تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بعد از من با خوارج نجنگيد (آنان را نكشيد)؛ زيرا كسى كه طالب حق باشد و به آن نرسد، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828772040




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اين آسمان صدق و درو اختر صفاست؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اين آسمان صدق و درو اختر صفاست؟
اين آسمان صدق و درو اختر صفاست؟شاعر : اوحدي مراغه اي يا روضه‌ي مقدس فرزند مصطفاست؟اين آسمان صدق و درو اختر صفاست؟يا باغ ميوه‌ي دل زهرا و مرتضاست؟اين داغ سينه‌ي اسدالله و فاطمه است؟يا منزل معالي و معموره‌ي علاست؟اي ديده، خوابگاه حسين عليست اين؟اي دل تويي، و اين گهر کان «هل اتا» ست؟اي تن، تويي و اين صدف در «لو کشف»؟وي چشم؟ آب ريز، که صحراي کربلاستاي جسم، خاک شو، که بيابان محنتسترخها بر آستانه، مگر قبله‌ي دعاست؟سرها برين بساط، مگر کعبه‌ي دلست؟قنديل قبه‌ي فلکي خاک اين هواستاي بر کنار و دوش نبي بوده منزلتپيش تو همچو شمع بسوزد درون راستتو شمع خاندان رسولي به راستيجاي شگفت نيست، نشاني ازين عزاستبر حالت تو رقت قنديل و سوز شمعکو را حرارت از جگر ماتم شماستقنديل ازين دليل که: زردست روشنستسوزي که کم نگردد و دردي که بي‌دواستهر سال تازه مي‌شود اين درد سينه سوزاندرجهان بگوي که: اين منزلت کراست؟کار فتوت از دل و دست تو راست شدآبي که فيضش از مدد آتش عناستدر آب و آتشيم چو قنديل بر سرتزيرا که گوهر تو ز درياي «لافتا» ستقنديل اگر هواي تو جويد بديع نيستزان آتشي که از جگر ممنان بخاستزرينه شمع بر سرقبرت چو موم شدکز آب ديده بر سر قبر تو دجله‌هاستاي تشنه‌ي فرات، يکي ديده بازکندر ساعتي که آن جگر تشنه آب خواستآتش، عجب، که در دل گردون نيوفتاد!نامش هميشه هندو و سر تيزو بي‌وفاستشمشير تا ز بد گهري در تو دست بردلايق نبود، کشتن او لعنت خداستاز بهر کشتن تو به کشتن يزيد رااندر بر معاويه ديريست تا قباستآن پيرهن که گشت به دست حسود چاکتخم خصومتي که چنين لعنتش سزاستفرزند بر عداوت آبا پراگندبر گورت آب ديده فشانان ز چپ و راستگرديست بر ضمير تو، زان خاکسار و مارويت گرفته از چه و خاطر دژم چراست؟با دوستان خويشتن از راه دشمنيامروز اگر قبول کني عذر او سزاستگردون ناسزا ز شما عذر خواه شدوانگه ببندگي تو راضي، گرت رضاستشاهان بپرسش تو ز هر کشور آمدندگرداب شد، چنان که برون شد به آشناستاز آب چشم مردم بيگانه گرد توشورابه‌ي دو ديده‌ي يک يک برين گواستحالت رسيدگان غمت را گرفت شورچون در عراق ساز حسيني کنند راستکار مخالف تو برون افتد از نوااز شکرت بپرس که: اين آتش از کجاست؟بر عود تربت تو چوشکر بسوختيماين عود زن نگار، که همرنگ کهرباستچون کاه ميکشد به خود اين چهرهاي زردنشگفت اگر شکوفه‌ي او زهره‌ي سماستعودي که ميوه‌ي دل زهرا درو بودوين زرفشاني ارچه برويست بي‌رياستصندوق تو ز روي به زر در گرفته‌ايمزان روز باز پيشه‌ي من نوحه و بکاستروزي ز سر گذشت تو ديدم حکايتيتاريکي از دو چشم جهان بين من جداستتا ميل قبه‌ي تو در آمد به چشم منزيرا که کيسه‌ي زرم از سيم بي‌نواستبر تربت تو وقف کنم کاسهاي چشموين کار کردنيست، که تابوت پادشاستتابوت تو ز ديده مرصع کنم به لعلدر جيب و کيسه خاک تو دارم، که توتياستچشم ارز خون دل شودم تيره، باک نيستمانندش ار به نافه‌ي چيني کنم خطاستچون خاک عنبرين ترا نيست آهوييزين خاک سرخ فام، که همرنگ کهرباستقلب سياه سيم تنم زر ناب شدپايم نمي‌رود، که مرا ديده از قفاستکردم به حله روي ز پيشت به حيله، ليکدر حال اوحدي؟ که برين آستان گداستزان چشم دوربين چه شود گر نظر کنيبا جد و با پدر که: فلاني، غلام ماستاو را بس اينقدر که بگويي ز روي لطفبيگانه را مده سخن من، که آشناستکردم وداع، اين سخن اين جا گذاشتمدل را نگاه دار، که در خدمتت به پاستگر تن سفر گزيد ز پيشت، مگير عيب
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن