محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826184174
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: sharoen31st March 2008, 03:12 AMمي گويند فرزند هر چقدر هم كه بزرگ شود باز هم براي پدر و مادر كودك است . شايد به همين دليل باشد كه پديده نوجواني ، والدين را در برابر موقعيتي قرار مي دهد كه يا آن را نمي پذيرند و يا گمان مي كنند كه اين واقعه مربوط به زمان حال نيست و بلوغ پديده اي است كه در آينده براي فرزند آنها اتفاق خواهد افتاد ... به منظور پيشگيري از جدايي افكار ، احساسات و انديشه هاي والدين و نوجوانان ، لازم است همزمان با تغييرات جسمي و رواني نوجوانان ، تغييراتي نيز در والدين رخ دهد تا بتوانند بپذيرند كه فرزند نوجوانشان همان كودك خردسال ديروز نيست. چرا كه انتقال از دوره كودكي به نوجواني نيازمند حمايت اطرافيان ، خصوصاً والدين است . والدين فهيم و آگاه با برخوردهاي متناسب و منطقي مي توانند نقش مؤثري را در ايجاد هويت صحيح و سازگاري نوجوانشان با محيط داشته باشند . ديدگاه نوجوانان نسبت به والدين معمولاً نوجوانان نيز شكايت دارند كه والدين و ديگر بزرگسالان " روحيه ما را درك نمي كنند ، به شخصيت ما احترام نمي گذارند ، عقايد خود را به ما تحميل مي كنند و ... " نوجوانان مي گويند : آنها متعلق به نسل ديگري هستند و روحيه نسل جوان را درك نمي كنند ، دنيايي تفاوت بين عقايد و ديدگاه هاي ما با والدينمان وجود دارد و... آنها حتي سطح سواد و تحصيلات والدين خود را قبول ندارند ، چرا كه در بسياري از موارد نوجوانان تحصيلات خود را امروزي تر و كارآمدتر از والدين خود مي دانند. اين در حالي است كه بزرگسالان نيز رفتارها و عقايد فرزندانشان را نمي پذيرند . پاي صحبت هركدام كه مي نشيني ، مي شنوي : نوجوانان امروزي گستاخ شده اند ؛ احترام بزرگتر و كوچكتري معني خود را از دست داده ؛ فكر مي كنند قد كشيده اند عقل كل شده اند ؛ هنوز خوب و بد را از هم تشخيص نمي دهند ، حرف ، حرف خودشان است ؛ هر چه كه بگويي انگار براي ديوار حرف مي زني و .... از همين رو خشك و مستبدانه رفتار مي كنند و گاه نسبت به واكنش هاي فرزندان خود بي توجه مي مانند. گرچه نوجوان ، ديگر فرزند خردسالي نيست كه تحت فرمان و تملك والدين باشد اما اين بدان معنا نيست كه او را در انجام هر عملي آزاد بگذاريم . ضرر آزادي بيش از حد ، به اندازه محدوديت هاي بي مورد و غير منطقي است كه به هر حال همچون زخمي چركي ، زماني سرباز خواهد كرد . اگر خانواده از ترس اين كه مبادا فرزندش اشتباهي مرتكب شود امكان هر تجربه اي را از او گرفته و همچون كودكي خردسال با نوجوان خود رفتار كند ، اعتماد به نفس را براي او معني كرده است ؟ نوجواني كه هميشه با محدوديت رفتاري مواجه بوده و فرصتي براي رشد اجتماعي به دست نياورده ، تنها متكي بودن را آموخته و نمي داند در صورت مواجه شدن با وضعيتي چون شكست يا عدم توفيق در كارها چه واكنشي از خود نشان دهد . زيرا تحت هيچ شرايطي تصميم گيري و برخورد با مشكلات را تجربه نكرده است و طبيعي است كه نه تنها در زمان حال بلكه در زمان آينده نيز به جاي تجربه اندوزي و قرار گرفتن در جريان مواج زندگي ،به دنبال يك حامي ، يك نقطه اتكا و ساحلي امن و آرام باشد . چنين افرادي تغيير را به ندرت مي پذيرند و هميشه سعي در حفظ وضعيت با ثبات دارند . آيا چنين كسي در دنياي سراسر تغيير و تحول امروزي كه دگرگوني هاي كلي يا جزيي را سبب مي شود جايي براي موفقيت و كاميابي خواهد داشت ؟ با ايجاد مقرراتي ، سلامت و سعادت خانواده را تضمين كنيم . برخي از خانواده ها نوجوان را به بهانه به دست آوردن تجربه و آزادي به حال خود رها مي كنند. اما آيا نوجوان توان تصميم گيري صحيح و منطقي را در تمام شرايط زندگي دارد ؟ و اصلاً به دست آوردن تجربه به چه قيمتي ؟ گاهي به دست آمدن برخي تجربيات به قيمت اشتباهات جبران ناپذيري تمام مي شود كه سعادت و سلامت را براي نوجوان به آرزويي محال و دست نيافتني تبديل مي كند . از آنجا كه نوجوان تجربه لازم را براي زيستن در اجتماع بزرگ كسب نكرده و در بيشتر مواقع در تصميم گيري ها تابع احساسات و عواطف دروني خود مي باشد ، الزامي است كه از سوي والدين به شيوه اي اصولي مورد كنترل و نظارت قرار گيرد. نوجوان به دليل خصوصيات خاص اخلاقي مثل زودباوري ، بسيار سريع تحت تأثير رفتار ، سخنان و كردار ديگران قرار مي گيرد و به سبب كم تجربگي به سرعت ، افكار ديگران را پذيرفته و به خواست هاي آنان تن مي دهد. از آنجا كه نوجوان سريع دست به عمل مي زند و بيشتر اوقات به صورت احساسي عمل مي كند تا آنكه عقل سليم و منطق بر رفتارش حكمفرما باشد ، لذا منطقي است تا با وضع پاره اي از مقررات و محدوديت ها، سلامت ، سعادت و بقاي خانواده و جامعه را تضمين كنيم . اما چه كنيم تا نوجوان در برابر اين مقررات وضع شده واكنش عنادآميزي از خود نشان نداده ، آنگونه رفتار كند كه به صلاح و سعادت او كمك مي كند ؟ پذيرفتن تفاوت هاي اساسي و ايجاد رابطه دوستانه اگر در تعامل هاي روزمره به فرزندمان فرصت اظهار نظر بدهيم و در مورد كارهاي گوناگون با او به شور بنشينيم ، در عين كمك به استقلال شخصيت او ، حس مسئوليت پذيري و اعتماد به نفس را نيز در وي تقويت كرده ايم . در سخنان پيشواي شيعيان آمده است كه فرزند شما در هفت سال سوم زندگي ، مشاور شما در كارها باشد. مشورت با نوجوانان چند مزيت دارد . اول اينكه به دنياي بزرگسالان راه مي يابد و دوم به وسيله برخورد انديشه هاي نوجوان و والدين ، كم كم نگرش صحيح در او شكل مي گيرد و متوجه مي شود كه قوانين وضع شده تنها به جهت سعادت و تأمين آسايش او وضع شده اند و اگر اعتراضي به برخي مفاد اين قوانين داشته باشد مي تواند به وسيله بحث و گفتگو در مورد آن صحبت كرده و به تعادلي نسبي دست يابد . آنگونه كه رضايت نوجوان و والدين ، هر دو جلب شود و در اين ميان رابطه محبت آميز و دوستانه اي بين آنها شكل گيرد و هر دوي آنها از نيازها ، خواسته ها و توانايي هاي يكديگر بيش از پيش آگاهي يابند . به اين وسيله برخورد و عدم تفاهم بين آنها به پايين ترين درجه ي خود خواهد رسيد ؛ زيرا مشاجره و عدم تفاهم ، بدان علت در روابط روز مره و بين افراد پيش مي آيد كه از روحيات و خصوصيات طرف مقابل مطلع نيستند و نمي توانند از زاويه او به مسائل بنگرند . ما مي انديشيم ديگران نيز بايد مثل ما فكر كنند چرا كه هيچگاه از زاويه نقد به خود و كردارمان نمي نگريم . خصوصاً در مورد كساني كه دوستشان داريم . مي خواهيم طوري رفتار كنند كه ما مي پسنديم و در اين ميان فرزندان جايگاه خاصي دارند . بد نيست اگر والدين تفاوتي بين نوجواني خود و نوجواني فرزندشان در اين روزها قائل باشند چرا كه شرايط ، ويژگي ها و خصوصيات اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي ، نگرشي و سطح توقع نوجوانان در آن روزها و امروزه تفاوت هاي اساسي كرده و اگر نتوانيم اين تفاوت ها را بپذيريم هيچگاه نخواهيم توانست رابطه اي دوستانه و مبني بر احترام متقابل با فرزندمان ايجاد كنيم . خوب است بپذيريم نوجوان حق دارد ديدگاه خاص خود را نسبت به مسائل داشته باشد . در بسياري موارد گفتگوهاي والدين و نوجوانان ، بدون نتيجه اي منطقي به انتها مي رسد. چرا كه هيچ يك از طرفين تلاشي در جهت پذيرش يكديگر نمي كنند . بنابراين يا بحث با فرياد و تحكم والدين ، كه فقط سعي كرده اند بدون دليل قابل فهم نوجوان ، نظر خود را به او تحميل كنند ، به پايان مي رسد و يا با قهر نوجوان و مغلوب شدن والدين. توجه داشته باشيد كه در جمله قبلي عبارت " بدون دلايل قابل فهم نوجوان " را به كار برديم ؛ زيرا در بسياري موارد عقايد و اظهارنظرهاي والدين به سود نوجوان بوده وادله اي منطقي و صحيح را به دنبال دارد. اما همين دلايل قابل فهم به گونه اي مطرح مي شوند كه براي نوجوان قابل درك و فهم نبوده و مورد پذيرش قرار نمي گيرد. پس بياييد به زباني مشترك بينديشيم . ببينيم براي تغيير نگرش در نوجوان چه نكاتي را رعايت كنيم تا مطلوب ترين نتيجه به دست آيد. sharoen31st March 2008, 03:12 AMباورهاي غلط را با اطلاعات و شناخت صحيح تغيير دهيم ابتدا خوب است بدانيم نگرش افراد از چه اجزا و عناصري تشكيل مي شود تا پس از آن به تغيير آن نوع نگرش بپردازيم . ديدگاه يا نگرش افراد در مورد هر موضوعي از عناصر متفاوتي تشكيل يافته است ؛ از جمله عنصر شناختي ، عاطفي و آمادگي . اعتقادات ، ارزشها و باورهاي ما ، با توجه به شناختي كه در حيطه آن مورد بخصوص به دست آورده ايم ايجاد مي شوند. شناختي كه سبب مي شود روي اعتقاداتمان پافشاري كرده و آنها را محترم بدانيم . به طوري كه به سادگي تغيير عقيده نداده افكار و ايده هاي ديگران را نپذيريم. پس براي تغيير نگرش مي بايست روي عنصر شناختي باورها تكيه كرد . مي بايست باور غلط را با اطلاعات و شناخت صحيح و اصولي جديد و جايگزين كردن آنچه بهتر مي دانيم تغيير دهيم . زيرا تا انديشه هاي ما تغيير نكند رفتار ما متحول نخواهد شد. پس اولين گام ، تغيير شناخت و داشتن جايگزين براي آن نوع نگرش محسوب مي شود . بُعد ديگر نگرش ها ، عنصر عاطفي است . عاطفه اي كه نسبت به هر موضوع داريم ممكن است مثبت باشد يا منفي. البته عواطف مثبت يا منفي همراه با نوعي ارزشيابي هم هست . يعني يا آن پديده بخصوص را مي پسنديم و دوست داريم و يا نه . پس از مرحله شناخت بايد بدانيم كه چه چيزهايي براي فرد ، عواطف مثبت يا منفي ايجاد مي كند تا در تغيير نگرش از اين عواطف استفاده كنيم . هر نگرش ، آمادگي براي عمل و رفتار را در انسان ايجاد مي كند. زيرا آنگونه رفتار مي كنيم كه مي انديشيم. پس توجه به شرح حال ، گذشته و اكنوني كه براي رفتار امروزي فرد تقويت كننده