تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815659599
حماسهاي كه درخشيد، واقعهاي كه خشكيد
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: حماسهاي كه درخشيد، واقعهاي كه خشكيد
روزنامه- سخنان مقام معظم رهبري در ديدار اعضاي ستاد مراسم ارتحال بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني (ره) از تيترهاي برجسته مطبوعات پنج‌شنبه دوم خرداد است.
علاوه بر آن گزارشها و تحليلهايي از پيروزي حزب الله لبنان، سالگرد فتح خرمشهر و نيز سالگرد حماسه دوم خرداد در مقالات روزنامه‌ها بازتاب داشته است.
حضور در جغرافياي امام(ره)
روزنامه حزبالله سرمقاله خود را به بيانات ديروز رهبر معظم انقلاب اختصاص داده و در مورد هشدار ايشان در خصوص گروهي كه مرزهاي فكري، عقيدتي و سياسي ترسيم شده توسط امام خميني (ره) را شكسته است، نوشته است: واقعيت اين است كه اين گروه هرچه گستره اعتقادي و وفاداري، به انديشه امام (ره) و انقلاب فراخ توصيف شود و نگاه حداقلي به اين موضوع مهم و آرماني سرلوحه قرار گيرد هم باز پاي خود را فراتر گذاشته و از اين مرز خروج مييابند. چنين است كه رهبر معظم انقلاب اسلامي مانيفيست برجسته ماندن و حفظ مرزهاي اعتقادي در اندازههاي واقعي و اصيل آن و گرايش به بنيادهاي تفكر انقلابي را براي مسئولان تبيين فرمودند. در عرصه فرهنگ، متوليان تدوين مهندسي فرهنگي بايد كار حفاظت از مرزهاي فرهنگي را با سرعت بيشتر به پايان برند.
بخش فرهنگ آسيب‌پذيرترين نقطه‌اي است كه به دليل بي‌توجهي‌ها چون زخمي ناسور از كوچكترين حمله بيگانه به فرياد مي‌آيد. در عرصه سياست حفظ همدلي و وحدت ميان معتقدان واقعي به نظام و پرهيز از جنجال و درگيري راه حفظ مرزهاست. در عرصه اقتصاد، پرهيز از تصميمات عجولانه، سپردن امور به افراد صاحب تجربه و تخصص، رفع فقر و فساد و بهبود معيشت مردم سبب تقويت نظام خواهد شد. با چنين رويكردي است كه ميتوان نيروي دروني و ظرفيت بسيار سرشار انقلاب اسلامي را حفظ و در تقويت آن كوشيد.
سوم خرداد، پيروزى ايمان
روزنامه جوان مي‌نويسد: سوم خرداد درتاريخ ايرانيان يادآور رشادت دلاورمردان حماسه‌ساز است؛ همان روزى كه خرمشهر قهرمان به دست دلاورمردان سپاه اسلام آزاد شد. فتح خرمشهر دستاوردهاى زيادى داشت، به‌طورى كه موازنه جنگى را كه تا روز قبل از آن به نفع عراق تعريف شده بود كاملا برگرداند و دشمن سفاك را به زبونى و خوارى كشاند. بعد از فتح خرمشهر بود كه لحن ديپلماتيك دنيا با ما در گفت‌وگوها و مراودات سياسى تغيير كرد و قدرت واقعى رزمندگان اسلام را دنيا باور كرد.
اهميت فتح خرمشهر آنقدر زياد است كه در تقسيم بندى تاريخ جنگ بهعنوان يك معيار و مبنا قرار گرفته است. تحليلگران به فتح خرمشهر از زواياى متفاوتى نگاه كرده‌اند، عدهاى تلاش كرده‌اند از منظر استراتژى و توانمندى هاى نظامى بررسى كنند و از اين نگاه به بررسى اين حماسه بپردازند. اما در اين يادداشت تلاش بر اين است كه بگوييم فتح خرمشهر نه يك پيروزى نظامى بلكه اتفاقى بود كه محاسبات مادى را كاملا به هم ريخت. عقل دكارتى كه بر مبناى حساب و محاسبات عددى بهعنوان يك پايه در استراتژى نظامى و تاكتيك هاى دفاعى كاربرد دارد در سوم خرداد كاملا به هم ريخت و قدرت ايمان وشعر وشعور رزمندگان توانست كار خود را انجام دهد. جوان ميافزايد: امروز بيش از گذشته محتاج اين حماسه هستيم. در مقطعى كه كشور در معرض تهديد بيگانگان قرار دارد و عدهاى با هجوم فكرى و مادى به مردم ما قصد دارند به صيد مطلوب خويش برسند، بايد بيش از گذشته به وعده الهى فكر كرد و تلاش براى خدا و دلبستن به نصرت الهى در همه كارها و نترسيدن از مشكلات و تهديدات بيگانگان ما را به سر منزل مقصود خواهد رساند. بنابراين اگر بگوييم فتح خرمشهر، پيروزى ايمان بود گزافه نگفته‌ايم.
