاني در تبعيد هم توانست نامزد انتخابات مجلس شود و رأي هم بياورد، معتقدند كه چرا الان نبايد چنين اتفاقي بيفتد و حتي به محكومان حوادث پس از انتخابات 88، فرصت دوباره داده شود؟

لابد آنها كه اين معيارها را مي‌گويند طالب‌ حكومت شاهنشاهي هستند! در هيچ كجاي دنيا اينگونه نيست كه كسي به جرم مبارزه با نظام در زندان باشد و باز هم بتواند نامزد انتخاباتي بشود!

*ولي در تركيه يك‌بار اين اتفاق افتاد. در مورد آقاي اوجالان فكر مي كنم.

نه؛ در تركيه هم‌ چنين اتفاقي نيفتاد. آنها حزب اربكان را منحل كردند و تا آخر عمر هم به او اجازه فعاليت سياسي ندادند ولي برخي اجزاي حزب وي توانستند بارديگر احزاب ديگري تشكيل دهند و در انتخابات‌هاي مختلف حضور يابند. اين يك منطق قانوني است. كسي كه آشوب و تخريب مي‌كند، تنها در صورتي كه در محكمه‌اي از حقوق اجتماعي محكوم نشده باشد، مي‌تواند نامزد انتخابات شود.

*متأسفانه در آستانه هر انتخاباتي شاهد برخي تخريب‌ها عليه برخي كانديداها از سوي رقبا يا رسانه‌ها هستيم. مثلاً همين اواخر از گرين‌كارت آقاي آقاتهراني كلي خبرسازي شد. بعد از برخي نمايندگان از جمعه آقاي بروجردي در موضوع اختلاس اخير ياد شد و مواردي از اين دست. اين تخريب‌ها عليه چهره‌هاي اصولگرا از كجا نشأت مي‌گيرد؟

روش ما اصولگراها اين نيست كه با تخريب افراد وجاهتي براي خودمان ايجاد كنيم. ما مي‌خواهيم كه با اثبات كارآمدي‌ها و شايستگي‌هاي خودمان رأي بياوريم. تخريب و ناجوانمردي در منش ما نيست. آقاي آقاتهراني از همكاران شريف ما هستند و تخريب ايشان اصلاً در آيين و روش ما نيست. البته اصلاح‌طلب‌ها بعد از افشاي اختلاس اخير خوشحال شدند و مي‌خواستند به نظام فشار بياورند و با تخريب برخي چهره‌هاي اصولگرا امتياز بگيرند.

در صورتي كه چنين رفتارهايي با اخلاق ايراني، اسلامي و سياسي ما نمي‌سازد و بارها هم مقام معظم رهبري نسبت به چنين رفتارهايي هشدار دادند. حتي ستاد احياي امر به معروف و نهي از منكر هم در اطلاعيه‌اي از تمامي نامزدها خواسته است كه در جهت تخريب كسي قدمي برداشته نشود.

*از سخنان شما مي‌شود چنين استنباط كرد كه اصلاح‌طلبان در پي تخريب اصولگرايانند.

نه؛ معمولاً كساني هستند كه نه اصولگراي حقيقي‌اند و نه اصلاح‌طلب واقعي. اين افراد ممكن است تحت چنين عناويني شناخته شوند ولي اخلاق ندارند و در جهت تخريب كل نظام پيش مي‌روند. كساني كه تابع اخلاق و قانون باشند به دنبال چنين روشي نيستند؛ چه اصلاح‌طلب باشند چه اصولگرا.

*فكر مي‌كنيد چه ضعف‌هايي در رفتارهاي اصولگرايان طي سال‌هاي گذشته وجود داشته كه بهانه‌اي براي تخريب آنها در آستانه انتخابات مجلس شود؟

موضوع اختلاس 3هزار ميليارد توماني اگرچه از سوي دادستان كل كشور پيگيري مي‌شود اما ممكن است بهانه‌اي براي تخريب اصولگرايان شود. برخي اشكالات داخلي دولت هم مي‌تواند مستمسكي براي تخريب كل اصولگرايان شود، موارد و معضلاتي همچون بيكاري، نارسايي در پرداخت يارانه‌ها، افزايش نرخ طلا و ارز و... مي‌تواند چهره‌هاي خدوم اصولگرا را هم حتي زير سؤال ببرد. البته بايد همه موارد با هم، ميزان سنجش باشد. خدمات فراوان دولت و مجلس بخصوص در جهت حمايت از اقشار آسيب​پذير (هدفمند كردن يارانه​ها، تامين اجتماعي، بيمه بيكاري و ...) پيشرفت​هاي علمي در دولت نهم و دهم، همه و همه بايد ملاك بررسي قرار گيرد. هرچند كه اينجا و آنجا نارسايي​هايي هم بوده است كه بعضا طبيعي است.