خاص او تلقي مي شود نكته مهم ديگري است كه در صورت رعايت آن مي توان بيشتر به هدف نهايي كه تغيير در باورهاست رسيد . مثال : فرض كنيم متوجه شده ايم كه پسر نوجوان ما به سمت سيگار گرايش پيدا كرده و حتي مدتي است كه اين ماده افيوني را به عنوان تفريح و يا نشانه اي جهت ورود به دنياي بزرگسالي ( و يا به تعبير نوجوانان كم نياوردن در محفل دوستان ) مصرف مي كند . چطور مي توانيد با توجه به مطالب ذكر شده ، ذهنيت او را نسبت به مصرف سيگار تغيير داده از اعتياد او به اين معضل تقريباً همگاني ( و بعدها اعتياد افيوني ) جلوگيري كنيد ؟ بياييد با اين تمرين يادآوري كنيم . گفتيم نگرش يك عنصر شناختي دارد . پس در ابتدا بايد بدانيم كه فرزند نوجوان ما از سيگار چه مي داند ؟ چرا و چگونه مصرف آن را عادت رفتاري خود قرار داده؟ از مزايا و معايب آن چه مي داند ؟ عاطفه او نسبت به مصرف سيگار چيست ؟ آيا مي انديشد كه در مواقع بحراني ، هنگامي كه فشارهاي عصبي بر او وارد مي آيند اين ماده آرامش خاطر او را فراهم مي سازد ؟ پيشينه مصرف سيگار در كجاست؟ خانواده ، دوستان و ... ؟ پيش زمينه فكري و عملي آن از كجا پديد آمده و ... جذابيت و مقبول بودن پيام دهنده پس از دانستن اين مطالب ، خوب است نسبت به دانستني هاي خودمان تعصب نداشته باشيم. الزامي وجود ندارد كه فرزند فقط سخنان ما را ، آنهم به خاطر اين كه والدين او هستيم بپذيرد . بياييد ببينيم در آن مورد بخصوص ، نوجوان سخن چه كسي را بيشتر مي پذيرد . زيرا جذابيت و مقبوليت پيام دهنده يكي ديگر از موارد مهم و اساسي در تغيير نگرش محسوب مي شود . از آنجا كه گام اوليه ، شناخت صحيح و اصولي است پس مي توان اين اطلاعات لازم و اصولي را از متخصص آن فن دريافت كرد . برگرديم به مثال سيگار . مي توان نوجوان را به كسي معرفي كرد كه كارشناس آن موضوع بخصوص است . مثلاً يك پزشك به خوبي مي تواند بدون سوگيري ، معايب و مضرات سيگار را براي نوجوان بازگو كند و با تشريح مواد تشكيل دهنده آن به نوجوان بفهماند كه تنها تلقين و تصور خود ماست كه فكر مي كنيم با مصرف سيگار آرامش پيدا مي كنيم . وقتي شناخت نوجوان تغيير كرد حداقل در صورتي كه بار ديگر كبريت را روشن كرد در نزديك كردن آن به سيگار ترديد به خرج خواهد داد . sharoen31st March 2008, 03:13 AMشيوه هاي مختلف تأثير گذاري نكته بعدي شرايط تأثيرگذاري و تأثير پذيري افراد است .براي اين كه تأثيرگذاري به اوج برسد خوب است از شباهت ها شروع كنيم . درست است كه حتي دو انسان كاملاً مثل هم فكر نمي كنند ؛ اما نقاط مشتركي هم در افكار و عقايد حتي دو انسان متضاد يافت مي شود . پس خوب است از نقطه هايي شروع كنيم كه با هم اشتراك عقيده داريم تا بعد به تدريج به نكات اختلاف نيز نزديك شده باورهاي فرد را از كوچك به بزرگ تغيير دهيم . لازم است كه توجه پيام گيرنده را به محتواي پيام جلب كنيم . به وسيله بيان خاطره ، نقل تجربيات و به هر شكل كه كمك مي كند تا پيام گيرنده براي گوش كردن به سخنان ما انگيزه پيدا كند ، توجه او را به مطلب مورد نظر جلب كرده و اطلاعات لازم را به او عرضه كنيم . پس از انگيزه دادن و جلب توجه ، نوبت به ادراك است . بايد ببينيم پيام به چه شيوه اي بيشتر اثر مي