به جاي قصه دوم خرداد كتاب ديگري بخريم
روزنامه اعتماد در مقاله‌اي به قلم احمدپورنجاتي مي‌نويسد: نه مديحه‌سرايي و نه مرثيه‌خواني براي «دوم خرداد»، هيچ دردي را از روزگار جامعه ايران شفا نخواهد داد. به گمانم «دوم خرداد» نيز به تدريج دارد همان سرنوشتي را در چشم و دل مردم ايران پيدا ميكند كه «نهضت مشروطه» و «نهضت ملي»! يعني، قضيه‌اي كه قرار بود «چه‌ها» بشود اما سرانجام «چه‌ها» شد؟«دوم خرداد» را خواه صرفا يك «موقعيت تقويمي و انتخاباتي» بدانيم – آنگونه كه رقيبان و مخالفان اين قضيه، البته به رغم احساس دروني خويش، ادعا مي‌كنند- و خواه با اندكي تسامح، نوحي نهضت اجتماعي براي تغيير و اصلاح وضع و مناسبات موجود در نظام قدرت، خواه آن را ناكام بشماريم و خواه كم يا بيش كامياب، اكنون ديگر قواره وضعيت كنوني جامعه ما نيست. لباس فاخر و چشم نواز ساليان نوجواني و جواني كه البته برازنده همان حال و هواي سرخوشي و رعنايي قامت بوده و اكنون به كار دوران ميانسالي و كژ و كولگي يك اندام- كه جامعه پس از سوم تير 84 شد- نميآيد؟
نويسنده اين مقاله‌ها ميافزايد: اينك، تراژدي ما، درست برخلاف آنگونه كه نويسنده مي‌خواسته، در پي رنگ تازهاي پيش مي‌رود. قصه «ديگري» شده است؟ بسيار ساده‌انگارانه است اگر در خوانش چندين باره «درام» همچنان در جست‌وجوي سرنوشت «قهرمان» باشيم. پس بايد بپذيريم كه با «درام ديگري» روبه رو هستيم. آيا ترحم‌انگيز نيست كه هنوز و همچنان برخي به اميد يا خيال، از سر خوشبيني يا مثبت‌انديشي مكاتب مدرن توانبخشي روحي! همان قصه تراژيك را زير بغل ميزنند و اينجا و آنجا روايتش مي‌كنند؟!مگر نگفته‌اند:«آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت!» مگر نفرموده‌اند: «ديگر اجازه تكرار آن قضيه را نمي‌دهيم!» مگر نكرده‌اند آنچه را كه كرده‌اند؟! آيا بهتر نيست، «درام دوم خرداد» را در قفسه كتابخانه‌مان با هزار كرامت و عزت، جا بدهيم و به مثابه يكي از عزيزترين قصه‌هايي كه در اين روزگار خوانده‌ايم، همچنان خاطرش و خاطرهاش را عزيز و گرامي بشماريم اما... اما چه بسا به رغم احساس دروني و تعلق خاطر روحي روانيمان، برويم به كتابفروشي، كتاب قصه تازهاي بخريم؟!
دوم خرداد در دست تندروها
روزنامه همبستگي نوشت: 11سال پيش در روزي به مثابه امروز ملت بزگ ايران در حماسهاي تاريخي يكي از شكوهمندترين حضورهاي خود در پاي صندوقهاي رأي را به نمايش گذاشت. اين حماسه‌حضور در حالي به وقوع پيوست كه اغلب رسانه‌هاي خارجي و گروههاي ايراني بريده از ملت طي تبليغات خود در روزهاي پيش از آن، خبر از عدم حضور ملت در پاي صندوقهاي رأي و قهر آنان با انقلاب داده بودند، اما مردم در اين روز با حضور پرشكوه بر سر صندوقهاي رأي و انتخاب هماهنگ مردي كه با شعارهاي خود نويد وقوع تحول را در كشور ميداد، ضمن كشيدن خط بطلان بر اين ادعاهاي واهي بر لزوم ايجاد اصلاحات در زمينه‌هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي كشور نيز تأكيد كردند.
