واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به «سايهاي در تاريكي» از شبكه 3 سابقهكمتر ، موفقيت بيشتر
جام جم آنلاين: «سايهاي در تاريكي» سريالي ساخته شده در صدا و سيماي مركز اردبيل است؛ نوشته نادر وحيد، به كارگرداني سيد ابراهيم جوادخاني، تدوين شفيع آقامحمديان و تهيه كنندگي داوود آقامحمديان. براي نوشتن درباره چنين مجموعهاي چند راه پيشروست.
اول اينكه برنامه را به نسبت صدا و سيماي مركز اردبيل بسنجيم، دوم اينكه چون از شبكه سراسري (سه سيما) پخش ميشود استانداردهاي برنامه سازي در مركز را ملاك ارزيابي آن قرار دهيم و راه سوم راهي بينابين؛ اينكه هم به خاطر داشته باشيم كه اين برنامه توليد شهرستان است و هم يادمان باشد كه به هرحال همرديف با ديگر سريالهاي تهراني از شبكه سه پخش ميشود. ما راه سوم را انتخاب ميكنيم.
به طور كلي يكي از آفتهاي برنامهسازي تلويزيوني در حالي كه ميتواند و بايد حسن باشد حرفهاي شدن، شهرت، اعتبار و سابقه كاري زياد است. فقط هم در تلويزيون چنين نيست. محدوده آسيبرساني اين آفت بسيار گستردهتر است. در ميان فيلمسازان ما عموما فيلم اوليها يا آنها كه كمتر تجربه شناخته شده و ديده شده مشهوري دارند و در كل گمنام هستند، وسواس بيشتري براي ساخت اثر به خرج ميدهند.
شايد چون دغدغه پذيرفته شدن دارند. غرض از يادآوري در اين مقدمه اين است كه ادعا كنيم «سايهاي در تاريكي» برخلاف تصور اوليه به خاطر توليد در مركز اردبيل نيازي به ملاحظه و شرايط سنجي ما براي اظهارنظر ندارد. اتفاقاً شايد چون اين مجموعه توسط عوامل كمتر شناخته شده در سطح كشور ساخته شده؛ همين مهمترين دليل موفقيت آن است و تذكري به مسوولان شبكهها كه اگر به دنبال موفقيت بيشتر هستند از سياستها استقبال كنند.
كارگرداني كه نام و آوازهاي براي خودش رقم زده و از روي آنتن رفتن، ديده شدن و مورد توجه قرار گرفتن خود اطمينان دارد چه انگيزهاي براي كار بهتر دارد. اگر از دريچه بيروني به قضيه نگاه كنيم ميبينيم انگيزههاي دروني هنرمندان را نميتوان ناديده گرفت. گرچه اغلب غير قابل شناخت و بيش از حد شخصياند.
انگيزه بيروني براي چنين كارگرداناني فقط ميتواند حفظ موقعيت و شهرتشان باشد. اما آيا در جامعه هنري ما سابقه كيفي اينقدر مهم است يا نه سابقه كميفيلمسازان در درجه اول اهميت قرار دارد؟
«سايهاي در تاريكي» هم به لحاظ متن و هم كارگرداني يك سر و گردن بالاتر از بعضي سريالهاي ساخته شده در پايتخت است. فيلمنامه اين اثر به شخصيت پردازي توجه دارد و با خلق شخصيتهاي تيپيك سعي در ساده كردن روند قصه نداشته است. آيدين پسر خانلو معتاد است اما نقش منفي به حساب نميآيد.
از موضع ترحم هم به او نگاه نشده است. همانطور كه هست و بايد باشد نشان داده شده و تنها سير حوادث است كه اجازه دارد درباره او ارزشگذاري كند. بكتاش، اشكان، افسانه، آيلا و منوچهر هم به همين منوال. حتي خود خانلو كه به مرور، جوانب مختلف شخصيتش براي تماشاگر آشكار ميشود، همانطور كه تا به آن لحظه از فرزندانش هم مخفي مانده است. «سايهاي در تاريكي» براي كارگرداني و تدوين خود ايده دارد و به صورت كليشهاي مرسوم سريال سازي ساخته نشده است. تدوين نقش به سزايي در ايجاد تعليقهاي فيلمنامه دارد.
تدوين موازي هم ضرب آهنگ را تا حد قابل قبولي بالا برده و نوعي ايجاز متناسب با مديوم تلويزيون ايجاد كرده و هم نقش دراماتيك دارد. براي نمونه در صحنهاي كه آيدين در حال مشاجره با پدر بود و بحث اشتباه گذشته پدر به ميان كشيده شد. اتفاقي كه آيدين نبايد ميدانسته و در آن لحظه ميخواهد آن را به رخ پدر بكشد از ما مخفي ميماند. تنها با قطع به نمايي كه بيارتباط هم با موضوع بحث آيدين و پدر نيست.
صحنهها قطعهاي پاياني خوبي هم دارند. تقطيع صحنهها و سكانسها در «سايهاي در تاريكي» به گونهاي است كه در پيشبرد داستان دخيل است و تنها به فرمي بيخاصيت براي مضمون روايي بدل نشده است.
بازيها غالبا خوب و طبيعي هستند و بياغراق نابازيگرها (يا شايد بهتر باشد بگوييم بازي دوميها) به خوبي توانستهاند در كنار بازيگران حرفهاي عرض اندام كنند و همين تركيب خوبي را در كادر بازيگري برنامه بوجود آورده است. نكتهاي كه درباره فيلمهاي اوليه كارگردانها گفته شد اينجا در مورد بازيگران هم مصداق پيدا ميكند.
چه بسا دليل موفقيت آنها هم بيش از هر چيز، موقعيت «معرفي»اي باشد كه تنها همين يك بار برايشان اتفاق ميافتد. با جهت گيري تلويزيون به سمت حمايت از هنرمندان كم سابقه، اما ارزشمند، ميتوانيم شاهد آثار بهتر و ماندگارتري هم در سيماي مراكز استانها باشيم.
سايه اي در تاريكي شنبه ها ساعت 45/20 از شبكه سه سيما پخش و يكشنبه ها ساعت 30/14 تكرار مي شود.
آزاد جعفري
يکشنبه 5 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]