تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 23 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806343051




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حسن بدکان نشست، عشق پديدار شد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حسن بدکان نشست، عشق پديدار شد
حسن بدکان نشست، عشق پديدار شدشاعر : اوحدي مراغه اي حسن فروشنده گشت، عشق خريدار شدحسن بدکان نشست، عشق پديدار شدواقعه انبوه گشت داعيه بسيار شدخلوت دل چون ز دوست پر شد و پر کرد پوستدل به تماشاي او بر در و ديوار شدآمد و شد در گرفت از چپ و از راست دوستديدن او سهل گشت، دادن جان خوار شدپرده ز رخ دور کرد، شهر پر از نور کرداز همه ذرات کون او چو خريدار شددر دو جهان ذره‌اي بي‌هوس او نماندعشق که ديوانه بود سر زد و بردار شدحسن که شايسته بود بر زد و بر تخت رفتبر دل من زور کرد عشق چو در کار شدبر تن من بار بست حسن چو نيرو گرفتفتنه در آمد ز خواب، عربده بيدار شدصورت ليلي‌رخي صبح چو در دادميتا چه خرابي کند؟ عشق چو معمار شددل در غارت گرفت، ترک عمارت گرفتهر چه بجز عشق او پست و نگونسار شدهر چه بجز ياد او قيمت و قدري نيافتشب همه معراج گشت، رخ همه ديدار شداز دل من عشق جست نقش دويي چون بشستدوست مرا دوست داشت، يار مرا يار شدمن چو ز من گم شدم، غرق ترحم شدمبنده‌ي اين بار من، کين همه انبار شدگر چه جزين چند بار فتنه‌ي او ديده‌امرخ به خرابات کرد، رخت به خمار شداوحدي از دست عشق تا قدحي نوش کرد
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن