واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: b@to2nd December 2007, 09:04 AMبسياري فكرميكنند عليرغم هر نوع رفتاريكه دارند، نتايج رفتارها هم بايد به دلخواه آنها باشد. و خلاصه مثل هميشه، قاعده بازي فراموش ميشود. واقعيت اين است كه احساس "خوب نبودن" بيدليل سراغ ما نميآيد و خاستگاه آن و احتمالا تداوماش قابل شناسايي است. روند درمانهاي رفتاري - شناختي نشان ميدهد افرادي كه دچار اختلالات رواني مثل افسردگي يا مشكلات شخصيتي هستند به نوعي خودبيني و تصور نادرست از خود گرايش دارند. اين تصورات ممكن است برآمده از تجربيات گذشته باشد كه با موقعيت واقعي فرد نيز مطابقت ندارد. [تاثير سلامت عاطفي بر احساس، افكار و رفتار ما] (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) اما در مجموع ميتوان گفت منشا اين تصورات نادرست كه احساس "خوب نبودن" را در انسان برميانگيزد؛ شامل اين موارد است: - افكار دو بخشي و قطبيشده (صرفا مثبت يا منفيديدن مسايل) - عموميت دادن در سطح وسيع به موردهايي كه تعميم آنها بسيار نادرست است - بياطلاعي و عدم آگاهي از كيفيتهاي واقعي و ظاهري مسايل - تكريم و تجليل بسيار و بزرگ سازي موارد و همچنين جنبه شخصيدادن به آنها. اين مقوله بسيار مهم است كه فرد به خود اجازه دهد موارد كوچكي را كه چه بسيار اتفاقي پيشآمده، به عنوان يك ويژگي شخصي ديگران و يا خود به حساب آورد. اين دقيقا همان خودبيني است كه به اختلالات رواني فرد دامن ميزند. ترسيم يك نتيجه منفي، زماني كه اطلاعات دقيق و پشتيباني كننده براي دريافت سريع واقعيتها وجود ندارد؛ تمركز تنها بر مدارك و نشانههاي منفي يك موقعيت؛ غفلت از انواع چارهها و راههاي مثبت براي حل مشكلات و عدم توجه به جنبههاي بهتر يك پايان و فرجام ، همگي باعث شكلگيري احساسهاي بد در انسان ميشوند. [گفت و گو به جاي مشاجره] (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) ***** اما آيا امكان مطالعه كردن يا به دست آوردن شغل با معنايي كه به زندگي یک شخص مفهوم مثبتي ببخشد وجود ندارد؟ افرادي هستند كه گرچه شغل و حرفه پرمنفعتي را دنبال نميكنند اما براي معنابخشي به زندگي خود و ايجاد احساس خوب، حتي اگر شده دو روز در هفته در سازمانهاي خيريه براي كمك به ديگران كار ميكنند. زيرا اين نوع فعاليتها نه تنها باعث ميشود فرد با مردم در تماس باشد بلكه احساس مفيد بودن را در آنها برميانگيزد.[آيا من به "خود" قويتري نياز دارم؟] (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) بيترديد، افراد بويژه زنان در سن يائسگي، گاهي براي كمك به خودشان نياز به مصرف دارو دارند. اما صرفا مصرف دارو، بهترين راهحل براي تغيير موقعيت زندگيشان محسوب نميشود. [چگونه در زندگي تغيير ايجاد كنيم] (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) در واقع اين روش، تنها آسانترين راه است و تغييرات و تحولات اساسي را با معنا دار كردن زندگي ميتوان ايجاد كرد. minam3rd December 2007, 12:38 AMسلام بعقيده من نداشتن اعتماد بنفس ودرواقع خودباوري نداشتن هم ميتونه احساسات بد درانسان ايجاد كنه چون ادم اون موقع همش دلهره داره وفكر ميكنه كه ايا كار رادرست انجام داده يانه ؟ b@to3rd December 2007, 10:12 AMآیا شما هم منفی گرا هستید ؟ در تحقیقاتی که در سال 2002 انجام شد ، " تاثیر منفی " به عنوان زمینه ای برای اضطراب ، بی منطقی ، عصبانیت و انواع دیگری خصوصیات ناخوشایند تعریف شده است . تاثیر منفی با بالا رفتن فعالیت در قشر جلوی مغز ایجاد می شود . با اینکه این حالتی ثابت و ماندنی است اما می توان آن را کنترل کرد .زمانیکه بدبینی نتیجه مستقیم از دست دادن شغل ، قطع رابطه با یکی از دوستان یا مرگ کسی که دوستش داریم باشد ، به عنوان واکنشی در مقابل این ناراحتی تلقی می شود و موقتی است .چه این خصوصیت با وجودتان عجین شده باشد و چه فقط واکنشی موقتی به یک حادثه باشد ، با ایجاد تغییراتی در مغز شما همراه است . مغز از میلیون ها سلول سلول عصبی تشکیل شده است که پیام ها را به اعضا مختلف بدن رسانده و دریافت می کنند . ممکن است این پیام ها با ایجاد نا تعادلی شیمیایی مختل شوند .خجالت ندارد اگر برای مداوای این عدم تعادل و بالاتر بردن کیفیت زندگیتان دنبال مشاوره باشید . اگر احساساتی مثل نا امیدی ، کمبود انرژی و ناتوانی در انجام کارها دو هفته ادامه پیدا کرد ،می توانند علائمی از افسردگی به حساب آیند . می توانید برای دوباره به دست آوردن کنترل مغزتان دنبال درمان باشید .اگر این منفی بافی های شما نتیجه عادت است نه حالت های قابل درمان پزشکی ، راه هایی برای مقابله با آن وجود دارد . در اینجا به چند نکته اشاره می کنیم که به مثبت اندیشی شما کمک می کند انگیزه تان را مشخص کنید آگاه باشید چه زمانی تفکرات منفی بر شما غلبه می کنند . زمانی که خسته یا گرسنه هستید یا زمانی که فشار کاریتان زیاد است . ممکن است تفکرتان تغییر پیدا کند . کنترل افکار منفی به شما کمک می کند که انگیزه و سبب آن را بفهمید و این باعث می شود که بتوانید دو باره کنترل خودتان را در دست بگیرید عیبجویی از خود را کنار بگذارید در مسیرتان انتظار دست انداز هم داشته باشید و آن ها را بپذیرید . افکار منفی ، بدگویی و عیب جویی از خود را از ذهنتان بیرون کنید . در مورد مسائل و اتفاقات گذشته فکر نکنید ، فقط از آنها تجربه بگیرید و به راهتان ادامه بدهید . تغییر دیدگاهتان در مورد دنیا به شما اجازه می دهد تا در مشکلات و گرفتاری ها دنبال شانس باشید خود را با شرایط وفق دهید زمان هایی را که در گذشته منفی بینی به سراغتان آمده را به یاد آورید و به خود یاد آور شوید که چگونه آن را پشت سر گذاشته اید . حتی برای یک فرد مبتلا به منفی بینی یا کسی که دچار افسردگی است هم امید همیشه وجود دارد . سعی کنید اعتماد به نفستان را بالا ببرید و با این کار ، رفتارهایتان جنبه مثبت بیشتری خواهند گرفت قبل از اینکه چیزی بگویید فکر کنید خود را مجبور کنید که برای چند روز هیچ حرف منفی بر زبان نیاورید . قبل از اینکه حرفی بزنید ، در مورد آن خوب فکر کنید . این عادت جدید را در خود ایجاد کنید که برای خود و دیگران ارزش بیشتری قائل شوید و قبولشان داشته باشید دیدگاهتان را تغییر دهید به افراد نیازمند کمک کنید ، چون این باعث می شودکه جنبه های مثبت زندگی خودتان را بهتر ببینید لازم نیست حتما این کمک شما مالی باشد، شما می توانید هر طور که می توانید به دیگران و کسانی که دوستتان دارند کمک کنید همچنین منفی بافی های ما بیشتر به این دلیل است که برای جلو رفتن ، بالا رفتن درآمدمان و بیشتر کردن ثروتمان صبر نداریم از دوستتان کمک بگیرید از یک دوست مطمئن بخواهید که وقتی بدبین شدید یا شروع به منفی بافی کردید به شما اطلاع دهد . برای این کار علامتی در نظر بگیرید تا دیگران از آن بویی نبرند . بعد از متوجه شدن ، سریعا درصدد جبران برآیید و آن فکر یا عمل بدبینانه را اصلاح کنید . مهم تغییر رفتارتان و تعویض آن با عادت های جدید و سالم تر است از افراد بدبین دوری کنید. افراد منفی باف و بدبین را از زندگیتان بیرون کنید ، زیرا ممکن است تحت تاثیر آنها قرار گیرید . اگر تمایلی به تغییر ندارند ، ارتباطتان را با آنها محدود کنید . به امیال خود توجه کنید .ببینید چه چیزی برای زندگی شما خوب و مناسب است ؟ دقت کنید چه چیزی باعث می شود شما از زندگی لذت ببرید ؟ گاهی دوری از کسانی که دوستشان دارید باعث می شود شما در مورد آنها افکار منفی داشته باشید، اما بودن در کنار آنها باعث آرامش خاطر شما می شود و این آرامش از بروز افکار منفی جلوگیری می کند . به امید اینکه همه از زندگی خود لذت ببریم rahel3rd December 2007, 11:53 PMفکر میکنم منشا تمام بدبینی ها ترسها و حسرتهای درون آدمه اگه ترسهای درونمون رو بشناسیم و اونها رو درمان کنیم حتما بدبینی از بین میره! اگه بزرگ فکر کنیم و آمال و آرزومون حقیر و از روی حسادت نباشه حتما خوش بین میشیم! زنگی فراتر از نوک بینی ماست باید افق دیدمون رو وسیعتر کنیم!:rolleyes: گلوریا4th December 2007, 11:35 AMبه نظر من گذشته از چیزایی که راحل عزیز تو پست قبل گفتند، اتفاقات و تجربیاتی که در گذشته هر انسانی رخ داده می تونه منشاء احساس بد نسبت به مسائل پیرامونش باشه. مثال اینکه کسی که از نزدیک ترین فرد به خودش ( مثلا همسر) بی وفائی ببینه معمولا نسبت به جنس مخالفش یه حس بدبینی و احساس بدی داره. این می تونه تو هر چیزی باشه. احساس بد ، از بدی می آد. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 652]