كند . زيرا بعضي افراد ديداري هستند و برخي ديگر شنيداري . با توجه به اين نكته پيام مورد نظر را براي بعضي افراد به صورت تصويري و ديداري بيان مي كنند و براي برخي ديگر به صورت پيامهاي صوتي و شنيداري . مهم آن است كه پيام آن چنان واضح و روشن به فرد داده شود كه بپذيرد و يا حداقل مقدمات پذيرش او را فراهم آورد . در مثال سيگار اگر نوجوان ما با ديدن قانع مي شود مي توان پس از آن كه اطلاعات مربوط به مضرات سيگار را از منبع مورد اعتماد خود ، ( معلم ، والدين ، پزشك ، روحاني محل يا هر فرد مورد احترام ديگر از نظر نوجوان ) دريافت كرد ،او را به مراكز مخصوص بيماران ريوي و بيماراني كه مبتلا به ناراحتي هاي قلبي و سيستم تنفسي هستند مثل بيمارستانها و مراكز راديولوژي برد تا با بيماراني كه به اين گونه ناراحتي ها مبتلا شده اند صحبت كند و آنها را از نزديك ببيند . وقتي متوجه شود كه اكثر آنها در اثر مصرف سيگار به اين نوع بيماريها مبتلا شده اند ( و يا حداقل بيماري آنها را تشديد كرده است ) خاطره تلخ رنج و ناراحتي اين افراد را به ذهن سپرده و راهي مطمئن ( و بدون كشمكش بين والدين و فرزندان ) جهت ترك سيگار و تغيير نگرش در نوجوان شكل مي گيرد. تأثير مهم مشوق ها به جرأت مي توان ادعا كرد تمام انسان ها به نحوي ، سودجو و منفعت طلب هستند . پس جهت تغييرعقيده ، فرد بايد به عينه ببيند چيزهايي كه در صورت تعويض باورهايش دريافت مي كند بيشتر از آن چيزهايي است كه هم اكنون دارد. مشوق ها عوامل مهمي هستند كه نبايد ناديده گرفته شوند. لازم است نوجوان را جهت تغيير تشويق كرد و از آن نوع ابزار و امكاناتي ( مادي يا معنوي ) بهره جست كه براي نوجوان عامل تشويقي و تقويت كننده محسوب مي شوند ( طبيعي است كه مشوق ها در افراد گوناگون متفاوت است. ما در صورتي مي توانيم ديگران را متقاعد كرده و تغيير نگرش در آنها به وجود آوريم كه خودمان نسبت به آنچه كه مي گوييم ، معتقد بوده و به آن عمل كنيم . چگونه مي توان موضوعي را به كسي باوراند ، در حالي كه خود نسبت به حقانيت آن با ترديد برخورد مي كنيم . پس قبل از هر كاري مي بايست خودمان را قانع كرده ، به ثبات برسانيم . چطور انتظار داريم نوجوان به حرف پدر سيگاري خود گوش داده و ترك اعتياد كند ؟ تمام تلاشها و صحبت هاي پدر با يك كلام نوجوان كه ( پس چرا خودت سيگار مي كشي ؟ ) مورد ترديد قرار مي گيرد . از تلاش جهت متقاعد كردن ديگران در جمع جداً بپرهيزيم .زيرا بيان اشتباهات در جمع است و فرد در مقابل آن موضع منفي اتخاذ كرده ، نه تنها پذيراي سخنان ما نمي شود بلكه به نفي آن نيز خواهد پرداخت . در بيان مطالب ، از جملات زيبا ، كوتاه و مورد پذيرش فرد استفاده كنيم و از تداخل مسائل مختلف با يكديگر بپرهيزيم . قدرت تفكيك مسائل ، مهمترين توانايي ما در برخورد هاي اجتماعي محسوب مي شود. در صحبت ها سعي كنيم گام به گام پيش برويم . اول پايه باورها را محكم كنيم و بعد به مراحل بعدي برسيم . يكي از اصلي ترين روش هاي تغيير نگرش در روان شناسي " قدم به درگاه خانه " نام دارد . به عبارت بسيار ساده اين روش را مي توان اين گونه معني كرد : اگر ما بتوانيم تقاضاهاي كوچك خود را به فردي بقبولانيم مي توانيم انجام كارهاي بزرگتر و مهمتر را نيز به او بقبولانيم . پس براي تغيير باورها كه طبيعتاً تغيير در رفتار را به دنبال خواهد داشت لازم است از نكات ريز شروع كرده و به كليات برسيم . تأثير گوش كردن و سئوال كردن در بهبود روابط اجتماعي با زور و تزوير نمي توان ديگران را قانع كرد . براي متقاعد كردن ديگران بايد با نرمي و مدارا رفتار كرد. استفاده از زور شايد در كوتاه مدت ، نتيجه بخش بوده و رفتار مطلوب را به دنبال داشته باشد. اما در درازمدت تأثير معكوس و منفي خواهد داشت . زيرا به محض برطرف شدن عامل فشار و يا كم رنگ شدن قدرت آن اهرم ، رفتار نامطلوب بازگشت كرده و با شدت بيشتري تكرار مي شود . اگر در برابر فرزندي كه سيگار كشيدن را راهي براي فرار از مسائل يافته ، زور ، خشونت ، پرخاشگري و احتمالاً تنبيه بدني را پيشه كنيد ، هر جا كه شما به عنوان عامل تنبيه حضور نداشته باشيد ، كوچه و خيابان ، پارك يا حتي دستشويي منزل ، محل مناسبي براي تكرار عمل ناشايست نوجوان خواهد بود . پس رفتار از بين نرفته ، حتي اگر در حضور شما و در مقابل ديدگان شما صورت نگيرد . تكرار بيش از حد در متقاعد كردن ديگران زياد نتيجه بخش نيست . زيرا سبب دور شدن فرد از مطلب و بي حوصلگي طرف مقابل در شنيدن مي شود . استفاده از شيوه هاي درست گوش كردن و سئوال كردن به شكل معجزه آسايي در بهبود روابط اجتماعي و ارتباطي ما مؤثر مي افتد. چرا كه ما آدمها بيشتر دوست داريم حرف بزنيم تا اينكه گوش كنيم. وقتي اشتباهي را از طرف فرزندمان مشاهده مي كنيم ، بيشتر در مقام موعظه بر ميآييم تا اينكه واقعاً دليل آن حادثه را جويا شده ، به درد دل او گوش فرا دهيم . خوب است در زمان لازم به صحبت هاي نوجوان گوش دهيم و با سخنان بجا و به موقع و به دور از نصيحت ، بحث را در جهتي كه مي خواهيم هدايت كنيم. همه ي ما از نصيحت شنيدن بيزازيم و در برابر آن مقاومت مي كنيم . به همين علت توصيه اكيد بر اين است كه از نصيحت مستقيم نوجوان بپرهيزيد و با ايجاد زمينه مساعد و استفاده از تجربيات ديگران ، آنگونه صحبت كنيد كه نوجوان متوجه شود منافع خود او در كار است. با توجه به نكاتي به همين سادگي ، از بسياري سوء تفاهمات و كشمكش هاي كلامي والدين و نوجوانان كاسته مي شود . منزل تنها مكان آسايش و محل امنيت جسمي و رواني مي گردد تا اين كه به شكل ميدان كارزاري جهت غلبه يكي از طرفين ( والدين يا نوجوان ) در آيد . و آيا معني واقعي خانه و خانواده چيزي غير از اين است ؟ mahtabi31st March 2008, 10:25 AMمن البته مقالات زيادي در اين زمينه نخوندم ولي در زندگي واقعي برخوردهاي والدين رو مشاهده كرده ام. والدين در قبال رفتارهاي نوجوانشون اغلب عسك العملهاي منفي نشون ميدهند. وقتي چيزي اونها رو سر ذوق مياره براي والدين جالب نيست تا تشويقش كنند بلكه با كلمات دلسرد كننده اونها رو از جمع خونواده فراري ميدهند. به علايق نوجوان توجه ندارند و اغلب از دريچه منفي به اين علايق نگاه ميكنند. ما در خانواده خودمون نوجواناني داريم كه وقتي رفتارهاي والدين رو با اونها مي بينم بشدت براي اونها دلم ميسوزه و از اينكه بعدها از خانواده دور مي شوند تعجب نمي كنم. با تشكر فريبا dalton_the_boss1st April 2008, 12:23 AMبه نظر من