*در هر دوره انتخابات مجلس، بخشي از نمايندگان همان دوره رد صلاحيت شده‌اند؛ فكر مي‌كنيد اين موضوع شامل حال نمايندگان مجلس هشتم هم بشود؟

تأييد صلاحيت نماينده‌ها در هر دوره مؤيد اين است كه تا آن زمان شوراي نگهبان اطلاعاتي‌ دال بر نقطه ضعف آنها و رد صلاحيت‌شان نيافته است اما ممكن است در طول چهارسال نمايندگي افراد اطلاعات جديدي به دست شوراي نگهبان برسد كه صلاحيت افراد را زير سؤال ببرد. مثلاً برخي از مفاسد اقتصادي يا اخلاقي. كما اينكه درباره همين پرونده اختلاس اخير هم اسامي چهار تن از نمايندگان مجلس در اين ميان برده شده كه احضار شده و شايد بازجويي هم شده باشند. با اين حال ما مشكل خاصي از سوي نمايندگان مجلس هشتم نداشتيم و اگر هم رد صلاحيتي باشد، تعدادش كم خواهد بود. به نظرم بيش از 90 درصد نمايندگان اين دوره بار ديگر تأييد صلاحيت مي‌شوند.

*حتي نمايندگان اطلاح‌طلب؟

نمايندگان اطلاح‌طلب مجلس هشتم به‌نظر نمي‌رسد كه براي تأييد صلاحيت‌شان مشكلي داشته باشند. البته ممكن است شوراي نگهبان تأكيد داشته باشد كه چون فتنه از درون اطلاح‌طلبي جوشيده است، آنها بايد مواضعشان را نسبت به فتنه 88 اعلام كنند و اگر كسي راضي نشود، رسماً تبري بجويد، ممكن است تأييد صلاحيت نشود.

*جريان نوظهوري در دولت كه برخي بر آن نام «جريان انحرافي» ‌نهاده‌اند، جريان تعريف نشده‌اي است كه هربار از نزديكان آقايان مشايي و بقايي بخواهند ياد‌كنند، گفته مي‌شود. تعريف شما از اين جريان چيست؟ آن را بخشي از اصولگرايان مي‌دانيد؟

همان‌طور كه گفتيد تعريف دقيقي از اين جريان نشده است اما از آنجا كه اين جريان درون دولت است و دولت هم اصولگراست، بايد بپذيريم كه جريان انحرافي درون اصولگرايان بوجود آمده است و هيچ ارتباطي هم به اطلاح‌طلب‌ها ندارد و فكر هم نمي‌كنم كه بتواند پيوندي ميان جريان‌ اصلاح‌طلبي و جريان انحرافي ايجاد شود. بعضي نظرات آقايان مشايي و بقايي و تأكيد آنها بر مكتب ايراني و مقولاتي از اين دست كه داراي توجيه منطقي و ارزشي نبود، سبب شد تا برخي اصولگريان آنها را «انحرافي» بخوانند اما خط‌مشي مشخصي در قبال آنها وجود ندارد و خط مرز مشخصي هم تعيين نشده است. هر جرياني كه با خط ولايت زاويه بيابد، از آن به جريان انحرافي تعبير مي‌شود. اصولگرايي يعني هماهنگي با ولايت و انحراف يعني زاويه گرفتن از ولايت.

*اين جريان وزن و پايگاه اجتماعي مشخصي دارد كه بتواند با حضور در انتخابات مجلس كرسي‌هايي را به‌دست بگيرد؟

مردم ما آگاه هستند و از بلوغ سياسي بالايي برخوردارند. بنده به دو دليل نگران فعاليت‌هاي اين جريان نيستم؛ يكي اينكه مردم ما بسيار به روحانيت و حوزه علميه علاقه‌مند هستند و از آنجا كه دو فقيه برجسته آيت‌الله مهدوي‌كني و آيت‌الله يزدي در رأس جبهه متحد قرار دارند، ‌مطمئناً مردم به نامزدهاي مورد تأييد جبهه متحد اقبال خواهند داشت. دليل دوم هم اين است كه مردم با شعارهاي توخالي گول نمي‌خورند چون بلوغ سياسي بالايي دارند. آنها ولو اينكه بدون پرچم‌ هم وارد عرصه شوند، نمي‌توانند رأي زيادي را به خود جلب كنند. در هر حال به نظر مي​رسد كه ليست اصلي اصولگرايان بيش از هر ليست ديگري شانس خواهد داشت.

*از آنجا كه برخي آقايان اصولگرا اين جريان را جاسوس و حتي عامل دشمن مي‌خوانند، آيا نبايد از هم‌اكنون نسبت به نفوذ آنها در مجلس نگران بود؟

من قبول ندارم كه آنها عوامل دشمن و جاسوس هستند. اصلاً اين زيبنده نظام نيست كه بگوييم نزديك‌ترين فرد به رئيس‌جمهور جاسوس است. ممكن است برخي اظهارات ايشان بدسليقگي باشد اما نبايد چنين اتهامي به آنها زد. اگر كساني كه اين حرف‌ها را مي‌زنند سندي دارند آن را به شوراي نگهبان و مراجع قضايي ارائه دهند تا ثابت شود. اگر چنين اتهامي ثابت نشود، تهمت بزرگي است و قابل پيگرد قضايي است. كساني كه به ايران و اسلام علاقه‌مندند بايد مراقب اين حرف‌ها باشند و بدانند كه به اين ترتيب چه هزينه سنگيني را به نظام جمهوري اسلامي تحميل مي‌كنند در حالي‌كه هيچ سندي براي مطالب خود ندارند. بيان بعضي از مطالب كه ممكن است حتي از لحاظ اسلامي هم مشكل داشته باشد، دليل بر جاسوسي نيست. نبايد تنها با يكي دو جمله كه كسي به زبان مي آورد، او را متهم به جاسوسي كرد. هرچند كه گفته​هاي او كاملا برخلاف مسير انديشه​هاي صحيح ما باشد.

*هشدارهايي هم به شوراي نگهبان داده مي‌شود كه در جريان تأييد صلاحيت‌ها مراقب باشد چنين افرادي را تأييد نكند. به نظرتان شواري نگهبان چطور مي‌تواند چنين كساني را شناسايي كند در حالي‌كه هيچ تابلو مشخصي ندارند؟

ببينيد تأييد صلاحيت يك نفر از سوي شوراي نگهبان به اين معني نيست كه هيچ مشكلي ندارد؛ همان‌طور كه رد صلاحتيش هم به منزله آن نيست كه صددرصد مشكل دارد، بلكه تنها به اين معناست كه براساس معيارها و شاخص‌هاي موجود صلاحيتش بررسي شده. ممكن است برخي از اين تور شوراي نگهبان رد شوند و بتوانند به‌عنوان كانديدا به رقابت‌ بپردازند اما تصميم‌ نهايي را مردم مي‌گيرند. نهايتاً‌ هم بايد اعتبارنامه آنها در مجلس تأييد شود. ممكن است برخي اعضاي منتسب به جريان انحرافي تأييد صلاحيت شوند ولي يا مردم به آنها رأي نمي‌دهند و يا اينكه در مجلس اعتبارنامه‌شان تأييد نخواهد شد.

*ذيل طرح سؤال از رئيس‌جمهور، امضاي شما به چشم نمي‌خورد. اين نشان‌‌دهنده مخالفت شما با اين سؤال است؟ نظرتان درباره پيگيري اين سؤال در شرايط كنوني و در آستانه انتخابات چيست؟

بله؛ من مخالف سؤال از رئيس‌جمهور هستم و در اين شرايط آن را به نفع نظام نمي‌‌دانم. اين كار تنش بيشتري هم ايجاد مي‌كند. هم به دليل شرايط منطقه و هم به‌خاطر اينكه در آستانه انتخابات هستيم، اين كار خوبي نيست. در اين شرايط كه يك زلزله سياسي بزرگ رخ داده و چهار ديكتاتور بزرگ خاورميانه از بين رفته‌اند، اسرائيل در بدترين شرايط است و چشم‌ها و نگاه‌ها به جمهوري اسلامي ايران به عنوان مبدأ انقلاب‌هاي ضد ديكتاتوري است نبايد با طرح سؤال از رئيس‌جمهور فضاي كشور را متشنج نشان دهيم. سؤال از رئيس‌جمهور اگر انجام شود، نخستين‌بار در تاريخ انقلاب خواهد بود. اگرچه به زحمت بالاخره امضاهاي اين طرح به 72، 73 نفر رسيد اما به نظر نمي‌آيد كه به جايي برسد. به نظرم بعيد است كه بعد از ارجاع اين سؤالات به كميسيون‌ها، نهايتاً اين موارد به صحن علني برسد. البته خوب است كه به اين سؤالات كه در ذهن جامعه هم به‌وجود آمده پاسخ داده شود اما بعيد به نظر مي‌رسد كه ظرفيت اين كار در مجلس باشد. پاسخ به بعضي از سوالات وابهامات و حتي بعضي از مواضع دولت و شخص رئيس​جمهور ممكن است از طرق ديگر هم به دست آيد ونبايد هزينه اضافي بر نظام تحميل كرد.

