واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : اگه دخترا به سربازي برن! ماه پيشوني6th August 2007, 10:49 AMتصور كنيد بعد از مدتي تصويب بشه، خانمها موظفند به خدمت مقدس سربازي مشرف بشن. بعد از اينكه به 18 سال تموم رسيدند، يك كارت تبريك خوشگل (چون ما ميخواهيم با آقايون فرق داشته باشيم پس براي ما كارت تبريك ميآيد. البته به رمانتيك بودنمون هم بستگي داره) ميآيد دم خونه. چه شود؟ آقا پسراي محترم چه گلي بر سرمون زدند كه دخترا خانمها بزنند. تصوراتتون را برامون بزاريد. فقط آقايون محترم، مسخره نفرماييد كه جواب دندون شكني خواهيد گرفت. حباب6th August 2007, 12:02 PMفكر كن كچل هم بايد بشن واي واي واي از الان ميدونم كلاه گيس سهميه بندي ميشه :d :Dآخ آخ از قبل دندونم شكست ;) MAAAH6th August 2007, 06:20 PMوای چه کیفی میده.اینقدر من دوست داشتم برم سربازی.کلی هیجان داره.بپر،بشین پاشو...:dکچل شدیم که شدیم فدای سرمون.اتفاقا" اینطوری راحتره دردسر سشوارو ژل و تافت نداریم.:d mahtabi6th August 2007, 08:55 PMالبته اینم مرحله ای هستش. من خیلی هم مخالف نیستم. میدونین حقیقتش بعضی از این دخترا زیادی تیتشن. یه خورده سختی کشیدن واسشون بدک نیستش. ولی میشه تصور کرد پادگانا چه شکلی می شه. روی این فانوسقه ها هست میشینن گلدوزی می کنن. ظرفهای بقول قدیمیا یقلویم که واسه تنوع رنگ و وارنگ می شه. روی پتوهای سربازی کهنه و رنگ و رو رفته ارتشی روکشهایی با طرح مثلا گل داوودی و گربه و موش این حرفها سبز میشه. از اونجایی که دخترا واسه پوستشون خیلی بیش از اقایان ارزش قائلند از اولین روز طرح این مسئله قیمت کرم ضدآفتاب 20 برابر میشه. وای چه اتفاقایی می افته که الان چون خسته امه حضور ذهن ندارم ولی اگه باشین دفعات آینده ادامه اش میدم. اما یه چیز رو بدونین که در هر جایی که بوی نفس جنس مونث بیاد طراوت، زیبایی و زندگی موج خواهد زد و دیگه کسی از خدمت سربازی فرار نخواهد کرد. چرا که وجود یک زن چنان روحی به این خدمت خواهد داد که دیگه اسمش اجباری نیست بلکه صفای اختیاری خواهد شد. میگین نه بذارین اعلام بشه. با تشکر فریبا space7th August 2007, 02:21 AMوای خیلی باحاله ها....:cool: چقدر با بچه ها بخندیم.... مسخره بازی....:rolleyes: تازه بیشتر کیف میده آدم بیفته شهرستان....:D کچل هم که بشیم بعدش موهامون پرپشت میشه;) dina 20067th August 2007, 05:33 AMواقعا خیلی باحاله .... اگه بیفتیم شهرستان هم که دیگه چه شود .... کارمون هم که میشه آش خوری ....:D اگه هم کچل شدیم اشکالی نداره که مد میشه دیگه ....:rolleyes: ولی کلا خیلی جالب میشه ...;) ماه پيشوني7th August 2007, 10:05 AMبه به ميبينيم طرفدار زياد شد. كافيه آقايون اين تاپيك رو ببينن، بعد ميگن شعار ميديد. نمونهاش برادر خودم كه وقتي ميشنوه، حسابي حرص ميخوره. Ping 127.0.0.17th August 2007, 11:37 AMوای وای نگو خانموما برن سربازی؟ اون وقت حتما موقع جنگ هم که میشه باید با کفگیر ملاقه بریم جنگ!! (بجای واژه سرباز خانم بگوییم سربازه !) صبحگاه: فرمانده: پس این سربازه ها کجان؟ معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند... سلام سارا جان سلام نازنین، صبحت بخیر عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر سلام نرگس سلام معصومه جان ماندا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی ... صبحانه: وا...اقای فرمانده، عسل ندارید؟ چرا کره بو میده؟ بچه ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفغ میکنه آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم ... بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه) فرمانده: همه سینه خیر، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید وا نه، لباسامون خاکی میشه آره، تازه پاره هم میشه وای وای خاک میره تو دهنمون من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا... ناهار این چیه؟ شوره تازه، ادویه هم کم داره فکر کنم سبزی اش نپخته باشه من که نمی خورم، دل درد میگیرم من هم همینطور چون جوش میزنم فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید! بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟ برو خودت غذا درست کن والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی کنم، حالا واسه تو.. چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد بعد از ناهار فرمانده: کجان اینا؟ معاون: رفتن حمام فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد اما صدای داد او در میان جیغ سربازه ها گم میشود... هوووو....بی شعور مگه خودت خواهر مادر نداری... بی آبرو گمشو بیرون... وای نامحرم... کثافت حمال... (کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!!) بعد از ظهر فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟ یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟ جوجه بدون برنج رژیمی عزیزم؟ آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم (خانوما گیر ندید، من نمی دونم این ماسک چیه که رو صورتتون میزنید اما مثل ماست میمونه!!) شب در اسایشگاه یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟ فرمانده: بله بسیار زیاد! خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال یانگوم نشون میده، همه با هم ببینیم فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!! فرمانده میره تو آسایشگاه: وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو فرمانده: بلندشید برید بخوابید! همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟ واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم. آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی. سرباز: آخه گناه داره، طفلکی مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا :d moosie8th August 2007, 03:20 AMلطفا بيشتر توجه كنيد دوستان، غيرتتون كجا رفته؟؟؟؟ در مورد خانومها كلمه سرباز خيلي نامانوس هست! بايد بگيد سربسته!:D mandana_dear229th August 2007, 01:33 AMوااااااااي ... اگه منو بكشن سربازي برو نيستم چون: 1-سرم بره موهامو كوتاه نمي كنم اصلا و عبدا:rolleyes: 2-موقعي كه كار نداشته باشم زودتر از ساعت 10 بيدار نمي شم :o 3-از جمله ي بله قربان هم نمي تونم استفاده كنم:) 4-100 در 100 اگه يه روزي خانومها مي رفتن سربازي من از اون سر باز فراري ها مي شدم:D space14th August 2007, 04:27 AMولی خداییش سخته ها..... این پسرا چه میکشن.... بیچاره ها..... فکرشو بکنین یکی هی بیاد بهتون دستور بده.... ولی مزه اش به همین چیزاس دیگه...;) دانه کولانه14th August 2007, 09:34 AMمن موافقم خیلی خوبه . اون موقع قیمت ماست و کره هم بالا میره یا حداقل به نرخ واقعی خودش میرسه سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 579]