سيدمحمد خاتمي نيز كه بر اساس اين رأي 20 ميليوني و با شنيدن نداي تحول‌خواهي مردم سكان رياست قوه مجريه كشور را در دست گرفت به اين ندا پاسخ مثبت داد و با گماردن تعداد بالايي از همفكران خود در راس نهادهاي وابسته به قوه مجريه، خود را مصمم در ايجاد تغيير نشان داد. اما اين درست همان نقطه كور عملكرد او و اصلاحطلبان بود، زيرا ياران منتسب خاتمي هماهنگ عمل نكردند و در حالي كه اغلب افراد جوان اين تيم بسيار آرمانگرايانه با مسائل و مشكلات روبهرو مي‌شدند، نيروهاي كاركشته و با تجربه اين جمع بيشتر به واقعيات نظر داشتند تا آرمانها. نتيجه اين دوگانگي بروز شكافي ناخواسته در بين ياران خاتمي بود كه هرچند وي و بسياري از عقلاي اصلاحطلب سعي در رفع آن داشتند اما تندروي‌هاي برخي از آرمانگرايان هر روز اين شكاف را گسترده‌تر كرد تا آنجا كه همگان پي به اين دوگانگي بردند و اين امر به چشم اسفنديار اصلاحطلبان تبديل شد.
در اين بين اصلاحطلبان معتدل كه بيشترين تأثير را در ايجاد حماسه دوم خرداد داشتند، به دليل جو هيجاني ايجاد شده در جامعه توسط آرمانگرايان هر روز مهجورتر شده و بيشتر به حاشيه مي‌رفتند تا حدي كه سرانجام مجبور به انتخاب سياست سكوت در برابر همفكران آرمانگرايان خود شدند تا مجموعه تفكر اصلاح‌طلبي با زيان كمتري مواجه شود. اما اين امر تنها باعث جسورتر شدن اصلاحطلبان جوان و كم‌تجربه در اقدامات خود شد تا حدي كه دو شكست پياپي در شوراهاي دوم و مجلس هفتم نيز آنها را به خود نياورد و تنها از دست دادن سكان قوه مجريه در پايان انتخابات نهم رياستجمهوري بود تا آنان را اندكي به اشتباه خود در سالهاي گذشته واقف كرد. همين امر بود كه آنان را بر آن داشت تا تلاش كنند در انتخابات هشتم مجلس از پتانسيل نيروهاي اعتدالگراي موجود در جمع اصلاحطلبان براي رسيدن به پيروزي استفاد كنند. اما متأسفانه اين بازگشت تنها بر اساس منفعت‌خواهي گروهي و نه بازگشت واقعي به اصل اصلاح‌طلبي بود و همين امر نيز باعث شد تا هرچند مردم اقبالي مجدد اما محدودي به اصلاحطلبان نشان دهند. اين بازگشت مردم به سوي اصلاحطلبان در حدي نبود كه بار ديگر آنان خود را چون مجلس ششم پيروز مطلق انتخابات بدانند بلكه سرانجام اين انتخابات وضعيتي مشابه مجلس پنجم را براي آنان به وجود آورد.
حزبالله، پيروزاصلي
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله خود با اشاره به اجلاس دوحه نوشت: اهميت موفقيت نشست دوحه در آن است كه در روزهاي پاياني كنفرانس سخنراني جورج بوش و درخواست وي از دولتهاي عربي براي مخالفت با مواضع حزبالله و منتقدان دولت، توفيق نشست را در هالهاي از ترديد و ابهام فرو برده بود. از سوي ديگر، برخي از مراجع سياسي منطقهاي و عربي از جمله عربستان سعودي علاقه چنداني به توفيق كنفرانس دوحه نداشتند. اتحاديه عرب نيز كه در دو سال گذشته همواره تلاش كرده بود بين گروههاي لبناني توافق ايجاد كند اما موفق به اين مهم نشده بود، تلويحا از توفيق كنفرانس استقبال كرد. پيچيدگي كنفرانس به موضوع نظام انتخاباتي، تركيب كابينه و سلاح حزبالله برمي‌گشت. حال نظام انتخاباتي به سالهاي 1960 برگشته و گروههاي سياسي، متعهد به عدم استفاده از سلاح عليه يكديگر شده‌اند.