*چرا چون بررسي قانون بودجه 91 را در دستور داريد؟

لايحه بودجه 91 كه بعيد است به موقع به مجلس برسد. كما اينكه سال گذشته نيز چنين شد و لايحه بودجه به شكل دو دوازدهم تصويب شد. مضاف بر لايحه بودجه، لوايح مهم ديگري همچون نظارت بر نمايندگان كه از مطالبات مقام معظم رهبري از مجلس هشتم بود نيز همچنان در دستور كار مجلس است كه بايد به سرانجام برسد. نمايندگان هم كه از هم‌اكنون مشغول فعاليت انتخابات هستند، بعيد است با توجه به مجموعه اين موارد اولويت‌دار، اصلاً فرصتي براي بررسي طرح سؤال از رئيس‌جمهور دست دهد.

* فكر مي‌كنيد لايحه بودجه 91 هم دو دوازدهمي تصويب شود؟ با توجه به اينكه انتخابات مجلس هم در پيش است.

در بهترين حالت ممكن است بودجه 91 به شكل دو دوازدهم تصويب شود. سال گذشته مراحل مختلف بررسي لايحه اعم از بررسي در كميسيون‌ها و تلفيق انجام شد و بررسي نهايي لايحه به سال 90 موكول شد اما امسال هيچ‌يك از مراحل بررسي لايحه بودجه طي نشده است و شايد كار به تصويب بودجه يك دوازدهم يا دو دوازدهم برسد.

*به نظرتان تأخير در ارائه لايحه بودجه، چه دليلي دارد؟ الان كه در آستانه انتخابات مجلس هستيم فكر نمي‌كنيد موكول كردن بررسي لايحه بودجه به سال بعد، نوعي ضد تبليغ عليه نمايندگان باشد كه به جاي پرداختن به امور كلان كشور مشغول كار انتخاباتي هستند؟

دولت بايد تا 15 آذرماه لايحه بودجه را به مجلس بياورد. سال قبل مي‌گفتند كه چون بايد لايحه بودجه براساس قانون برنامه تهيه شود، آن را با تأخير آوردند. هرچند آماده نبودن لايحه برنامه پنجم بعد از يك سال تأخير در ارائه آن به مجلس هم عذر بدتر از گناه بود. به هر حال امسال دولت هيچ بهانه‌اي نداشت و تأخير در ارائه لايحه بودجه تنها به دليل كم‌كاري دولت بوده است. زودترين زماني كه انتظار مي‌رود اين لايحه به مجلس برسد، بعد از تعطيلات مجلس و در 15، 16 دي‌ماه خواهد بود. اينكه اين لايحه طبق آيين‌نامه مجلس به كميسيون‌ها برود و سپس كميسيون تلفيق تشكيل شود و بعد لايحه به صحن علني برسد، يك روال قانوني است و نمي‌توان آن را كم‌كاري نماينده‌ها خواند و تقصير در تأخير در بررسي و تصويب را به گردن مجلس انداخت. نماينده‌ها كه نمي‌توانند از حق قانوني خودشان در تصويب و بررسي لايحه بودجه بگذرند، حتي اگر انتخابات هم نبود.

*در مجلس هشتم شاهد فراز و فرودهايي بوديم. از بررسي استيضاح علي كردان تا رأي دوباره به وزارت شمس‌الدين حسيني. از تأكيد بر حفظ جايگاه مجلس تا اظهارات متعدد رئيس‌جمهور كه مجلس را در رأس امور نمي‌داند و حتي كار به كتك‌كاري بين نماينده دولت و مجلس و اهانت به جايگاه مجلس رسيد. واقعاً‌ جايگاه مجلس هشتم را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

