واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بن لادن رفت اما ریشه های سه گانه تروریسم باقی مانده است جعفر محمدی
عصرایران - مرگ اسامه بن لادن ، هر چند فی نفسه خبر خوبی بود ، اما هرگز به معنای پایان تروریسم و حتی تضعیف آن در جهان نیست. بن لادن ، هر چند زمانی با بهره گیری از ثروت رویایی ، هوش سرشار و کاریزمایی که تصویر کرده بود ، توانست به رهبر جریان تندروی جهان اسلام تبدیل شود اما از زمانی که زندگی اش تبدیل به تعقیب و گریز و از این مخفی گاه به آن پناهگاه رفتن شد ، رفته رفته تسلط خود بر جریان القاعده را از دست داد و این گروه منسجم تروریستی ، به گروهک های پرشماری با بن لادن های کوچک تر تبدیل شد که هر کدام از آنها ، هر چند از بن لادن و القاعده واحد ، ضعیف تر بودند اما به دلیل پراکندگی و گمنامی ، کار مبارزه با آنان سخت تر شد.از سال 2001 میلادی که حادثه تروریستی 11 سپتامبر در نیویورک رخ داد و بن لادن تحت تعقیب قرار گرفت ، روز به روز مخفی تر و ضعیف تر شد و اینک ، کسی که کشته شده ، نه بن لادن قدر قدرت 10 سال پیش ، که موجودی نحیف و ضعیف بود که تنها نام بن لادن را یدک می کشید و ذلیلانه دنبال مخفیگاهی برای چند روز بیشتر زیستن می گشت.با این حال ، کشتن کسی که برغم ضعف مفرطش ، هنوز نمادی از تروریسم به شمار می رفت ، یک پیروزی ارزشمند برای جهان مخالف تروریست ها به شمار می رود و فارغ از معامله ای که بین پاکستان و آمریکا بر سر بن لادن شده ، باید آن را به فال نیک گرفت اما نباید پنداشت که با مرگ رهبر معنوی القاعده ، تروریسم القاعده متوقف می شود.واقعیت این است که تروریسم در جهان اسلام ، سه منشأ کاملاً مشخص دارد و مادام که این سه از بین نرفته باشند ، مسلمانان نادانی که بر خلاف تعالیم اسلام دست به اقدامات تروریستی می زنند ، همچنان وجود خواهند داشت و جهان را ناامن خواهند نمود.مدارس دینی طالبان در پاکستاناولین خاستگاه تروریسم ، مدارس دینی وابسته به جریان سلفی ها و طالبان در کشور پاکستان است. در این مدارس ، هر چند آموزش های نظامی و روش های بمبگذاری رسماً آموزش داده نمی شود ولی با شست و شوی مغزی محصلان ، رفته رفته از آنها ، افرادی مستعد برای عملیات تروریستی ساخته می شود.بسیاری از تروریست های دستگیر شده و از جمله کسانی که قبل از اقدام به عملیات انتحاری بازداشت شده اند ، مستقیم یا غیر مستقیم ، دانش آموخته یا تحت تأثیر آموزه های این مدارس بوده اند. پرونده های بازجویی از این افراد پر از جملاتی مانند این است: به ما گفته بودند ، آنانی که قرار است کشته شوند ، دشمنان خدا و رسول خدا هستند و ما به محض انجام عملیات انتحاری به بهشتی وارد می شویم که در آن 70 حوری زیبارو در انتظار هم آغوشی با ما هستند!هم اکنون حدود 12 هزار مدرسه دینی وابسته به جریان طالبان در سراسر پاکستان ، از شهرهای بزرگ تا روستاهای دور افتاده و مناطق قبیله ای وجود دارد که در آنها بیش از 2 میلیون جوان و نوجوان تحصیل می کنند. فقر فرهنگی و اقتصادی و تعصبات کور مذهبی ، عواملی هستند که باعث شده اند مردم در فرستادن فرزندان خود به این مدارس ، رغبت بیشتری داشته باشند.معنای حضور این دو میلیون نفر در این مدارس ، آن است که جریان تروریستی القاعده و طالبان ، دو میلیون بمب سیار انسانی آماده انفجار در اختیار دارد که اکثراً با طیب خاطر و با توهم جهاد و شهادت و بهشت(!) ، آماده هر گونه اقدام وحشیانه ای حتی حمله به مساحد و حسینیه ها هستند.