واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دروازه ورود به مغز نويسنده:دکتر هومن خليقي ميگويند چشم دروازه ورود به مغز است. از طرفي ميگويند چشم ما ارتباط عميقي با قلبمان دارد و دلمان که بشکند اشکمان سرازير ميشود. ولي قدر مسلم اين است که چشم، عضوي است براي ديدن جهان پيرامون.در اين مقاله ميخواهيم با اين عضو رازآلود و زيباي بدنمان بيشتر آشنا شويم. قرنيه قرنيه قسمت شفاف جلوي كره چشم است كه از پشتش ساختمانهاي داخليتر كره چشم (عنبيه و مردمك) ديده ميشود. اگر روي قرنيه ما لكه يا كدورتي وجود داشته باشد، اشياء را تار ميبينيم. اگر انحناي قرنيهمان بيش از حد طبيعي باشد، تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيهمان بيفتند، جلوي پرده شبكيه تشكيل ميشوند و آنوقت نزديكبيني (ميوپ) پيدا ميکنيم. اگر انحناي قرنيهمان كمتر از حد طبيعي باشد، تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيهمان بيفتند در پشت آن تشكيل ميشوند و آنوقت دوربيني (هيپروپ) پيدا ميکنيم. عنبيه و مردمك عنبيه بخش رنگي پشت قرنيه است كه رنگ چشم را تعيين ميكند. رنگ اين بخش در چشم افراد مختلف، متفاوت است و از آبي و سبز تا عسلي و قهوهاي تغيير ميكند. در وسط عنبيه سوراخي به نام مردمك وجود دارد كه مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم ميكند. كار مردمك مثل پردهاي است كه پشت پنجره آويزان شده و نور ورودي به اتاق را كم و زياد ميكند. عدسي عدسي يك ساختمان شفاف در پشت عنبيه است كه در متمركز كردن دقيق پرتوهاي نور روي شبكيه به قرنيه كمك ميكند. ضخامت عدسي چشم در شرايط مختلف تغيير ميكند. بنابراين فرد ميتواند اشياء را در فواصل مختلف (از بي نهايت تا حدود 20 سانتي متري و گاهي نزديكتر) به طور واضح ببيند. زجاجيه زجاجيه مايع ژله مانند شفافي است كه داخل كره چشم را پر ميكند و به آن شكل ميدهد. زجاجيه از پشت عدسي تا روي پرده شبكيه وجود دارد.
صلبيه صلبيه بخش سفيد رنگ نسبتاً محكمياست كه دورتا دور كره چشم (به جز قرنيه) را ميپوشاند و از ساختمانهاي داخل كره چشم محافظت ميكند. اين بخش از چشم اثر مستقيميدر فرآيند بينايي ندارد و در واقع مثل يك اسكلت خارجي از كره چشم محافظت ميكند. عضلات چشم براي آنكه بتوانيم اشياء را در جهات مختلف ببينيم، لازم است بتوانيم چشم را در جهات مختلف (بالا، پايين، چپ و راست) بچرخانيم. حركات كره چشم در هر چشم به وسيله 6 عضله كوچك كه به اطراف كره چشم ميچسبد، كنترل ميشود. بيماري اين عضلات يا عدم هماهنگي آنها ميتواند به انحراف چشم يا لوچي منجر شود. عصب بينايي عصب بينايي كه رابط كره چشم و مغز است از عقب كره چشم خارج ميشود و به مغز ميرسد. اين عصب پيامهاي بينايي را به مغز ارسال ميكند و اين پيامها در مغز تفسير ميشوند. پلک پلكها در حقيقت ساختمانهاي تمايز يافتهاي از جنس پوست و عضلات زيرپوستي هستند كه دو وظيفه مهم دارند: اول آنكه مثل يك ديوار دفاعي جلوي قسمت عمدهاي از كره چشم را ميگيرند، دوم آنكه پلكها هر 5 تا 10 ثانيه يك بار باز و بسته ميشوند كه اين امر به شسته شدن ميكروبها و ذرات خارجي از سطح چشم كمك کرده و در حقيقت سطح چشم را جارو ميكند. به علاوه باز و بسته شدن پلكها به توزيع يكنواخت اشك روي كره چشم كمك ميكند. مژهها مثل يك صافي از ورود گرد و غبار و ذرات مختلف به داخل چشم جلوگيري ميكنند. شبکيه شبكيه يك پرده نازك حساس به نور (شبيه فيلم عكاسي) است كه در عقب كره چشم قرار دارد. پرتوهاي نوري كه به شبكيه برخورد ميكنند به پيامهاي عصبي تبديل ميشوند كه از طريق عصب بينايي به مغز منتقل شده و در مغز تفسير ميشوند. در شبكيه انسان انواع مختلفي از سلولهاي گيرنده نوري وجود دارد كه ميزان حساسيت آنها به نور متفاوت است. گيرندههاي نوري استوانهاي بيشتر براي ديد در محيطهاي تاريك به كار ميروند. گيرندههاي مخروطي براي تشخيص رنگ و جزييات ظريف تمايز يافتهاند. ترتيب قرارگيري اين سلولها در شبكيه طوري است كه در ناحيه مركزي شبكيه (ماكولا) تعداد گيرندههاي مخروطي بيشتر است. بنابراين وقتي فردي به صورت مستقيم به شيئي نگاه ميكند تصوير آن شيء مستقيماً روي ماكولا در جايي ميافتد كه تعداد سلولهاي مخروطي بيشتر است و در نتيجه شيء با وضوح بيشتري مشاهده ميشود. كار اصلي چشم اين است كه نورهايي را كه از خارج دريافت ميشود، طوري روي پرده شبكيه متمركز كند كه تصوير دقيقي از شيء مورد نظر روي پرده بيفتد. شبكيه، اين تصاوير را به صورت پيامهاي عصبي به مغز ارسال ميكند و اين پيامها در مغز تفسير ميشوند. بنابراين براي واضح ديدن، قبل از هرچيز لازم است كه نور به طور دقيق روي پرده شبكيه متمركز شود. ساختمان چشم شبيه يك كره است. در قسمت جلويي اين كره يك پنجره شفاف به نام قرنيه وجود دارد. نور از محيط خارج وارد قرنيه شده و پس از عبور از مردمك به عدسي ميرسد. عدسي، نور را به صورت دقيق روي شبكيه متمركز ميكند تا تصوير واضحي روي شبكيه ايجاد شود. لابد ميدانيد که به گاليله ميگويند پدر ستارهشناسي ولي شايد ندانيد که او از بابت مشکل بينايياش سالها رنج ميبرده و اواخر زندگياش در سال 1642 ميلادي کور شده است. او چند سال قبل از نابينايياش، فيزيک نجوم را با اين يافتهاش متحول کرد: «زمين به دور خورشيد ميچرخد، نه برعکس!» گاليله در شهر فلورانس ايتاليا به خاک سپرده شده ولي برخي دانشمندان ميخواهند با نبش قبر وي، دياناي او را استخراج و آزمايش کنند. آنها معتقدند اگر بتوانند کشف کنند چه مشکلي در چشمان او وجود داشته، شايد بتوانند از مدلهاي کامپيوتري براي خلق دقيقتر آنچه او در تلسکوپ ميديده، استفاده کنند. بريل که خودش در کودکي نابيناشد، خط بريل را براي نابينايان ابداع کرد. خورخه لوييس بورخس، نويسنده مشهور آرژانتيني، در 56 سالگي به علت نوعي بيماري مادرزادي، بينايياش را از دست داد. هلن کلر، نويسنده مشهور آمريکايي که فيلمها و نوشتههاي زيادي درباره او وجود دارد، در کودکي، حس بينايي و شنوايي خود را از دست داد. منبع:http://www.salamat.com
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]