انسانهایی که خود فرزند نوجوان دارند بایستی نظر دهند. sharoen1st April 2008, 11:24 PMبا این حساب نوجوانان و والدین هر دو باید اینجا طرح مشکل کنند . sharoen2nd April 2008, 08:04 AMخانواده و نوجوان خانواده به عنوان یک کانون مهم از اهمیت ویژهی در دوران مختلف رشدی و به ویژه در دوران نوجوانی برخوردار است. نوع روابط موجود در خانواده ، شیوههای تربیتی والدین ، شرائط و امکانات مختلف اقتصادی ، فرهنگی و ... خانواده ، تمام ویژگیهای نوجوانی را تحتالشعاع قرار میدهد. بطوری که نوجوانهای مختلف ویژگیهای این دوران را بر اساس تفاوتهایی که از لحاظ خانوادگی با یکدیگر با شدتهای متفاوتی دارا هستند. شیوه سازگاری آنها ، با تغییرات حاصل از بلوغ در آنها متفاوت است و طول زمان نوجوانی و ورود به مرحله بزرگسالی در خانوادههای مختلف متفاوت است. در خانوادههایی که شرائط مناسبی برای این دوران بحرانی مهیا میکنند، فرزندان با ایمنی بیشتری این دوران را میگذرانند. مشکلات نوجوانی کمتری را شاهد هستند و سریعتر از بقیه به پختگی و کمال فکری ، عاطفی و اجتماعی میرسند. در حالی که در خانوادههای نابسامان ، خانوادههای زیاد سختگیر و یا برعکس آسان گیر دشواریهای دوران بلوغ بیشتر بوده و اغلب رسیدن به یک هویت کامل فکری ، عاطفی و اجتماعی با تاخیر همراه است. رابطه افقی والدین با نوجوان یکی از تدابیری که در جهت بهبود ارتباط با نوجوانان به خانوادهها توصیه میشود، تغییر چارچوب روابط در این دوره است. خانوادهها با کودکان رابطهای برقرار میکنند که مشتمل بر امر و نهیهاست و در برگیرنده دستورات مشخصی از انضباط و رعایت موازین اخلاقی است. لازمه برقراری این نوع رابطه آن است که خانوادهها در موضع بالا و حاکمیت قرار گرفته و کودک در موقعیت کسی که دستورات مشخصی را دریافت میکند، واقع میشود و به عبارت دیگر رابطه خانه و کودک رابطهای است عمودی، یعنی مشتمل بر ارتباطات دستوری و تحکمی که از بالا به پایین اعمال میشود.(انواع روشهای تربیتی کودکان). چارچوب فوق در دوران بلوغ به هم میریزد و رابطه موجود به رابطه مطلوب که رابطهای افقی است، باید تغییر یابد. والدین به عوض اینکه از موضع بالا به پائین برخورد کنند، خود را در سطحی مساوی نوجوان خویش قرار میدهند و رابطه به جای آن که دستوری و تحمیلی باشد، رابطهای است بر اساس همدلی ، تفاهم و درک وضعیت نوجوان که مطلوبترین نوع چارچوب ارتباطی محسوب میشود. به عبارتی نوجوان به جای اینکه والدین را در موضعی بالاتر از خود و دست نیافتنی احساس کند، آنها را در کنار خود مییابد. راهبردهای عملی در ارتباط والدین با نوجوان ایجاد ارتباط مناسب : برای ایجاد رابطهای مناسب بین والدین و کودک ایجاد فضای خانوادگی سالم کاملا ضروریست. پدر و مادر در ابتدا خود باید سلامت عاطفی ، شخصیتی و رفتاری داشته و از ارتباط مناسب منطقی با یکدیگر برخوردار باشند، شیوههای تربیتی م سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 967]
صفحات پیشنهادی
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم مي گويند فرزند هر چقدر هم كه بزرگ شود باز هم براي پدر و مادر كودك است . شايد به همين دليل باشد كه پديده نوجواني ، والدين را در ...