اعتمادملي ميافزايد: جالب آن است كه كنفرانس پذيرفته است در قبال خلع سلاح حزبالله سكوت كند. با اين حساب آمريكا و اسرائيل بازنده بزرگ نشست دوحه هستند. ضمن آنكه عربستان سعودي شاهد حضور قدرتمندانه سياستمداران قطري در جهان عرب است. توفيق ديگر به سوريه بازميگردد؛ آنجا كه سنيوره از اتحاديه عرب براي گسترش روابط با سوريه استمداد طلبيده است. معني اين اقدام آن است كه لابي كشورهاي ضداسرائيلي و مستقل در برابر سياستهاي ايالات متحده در وضعيت رواني و سياسي برتري قرار گرفته است اما موفقترين جريان پيروز در اين كنفرانس حزبالله و مخالفان گروه 14 مارس بودند. جريان 14 مارس با پشتوانه رواني و سياسي ايالات متحده و اسرائيل، دولتهاي عرب و برخي دولتهاي اروپايي در دو سال گذشته براي انزواي مخالفان، خلع سلاح حزبالله، فشار مضاعف بر سوريه و در اين اواخر ايراد اتهام به جمهوري اسلامي تلاشهاي فراواني كرد.
شكست غربگرايان در لبنان
روزنامه جمهوري اسلامي مي‌نويسد: با يك ديد خوشبينانه ميتوان تحول اخير را براي بحران لبنان مثبت ارزيابي كرد به شرط آنكه گروه اكثريت برخلاف رويه گذشته تحت‌تأثير القائات خارجي قرار نگيرد و قواعد بازي را رعايت كند كه براي قضاوت بايد منتظر تحولات روزهاي آينده بود. از طرف ديگر در اجلاس قطر حاكميت قدرت و نقش تعيينكننده حزبالله بر فضاي اجلاس به خوبي مشهود بود و نشانه آن اينكه طبق خواست حزبالله، موضوع سلاح‌هاي مقاومت به هيچ وجه مطرح نشد كه از اين به بعد آنرا بايد يك شكست براي آمريكا و جناح غربگرا تلقي كرد.
مشايي،غايب مثلث شيشهاي
روزنامه سياست‌روز نوشته است: اسفنديار رحيم مشايي، مرد پرحاشيه و خوش سليقه دولت نهم بنا به دلايل نامعلومي روي صندلي مثلث شيشهاي قرار نگرفت .به نظرمي‌رسد اخبار نگرانكننده‌اي كه از درون سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به گوش مردم مي‌رسد به گونه‌اي نمود پيدا كرده كه عملكرد مسئولان ميراث و گردشگري كشور مخالف شعارهاي دكتر احمدي‌نژاد بوده است و حتي منتسب از سوي رئيس قبلي اين سازمان مي‌باشند. چرا كه چندي پيش نمايندگان مجلس از وجود ابهامات فراوان در عملكرد رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ابراز نگراني كرده بودند. آنها به خوبي دريافتند طرح سوال از مشايي امكان‌پذير نيست و از سوي ديگر او براي دادن توضيحات دعوت نمايندگان را رد ميكند، بنابراين سابقه بدقولي‌ها باعث شد آنها پيشنهاد تحقيق و تفحص از سازمان مربوطه را مطرح كنند. نمايندگان در توصيف اتاق امن مشايي اين طور ميگويند از آنجايي كه نمايندگان هيچگاه حاضر نمي‌شوند براي شكستن اين اتاق امن، رئيس‌جمهور را به مجلس احضار كنند و طرح سئوال از احمدي‌نژاد را به خاطر مديريت مشايي در دستور كار قرار دهند؛ اين طور ميشود كه رئيس سازمان ميراث فرهنگي با فراغ خاطر در محدوده امن خود برسرنوشت آثار تاريخي كارفرمايي ميكند.
تاريخ درج: 2 خرداد 1387 ساعت 16:24 تاريخ تاييد: 2 خرداد 1387 ساعت 18:19 تاريخ به روز رساني: 2 خرداد 1387 ساعت 18:13
شنبه 4 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 342]
-
گوناگون
پربازدیدترینها