واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وظايف اعضاي خانواده يک بيمار اسکيزوفرن نويسنده:دکتر فربد فدايي مهمترين وظيفه خانواده يک بيمار اسکيزوفرن به رسميت شناختن بيماري در عضو خانواده است. متاسفانه خيلي از خانوادهها وجود بيماري رواني را در فرزند، همسر يا والدين خود انکار ميکنند. براي نمونه ميگويند: «پسر ما بيمار نيست، بلکه کارهايي که ميکند دست خودش است و اگر بخواهد ميتواند جور ديگري رفتار کند.» اما خانواده نميدانند که بيمار بيش از همه از وضعيت خويش رنج ميبرد اما بدون کمک حرفهاي روانپزشک قادر به تغيير رفتار خود نيست و توقع بيجاي بستگان بر مشکل او ميافزايد. دومين وظيفه خانواده، حفظ آرامش در محيط خانه و پرهيز از خردهگيريها و سرزنشهاي ناموجه نسبت به بيمار است. براي نمونه، سرزنش يک دختر جوان مبتلا به اسکيزوفرنيا که «چرا نمرههايت مانند گذشته درخشان نيست»، موجب افزايش ديد منفي او نسبت به خود و احساس بيارزشي در وي ميشود و رنج او را بيشتر ميکند. انتقاد از يک بيمار اسکيزوفرنيک که «چرا در کنکور دانشگاه قبول نميشوي»؟ يا «چرا به دنبال يک کار پردرآمد نميروي؟» بر پريشاني او ميافزايد. سومين وظيفه افراد خانواده، همکاري در درمان بيمار است، چه درمانهاي دارويي و چه درمانهاي روانياجتماعي. براي نمونه بايد مراقب مصرف دارو توسط بيمار باشند و از اظهارنظرهاي نامربوط به دارو و درمان او که شبيه «دوستي خاله خرسه» است، بپرهيزند. براي نمونه «اگر دارو نخوري بهتر است!» يا «تو که حالت خوب شده است چرا به مصرف دارو ادامه ميدهي؟» يا «مصرف دارو خطرناک است، همسايه ما که داروي اعصاب ميخورد چند وقت پيش يک ماشين به او زد و مرد!» اعضاي خانواده بايد بدانند تجويز، کاهش يا قطع داروي اعصاب فقط در صلاحيت روانپزشک است. چه بسيار خانوادهها که با توصيههاي نابهجا موجب طولاني شدن بيماري يا تشديد يا عوارض برگشتناپذير بيماري مانند خودکشي بيمارشان شدهاند. گاهي اوقات خانواده بيمار اسکيزوفرنيک که پس از قطع سرخود داروها با برگشت نشانههاي بيماري روبهرو شدهاند و به مطب مراجعه ميکنند ميگويند «ما نميخواستيم داروي بيمارمان را قطع کنيم اما زماني که او را براي دررفتگي مچ پايش نزد دکتر ارتوپد برده بوديم دکتر وقتي فهميد داروي اعصاب ميخورد به او گفت به جاي دارو خوردن بهتر است ورزش کني تا اعصابت قوي شود، بيمار ما هم ديگر دارو نخورد تا حالش بد شد.» البته من نميتوانم صحت گفتههاي خانوادههاي بيماران را که متاسفانه مکرر هم ميشنوم تاييد کنم زيرا قاعدتا پزشکان تخصصهاي ديگر هم لااقل آن اندازه دوره بيماريهاي رواني را گذراندهاند که چنين توصيههاي خطرناکي به عمل نياورند. به هر حال اگر هم پزشک خارج از محدوده تخصصي خود چنين اظهارنظري کرد بهتر است بيمار و خانواده او پرسشهاي خود را با روانپزشک معالج مطرح کنند. منبع:www.salamat.com /م
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 535]