میخوام ازدواج کنم لطفا خانمای عزیز راهنماییم کنین چگونه با خانواده همسرم رابطه خوبی داشته باشم؟ : با همسرم مشکل دارم چون ...

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام به همه بچه های عزیز دوستان من قراره ازدواج کنم و دارم مطالعاتم رو درباره همه چی زیاد میکنم اما چون متنای شما و خیلی درد دل های عزیزان دیگه رو درباره خانواده همسر شنیدم واقعا ترسیدم
میخوام از همه شما عزیزانی که ازدواج کردین منو راهنمایی کنین چطور عروسی بشم که خانواده همسرم رضایت داشته باشن و چکونه با بد رفتاری اونا برخورد شایسته ای داشته باشم

دوستان من موقع ازدواج از خانوادم دور میشم و به شهر همسر ایندم میرم ممنون میشم کمک کنین

به نظر من اگه احترام بزاري احترام مي بيني
كلا من در برخورد با خانواده همسر بسيار دوستانه رفتار كردم ولي خيلي صميمي نشدم
تا حد معقول توي خونه مادر شوهر بهش كمك ميكنم ولي نه طوري كه وظيفه دائمي بشه
گاهي زنگ مي زنم و احوالشون رو مي پرسم ولي نه هر روز و ....
سعي مي كنم همه چي در حد متعادل باشه و تا حالا هم خدارو شكر مشكلي نداشتم
يه نكته مهم هم اينه كه پيش همسرم از خانواده اش بد نمي گم ولي طوري رفتار ميكنم كه به طور غيرمستقيم خودش متوجه بشه
البته اين به فرهنگ خانواده ها هم ربط داره و براي همه نميشه يه نسخه پيچيد
در كل اميدوارم خوشبخت و راضي باشي

فکر میکنم بهترین راه ارتباط خوب حفظ کردن فاصله هاست . احترام و احترام متقابل . نه تو خودتو تو زندگیشون دخالت بدی و نه اجازه دخالت به اونها بدی. دوری و دوستی !

ممنون ابجی
خب باید مسایلی که ناراحتمون میکنه از خانواده شوهر باید دوستانه بهش بگیم یانه؟

نمیدونم . من که به همسرم میگم . اونم اگه منطقی باشه نمیدونم بهشون میگه یا نه ، ولی اصراری به ارتباط با کسی که دوست ندارم نمیکنه . منو تو منگنه نمیزاره . هرچی خودم دوست داشتم .

چشم دل نوشته است:
ممنون ابجی
خب باید مسایلی که ناراحتمون میکنه از خانواده شوهر باید دوستانه بهش بگیم یانه؟

يه سري از مسائل رو كه خودش متوجه ميشه والبته يه سري رو هم حتما بايد بگي ولي نه اين كه از اول زندگي شروع كني هر روز بگي اينا اين كارو كردن اون كارو كردن هميشه غيرمستقيم بيان كردن نتيجه بهتري داره در بيشتر موارد
به هر حال اونها خانواده اش هستن و نميتونه رهاشون كنه خود ما هم نسبت به خانواده هامون حساسيت داريم و دوست نداريم كسي ازشون انتقاد كنه هرچقدر هم كه راست بگه
به همين دليل بهتره زياد اصطلاحا غر نزني

منم مثل همه دوستان فکر میکنم که دوری و دوستی بهترین راهه. نباید زیاد به این فکر کنی که اونا چکار کردن و چرا رفتاراشون مطابق انتظارت نیست. یا چرا خواهرشوهر یا مادرشوهرت صمیمی نیستن. واقعا فقط به زندگی خودت فکر کن و در کنارش به اونا احترام بذار.نه اینکه خیلی شل باشی که هر چی بگن انجام بدی نه خیلی خشک که ازت فراری باشن.
منم هنوز نرفتم سر خونه زندگیم. خیلی وقتا از این موضوع ناراحت میشم که چرا نامزدم با خواهرش یا مادرش که یه سری صحبتا دارن به من نمیگه، اما فکر میکنم حرص خوردن راجع به این چیزا بی فایده است، پنهان کاریا رو بیشتر میکنه.

عزیزم همیشه سعی کن درزندگیت به همه احترام بگذاری. به مادر شوهرت خوبی و احترام کن
و با خواهر شوهرات به ارامی و مهربانی رفتار کن
خوشبخت بشی

سلام عزیزم
ان شاالله که مبارک باشه و خوشبخت بشی
عزیزم من میخوام تجربه خودم رو در این زمینه بهت بگم.
ببین گلم این ذهنیت رو هیچ وقت نداشته باش که در مقابل بدیهاشون چیکار کنم؟
این خیلی اشتباهه که ما ایرانی ها فکر میکنم همه خانواده شوهرها بد هستند و منتظرن پدر عروس رو دربیارن.شما خودت برادر داری؟اگر این دهنیت درست باشه یعنی شما و مادرتون که میشید مادر شوهر و خواهر شوهر عروستون ،آدم های بد جنسی هستید.
پس دیدی این نظریه رد شده و بی پایه هستش.
حالا میرسیم به رفتارت با خانواده شوهرت.
1.سرت به کار خودت باشه.از هرجا و هر کی راجع به هرکدومشون چیزی شنیدی از این گوش بگیر از اون گوش درکن و هیچ نظری هم راجع بهش نده .همینطور وقتی اونها از کسی پیش تو میگن.یه مدت که اینجوری باشی همه میفهمن که تو ادمی هستی که سرت به زندگی خودته پس این شکلی بزرگترین عامل فروپاشی خانواده ها یعنی خاله زنک بازی از زندگیت دور میشه.
2. در مورد مادرشوهرت:
این خصلت همه مادر هاست که دوست دارن بچه ها بعد از ازدواج هرروز پیششون باشن . اگر دقت کنیم مادر خودمون هم این توقع رو داره اما چون اسم اون بنده خدا مادر شوهره ما میگیم نگاه کن از قصد داره اینطوری میکنه.ولی واقعا اینطور نیست و این ساخته خیالات ماست.
با مادر شوهرت همونقدر دوست باش که با مادر خودت هستی.
یه نصیحت خواهرانه: هروقت مادر شوهرت کاری کرد که دلگیر شدی اول نگاه کن ببین با بچه های خودش هم اون رفتارو میکنه یا نه.اگر همون رفتارو کرد یعنی این خصوصیت اخلاقیشه و ربطی به مادر شوهر و عروس بودن نداره.پس دلیلی برای ناراحتی نیست.
مثلا:
مادر شوهر من عادت داره وقتی دو نفر دارن حرف میزنن یک کلمش رو هم بشنوه از اون ور میپرسه چی شد؟کی اینجوری کرده؟
من اوایل با خودم میگفتم این چرا حرفای من و شوهرم رو گوش میده ،دقت کردم دیدم نه بابا بنده خدا با همه همینطوریه و هیچ ربطی به عروس بودن من نداره.به خاطر همین حالا از این کارش ناراحت نمیشم.
مثل مادر خودمون که یک سری رفتار داره که ما دوست نداریم رفتارهای مادرشوهرمون رو هم باید همونطوری بپذیریم و به دل نگیریم.
ادم ها دوست دارن وقتی سنشون بالا میره اطرافیان مخصوصا بچه هاشون حالشون رو بپرسن.شما هم هر بار که به مامانت زنگ میزنی یک زنگ هم به مادر شوهرت بزن و حالشو بپرس.همین باعث میشه که ازت راضی باشه.

چشم دل نوشته است:
سلام به همه بچه های عزیز دوستان من قراره ازدواج کنم و دارم مطالعاتم رو درباره همه چی زیاد میکنم اما چون متنای شما و خیلی درد دل های عزیزان دیگه رو درباره خانواده همسر شنیدم واقعا ترسیدم
میخوام از همه شما عزیزانی که ازدواج کردین منو راهنمایی کنین چطور عروسی بشم که خانواده همسرم رضایت داشته باشن و چکونه با بد رفتاری اونا برخورد شایسته ای داشته باشم

دوستان من موقع ازدواج از خانوادم دور میشم و به شهر همسر ایندم میرم ممنون میشم کمک کنین

چند توصيه دارم
1. هرگز از خانواده همسرت پيش همسرت بدگويي نكن و كارها و حرفهايي كه زدن هي نگو براش عادت ميشه (هر چند خيلي سخته)

2. خانواده همسرت رو هميشه فرض كن يه همسايه دور هستند گاهي ميري خونشون يا ميان هميشه احترامشونو نگه دار و فاصله ات رو حفظ كن

3. از اول وارد خونه شدي لطف كن آستينهاتو بالا نزن هيچ وقت به هيچ عروسي مدال افتخار خوب كار ميكننه ندادن مگه اينكه سوارش شدن و د برو كه رفتي

4. مثل غريبه ها رفتار نكن سفره لازم بود بنداز جمع كن يه دو تا ظرف و ظروف ببر بيار طوري نميشه معقول و به جا

5. خلاصه مطلب اينكه متعادل باش و تعدل رو رعايت كن حتي اگر ايمان بياري بهترين خانواده شوهري دنيا نصيب تو شده افراط و تفريط همه رو يا دشمن ميكنه يا متوقع

به نظر من کلا رابطه ی معمولی داشته باش نه خوب نه بد خیلی عادی تا اخر عمرت همون طوری رفتار کن نه قربونت برم بگو نه جون بگو نه هیچی همینو بس من الان یک سال و نیمه عروسی کردم همشون با هم جون و فدات شمو اینا میگفتن الان به هم فحش میدن ولی منهمچنان احترامم سر جاشه
ز من به تو نصیحت که اصلا جون و اینا به هبچ کدومشون نگو و جو گیر نشو اصلا و ابدا ازدواجتم مبارک باشه
جون نگی بهشوناااااا

من با نظر آدم موافقم
تعادل رو نگه دار و احترامشون رو حفظ کن البته بستگی به رفتار اونها هم داره که گاهی اوقات فوق العاده سخته

مرسی عزیزم جون مون چیه....با خانم یا اقا خطاب کن تا اخر عمرت

نظر منم اینه که ... خود واقعیت باش و فیلم بازی نکن واسه اینکه نظرشونو جلب کنی .... و به زور هم سعی نکن باهاشون دوس شی (مث دوستی با جاری/خاهرشوهرو....)... ماها همیشه دوستامون جدا از فامیلن درسته؟

چشم دل نوشته است:
ممنون ابجی
خب باید مسایلی که ناراحتمون میکنه از خانواده شوهر باید دوستانه بهش بگیم یانه؟

بهش بگی به شرطی که اون لحظه همسرت صحنه رو دیده باشه ... به نظر من این کارو کنی بهتره مثلا یه بار دوبار اونا اینکارو کردن بار سوم عکس العمل نشون میدی اینطوری همسرتم نمیگه "حالا اون یه بار یه چی گفت..." وقتی همسرت حد اقل یه بار این صحنه رو ببینه که شما کوتاه اومدی مثلا ، دفعه بعدم وایساده داره این مسئله رو نگاه میکنه حمایتم نمیکنه ازت ،حتما حتما عکس العمل نشون میدی

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 597]