از نظر قانون اساسي كه جايگاه مجلس كاملاً‌ مشخص است. با نظر مقام معظم رهبري و امام خميني(ره) نسبت به مجلس هم كه آشنا هستيم. اينكه رئيس‌جمهور و برخي دوستانشان مطالبي را برخلاف قانون اساسي مطرح كرده‌اند، تخلف قانوني آنها بوده است. اگر رئيس‌جمهور معتقدند كه مجلس در نظام‌هاي پارلماني در رأس امور است، يك تصور اشتباه است چون هيچ‌گاه در ايران ما نظام پارلماني نداشته‌ايم و اتفاقاً زماني كه امام چنين حرفي را زدند، اختيارات رئيس‌جمهور بيشتر از حالا بود و حتي تنظيم روابط قوا هم با او بود. دولت هم‌اكنون هيچ وظيفه‌اي جز اجراي مصوبات مجلس ندارد. حتي قوه قضائيه هم بايد براساس قوانين مصوب مجلس حكم صادر كند. در اختلاس اخير كه خسارت بزرگي به نظام و اعتماد مردم- به عنوان بزرگترين سرمايه نظام- وارد كرد، چند رئيس بانك تعويض شدند و اين بحث وجود داشت كه وزير اقتصاد و رئيس كل بانك مركزي هم بايد عزل شده يا استيضاح شوند. شرايط براي راي عدم اعتماد به وزير اقتصاد و رأي به استيضاح وي هم فراهم بود ولي آقاي حسيني خيلي خوب حرف زد، عذر‌خواهي كرد و به نمايندگان قول داد كه جبران كند. به همين دليل هم برخي نمايندگان تغيير رأي دادند. در حالي كه تا روز قبل از آن معتقد بودند كه بايد او استضياح شود. با توجه به شرايط كشور، نمايندگان به چنين نتيجه‌اي رسيدند و اين هم خدشه‌اي به جايگاه مجلس وارد نكرد. به نظر من مجلس هشتم اقتداري بيش از مجالس گذشته نشان داد. كما‌اينكه اگرچه مرحوم علي كردان از دوستان صميمي خيلي از نمايندگان و حتي معاون رئيس‌ مجلس در دوره حضور آقاي لاريجاني در صداوسيما بود، اما استيضاح شد اما از آنجا كه خدا هم توبه و عذر‌خواهي افراد را مي‌پذيرد، نمايندگان هم عذر‌خواهي حسيني، وزير اقتصاد را پذيرفتند. به نظر من بعد از مجلس اول كه بزرگاني همچون مقام معظم رهبري در آن حضور داشتند، مجلس هشتم قويترين مجلس بوده كه هم در بعد تقنين و هم در بعد نظارت دستاوردهاي بزرگي داشته است.

*آقاي غفوري‌فرد شما در حال حاضر در 5 حزب عضو هستيد كه در دوتاي آن نيز دبير‌كل هستيد اما واقعاً اين احزاب چقدر فعالند؟ و چقدر فعاليت فصلي انتخاباتي دارند؟ مثلاً آخرين اقدام حزب اسلامي ورزشكاران چه بود؟

يكي از مشكلات بزرگ در كشور‌ ما تحزب است كه دلايل مختلف تاريخي دارد و اينكه مردم ما هم عمدتاً اعتماد و اعتقادي به احزاب و فعاليت‌هاي آن ندارند. از اين‌رو اغلب احزاب ما صنفي هستند. مثل جامعه اسلامي مهندسين، دانشگاهيان يا ورزشكاران كه هر سه را خود من درست كردم. اغلب احزابي از اين دست از ابتدا مي‌خواستند يك تشكل صنفي باشند. كما‌اينكه جامعه اسلامي مهندسين را پس از تصويب قطعنامه 598 تأسيس كرديم تا در جريان سازندگي كشور پس از جنگ از مهندسان معتقد به نظام استفاده شود و جامعه اسلامي دانشگاهيان هم براي بسيج اساتيد و دانشگاهيان تشكيل شد تا عليه نظام استبدادي وقت، به تنوير افكار عمومي بپردازد. شايد الان تنها حزبي كه براساس تعاريف اصولي فعاليت دارد، حزب مؤتلفه اسلامي باشد كه در 200 شهر، دفتر و شورا دارد. بقيه احزاب اصولگرا عموماً فعاليت صنفي دارند و در مقاطع انتخاباتي، رويكرد سياسي مي‌يابند.

جامعه اسلامي ورزشكاران هم فعاليت حزبي دارد و هم فعاليت سياسي و ماهي يك‌بار هم با بسياري از ورزشكاران بومي و ملي كه عضو آن هستند جلسه داريم. براي ايام خاص همچون 22 بهمن و 9 دي هم بيانيه مي‌دهيم و اعضا با پرچم حزب وارد راهپيمايي‌ها مي‌شوند. ما حتي در مورد وزير ورزش هم با رئيس‌جمهور رايزني كرديم.

/2929

سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن