محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846520936
طوري ازدواج نكن كه ...
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: elada31st December 2006, 11:02 AMطوري ازدواج نكن كه ... «طوري ازدواج نكن كه بقيهي عمرت را صرف حل كردن و گرفتار شدن به مسايلي بگذراني كه از آن پديد ميآيد». معلم بزرگ علوم باطني ميخواستم كمي سر به سرتان بگذارم و بگويم حتماً طوري ازدواج كنيد كه بقيه عمرتان صرف حل كردن هزاران مسئله و گرفتار آمدن به آنها شود! به اين ترتيب، كاملاً زمان و انرژيتان به هدر رفته و با خيال راحت ميتوانيد عمرتان را بر باد رفته بدانيد و مطمئن شويد كه نه تنها به هدف اصلي نخواهيد رسيد بلكه اصولاً هدف اصلي را فراموش خواهيد كرد! اما دلم نيامد ادامهاش دهم، به نظرم خيلي وحشتناك است كه همهي سرمايهي انسان در اين دنيا، يعني عمر، به همين راحتي به هدر برود. به ياد آن ضربالمثل قديمي افتادم كه ميگويد: «يك ديوانه سنگي را در چاه مياندازد كه صد عاقل نميتوانند آن را از چاه درآورند». حتماً منظورشان همين بوده كه وقتي كاري از روي بيفكري انجام ميشود، اگر صدها نفر بخواهند مشكلات آن را حل كنند موفق نميشوند! تصميم ازدواج هم از همان تصميمهاست كه اگر از روي ناآگاهي، بيفكري، هوس يا توهمات گرفته شود، مسايل زيادي را به دنبال خواهد داشت. در واقع ازدواج، خودش هدف نيست كه مجبور باشيم براي رسيدن به آن، شرايط سخت و طاقتفرسايي را قبول كنيم يا خود را گرفتار مسايل و مشكلات جديد و لاينحل نماييم، بلكه خود، وسيله و راهي است براي رسيدن به هدفي بزرگتر و حقيقي. متأسفانه كساني كه به اشتباه ازدواج را هدف تصور ميكنند، مسايل ناشي از آن را هم طبيعي ميدانند و همه عمرشان را صرف حل كرن آن ميكنند غافل از اين كه فرصتي كه به ما داده شده و زماني كه در محدوده عمر در اختيارمان گذاشته شده، اختصاص به هدف ديگري دارد. نميدانم داستان پيرمردي را شنيدهايد كه ميخواست به زيارت برود و وسيلهاي براي رفتن نداشت؟ به هر حال، يكي از دوستان پيرمرد، اسب لاغري را برايش آورد تا بتواند با آن به زيارت برود. يكي دو روز اول، اسب پيرمرد را با خود برد و پيرمرد خوشحال از اين كه وسيلهاي براي سفر گير آورده، به اسب رسيدگي ميكرد. دو سه روز كه گذشت، ناگهان پاي اسب زخمي شد و ديگر نتوانست راه برود. پيرمرد مرهمي تهيه كرد و پاي اسب را بست و او را تيمار كرد تا كمي بهتر شد. چند قدمي با او حركت كرد اما اين بار، اسب از غذا خوردن افتاد. هر چه پيرمرد تهيه ميكرد اسب لب نميزد و معلوم نبود چه مشكلي دارد. پيرمرد در پي درمانِ غذا نخوردن اسب، خود را به اين در و آن در ميزد، اما اسب همچنان غذا نميخورد و روز به روز ضعيفتر و ناتوانتر ميشد تا اين كه يك روز از فرط ضعف و ناتواني نقش بر زمين شد و سرش به سنگي خورد و به شدت زخمي شد. اين بار پيرمرد در پي درمان زخم سر اسب بر آمد و هر روز از او پرستاري ميكرد. روزها گذشت و هر روز يك اتفاق جديد براي اسب ميافتاد و پيرمرد او را تيمار ميكرد، تا اين كه ديگر خسته شد و آرزو كرد اي كاش اتفاقي بيفتد كه از شر اسب نحيف دردسرساز راحت شود. آن اتفاق هم افتاد و يك روز مردي اسب پيرمرد را ديد و آن را از او خريد! وقتي صاحب جديد سوار بر اسب دور شد، ناگهان يك سؤال در ذهن پيرمرد درخشيد و از خود پرسيد: من اصلاً اين اسب را براي چه كاري به همراه خود آورده بودم؟ اما هر چقدر فكر كرد يادش نيامد اسب به چه دليلي همراه او شده بود! پس با پاي پياده به ده خود بازگشت و چون مدت غيبت پيرمرد طولاني شده بود همه اهالي ده جلو آمدند و به گمان اينكه از زيارت برميگردد، زيارت قبول گفتند. تازه پيرمرد به خاطر آورد كه اسب را با چه هدفي به همراه برده و اهالي ده هم تا روزها بعد از اين واقعه تعجب ميكردند كه چرا پيرمرد مدام دست حسرت بر دست ميزند و لب ميگزد! من خداي ناكرده نميخواهم انسان را با يك اسب نحيف مقايسه كنم، اما داستان پيرمرد، داستان اكثر ما انسانهاست چرا كه بسياري از ما در زندگي محدود خود به چيزها يا كارهايي مشغول ميشويم كه ما را از رسيدن به هدف واقعيمان باز ميدارند ولي تا موقعي كه مشغول آنها هستيم، چنان آنها را مهم و واقعي تلقي ميكنيم كه حتي به خاطر نميآوريم هدفي غير از آنها هم داشتهايم! در زمان انتخاب همسر هم همين مشكل پيش ميآيد، يعني وقتي افراد در حال انتخاب همسر هستند باور ندارند كه دارند يكي از كليديترين تصميمات زندگي خود را عملي ميكنند، تصميمي كه خواهي نخواهي، تصميمات بعدي زندگي آنها را تحتالشعاع قرار ميدهد. آنها به اندازه كافي فكر نميكنند، نسبت به خود و نيازهاي حقيقي خود اشراف ندارند، طرف مقابل، نيازها و قابليتهاي او را نميشناسند و در عوض معيارهاي ظاهري و سطحي را در ازدواج ملاك قرار ميدهند. معيارهايي مانند پول، مقام، شهرت، ميزان تحصيلات و ... و متوجه نيستند كه اگر به اينها تكيه كنند و اگر همخوانيها و هماهنگيهاي درونيتر طرفين را در نظر نگيرند نه تنها سريعتر و راحتتر به هدف نميرسند كه آنچنان در طول راه گرفتار مسائل جديد لاينحل ميشوند كه شايد هرگز به هدف نرسند. ميگويند پيشگيري بهتر از درمان است؛ يعني به جاي گرفتار شدن به مسايل و بعد حل آنها، بهتر است از همان اول وارد چنين ازدواجهايي نشويم، چون بعد از آن كه در چاهي افتاديم، حتي اگر بتوانيم با رنج و زحمت بسيار از چاه خارج شويم، نه تنها وقت و انرژيمان به هدر رفته، چه بسا شرايط ماندن در چاه، تغييرات جبران ناپذيري در ما ايجاد كرده باشد و كلاً از يادمان ببرد كه بيرون از چاه، هنوز خورشيد دارد ميدرخشد. حضرت محمد(ص) در همين زمينه چنين ميفرمايند: «كار را به تدبير بنگر، اگر در سرانجام آن چيزي هست قدم بگذار و اگر از عاقبت آن بيم داري دست نگهدار از طرف ديگر اين ازدواج است كه بايد مسايل ما را حل كند، نه اين كه ما مسايلي را كه ناشي از ازدواج است حل كنيم و زمان و امكانات محدود خود را صرف آن نماييم. بدون شك در گامهاي پيش از ازدواج، كمتر آدم عاقلي پيدا ميشود كه بخواهد خود را گرفتارتر كرده يا مسايلي بيشتري در زندگي خود ايجاد كند اما عدم رعايت حداقل احتياط در انتخاب همسر و نداشتن معيارهاي درست، ناخواسته ما را به همان چالهاي كه صحبتش شد خواهد انداخت. هر ازدواجي كه منجر به زندگي با كسي بشود كه جفت و همسر حقيقي ما نيست مسئلهزا و مسئلهساز ميشود. در چنين ازدواجهايي درك و همفهمي وجود ندارند، امكان برقراري پيوند و ارتباط عميق فراهم نميشود و گاهي زندگي تبديل ميشود به يك فرآيند تهاجم و تدافع هميشگي! تا بخواهيد ناهماهنگي، تعارض، برخورد، اصطكاك يا بيتفاوتي به وجود ميآيد و آخرش هم طرفين، هر يك، مشغول زندگي و كار خود ميشوند. به هر حال نتيجه يا تنش، اضطراب و ناآرامي ناشي از ناهماهنگي طرفين، اهداف متفاوت و اختلاف عقايد آنهاست و يا وقت، انرژي، امكانات و... هر دو به هدر ميرود. تصميمگيري درباره جنگ، شايد يك تصميم عادي و ساده به نظر بيايد اما عواقب و نتايج بيشماري دارد كه ميتواند به شدت نابود كننده و مصيبتبار باشد؛ عواقبي كه حتي شايد فرصت زندگي را از ما سلب كنند. مرگ، قطع عضو، كشتارهاي دسته جمعي، ويراني و خرابي، ايجاد و تداوم روحيه دشمني و... از نتايج آن است و وقتي تمام ميشود بازماندگان از خود ميپرسند: آيا واقعاً نميشد راه حلي بهتر از جنگيدن پيدا كرد؟ saeid 198231st December 2006, 12:04 PMقبل از ازدواج چشمانت را خوب باز كن و پس از آن چشمانت را ببند roksana_20063rd January 2007, 12:48 PMدوستان عزیز من یه سوال در رابطه با مقاله داشتم زن و مردی ازدواج میکنن شاید اولش هم خیلی موفق بودن ولی شرایط جامعه و زندگی باعث اختلافات شدیدی شده و اونها از هم فاصله عاطفی گرفتند و نمیتونن به هیچ وجه همدیگر رو تحمل کنن ولی بچه دارن به نظر شما اونا باید زندگی خودشون رو بخاطر بچه ها تلف کنن ولذت نبرن یا اینکه از هم جدا بشن و هر کدوم زندگی همراه با لذتهای خودش رو داشته باشه؟ خوشحال میشم نظر دوستان که در اینجا یه جامعه کوچیک رو تشکیل میدن بدونم yashita3rd January 2007, 01:44 PMدوستان عزیز من یه سوال در رابطه با مقاله داشتم زن و مردی ازدواج میکنن شاید اولش هم خیلی موفق بودن ولی شرایط جامعه و زندگی باعث اختلافات شدیدی شده و اونها از هم فاصله عاطفی گرفتند و نمیتونن به هیچ وجه همدیگر رو تحمل کنن ولی بچه دارن به نظر شما اونا باید زندگی خودشون رو بخاطر بچه ها تلف کنن ولذت نبرن یا اینکه از هم جدا بشن و هر کدوم زندگی همراه با لذتهای خودش رو داشته باشه؟ خوشحال میشم نظر دوستان که در اینجا یه جامعه کوچیک رو تشکیل میدن بدونم رکسانا جون به اعتقاد من : چون در ابتدا به ساکن روابط خوبی داشتند و این رابطه دست خوش مسایلی شده که به خرابی رفته پس بهش میشه امید داشت. وجود بچه رو تو زندگی اصلا و بهیچ عنوان نمی شه ندید گرفت. بچه ها گناهی ندارند. ما اونها رو به این دنیا میآریم پس مسئولشون هستیم. منطقیه که اول سعی کنن مشکل رو پیدا کنن ، چرا رابطشون به سردی کشیده؟ بعد سعی در درست کردنش بکنند در نهایت در یک صورت جدایی کار درستیه اونم اینکه احساس کنند دیگه همدیگرو نمی خوان و برای هم هیچ جذابیتی ندارند. این نظر منه amirala3rd January 2007, 02:45 PMدوستان عزیز من یه سوال در رابطه با مقاله داشتم زن و مردی ازدواج میکنن شاید اولش هم خیلی موفق بودن ولی شرایط جامعه و زندگی باعث اختلافات شدیدی شده و اونها از هم فاصله عاطفی گرفتند و نمیتونن به هیچ وجه همدیگر رو تحمل کنن ولی بچه دارن به نظر شما اونا باید زندگی خودشون رو بخاطر بچه ها تلف کنن ولذت نبرن یا اینکه از هم جدا بشن و هر کدوم زندگی همراه با لذتهای خودش رو داشته باشه؟ خوشحال میشم نظر دوستان که در اینجا یه جامعه کوچیک رو تشکیل میدن بدونم ركساناجان سلام، اين راهي كه شمادربارش نظرميپرسيد راهه آخره خانم براي حل هرمشكلي بايد همه راههاراامتحان كرد تامشكل حل بشه نبايد قبل ازانجام هركاري ساده ترين راه وآخرين راه حل رابرايش درنظرگرفت . به قول خودتان اونهاازهم فاصله عاطفي گرفتن پس مشكل دراحساسات وتغييراين احساسات دراوايل ازدواج تابه حال است 90 % اين قبيل مشكلات بعدازچندجلسه مشاوره حل خواهدشد مطمئن هستم نظرشماهم مثل بقيه اعضاي تيم موفقيت امتحان كردن همه راهها براي رسيدن به نتيجه مطلوب است ... مگه نه ؟؟ ;) تمامى زوج هاى جوان انتظار دارند كه بعد از ازدواج همچنان روابطشان گرم و صميمى همانند سابق باقى بماند. اين اتفاق براى تعدادى از زوج ها خواهد افتاد و هيچ گونه رمز و رازى وجود ندارد بلكه آنها به سادگى ياد گرفته اند كه زمان را براى همسر خود اختصاص داده و در آن زمان به او كاملاً توجه داشته باشند. به ياد داشته باشيد اين كار را بايد هر روز انجام دهيد و اگر تنها بعضى اوقات اين گونه رفتار كنيد مطمئناً جواب نخواهيد گرفت. حقيقت اين است كه ازدواج و ادامه زندگى مانند يك باغ بزرگ است، اگر شما به اين باغ عشق ، محبت و علاقه نشان دهيد مانند اين است كه آن باغ نور خورشيد و باران كافى داشته و سرشار از شكوفه هاى زيبا و رنگارنگ مى شود كه شما از ديدن آن لذت مى بريد و احساس خوشبختى مى كنيد. خبر خوبى كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه در هر ارتباطى به ويژه در ارتباط بين زن و شوهر قدم هاى ساده، كوچك و شايد از نظر بعضى ها بى اهميت مى تواند نتايج بزرگى را دربر داشته باشد. در اينجا چند روش ساده وجود دارد كه به شما كمك مى كند عشق را هميشه در زندگى زنده و سبز نگه داريد. حداقل روزى يك بار از او تشكر كنيد مطمئناً از همه (دوستان ، اقوام و ...) وقتى براى شما كوچكترين كارى انجام مي دهند تشكر مى كنيد. اما آيا براى كارهايى كه او برايتان انجام مى دهد نيز همين كار را مى كنيد؟ اگر هنگامى كه صبح از خواب بلند شديد و ديديد كه همسرتان صبحانه را برايتان آماده كرده است، از او تشكر كنيد. اگر همسرتان بدون اين كه از او خواسته باشيد زباله ها را بيرون ببرد حتماً به خاطر كارش از او قدردانى كنيد. حتى با يك كلمه ساده مانند: متشكرم . هيچ وقت فكر نكنيد كه او وظيفه اش را انجام داده است و احتياجى به تشکر نیست. همسرتان را ستايش كنيد همسر خود را براى انجام دادن كارهاى هرچند كوچك و جزيي ستايش كنيد. اگر او يك كار جزيى و كوچك را به نحوى انجام مى دهد كه شما دوست داريد مثلاً خيلى خوب املت درست مى كند يا هنگامى که نيمرو درست مى كند مى داند به چه اندازه زرده اش سفت يا شل باشد از او قدردانى كنيد به ويژه هنگامى كه در جمع دوستان يا اقوام هستيد كارهاى خوب او را يادآورى كنيد و از او تشكر كنيد. به او محبت كنيد هرچند كوچک مطمئن باشيد كارهاى خوبى كه شما انجام مى دهيد به خود شما باز خواهد گشت. هنگامى كه شما به او فكر مى كنيد و ملاحظه او را مى كنيد مطمئن باشيد كه او نيز اين احساس را نسبت به شما پيدا خواهد كرد. براى او دسرى را درست كنيد كه دوست دارد يا براى او ايميل و يا كليپى را بفرستيد كه مى دانيد دوست دارد. شام مورد علاقه اش را درست كنيد سعى كنيد از كارهاى معمول و روزمره بپرهيزيد و كارى تازه و نو ارائه دهيد. مثلاً يك روز را بدون اين كه او متوجه شود برايش مرخصى بگيريد. به قول هايتان عمل كنيد عمل نكردن به حرف هايى كه مى زنيد، اتحاد و يكپارچگى را در اين ارتباط از بين مى برد و همچنين باعث مى شود تا همسرتان ديگر به شما اعتماد نكند. بنابراين بهتر است به جاى قول دادن به او بگوييد كه به من اجازه بده كمى راجع به اين موضوع فكر كنم. سعى كنيد در تجربه هاى يكديگر شريك شويد به او نشان دهيد چه چيز و چه كارى شما را خوشحال مى كند و شما از انجام دادنش لذت مى برديد و به او اجازه دهيد تا او نيز در اين كار با شما شريك شود و آن را تجربه كند. اين كار به هر دو نفر كمك مى كند تا انعطاف پذيرتر از قبل باشند. ممكن است شما مجبور شويد به يك مسابقه ماشين سوارى برويد در حالى كه به آن علاقه نداريد و او نيز مجبور باشد با شما به