بنابراین تا جامعه جهانی با همکاری دولت پاکستان ، راهی برای کنترل "مدارس تروریست پروری" نیابد ، دانش آموختگان این مکتب ، نخواهند گذاشت جهان روی آرامش ببیند ، به ویژه آن که بسیاری از این افراد ، در گذر زمان ، به رهبران تندرو و تأثیرگذار مذهبی تبدیل می شوند و می توانند افراد بیشتری را در طول دهها سال زندگی خویش ، به سمت تروریسم سوق دهند.مبارزه واقعی با تروریسم ، از تقابل با این مدارس آغاز می شود ولی مشکل عمده ، ساختار سیاسی - اجتماعی بسیار بسیار پیچیده پاکستان است که امیدها را در این باب کمرنگ می کند.دلارهای عربستانتحصیل دو میلیون انسان اکثراً فقیر در 12 هزار مدرسه و نیز عملیات تروریستی ، هزینه های بالایی دارد که سعودی ها ، مهم ترین منبع تأمین این مخارج هستند.فراموش نکنیم که بن لادن ، فردی نزدیک به خاندان سلطنتی آل سعود بود که با حمایت مادی و معنوی ریاض ، القاعده را شکل داد.برای عربستان ، وجود گروه های تروریستی با گرایشات مذهبی مبتنی بر وهابیت ، یک برگ برنده محسوب می شود که در مواقع نیاز ، می تواند مثلاً در قالب گروهی مانند جندالله ریگی ، بر ایران فشار بیاورد یا بازی قدرت در افغانستان را به سمت و سوی مطلوب خود سوق دهد و یا با آمریکایی ها وارد معامله شود.در واقع ، معنای گسترش مدارس دینی طالبانی در پاکستان ، تبدیل تدریجی و بی سروصدای این کشور بزرگ اتمی به مستعمره عربستان است چه آن که از یک سو ، قرائت وهابی محور از اسلام در پاکستان رواج می یابد و بدین ترتیب نفوذ فرهنگی سعودی ها بر پاکستان افزایش می یابد ، از سوی دیگر ، بخشی از دانش آموختگان این مدارس ، جذب دستگاه های حکومتی ، ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان(ISI) می شوند و نهایتاً بخش نظامی و عملیاتی آنها هم به اهرم فشاری در دست سعودی ها تبدیل می شوند. از این رو ، حمایت از جریان تروریسم مذهبی در پاکستان ، برای سعودی ها یک رویکرد مبتنی بر منافع ملی شان است ، هر چند که خروجی این جریان ، اقدامات تروریستی در جای جای جهان باشد.مساله فلسطین مماشات گروه های تروریستی معروف مانند القاعده با اسرائیل یکی از نکات قابل تأمل در عملکرد این گروههاست، چه آن که رهبران اینان همواره شدیدترین مواضع را علیه صهیونیست ها داشته اند ولی در عمل ، هیچ اقدامی علیه اسرائیل انجام نداده اند و اتفاقاً بیشترین قربانیان اینان ، مسلمانان ، اعم از شیعه و سنی بوده اند.با این حال ، وجود ظلم آشکاری به نام اشغال سرزمین فلسطین ، مهم ترین ابزار توجیه را در اختیار مدارس دینی طالبان و گروه های تروریستی برخاسته از آن قرار می دهد تا با سوء استفاده از احساسات مذهبی مسلمانان ، آنها را به سمت خود جذب کنند.از این رو ، حل مساله فلسطین ، بنیادی ترین حربه جذب را از دست اینان خواهد ستاند که این امر هم با موانع زیادی روبروست که از آن جمله می توان به مقاومت گروه های مذهبی یهودی در برابر هرگونه امتیازدهی سیاستمداران اسرائیلی اشاره کرد که خود منشأ دیگری برای تروریسم هستند.لذا با توجه به آنچه گفته شد ، با کشته شدن بن لادن ، جریان تروریسم در جهان متوقف نمی شود و تا عوامل پیش گفته برقرارند ، قتل و کشتارهای تروریستی جهان را بسیار خواهد آزرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]