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم مي گويند فرزند هر چقدر هم كه بزرگ شود باز هم براي پدر و مادر كودك است . شايد به همين دليل باشد كه پديده نوجواني ، والدين را در ...
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم ( قسمت دوم )
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم ( قسمت دوم )-چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت ... نوشته: جین نلسون- ترجمه: فرح شیلاندرىچگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم ...
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم ( قسمت دوم )-چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت ... نوشته: جین نلسون- ترجمه: فرح شیلاندرىچگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم ...
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم( قسمت سوم )
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم( قسمت سوم )-چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم( قسمت سوم ) در قسمت قبل مطالبی تحت عنوان تغییر باورهای غلط با شناخت ...
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم( قسمت سوم )-چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم( قسمت سوم ) در قسمت قبل مطالبی تحت عنوان تغییر باورهای غلط با شناخت ...
چگونه با كودكان در مورد مسايل مشكل صحبت كنيم
چگونه با كودكان در مورد مسايل مشكل صحبت كنيم-منظور از مسائل مشکل رویدادها و ... خود باشيم چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم( قسمت سوم ) حريم تنهايي با ... .
چگونه با كودكان در مورد مسايل مشكل صحبت كنيم-منظور از مسائل مشکل رویدادها و ... خود باشيم چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم( قسمت سوم ) حريم تنهايي با ... .
چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم
31 مارس 2008 – چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم-sharoen31st March 2008, 03:12 AMمي گويند فرزند هر چقدر هم كه بزرگ شود باز هم براي پدر و مادر كودك است .
31 مارس 2008 – چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم-sharoen31st March 2008, 03:12 AMمي گويند فرزند هر چقدر هم كه بزرگ شود باز هم براي پدر و مادر كودك است .
چگونه با کودک خود صحبت کنیم؟
با کودک بیمار خود چگونه رفتار کنیم؟ ... علت دروغگویی كودكان چیست و شیوهی حل این مشكل از سوی مادر و پدر كدام است؟ ... چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم؟
با کودک بیمار خود چگونه رفتار کنیم؟ ... علت دروغگویی كودكان چیست و شیوهی حل این مشكل از سوی مادر و پدر كدام است؟ ... چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم؟
چگونه با دیگران صحبت کنیم؟
اما آیا آنها همگی می دانند چگونه صحبت می کنند و یا چطور باید صحبت کنند؟آیا هیچ پیش آمده ... 31 مارس 2008 – چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم .... ما مي انديشيم ...
اما آیا آنها همگی می دانند چگونه صحبت می کنند و یا چطور باید صحبت کنند؟آیا هیچ پیش آمده ... 31 مارس 2008 – چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم .... ما مي انديشيم ...
با کودک بیمار خود چگونه رفتار کنیم
با کودک بیمار خود چگونه رفتار کنیم؟ ... علت دروغگویی كودكان چیست و شیوهی حل این مشكل از سوی مادر و پدر كدام است؟ ... چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم؟
با کودک بیمار خود چگونه رفتار کنیم؟ ... علت دروغگویی كودكان چیست و شیوهی حل این مشكل از سوی مادر و پدر كدام است؟ ... چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم؟
چگونه با نوجوان خود رابطه برقرار کنیم؟
چگونه با نوجوان خود رابطه برقرار کنیم؟-سالهای نوجوانی بچه ها ... رازت را به من بگو چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم( قسمت اول )، ( قسمت دوم ) ، ( قسمت سوم )كتاب .
چگونه با نوجوان خود رابطه برقرار کنیم؟-سالهای نوجوانی بچه ها ... رازت را به من بگو چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنیم( قسمت اول )، ( قسمت دوم ) ، ( قسمت سوم )كتاب .
با کودک دروغگو چگونه رفتار کنیم ؟
با کودک بیمار خود چگونه رفتار کنیم؟ ... علت دروغگویی كودكان چیست و شیوهی حل این مشكل از سوی مادر و پدر كدام است؟ ... چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم؟
با کودک بیمار خود چگونه رفتار کنیم؟ ... علت دروغگویی كودكان چیست و شیوهی حل این مشكل از سوی مادر و پدر كدام است؟ ... چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت كنيم؟
-
گوناگون
پربازدیدترینها