يك نمايش تئاتر بيايد اما در اينجا شما تجارب و علاقه تان را با يكديگر تقسيم كرده ايد. بنابراين سعى نكنيد در قدم اول با او مخالفت كنيد شايد حتى در اين تجربه جديد شما نيز دريابيد كه به آن علاقه پيدا كرده ايد. منبع :همسرداري نوين نويسنده:دکتر هانا استون - مترجم:دکتر رحماني ازسايت تبيان roksana_20064th January 2007, 09:14 AMمن منظورم این بود که همه راه ها انتخاب شده و بررسی شده ولی موفقیتی حاصل نشده ولی بخاطر بچشون مثلا به قول خودشون به این زندگی ادامه میدن ایا به نظر دوستان ادمی که فقط یکبار حق زندگی کردن داره باید تمام عمرش رو بخاطر اینکه فقط بچه داره طلف کنه و از زندگی استفاده نکنه؟ moosie5th January 2007, 03:48 AMمن منظورم این بود که همه راه ها انتخاب شده و بررسی شده ولی موفقیتی حاصل نشده ولی بخاطر بچشون مثلا به قول خودشون به این زندگی ادامه میدن ایا به نظر دوستان ادمی که فقط یکبار حق زندگی کردن داره باید تمام عمرش رو بخاطر اینکه فقط بچه داره طلف کنه و از زندگی استفاده نکنه؟ خوب حالا كه ميگي ديگه راهي نداره، به نظر من طلاق بگيرن خيلي بهتره! چون در غير اين صورت هم زن و شوهر يه عمر عذاب ميكشن هم خود بچه! بيشتر روانشناسها اعتقاد دارن اگر پدر و ماري كه با هم اختلاف دارن از هم جدا باشن خيلي بهتر از اينه كه هر روز عين سگ و گربه جلوي بچه به جون هم بپرن!! اين طوري اثرش خيلي بدتر از جدايي! لااقل اگر جدا بشن مادر يا پدر ميتونه يه جوري سر بچه رو گول بماله بگه بابت تصادف كرده فوت شده يا بالعكس! ولي فكر كنم صحنه هاي مشاجره پدر و مادر هيچ وقت از ذهن بچه پاك نميشه و اثرات خيلي خيلي بد و جبران ناپذيري تو روحيه بچه ميذاره! patris6th January 2007, 02:40 AMمن منظورم این بود که همه راه ها انتخاب شده و بررسی شده ولی موفقیتی حاصل نشده ولی بخاطر بچشون مثلا به قول خودشون به این زندگی ادامه میدن ایا به نظر دوستان ادمی که فقط یکبار حق زندگی کردن داره باید تمام عمرش رو بخاطر اینکه فقط بچه داره طلف کنه و از زندگی استفاده نکنه؟ اونها كه اوايل زندگي خوبي داشتند و بعدآ دچار مشكل شدند شايد مشكلشون همون وجود بچه باشه:confused: :confused: :confused: ولي به نظر من بهتره ادامه بدن به زندگيشون به خاطر اينده بچه ها moosie19th January 2007, 03:21 AMقبل از ازدواج چشمانت را خوب باز كن و پس از آن چشمانت را ببند دوستان من اين جمله رو خيلي جاها شنيدم، اما راستش باهاش موافق نيستم، اين جمله يه جورايي همون معني "سوختن و ساختن " رو ميده، به نظر من آدم هم قبل از ازدواج بايد خوب چشماشو باز كنه هم بعد از ازدواج اگر از همسرش مشكلي ديد خيلي رك و راست بهش گوشزد كنه اگر هم ديد فايده نداره يه فكر اساسي بايد بكنه. مگه آدم چند بار به اين دنيا مياد كه بخواد يك عمر چشماش رو روبه حقايق و مشكلات ببنده و دم نزنه؟؟؟ فكر كنم اين كار باعث بدتر شدن طرف هم مي شه و طرف فكر ميكنه كار يا كارهاي بدي كه داره انجام ميده باعث رضايت ماست. نظر شما چيه؟؟؟ patris19th January 2007, 03:37 AMدوستان من اين جمله رو خيلي جاها شنيدم، اما راستش باهاش موافق نيستم، اين جمله يه جورايي همون معني "سوختن و ساختن " رو ميده، به نظر من آدم هم قبل از ازدواج بايد خوب چشماشو باز كنه هم بعد از ازدواج اگر از همسرش مشكلي ديد خيلي رك و راست بهش گوشزد كنه اگر هم ديد فايده نداره يه فكر اساسي بايد بكنه. مگه آدم چند بار به اين دنيا مياد كه بخواد يك عمر چشماش رو روبه حقايق و مشكلات ببنده و دم نزنه؟؟؟ فكر كنم اين كار باعث بدتر شدن طرف هم مي شه و طرف فكر ميكنه كار يا كارهاي بدي كه داره انجام ميده باعث رضايت ماست. نظر شما چيه؟؟؟ جناب اقاي مصطفي من كاملآ با حرف شما موافقم ولي اينجا يكي نكته كوچولو هست كه يك مشكل بزرگ به حساب مياد اگه پاي بچه اي در ميون باشه چي؟اينبار سوختن و ساختن معني پيدا ميكنه moosie19th January 2007, 04:24 AMجناب اقاي مصطفي من كاملآ با حرف شما موافقم ولي اينجا يكي نكته كوچولو هست كه يك مشكل بزرگ به حساب مياد اگه پاي بچه اي در ميون باشه چي؟اينبار سوختن و ساختن معني پيدا ميكنه نكته اي كه گفتي جالبه پاتريس جون، چون نميدونم چرا تو جامعه ما اينطوري جا افتاده؟ همونطور كه تو پست قبليم هم گفتم بچه هايي كه در خانواده هاي پر جنگ و جدل و مشكل دار بزرگ ميشن و در واقع مدام شاهد اختلافات پدر و مادرشون هستن خيلي بيشتر از بچه هاي طلاق دچار آسيب هاي روحي رواني ميشن. در واقع سوختن و ساختن ما يه جورايي سوختن و ساختن بچه هاي ما هم هست! patris19th January 2007, 04:27 AMنكته اي كه گفتي جالبه پاتريس جون، چون نميدونم چرا تو جامعه ما اينطوري جا افتاده؟ همونطور كه تو پست قبليم هم گفتم بچه هايي كه در خانواده هاي پر جنگ و جدل و مشكل دار بزرگ ميشن و در واقع مدام شاهد اختلافات پدر و مادرشون هستن خيلي بيشتر از بچه هاي طلاق دچار آسيب هاي روحي رواني ميشن. در واقع سوختن و ساختن ما يه جورايي سوختن و ساختن بچه هاي ما هم هست! پس شما جواب بچه اي رو كه در اينده ميپرسه سهم من از اين جدائي و طلاق چقدره چي جواب ميدين؟ moosie19th January 2007, 04:35 AMپس شما جواب بچه اي رو كه در اينده ميپرسه سهم من از اين جدائي و طلاق چقدره چي جواب ميدين؟ همون جوابي كه اگه ازم پرسيد: " سهم من از اين همه دعوا و مرافعه و جنگ و جدل و اختلاف و حسرت يك لحظه خوشبختي چيه؟؟؟" elada19th January 2007, 07:36 PMبيشتر روانشناسها اعتقاد دارن اگر پدر و ماري كه با هم اختلاف دارن از هم جدا باشن خيلي بهتر از اينه كه هر روز عين سگ و گربه جلوي بچه به جون هم بپرن! جناب موصيه اين حرفتان صحيح نميباشد زيرا روانشناسها هميشه در موارد بدتر از اين هم طلاق رو پيشنهاد نخواهند داد .اين زوج هم بهترين راه اينست كه به مشاور خودشان رجوع كرده و سعي در حل و فصل منازعه داشته باشند مطمئن باشيد هميشه راهي هست! moosie20th January 2007, 02:59 AMبيشتر روانشناسها اعتقاد دارن اگر پدر و ماري كه با هم اختلاف دارن از هم جدا باشن خيلي بهتر از اينه كه هر روز عين سگ و گربه جلوي بچه به جون هم بپرن! جناب موصيه اين حرفتان صحيح نميباشد زيرا روانشناسها هميشه در موارد بدتر از اين هم طلاق رو پيشنهاد نخواهند داد .اين زوج هم بهترين راه اينست كه به مشاور خودشان رجوع كرده و سعي در حل و فصل منازعه داشته باشند مطمئن باشيد هميشه راهي هست! الادا جون من اين حرف رو از خودم نگفتم، من تو دوران دانشجوييم ترجمه يه مقاله روانشاسي رو به عهده گرفتم كه يه سري مطالب راجع به طلاق و اينا گفته بود، ايني هم كه گفتم اونجا خوندم، حالا ميگردم اگه متن كاملش رو پيدا كردم حتما ميذارم، اما تا اونجايي كه يادمه مراحل اثر بخشي منفي رو روي كودك اينطوري گفته بود: مرگ والدين____>>> جدايي والدين_____>>>اختلاف و جنگ و جدل و تنفر والدين از هم (مرحله ها از اثر منفي كم به زياده) البته نظريات زياده، ولي منم با اين نظريه بيشتر موافقم، چون خيلي ها رو ميشناسم كه بعد از طلاق زندگي خوبي رو شروع كردن(چه مرد چه زن). فكر نكنم كار درستي باشه وقتي آدم ميبينه توي تصميمش اشتباه كرده و انتخاب اشتباهي داشته تا آخر عمر بخواد روي اين اشتباهش پافشاري كنه و هم زندگش خودش و هم زندگي همسرش و هم زندگي فرزندش رو تباه كنه! به قول معروف جلوي ضرر رو هر موقع بگيري منفعته!!! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند elada20th January 2007, 10:35 AMاما هميشه وقتي دو نفر زندگي را با عشق و رضايت شروع كردند حتما رفتار غلطي كه پيش گرفته اند باعث كدورت و شروع درگيري شده پس ميتوانند به زندگي خودشان فلش بك داشته باشند و همه چيز را درست كنند ايني كه شما ميگي ماله آن دسته از زوجين هست كه از ابتدا همديگر را نميخواستند به زور وال سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]
صفحات پیشنهادی
طوري ازدواج نكن كه ...
31 دسامبر 2006 – elada31st December 2006, 11:02 AMطوري ازدواج نكن كه ... «طوري ازدواج نكن كه بقيهي عمرت را صرف حل كردن و گرفتار شدن به مسايلي بگذراني كه از ...
31 دسامبر 2006 – elada31st December 2006, 11:02 AMطوري ازدواج نكن كه ... «طوري ازدواج نكن كه بقيهي عمرت را صرف حل كردن و گرفتار شدن به مسايلي بگذراني كه از ...
ازدواج خواهرم..............خیلی نگرانم : دل مشغولیهای روزمره - واضح
من باعث شدم که این دو تا با هم ارتباط پیدا کنند و الان می خوان با هم ازدواج کنن. خ. ... خیلیا این طوری ازدواج می کنند و بچه شون سالم می شه. باعث ازدواج دو نفر شدن مسئولیت بزرگیه ولی فراموش نکن که خود اونا انتخاب کردن و اگر دلشون نمی خواست به هیچ وجه ...
من باعث شدم که این دو تا با هم ارتباط پیدا کنند و الان می خوان با هم ازدواج کنن. خ. ... خیلیا این طوری ازدواج می کنند و بچه شون سالم می شه. باعث ازدواج دو نفر شدن مسئولیت بزرگیه ولی فراموش نکن که خود اونا انتخاب کردن و اگر دلشون نمی خواست به هیچ وجه ...
با ... ازدواج کنه، بچشون ... می شه! - واضح
طوري ازدواج نكن كه ... 31 دسامبر 2006 – من خداي ناكرده نميخواهم انسان را با يك اسب نحيف مقايسه كنم، اما داستان پيرمرد، ... و این رابطه دست خوش مسایلی شده که به خرابی ...
طوري ازدواج نكن كه ... 31 دسامبر 2006 – من خداي ناكرده نميخواهم انسان را با يك اسب نحيف مقايسه كنم، اما داستان پيرمرد، ... و این رابطه دست خوش مسایلی شده که به خرابی ...
9نکتهای که درباره ازدواج نمیدانید
9نکتهای که درباره ازدواج نمیدانید - وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ... همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم، اعتمادبهنفس نداشتهاش را از او ... 2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس میکنی حرفهای تو، ...
9نکتهای که درباره ازدواج نمیدانید - وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ... همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم، اعتمادبهنفس نداشتهاش را از او ... 2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس میکنی حرفهای تو، ...
9 نکته. که درباره ازدواج نمی.دانید
دانید-وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ... که ضعف.های درونی.اش را پر کند. همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم، اعتمادبه. ... 2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس می.
دانید-وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ... که ضعف.های درونی.اش را پر کند. همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم، اعتمادبه. ... 2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس می.
میخوام ازدواج کنم لطفا خانمای عزیز راهنماییم کنین چگونه با ...
سلام به همه بچه های عزیز دوستان من قراره ازدواج کنم و دارم مطالعاتم رو درباره همه چی زیاد ... تا حد معقول توي خونه مادر شوهر بهش كمك ميكنم ولي نه طوري كه وظيفه دائمي بشه ... هرگز از خانواده همسرت پيش همسرت بدگويي نكن و كارها و حرفهايي كه زدن هي نگو براش ...
سلام به همه بچه های عزیز دوستان من قراره ازدواج کنم و دارم مطالعاتم رو درباره همه چی زیاد ... تا حد معقول توي خونه مادر شوهر بهش كمك ميكنم ولي نه طوري كه وظيفه دائمي بشه ... هرگز از خانواده همسرت پيش همسرت بدگويي نكن و كارها و حرفهايي كه زدن هي نگو براش ...
دیگه باید خودمو برای ازدواج آماده کنم ، بهتره چه ویژگی هایی رو در ...
دیگه باید خودمو برای ازدواج آماده کنم ، بهتره چه ویژگی هایی رو در خودم کمرنگ ، یا ... دوست عزیز من هم مجرد هستم اما اینو بدون که هیچ وقت سعی نکن برای اینکه کسی به تو توجه کنه یا از خصوصیات تو خوشش بیاد خودت رو طوری جلوه بدی که اون دوست داره چون ...
دیگه باید خودمو برای ازدواج آماده کنم ، بهتره چه ویژگی هایی رو در خودم کمرنگ ، یا ... دوست عزیز من هم مجرد هستم اما اینو بدون که هیچ وقت سعی نکن برای اینکه کسی به تو توجه کنه یا از خصوصیات تو خوشش بیاد خودت رو طوری جلوه بدی که اون دوست داره چون ...
بی پولی و عروسی...!!!! : چه كنم؟ - واضح
احادیث و روایات: امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به ... و دوستان می گن شامش این طوری بود یا سالنش اون طوری بود یا خیلی چیزهای دیگه ... مهمه که میگی شوهر خوب و بالیاقتی داری پس قدر لحظه هاتو بدون و سعی نکن به خاطر هر ...
احادیث و روایات: امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به ... و دوستان می گن شامش این طوری بود یا سالنش اون طوری بود یا خیلی چیزهای دیگه ... مهمه که میگی شوهر خوب و بالیاقتی داری پس قدر لحظه هاتو بدون و سعی نکن به خاطر هر ...
خسته شدم از مجردی : چه كنم؟
صورتم احساس میکنم داره زشت میشه و دیگه مردی حاضر به ازدواج با من نیس. ... مجردی یه درد سرهایی دارد و متاهلی مشکلات دیگر فکر نکن اونایی که شوهر دارند خیلی بهشون ... ولی به نظر من ازدواج قسمت،مثلا خود من یه طوری ازدواج کردم که فکرشو هم نمیکردم،(من ...
صورتم احساس میکنم داره زشت میشه و دیگه مردی حاضر به ازدواج با من نیس. ... مجردی یه درد سرهایی دارد و متاهلی مشکلات دیگر فکر نکن اونایی که شوهر دارند خیلی بهشون ... ولی به نظر من ازدواج قسمت،مثلا خود من یه طوری ازدواج کردم که فکرشو هم نمیکردم،(من ...
اونايي که اول با شوهرشون دوست شدن بعد ازدواج کردن بيان تووو : دل - واضح
اونايي که اول با شوهرشون دوست شدن بعد ازدواج کردن بيان تووو : دل مشغولیهای روزمره-سلام به روي ماه همه ... ازدواج کردن اينجا تعريف کنن که چي شد و چه جوري شد و برخورد خونواده هاشون چه طوري بود و خلاصه . ... باشه عزيز دلم گريه نکن قربونه اون اشکات برم ...
اونايي که اول با شوهرشون دوست شدن بعد ازدواج کردن بيان تووو : دل مشغولیهای روزمره-سلام به روي ماه همه ... ازدواج کردن اينجا تعريف کنن که چي شد و چه جوري شد و برخورد خونواده هاشون چه طوري بود و خلاصه . ... باشه عزيز دلم گريه نکن قربونه اون اشکات برم ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها