محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828699123
سکوت سرشار از ناگفتههاست
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سکوت سرشار از ناگفتههاست سرک کشيدن به سکوت اين و آن آخرين گفته خودتان را به ياد بياوريد؛ آخرين حرفي که زديد، آخرين نظري که اعلام کرديد. حالا آخرين باري را به ياد بياوريد که سکوت کرديد و بدون اينکه کلامي به زبان بياوريد، حرف طرف مقابلتان را شنيديد؛ يا نه، فقط سکوت کرديد تا اعتراضتان را اعلام کرده باشيد. حالا سکوت ديگران را به ياد بياوريد؛ سکوت دوستانتان را، سکوت کسي را که شما بر سرش داد زدهايد، سکوتي که خشم و ناراحتي از آن ميباريده... بين اين سکوتها چقدر تفاوت ميبينيد؟ سکوت دنياي عجيبي دارد؛ دنيايي عجيبتر و سختتر از دنياي کلام. سکوت ميتواند محکمترين انتقاد باشد، ميتواند معناي رضايت باشد، ميتواند پر از پوچي باشد، ميتواند خستهکننده باشد، ميتواند علامت خستگي باشد، ميتواند خشم باشد، ميتواند در خودش لايههايي از محبت را مخفي کرده باشد، ميتواند آبي بر آتش خشم باشد... خلاصه، سکوت دنياي عجيبي دارد. در «نفس عميق» اين هفته، نگاهي انداختهايم به سکوت، کاربردهاي مثبتاش در زندگي شلوغ امروز، کاربردش در دنياي معنا و معناهاي ضد و نقيضاش؛ از رضايت گرفته تا نارضايتي و اعتراض. سکوت از منظر مولانا پاييز سال 2004 ميلادي در دانشگاه يوسيالاي سخنرانيهايي پيرامون زندگي و انديشههاي مولانا برگزار شد؛ کسي که اهل سکوت بود و بسياري وقتها از پس اين پنجره آرام به تماشاي دنيا ميايستاد. سکوتورزيهاي طولاني مولانا و مراقبههاي نفسگير به او آموخت که سکوت تنها از يک جنس نيست و در جايگاههاي مختلف ميتواند معاني گوناگوني به خود بگيرد. در اين راه، اولين مرحله سکوت، سکوت سالکانه ناميده ميشود؛ سکوتي که طي آن، فرد روح خود را ملزم به سکوت ميکند تا آرامش را به خود بازگرداند و بتواند آينه صافي از نقشآفرين خود شود. در مرحله بعد نوبت به سکوت عارفانه ميرسد؛ سکوتي که سالک، سوار بر آن مرکب، به سمت مقصد خود ميتازد. آن چه در ادامه ميآيد، گوشهاي از سخنرانيهايي است که در اين زمينه ايراد شده و جدا از آشنايي با ديدگاههاي مولانا، خود، آينهاي است براي ديدن جنبههاي مختلف سکوت که در زندگي روزمرهمان هم ميتواند به چشم آيد و به کار رود: 1 سکوت اخلاقي يکي از مهمترين انواع سکوت، سکوت اخلاقي است که آن را داروي آفات زبان دانستهاند؛ آفاتي همچون دروغ گفتن، غيبت کردن و تهمت زدن، همه از زبان برآيد و نه تنها دامن مخاطب را ميگيرد که گوينده را هم درگير ميکند؛ شأن و منزلت اجتماعياش را پايين ميآورد و گناه به داماناش مينويسد. از مولانا در داستان طوطي و بازرگان، در همين رابطه، ميخوانيم که: «اي زبان! تو بس زياني مر مرا/ چون تويي گويا، چه گويم من تو را؟/ اي زبان! هم آتش و هم خرمني/ چند اين آتش در اين خرمن زني؟/ اي زبان! هم گنج بيپايان تويي/ اي زبان! هم رنج بيدرمان تويي/ هم صفير و خدعه مرغان تويي/ هم انيس وحشت هجران تويي و...» مولانا از دردهايي ميگويد که درمانش سکوت است: «نکتهاي کان جست ناگاه از زبان/ همچو تيري دان که آن جست از کمان/ وا نگردد از ره آن تير، اي پسر/ بند بايد کرد سيلي را ز سر/ چون گذشت از سر جهاني را گرفت/ گر جهان ويران کند نبود شگفت...» 2 سکوت براي تعليم يک مقام ديگر سکوت سالکانه، سکوت براي فراگيري و زبان در دهان کشيدن براي آموختن است: «کودک اول چون بزايد شيرنوش/ مدتي خامش بود او جمله گوش/ مدتي ميبايدش لب دوختن/ از سخن تا از سخن آموختن...» کسي که ميخواهد تعليم بگيرد، يکي از شرايط اصلياش در عالم معنا، آموختن سکوت است تا بتواند از حضور استاد و علم او استفاده ببرد. 3 سکوت رازدارانه سکوت، تنها لب از سخن بستن و تير حرفها را در کمان دهان نگه داشتن و يا در حضور استاد زبان در کام کشيدن نيست. نوع ديگري از سکوت، سکوتي است که سالک ميآموزد و در پيش ميگيرد تا رازي را که آموخته با نامحرمان در ميان نگذارد: «تا نگويي سر سلطان را به کس/ تا نريزي قند را پيش مگس» 4 سکوت در برابر نامحرم اين سکوت، سکوتي است که سالک در مقابل کساني در پيش ميگيرد که با آنها نزديکي و همدلي احساس نميکند: «هر که او را همزباني شد جدا/ بيزبان شد گرچه دارد صدنوا/ چونکه گل رفت و گلستان درگذشت/ نشنوي زان پس زبلبل سرگذشت...» و اگر سالک در کنار عزيز همدلي قرار گيرد، دست از اين سکوت ميکشد و رازدل به سخن برملا ميسازد: «حرام دارم با مردمان سخن گفتن/ و چون حديث تو آيد سخن دراز کنم/ هزار گونه بلنگم به هر رهم که برند/ رهي که آن به سوي توست ترکتازکنم/ خموش باش زماني بساز باخمشي/ که تا براي سماع تو چنگ ساز کنم...» 5 سکوت عارفانه بعد از اين مراحل، نوبت به سکوت عارفانه ميرسد؛ سکوتي که ناشي از معرفت نسبت به جهان است. در اين مرحله، سالک به سبب مواجه شدن با بزرگي حق، زبان در ميبازد. مولانا بر اين باور است که اين حديث پيامبر (ص) که: «من عرف ا... کل لسانه: هر کس که خدا را شناخت، زبان در کام ميکشد» ناظر به همين مقام است؛ چرا که معرفت به خدا زبان را ميدوزد. البته اين سکوت هم مراتبي دارد:• سکوت معرفتآميز: سکوتي که ناشي از معرفت بيواسطه عارف است؛ از جان جهان. • سکوت عشقآميز: وقتي که عارف به مقام معرفت ميرسد و چيزي نمانده که به سرزمين عشق الهي گام نهد.• سکوت در مقام فنا: اين عاليترين مرتبه سکوت است؛ سکوتي که مولانا در دو ماه آخر عمرش دچار آن شد و سرايش مثنوي را ناتمام گذاشت و تنها به اين حرف بسنده کرد که: «قوه نطق من از اين پس به گفتار نميآيد و باقي آن داستان هم بيواسطه لفظ و زبان در گوش دل آن کسي که نور جان دارد گفته ميآيد و حاجت به نظم و بيان نيست.» آتش خشم را با آتش سکوت خاموش کن مهمترين کاربرد سکوت هنگام درگيري است. وقتي که دو نفر در حال مشاجره هستند، مدام در حال پيدا کردن کلمات و ساختن داستانها براي متهم کردن يکديگر هستند، بدون توجه به اينکه خودشان هم به بسياري از حرفهايي که ميزنند از ته دل باور ندارند. اما به علت هيجانات فضايي که ايجاد شده است قدرت تمرکز و تفکردرست و منطقي را از دست دادهاند، ضربان قلبشان بالا رفته، احساس تهاجم به حريم شخصيشان را دارند و بدتر از همه تصور ميکنند هر آنچه طرف مقابل در وضعيت مشاجره به آنها ميگويد حقيقتي است که در ذهناش وجود داشته و در حال حاضر در حال رو شدن است. در صورتي که حقيقت غير از اين است. در چنين وضعيتي پيش از هرگونه پاسخ دادن به طرف مقابل چشمهايتان را ببنديد و سکوت کنيد. ميتوانيد براي اين سکوت زمان بگذاريد؛ مثلا اگر در زندگي روزمره زياد در اين حالت قرار ميگيريد، از زمانهاي سکوت کوتاه شروع کنيد و اين زمان را افزايش بدهيد. فرض کنيد ماشيني جلوي راه شما را گرفته است. راه هم از شما است. با اين حال، طرف مقابل نه تنها کوتاه نميآيد؛ که شروع ميکند به توهين به شما. شما چه کاري را انتخاب ميکنيد؟ شما هم هر آنچه بلد هستيد را نثار او ميکنيد چون حق را از آن خود ميدانيد؟ ميترسيد و راهتان را کج ميکنيد و عقبعقب ميرويد؟ اين دو حالت، هيچ کدام عکسالعمل درستي نيستند و به قول معروف از اين سو و آن سوي بام افتادناند. چه بايد بکنيد؟ شما ميتوانيد در مرحله اول سکوت کنيد تا سريعا به مرحله خشم و عکسالعمل انتقال پيدا نکنيد. سکوت شما در برابر توهينهاي فرد مقابل مثل ديوار سنگيني ميماند که مشتي بر آن کوبيده ميشود، در حالي که براي ديوار هيچ اتفاقي نميافتد و آن مشت است که آسيب ميبيند. اما در لحظه سکوت ميتوانيد به چه چيزهايي فکر کنيد: • طرف مقابل مشکل رفتاري خاصي دارد؛ وگرنه اينگونه رفتار نميکرد. • طرف مقابل در شرايط سختي قرار گرفته و اين رفتار عکسالعمل غيرمستقيم اوست. • اين نوع افراد در جامعهاي که زندگي ميکنيم بسيارند و نميتوان با همه آنها درگير شد. • جواب فحاشي او را با فحاشي و توهين دادن دقيقا همان چيزي است که طرف مقابل ميخواهد. • آيا در صورت درگيري توان مقابله با آن فرد را دارم؟ • آيا اگر راه را به او بدهم، احساس بدي نسبت به خودم پيدا ميکنم؟ • من زياد هم عجله ندارم و ميتوانم به طرف مقابل ضمن انتقاد از عملکرد اشتباهاش راه بدهم. • ميتوانم به پليس اطلاع بدهم و از حمايت او برخوردار شوم، ضمن اينکه هيچ عکسالعملي نشان ندهم. «سکوت» ميتواند اولا فرصتي به شما براي سنجش شرايط بدهد، ثانيا ديوار سردي در مقابل طرف روبهرو بکشد. پس از اين سکوت که شايد 10 ثانيه هم طول نکشد، حداقل اتفاقي که ميافتد عمل کردن به شيوهاي منطقي است. شنيدن صداي ديگران متضاد «حرف زدن»، «منتظر ماندن» است؛ نه «شنيدن». فران لبوويتس خيلي از وقتها سکوت کردن به شما کمک ميکند تا حرفهاي ديگران را هم بشنويد. شايد با خودتان بگوييد خب! من خيلي از وقتها اين کار را انجام ميدهم اما اگر دقيقا بر رفتار خود تمرکز کنيد، ميبينيد اينطور نيست. بارها و بارها پيش آمده که وقتي حرف خود را زدهايد به جاي اينکه به جواب طرف مقابل گوش دهيد، در ذهن خود حرف بعديتان را مرور کردهايد. اين سکوت به احترام طرف مقابل نيست بلکه خودخواهي شما است که اول حرف ميزنيد، بعد دنبال حرف بعدي خود ميگرديد و اينگونه است که بسياري از آدمها حرف يکديگر را نميفهمند چون اصلا به حرف همديگر گوش نميکنند، چه برسد به اينکه سعي کنند تا حرف هم را بفهمند. براي اينکه اين گفته به شما ثابت شود وقتي در جمعي شاهد گفتگويي (هر چند ساده) هستيد کمي بر دو طرف ماجرا دقيق شويد، آن وقت ميتوانيد با توجه به حرفهاي طرفين متوجه شويد کدام يک به حرف ديگري هم گوش ميدهد و کدام يک تنها به دنبال حرفهاي خودش است. اگر ياد بگيريد که حرف طرف مقابل را بشنويد، خيلي زود به خطاي خود يا ديگران پي ميبريد. انتقاد با زبان بي زبان سکوت گاهي محکمترين انتقاد است. چارلز بوکسون هرچند در کلاسهاي رو به افزايش يوگا و مديتيشن به افراد تمرکز کردن و سکوت را ميآموزند اما در دنياي پر سر و صدا و هياهوي امروز هنوز هم جاي بسياري از کلاسها براي آموزش سکوت خالي است. سکوتي که برخلاف تصور بسياري لبه بسيار تيزتري نسبت به کلامها دارد. سکوتي که به گفته مارگوت بتيل، شاعره آلماني سرشار از ناگفتهها است. سکوتي که اگر فهميده نشود سر به طغيان ميگذارد. سکوتي که به گفته توماس کارليله بيانتها است: «سخنراني زمان دارد اما سکوت بيانتها است.» پس چرا وقتي در مقابل فردي قرار ميگيريد که به هيچ وجه زبان شما را نميفهمد و نميخواهد بفهمد چون گوش خود را بسته است، خود را خسته ميکنيد و باز حرف ميزنيد؟ چرا لحظهاي سکوت نميکنيد تا راه ديگري براي اين کوچه بنبست بيابيد؟ وقتي به احساست شک داري سکوت کن گاهي وقتها به کسي و يا چيزي شک ميکنيد! مثلا با خود ميگوييد: «پسرم به من دروغ گفت؟»، «کسي از کيف من پول برداشته؟!»، «خواهرم چيزي را از من پنهان ميکند؟» و يا شکهاي بزرگتر درباره آدمهاي نزديکتر. در اين موقعيت به زبان آوردن سريع هر آنچه در ذهن داريد، خطا است و ميتواند رابطهاي را براي هميشه پايان بدهد. فراموش نکنيد تنها مزه مزه کردن غذا نيست که لذت خوردناش را زياد ميکند بلکه مزهمزه کردن کلام هم ارزش آن را دو چندان ميکند. معناي سکوت سکوت پايان ندارد چون درک معنايش سخت است، چون يک معنا ندارد و امروز در مقابل آن گفته که «سکوت علامت رضا است» بسياري قد علم ميکنند و آن را مترادف معاني ديگري ميدانند؛ از نارضايتي و زبان در مقابل نامحرم در کام کشيدن تا بسياري معاني ديگر. فهميدن معناي سکوت سخت است، هر چند به گفته پرويز شاپور(طنزپرداز): «تمام مردم دنيا به يک زبان سکوت ميکنند» اما سکوت هر فردي با ديگري ترجمان متفاوتي دارد و باز به گفته جورج باکويا: «همه کس نميتواند معناي سکوت را بفهمد و تو اگر سکوت مرا نفهمي، چگونه ميتواني کلمات من را بفهمي؟!» پيدا کردن معناي سکوت برخلاف حرف زدن و کلمه در دهان چرخاندن، سخت است اما تجربه سکوت کردن و سکوت را شنيدن در مقابل کلمهپراني تجربهاي شيرين است که از طرفي ميتواند کلام خام را بپروراند و از طرفي راهي باز کند براي ديدن و شنيدن سکوت افرادي که کلامشان در اين هياهو گم شده است. مردي که به زبان سکوت حرف ميزنند «پرويز شاپور، طنزپردازي شعرآفرين است و شاعري طنزانديش»؛ عمران صلاحي که خودش طنزپرداز بود، اينگونه «شاپور» را که دوست صميمي و قديمياش بود روايت ميکرد. آثار شاپور را با عنوان «کاريکلماتور» ميشناسند؛ يعني کاريکاتوري که با کلمات بيان ميشود. نوشتههاي شاپور با اين نام نوظهور شناسنامه گرفت و شهرت پيدا کرد. شاپور که درباره «سکوت»، کاريکلماتورهاي زيادي دارد، اين را نشاتگرفته از سرشت خودش ميداند که زياد اهل حرف زدن نبوده. هر کاريکلماتور او پنجرهاي تازه است به واژههايي که برايتان کليشهاي شده! گزيدهاي از آنها را که درباره سکوت است از کتاب «قلبات را با قلبام ميزان ميکنم» بخوانيد: • تمام مردم دنيا به يک زبان سکوت ميکنند. • به اندازه سکوت ميتوان حرف زد. • سکوتام را روي نوار ضبط کردم. • با سکوت تکلم ميکنم. • مرگ سکوت را جاودانه تکرار ميکند. • سکوت فرياد را در آغوش گرفته غرق بوسه کرد. • سکوت را استراق سمع ميکنم. • سکوت از بيحوصلگي فرياد کشيد. • پس از مرگ با سکوت تکلم ميکنم. • سکوت واژهها را ميبلعيد. • سکوت فريادي است که تارهاي صوتياش را از دست داده. • تکلم به عمر سکوت خاتمه داد. • سکوت به ريش فرياد لال ميخندد. • سکوت با خودش حرف ميزند. • سکوت دروغ نميگويد. • سکوت با حروف بيصدا تکلم ميکند. • سکوت راه را براي فرياد هموار ميکند. • سکوت، عاشق شنيدن است. • سکوت مخفيگاه فرياد است. • سکوت صداي پاي مسافر لبريز از خستگي است. • سکوتي يافت نميشود که فريادي در پي نداشته باشد. • سکوت از بازگو کردن شنيدنيهايش عاجز است. • سکوت را در مکتب آدم پرگو آموختم. منبع: http://www.salamat.com /ج
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]
صفحات پیشنهادی
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
سکوت سرشار از ناگفتههاست
سکوت سرشار از ناگفتههاست سرک کشيدن به سکوت اين و آن آخرين گفته خودتان را به ياد بياوريد؛ آخرين حرفي که زديد، آخرين نظري که اعلام کرديد. حالا آخرين باري را ...
سکوت سرشار از ناگفتههاست سرک کشيدن به سکوت اين و آن آخرين گفته خودتان را به ياد بياوريد؛ آخرين حرفي که زديد، آخرين نظري که اعلام کرديد. حالا آخرين باري را ...
سكوت سرشار از ناگفتههاست؛بازخواني سكوت استراتژيك ...
سكوت سرشار از ناگفتههاست؛بازخواني سكوت استراتژيك مشايي در روزهاي اخير برخي حتي سكوت آقاي مشايي را برنميتابند؛ حرف ميزند ميگويند چرا حرف ميزند اكنون هم ...
سكوت سرشار از ناگفتههاست؛بازخواني سكوت استراتژيك مشايي در روزهاي اخير برخي حتي سكوت آقاي مشايي را برنميتابند؛ حرف ميزند ميگويند چرا حرف ميزند اكنون هم ...
سکوت ...
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
سکوت
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
طلای سکوت
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، حقیقت ما نهفته ...
سكوت او زبانی دیگر بود!
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، ... چرا از خود ...
«سکوت سرشار از ناگفتههاست»-سكوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حركات ناكرده، اعتراف به عشقهای نهان و شگفتیهای بر زبان نیامده. در این سكوت، ... چرا از خود ...
نگاهی به چند فیلم تلویزیونی جدید در دست ساخت
سکوت سرشار از ناگفتههاست در فیلم «سکوت سرشار از ناگفتههاست» بازیگرانی نظیر معصومه جباری، ناصر رشیدی، فاطمه تخت نباتی، صغری سبزه گر و فاطمه حامد ...
سکوت سرشار از ناگفتههاست در فیلم «سکوت سرشار از ناگفتههاست» بازیگرانی نظیر معصومه جباری، ناصر رشیدی، فاطمه تخت نباتی، صغری سبزه گر و فاطمه حامد ...
اولين تولد «بيات» بعد از خاموشي
«سکوت سرشار از ناگفتههاست» اولين سال روز خاموشي ... به مناسبت۲۱ آذر سالروز تولد احمد شاملو کتاب و نوار صوتی سکوت سرشار از ناگفتههاست. ... این مرد جوان یک ...
«سکوت سرشار از ناگفتههاست» اولين سال روز خاموشي ... به مناسبت۲۱ آذر سالروز تولد احمد شاملو کتاب و نوار صوتی سکوت سرشار از ناگفتههاست. ... این مرد جوان یک ...
مشق شب یا جریمه خانگی
«سکوت سرشار از ناگفتههاست» · مشق شب یا جریمه خانگی · وظیفه دولت درباره چالش های اخلاقی قرن حاضر · آدم موفق چه کسی است؟ به یاد هنر مند فقید مهدی فتحی .
«سکوت سرشار از ناگفتههاست» · مشق شب یا جریمه خانگی · وظیفه دولت درباره چالش های اخلاقی قرن حاضر · آدم موفق چه کسی است؟ به یاد هنر مند فقید مهدی فتحی .
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها