واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مصطفي ملكيان:روانشناسي دين پيونددهنده دانشهاي روانشناختي و دين پژوهانه است
استاد سابق دانشگاه تهران در نشست بررسي كتاب فلسفه دين گفت: روانشناسي دين پيونددهنده دانشهاي روانشناختي و دينپژوهانه است.
به گزارش خبرنگار مهر، عصر ديروز در نشست نقد و بررسي كتاب «روانشناسي دين» نوشته ديويد ولف به ترجمه دكتر محمد دهقاني كه در انتشارات كتاب روشن برگزار شد، استاد مصطفي ملكيان، نويسنده و پژوهشگر برجسته كشور به بحث پيرامون روانشناسي دين و كتاب ولف پرداخت.
ملكيان در بخش نخست سخنش به موضوع روانشناسي دين اشاره كرد و گفت: روانشناسي دين ملتقاي دو سلسله دانشهاست كه يك سلسله از آنها دانشهاي تجربي انساني روانشناسي و سلسله ديگر دانشهاي دينپژوهانه است.
ملكيان با دو دسته خواندن دانشهاي دينپژوهانه گفت: دسته نخست كه عبارتند از روانشناسي دين، جامعهشناسي دين، دينشناسي مقايسهاي، تاريخ اديان و پديدارشناسي دين، در مورد صدق وكذب و حقانيت و بطلان دين به معناي اعم يا دينهاي خاص سخن نميگويند، اما دسته دوم چون فلسفه دين و الاهيات به ترتيب درباره صدق و كذب و حقانيت و بطلان دين به معناي اعم و اديان به معناي خاص سخن ميگويند.
ملكيان سپس به روانشناسي دين پرداخت و آن را متمايز از روانشناسي ديني خواند و گفت: روانشناسي دانشي تجربي است كه روان آدم را به روشي تجربي مورد بررسي قرار ميدهد و از اين حيث از روانشناسيهاي فلسفي و عرفاني و ديني متفاوت است. به اين معنا روانشناسي ديني شاخهاي از علوم ديني است، اما روانشناسي دين زيرمجموعهاي از روانشناسي است و روشي تجربي دارد.
وي در ادامه به ترسيم جغرافياي مباحث روانشناسي دين پرداخت و گفت: به طور كلي در روانشناسي دين پنج دسته از مباحث مورد بررسي قرار ميگيرند: نخست عوامل رواني مؤثر در پيدايش دين تاريخي، دوم عوامل رواني اقبال به دين، سوم عوامل رواني مؤثر در كيفيت دينداري، چهارم آثار و پيامدهاي رواني دينداري و پنجم در نظر آوردن احساسات، عواطف و خاستگاههاي دروني و رواني به عنوان شاخص و سنجهاي براي ميزان و كيفيت دينداري.
ملكيان در ادامه به كتاب ولف پيرامون روانشناسي دين پرداخت و گفت: در كتاب ولف به همه اين مباحث به يك اندازه پرداخته نشده است و سويههاي اول، سوم و چهارم بيش از سويههاي دوم و پنجم است.
وي با اشاره به اهميت كتاب ولف مزاياي آن را در سه دسته بررسي كرد و گفت: كتاب اولاً جامعيت بالايي دارد، ثانياً در ميان روانشناسي تجربي و نظري در نوسان است و ثالثاً در داوري ميان آرا و انظار رعايت انصاف به نحو چشمگيري قابل توجه است.
ملكيان در ادامه معايب كتاب را نيز در سه دسته بررسي كرد و گفت :اولاً در درون هر فصل نظمي چشمگير به نظر ميرسد اما بين فصلها نظم منطقي وجود ندارد، ثانياً حجم پرداختن به مباحث متناسب با اهميت مطالب نيست و در نهايت ولف به همه اديان به يكسان نمينگرد و اديان شرقي را از نظر دور دارد و بيشتر به اديان ابراهيمي و موسوي پرداخته است.
مصطفي ملكيان در پايان كتاب ولف را يكي از بهترين كتابهاي موجود در زبان انگليسي در حوزه روانشناسي دين خواند و گفت: كتاب يك پاراگراف زائد هم ندارد و سرشار از گزارشهاي دقيق و تحليلهاي دقيقتر و نقدهاي منصفانه است كه با نثري پاكيزه به زبان فارسي در اختيار فارسي زبانان قرار گرفته است.
جمعه 3 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2670]